میدان شهدای تبریز، از صبح پنجشنبه سوم خرداد ماه مملو از جمعیتی است که برای دومین بار، جهت شرکت در مراسم تشییع شهدای سانحه بالگرد حامل رئیس و تعدادی از همراهان به تبریز آمدهاند که بیقراری، چشمان اشکبار و همدلی و مهربانی، نقطه اشتراک همه آنان است.
شهادت دو اعتبار تبریز، اتحاد و همدلی میان مردم را به نمایش گذاشته و ازدحام شدید هم سبب نشده است تا کسی تندی کند و همه خواهرانه و برادرانه پشت هم ایستادهاند و راه را به سختی برای ریشسفیدان، خانوادههای شهدا و جانبازان باز میکنند. شاید این رویداد، پس از رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب و دو تن از ائمه جمعه در تبریز، سومین تشییع پرشکوه تاریخ معاصر این شهر باشد.
تصویر امام جمعهی تکرارنشدنی تبریز در دست اکثر قریب به اتفاق مردم مشاهده میشود، یکی تصویر را با اشک چشمانش غسل میدهد و دیگری آن را محکم به سینهاش چسبانده، نیازی به مصاحبه و صحبت زیادی نیست، به هر طرف که نگاه میکنی، همه از مردمداری آل هاشم و جوانی استانداری حرف میزنند که با افکاری جدید و سنتشکنی آمده بودند، آذربایجان را به اوج ببرند.
از همان چایفروش گمنام کف بازار و افسران ارشد ارتش و سپاه و مادر شهید و دانشجوی ساده بگیرید تا برادران و خواهران اهل سنت در کردستان، همه برای بدرقه امام جمعه آمدهاند، امامی که، شب و روز نمیشناخت و کل روزهای تعطیل و مناسبتها را به عشق خدمت به مردم، دور از خانواده و در میان مردم و مناطق عملیاتی، سر کرده بود. مرد روزهای داغ خوزستان و کوههای سرد کردستان.
هر لحظه به تعداد جمعیتی که روانه میدان شهدای تبریز هستند، افزوده میشود و پدری که قامتش در حسرت از دست دادن فرزند، خم شده، به هنگام احترام نظامی به محضر پاک شهدا، بلند میشود و جمعیتی میلیونی حاضر در محل تشییع همه احترام نظامی را به جا آوردهاند.
هیاتهای مذهبی و حسینی تبریز، همگی حق مطلب را با نوای" ای شه مظلوم، حسین وای وای" ادا کرده و از زبان آقا سید محمد تقی، مویه میکنند. تعدادی از مسئولان کشوری و لشکری نمایندگان مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری و ائمه جمعه در معیت پدر و فرزند شهید آیت الله آل هاشم قرار دارند و هر بار یکی از آنها دست بر روی شانههای نحیف پدر گذاشته و او را تسلی میدهند.
هق هق گریههای جمعیت و آقا سید محمد تقی آل هاشم با اشاره حجتالاسلام والمسلمین عباس محمدحسنی، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران به نوحه حضرت علی اکبر و ذکر مصیبت اباعبدالله هنگام رسیدن بر سر پیکر مطهر آن حضرت، تبدیل به شیون و ناله میشود؛ انگار کسی تحمل دیدن اشکهای پدر را ندارد. مردم با خود زمزمه میکنند امسال ماه محرم چهل، پنجاه روز زودتر به آذربایجان رسید و ما تا ابد داغدار از دست دادن چنین مسئولانی هستیم.
پوشش رسانهای گستردهای شکل گرفته و خبرنگاران و عکاسان در حال ثبت تصاویری بیبدیل از این رویداد مثالزدنی هستند. جمعیت حاضر که دیگر شمارشان از دست در رفته، در حال سوار شدن به اتوبوسها و حرکت به سمت گلزار شهدای وادی رحمت هستند، صحنههایی را شاهد هستیم که به گفته بزرگان حاضر در جمع، فقط در زمان تشییع و تدفین شهدای جنگ تحمیلی شاهدش بودهاند.
محل تدفین از شب گذشته آماده شده و تصاویر آن که غرق در گلبرگهای پرپر شده است، موجی از همدردی با خانواده آل هاشم را در شبکههای مجازی به راه انداخته و بیقراری مردم آذربایجان در فراق پدر و پسر معنوی خود، تمامی یاوهگویی دشمنان را بیاثر کرده که در تلاش برای کمرنگ کردن حضور مردم و میزان محبوبیت شهدای این سانحه در بین اقشار مختلف مردم است.
در حالی که ساعت ۱۲:۰۰ سوم خرداد ماه است و سیل جمعیت در حال حرکت به سمت میدان ساعت تبریز هستند، گلزار شهدای وادی رحمت تبریز نیز مملو از جمعیتی است که منتظرند تا پیکر مطهر امام جمعه محبوب تبریز در خانه ابدی خود جای بگیرد. صدای یا حسین در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز پیچیده و مردم در غم از دست دادن امام جمعه خود و با صدای نوحه "باجین اولیدی قارداش" از زبان حضرت زینب در شهادت برادر، شیون و زاری میکنند.
پدر بلند شو، برخیز و ببین، مردم چگونه پای کار آمدهاند و مثل همیشه از تو به یک اشاره و از ما به سر دویدن. پیکر را از تابوت، بیرون میآورند و مردم بر سر خود زده و قیامتی بر پا میشود که واژهها در برابرش، زانو خم میکنند و صدای اذان بیتابی مردم و خانواده داغدار را صد چندان میکند.
"اوخشاما"ی آذریها به امانت از موذنزادهها، یکی از بهترین شیوههای بیان میزان داغداری و اندوه است که در گلزار شهدا غوغا کرده و فقط صدای یاحسین است که مردم داغدار را کمی تسلی میدهد و در این میان نجابت پیر مجلس، آقا سید محمد تقی، دل سنگ را هم آب میکند.
پدر بیدار شو و پیام قدردانی بده برای مردمی که همیشه آمدند، برای مردمی که فرق بین مسئول خوب و بد را با تو بهتر فهمیدند، بیدار شو و دست پدرت را بگیر که با نگاهی پر حسرت میگوید: محمد علی دور ایاقا، بلند شو و دست پدر را که آرزو داشت دستش را در پیری بگیری، در دستانت نگه دار. کوچههای تبریز، چشم انتظار قدمهایت هستند.
با وجود اعمال محدودیتهای ترافیکی، ظرفیت میدان شهدا و ساعت و خیابانهای منتهی به این دو میدان، کاملا پر شده و گلزار شهدای تبریز، دیگر پاسخگوی ازدحام مردم نیست؛ مردمی که خستگیناپذیر و بدون وسیله، خود را به محراب عشق رساندهاند برای وداع.
حضور میلیونی مردم در آیین تشییع پیکر مطهر شهدا نشان داد میتوان مسئول بود؛ اما غریبه با صندلی و از جنس مردم بود. شما را با حسرت و داغی بیپایان به صاحب دهه کرامت و حسین بیسر و عباس بیدست میسپاریم.
انتهای پیام
نظرات