به گزارش ایسنا، اعلام خبر شهادت آیتالله رئیسی پس از ساعتها انتظار و دلنگرانی، ملت ایران را حیرت زده کرد و در غمی عمیق فرو برد. از عصر روزی که خبر سانحه برای بالگرد رئیسجمهور مخابره شد، تمام ایران دست به دعا برداشتند و امیدوار منتظر شنیدن خبر سلامتی رئیسجمهور و همراهانشان بودند اما صبحگاه آخرین روز اردیبهشت خبری کوتاه و تلخ منتشر شد، آری رئیسجمهور ایران اسلامی در راه خدمت به مردم به شهادت رسید.
به خیابان که میروی انگار خاک مرده روی شهر پاشیدهاند، چهرهها غمگین و شهر ساکت است. مردم سیاه بر تن کرده و برخی کاسبها هم مغازه خود را بستهاند. سوار بر تاکسی میشوم تا به مقصد اجتماع امام رضاییها برسم؛ راننده تاکسی نزدیک به ۷۰ سال سن دارد. سیاه بر تن کرده و هر از گاهی بلند آه میکشد. میپرسم اینهمه آه از چیست پدر جان؟ انگار حرفهایش در گلو سنگینی کرده، شروع به سخن گفتن از خاطرات جبههاش میکند.
بعد میگوید احترام به سید اولاد پیغمبر، از آداب اخلاقی ایرانیهاست. شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی، واقعه کربلا را برایم به تصویر کشید، آن زمان که میگفتند؛ حضرت ابوالفضل (ع) از مرکب خود به زمین افتاد؛ شنیدم که سید ما نیز با بالگرد به زمین افتاده است.
از او میپرسم شخصیت رئیسجمهور را چطور شناختید؟ با مکث میگوید: به ایشان امید داشتم؛ چهرهاش سراسر نور بود. اخبار را که دنبال میکردم و او را در بین مردم میدیدم، به داشتنش افتخار میکردم، افتخار میکردم در زمانی زندگی میکنم که رئیسجمهور رئیسی است.
دیگر به مقصد رسیدیم و فرصت صحبت به پایان رسید، با آنکه ۱۰ دقیقه به ساعت ۱۶ مانده است، حضور چشمگیر مردم بهت زدهام میکند. اینهمه زن و مرد، کوچک و بزرگ آمدهاند تا تسلیبخش یکدیگر برای یک غم مشترک باشند.
صدایی آشنا در مقام مجری پشت تریبون میگوید: «ای مرد، در میانه میدان چه میکنی!؟ در لابهلای جنگل و باران چه میکنی!؟ میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه، در ورزقان و در مه و بوران چه میکنی!؟» صدای نالههای پر سوز و گداز بلند میشود؛ سه چهار دقیقه بیشتر نیست که مراسم شروع شده، اما چهرهها بهگونهای است که گویی ساعتها روضه برای مردم خواندهاند، همچنان باران بر سر مردم میبارد و با اشک چشم آنان در هم آمیخته است.
سید محرومان، برازندهترین لقب شهید آیتالله رئیسی
به سراغ یک مادر قزوینی میروم که در کالسکهای کودک خردسال خود را در یک بعدازظهر بارانی به اجتماع امام رضاییها آورده است؛ از او میخواهم درباره حس و حالش برایم بگوید. او صحبت خود را با نثار صلواتی بر روح پرفتوح شهدا آغاز میکند و میگوید: سید محرومان برازندهترین لقبی است که به رئیسجمهور شهیدمان دادهاند و شهادت گوارای وجودش، که لیاقتش شهادت بود و بس!
وی ادامه میدهد: در زمان انتخابات، در یکی از ستادهای انتخاباتی ایشان فعالیت داشتم و آقای رئیسی را از اطرافیانشان شناختم. صداقت در گفتار، اخلاص و تعهد و دغدغهمندی ایشان یکی از خصوصیاتی بود که او را از سایرین متمایز کرده بود.
این بانوی قزوینی میگوید: چشمهایم را که میبندم، تصویر شهید آیتالله رئیسی را در مناطق محروم و در میانه میدان تصور میکنم چراکه ما جز این، از شهید رئیسی، تصویری ندیدهایم، او از جنس مردم، خاکی و ساده بود و همین سادگی وجه تمایز رئیسجمهور شهیدمان بود.
شهید جمهور را از زبان رهبر باید شناخت
کمی آنطرفتر آقای جوانی را میبینم که مدام زیر لب ذکر یا حسین میگوید؛ نزدیکش میشوم و او را دعوت به مصاحبه میکنم. آقا که خود را صالحی معرفی میکند در پاسخ به این سؤال که شخصیت شهید آیتالله رئیسی را چطور شناختید؟ میگوید: مقام معظم رهبری، بارها فرمودند که دولت سیزدهم، دولتی کارآمد است و علاوه بر حمایت از آقای رئیسی، ایشان را مورد تمجید نیز قرار دادند.
وی ادامه میدهد: شهید جمهور گرهگشا بودند. خدماتی که آقای رئیسی به ایران ارائه کردند در بلندمدت تأثیر خود را خواهد گذاشت و برای همیشه یاد و خاطره این شهید بزرگوار را زنده نگاه خواهد داشت. دستیابی دانشمندان به روشهای جدید درمان سرطان خون، بومیسازی یک دستگاه برای چاههای نفت و گاز، ایجاد یک پالایشگاه فراسرزمینی، بهرهبرداری از چندین نیروگاه برق در سراسر کشور، مقابله رودررو با اسرائیل تنها بخش کوچکی از عملکرد دولت سیزدهم به سکانداری رئیسجمهور شهیدمان در یک سال گذشته بوده است.
این شهروند قزوینی بیان میکند: برخی رسانههای معاند تخریب خود علیه سید محرومان را شروع کردهاند اما باید بدانند که ما ملت ایران، آنقدر آگاه هستیم که عملکرد شهید آیتالله رئیسی را با تورم تحمیلی و بالا و پایین شدن قیمت دلار توسط دلالان زیر سؤال نبریم. رئیسجمهور شهیدمان را با خوشنامی بدرقه بهشت و ثبت در تقویم و تاریخ ماندگار ایران خواهیم کرد.
مسئولان راه رئیسجمهور شهید را ادامه دهند
رقیه حسینی از دیگر شهروندان قزوینی است که در گوشهای از میدان آزادی، در حالی که اشک میریزد ایستاده است. این بانوی قزوینی، در مصاحبه با ایسنا میگوید: داغ شهادت رئیسجمهور، داغ سنگینی برای ملت ایران و در واقع یک امتحان بزرگ برای ایران است. ایران مردی خستگیناپذیر را از دست داده است؛ کسی که مردمی و به معنای واقعی کلمه مخلص بود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه نسل جوان کشور دیگر یک رئیس جمهور شهید را از نزدیک دیده و لمس کرده است، بیان میکند: ما امروز در مسیر تعالی انقلاب وظیفه سنگینتری بر دوش داریم و باید مادامیکه خون در رگمان جاری است از راه و آرمانهای انقلاب اسلامی و رئیسجمهور شهیدمان دفاع کنیم. سایر مسئولان نیز باید ادامهدهنده راه خدمت رئیسجمهور شهیدمان باشند و اهتمام بیشتری در مسئولیتپذیری و دغدغهمندی خود داشته باشند.
آمدهایم تا تسلی دل رهبری باشیم
خانم علیمحمدی دیگر بانوی قزوینی است که گوشهای نشسته و بیصدا اشک میریزد، نزدیکش میروم و از اینکه خلوتش را به هم زدهام عذر میخواهم، از او میپرسم چرا به اجتماع بزرگ امام رضاییها پیوستید؟ با لبخندی توأم با بغض میگوید: آمدهایم که به غم دل رهبر عزیزمان تسلی ببخشیم.
وی میگوید: شهید جمهور به خاطر مردم به میدان قوه مجریه آمد و به خاطر مردم نیز شهید شد. افتخار میکنم که در دامان ایران عزیز چنین بزرگانی پرورش یافتهاند که با فرهنگ شهادت عجین هستند.
سخن پایانی؛ این متن گزارشی از حسوحال مردم دیار مینودری در غم از دست دادن شهید جمهور بود، مردم همه باهم آمده بودند تا به خادمالرضا، شهید جمهور و همراهان جهادگرشان بگویند که همانا شهید قلب تاریخ است و آنها در نهایت مزد یک عمر خدمت صادقانه و تلاش برای محرومان و مستضعفان عالم را از پرودگار گرفتند، به مقام رفیع شهادت نائل آمدند و جاودانه شدند.
انتهای پیام
نظرات