هر چه میخواهید در بازار سیمتری پیدا میکنید از میوه و ترهبار تا خرما و مرغ و ماهی اما این بازار قدیمی، حال بهداشتی خوشی ندارد و تجمع زباله و بالازدگی فاضلاب در گوشه و کنار آن دیده میشود.
به گزارش ایسنا، این بازار که یکی از بازارهای قدیمی و سنتی اهواز است، امروز ظاهری آشفته دارد. در حاشیه خیابانها زبالهها رها شدهاند، بوی ماهی از اطراف مغازههای ماهیفروشان و تا آن سوی خیابانها میآید، فاضلاب هم بالا زده است، اما انگار بینی کسبه از این بوها پر شده است.
در یکی از خیابانها که فاضلاب بالا زده است، کاسبان خیابان را حفاری و راه باریکهای ایجاد کردهاند تا فاضلاب از این مسیر وارد منهول شود. کمی آن طرفتر هم مخازن زباله پر شدهاند و زبالهها در گوشه و کنار خیابانها ریخته شدهاند، هر چند مخازن حداقل صبحها باید خالی از زباله باشند.
اطراف بساط دستفروشها پر از زباله است و از آثار زبالهها به نظر میرسد خود آنها بازار را به این روز درآورده ند. هر چند دستفروشها میگویند بعد از کار اطراف خود را تمیز میکنند، اما اینجا خبری از تمیزی و بهداشت نیست.
اگر این روزها سری به بازار سیمتری اهواز بزنید، میبینید که از ابتدا تا انتهای بازار و کوچه پس کوچههای آن، دستفروشان و بساطیها خیابانها را اشغال کردهاند. بعضیها هم خانوادگی بساط می کنند.
صدای فروشندگان از گوشه و کنار به گوش میرسد. یکی میوه حراج میکند و دیگری ترهبار. بعضی از بساطیها کپرهای دستساخته با سایبانی از جنس پارچه درست کردهاند و بعضیها هم با چتر برای خود سایهبانی ایجاد کردهاند. بعضیها هم با وانتهایشان در گوشهای از خیابان ایستادهاند. زبالهگردها هم با گاری یا با کیسهای بر شانهها، از گوشه و کنار یا از مخازن دنبال زبالهاند برای فروش. بعضی از دستفروشان گنجشکهای سلاخیشده را به سیخ کشیدهاند و در سینیهایی برای فروش گذاشتهاند.
یکی از فروشندگان که خودش و فرزندانش در این بازار کپرهای بساطی درست کردهاند، میگوید: ۳۰ تا ۴۰ سال است در این بازار بساط میکنم. هر روز ساعت ۴ یا ۵ صبح به میدان میوه و تره بار میرویم و بار میآوریم و بساط میکنیم.
او ادامه میدهد: هچکس به فکر ما نیست و کاری ندارند و محل نمیدهند. شهرداری جایی برای ما درست نمیکند تا حداقل در یک فضای بسته کار کنیم. اگر هم جایی درست کنند میخواهند پول زیادی بگیرند و ما پول نداریم بدهیم. اگر میخواهند هم کاری انجام دهند باید پولی از ما نخواهند چون ما پولی نداریم.
این مرد سالمند میگوید: وقتی باران میبارد، فاضلاب بالا میزند و ما میمانیم و بارمان. نمیدانیم چه کار کنیم.
دستفروش دیگری که یک سینی قارچ برای فروش دارد میگوید: ۳۰ سال است در این بازار کار میکنم. چون قدیمی هستم مغازهداران با من کاری ندارند که جلوی مغازهشان بساط کنم.
او میگوید: ۱۷ سال پیش شهرداری اهواز گفت به هر دستفروش دو متر فضا برای فعالیت میدهند و ما رفتیم اسم نوشتیم و سر نوبت ماندیم. پول هم به حساب واریز کردیم اما خبری نشد.
این دستفروش بیان میکند: یک روز جنس گران است، یک روز بازار نیست یا یک روز هوا خوب نیست. بازار نسبت به قدیم تغییر کرده است و وقتی جنس گران است کسی نمیخرد. زندگیمان بخور نمیر است و این روزها سخت میگذرد.
یکی از زنان دستفروش هم که باقلا میفروشد، میگوید: ۱۰ سال است که من و پسرم اینجا بساط میکنیم. همسرم سالها است فوت کرده است و من پسرانم کار میکنیم. اگر کار نکنیم چه بخوریم؟
وی ادامه میدهد: مگر دلمان میخواهد بساط کنیم؟ مجبور بودیم که آمدیم اینجا بساط کردیم. مدام باید جنس را از یک جا به جای دیگر ببریم. در هوای گرم و سرد باید کار کنیم.
ماهیفروشان که با سه چرخه در حال فروش ماهی است، درمورد وضعیت این بازار میگوید: من ۳۰ سال است اینجا ماهی می فروشم. در این بازار همه چیز فروخته می شود.
او ادامه میدهد: باید مثل بازار ماهیفروشان آبادان، جایی برای ما درست شود تا بتوانیم آنجا کار کنیم و مردم هم مطلع شوند که برای خرید ماهی به این بازار بیایند نه اینکه الان اینجا میوه و ترهبار و ماهی همه یک جا باشند.
این دستفروش میگوید: ما حاضریم پول هم بدهیم اما حداقل یک جای درست حسابی درست کنند تا بتوانیم کار کنیم.
او به بالازدگی فاضلاب و وضعیت سطل زبالهای که کنار آن نشسته است اشاره میکند و میگوید: نگاه کنید اینجا پر از آشغال است. تمیز میکنند اما باید بیشتر رسیدگی شود. اینجا فاضلاب بالا زده بود و مشتری هم سمت ما نمیآمد. مجبور شدیم یک راه باریکی از آسفالت را بکنیم تا فاضلاب به سمت منهول برود.
حاج اسدالله یکی از قدیمیترین مغازهداران بازار سیمتری که یک مردی ۹۰ ساله است و مغازه خشکبار دارد، میگوید: از جوانی در بازار کار کردهام اما حالا به جز مشکل، هیچ چیزی در این بازار نیست.
یکی دیگر از فروشندگان این بازار که با یک وانت هندوانه میفروشد، همین طور که به مشتری میگوید هندوانه خلفآباد را به شرط چاقو بهت میدهم، میگوید: این روزها اجراییات شهرداری خیلی ما را اذیت میکند. میگویند اینجا نایستیم، اما اگر اینجا کار نکنیم و نفروشیم چه کار کنیم؟
او ادامه میدهد: ۱۰ سال است من و برادرم اینجا بار میآوریم و میفروشیم. به ما میگویند اینجا نایستید اما نمیگویند کجا برویم. حداقل جایی برای ما در نظر بگیرند. نمیشود همین طور به ما بگوید نایستید. میخواستند بارمان را هم ببرند که نگذاشتیم. تازه همه مشتریها هم به خاطر بساطیها به بازار میآیند.
یکی از رهگذاران که ساکن منطقه کمپلو است و برای خرید به بازار سیمتری آمده است، میگوید: زیاد تعریف این بازار را شنیدم و مسیرم از این طرف بود و برای اولین بار به این بازار آمدم.
وی ادامه داد: خیابانها خیلی کثیف است و فاضلاب بالا زده است. آدم خفه می شود. بازار قدیمی است اما بهداشت نمیبینم و انگار مرکز بهداشت اصلا به این وضعیت رسیدگی نمیکند.
یکی دیگر از مشتریهای ثابت این بازار که زن جوانی است، میگوید: من همیشه خریدهایم را از این بازار انجام میدهم. همه چیز در آن پیدا میشود و قیمت هایش هم مناسب است اما وضعیت زباله و فاضلاب خیلی بد است.
او ادامه میدهد: بعضی از بساطیها در فاصله تنها یک متری از فاضلاب بساط خود را پهن کردهاند یا با وانت و سهچرخه کنار فاضلاب ایستادهاند تا بارشان را بفروشند. این وضعیت برای سلامتی خیلی خطر دارد.
این زن اهوازی ادامه میدهد: من از این دستفروشها خرید نمیکنم و سعی میکنم به قسمتی که تمیزتر است بروم یا از مغازهدارها خرید کنم. البته خود مغازهدارها هم جنسهایشان را بیرون آوردهاند.
او با گلایه از نبود بهداشت در این بازار، میگوید: امیدوارم شهرداری اهواز فکری به حال این بازار کند. شرکت آب و فاضلاب هم حداقل این منهول را تمیز کند تا فاضلاب بالا نزد.
به گزارش ایسنا بازار سیمتری در دل شهر قرار دارد و از بازارهای اصلی اهواز است. بازاری سرزنده و پرهیاهو که از نابسامانیهای زیادی رنج میبرد و فروشندگان و شهروندان چشم انتظار هستند تا ببینند مسئولان چه برنامهای برای ساماندهی آن دارند.
گزارش: دلال آلبوشهبازی، خبرنگار ایسنای خوزستان
انتهای پیام
نظرات