سکوتش غریب و نامطبوع بود، اکنون که باید تمامی کورهها پخت آجر داشته باشند به دلایلی خاموش شدهاند و کارگرانشان بیکار. صدای موتوری از دوردست توجهم را به خود جلب کرد، به گمانم همان فردی بود که انتظار آمدنش را میکشیدم، یکی از قدیمیترین خشت مالهای منطقه، از موتور قدیمیاش پیاده شد و با همان لهجه زیبای محلیاش احوال پرسی کرد.
برای چند لحظه سکوت بینمان حاکم شد انگار مرد میانسال داشت یاد ایامی میکرد که این کورهها پر از هیاهوی مردمان بود، آهی کشید و گفت در خدمتم بفرمائید، برای صحبت به اتاق کوچکی که از گرد و غبار نشسته بر روی وسایلش میشد حدس زد که از مدتها قبل حتی باد در آن را باز نکرده است رفتیم.
با همان لباسهای گلی کنار درب مینشیند و برای اینکه به قول قدیمیها نفسی چاق کند سیگاری از جیب پیراهنش در میآورد و میگیراند، چند پک عمیق به آن میزند. علیرضا نخعی یکی از چندین خشتمالی است که روزگار و سختی کار، سالها قبل موهایش را سفید و صورتش را پر از چین و چروکهای عمیق کرده است. هرچند آفتاب سوزان و اجرهای زبر دستان و صورت این مرد را زمخت کرده، اما مهربانی همچنان مهمان صورت پر چین و چروکش است.
سر صحبت را با همان کلمه تکراری که همه هنگام رسیدن به هم میگویند باز میکنم، چه خبر؟ مرد، پک دیگری به سیگارش زد و گفت: خبر سلامتی.
وقتی میگویم که از خودش و کارش بگوید؟ خندید و ادامه داد؛ کارگر سادهای هستم که از ۱۳ سالگی تا الان که ۶۲ سال میگذرد در کورههای آجرپزی کار میکنم و اهل همین روستا هستم.
وی گفت: نوجوان که بودم ۸ کوره آجرپزی در این روستا بیشتر فعال نبود که کوره پدر حاجآقای فخار، برادرشان و عموی ایشان و همچنین کوره زرگران و جنگآزما از دیگران فعالتر بودند.
نخعی اظهار کرد: در شروع کارم خشتها را در کوره میچیدم و پس از گذشت مدت زمانی کسب تجربه، دعوت به خشتزنی شدم، خشتزنی آن زمان مثل این روزها با دستگاه نبود و نیاز به انجام مراحل اولیهای داشت، به طوری که خاکهایی که کارفرما برای ما میآورد، به صورت یک حوضچه در میآوردیم و آبوخاک را خوب لگد میکردیم.
وی عنوان کرد: پس از مخلوط کردن و لگد مالی کردن خاک، گلها را برای اینکه خشک نشوند زیر پلاستیک نگهداری میکردیم تا خاک و آب با هم به خوبی مخلوط شوند؛ آن زمان از صبح زود تا ساعت ۳ بعدازظهر خشت میزدم و از ساعت ۴ بعدازظهر آبوخاکهایی که مخلوط کرده بودم را خوب هم میزدم تا گِل روز بعد برای خشتزنی آماده باشد.
این استاد خشتمال عنوان کرد: آن زمان از سحر تا ساعتهای ۹ شبکار میکردم، در غیر این صورت تعهدمان به کوره دار را نمیتوانستیم به سرانجام برسانیم.
نخعی افزود: برای تولید آجر هرکسی وظیفهای داشت، یک نفر خاک و گِل درست میکرد، یک نفر خشتها را در قالبهای ۳ و ۶ تایی میزد و یک نفر آن را حمل و به صورت ردیفی مرتب میگذاشت و بعد از چند روز چفت کش (کسی که این خشتها را برای پخت با فرغونهای مخصوص حمل میکند) به پای کوره میبرد و کوره چین که فرد باتجربهای بود باید خشتها را در کوره میچید.
وی افزود: اگر کوره چین اشتباهی میکرد همه آجرها از بین میرفت لذا، کوره چینی مهمترین بخش کار محسوب میشد و باید تا ارتفاع ۲ متر آجرهای خام در کوره چیده میشد و حتماً در این امر باید دقت لازم صورت میگرفت، زیرا کوچکترین بیتوجهی موجب میشد که دو روز پس از روشن کردن کوره تمامی آجرها دوباره بهصورت خمیر در آید و همه آجرها خراب شود.
استاد خشتمال با بیان اینکه آن زمان برای انجام فرایند خشتمالی از مرحله خاک تا پخت آجر ۲۰ نفر مشغول کار بودند، عنوان کرد: ابتدایی که کورهها راه افتاد سوختشان با هیزم بود، ۶ ماه زمستان باید برای تأمین سوخت کوره هیزم جمعآوری میشد و پس از مدتی سوخت آنها تبدیل به نفت سیاه شد و حالا هم کورهها به سوخت گاز مجهز شدهاند.
وی اظهار کرد: آن زمان تولید کم بود ولی فروش خوبی داشتیم و کارمان رونق بسیاری داشت و کسانی که وضعیت مالی بهتری داشتند از این آجرها برای سقف و نمای ساختمان استفاده میکردند.
نخعی با بیان اینکه اگر در این دوران با دستگاه روزانه ۷۰ هزار آجر تولید میشود در آن زمان ما هفتهای ۱۶ هزار میتوانستیم خشت بزنیم و کار بسیار سخت بود، برای اینکه به تعهدمان عمل کنیم همسرم نیز عصرها در تولید آجر کمکم میکرد.
وی خاطرنشان کرد: برای تولید یک آجر باکیفیت باید گل خوبی داشته باشیم، باید خوب خاک مخلوط شده و هم بخورد و گل به عبارتی رسیده باشد تا در قالب صاف در بیاید و گرنه اگر گِل نرسیده باشد روی اجر پوسته پوسته میشود.
این استاد خشتمال عنوان کرد: الآن خاک را خوب آب میزنند و بعد لودر آنها را مخلوط میکند ولی ما در آن زمان گِلها را لگد میکردیم و همه این مراحل در آن زمان با دست انجام میشد و بدین ترتیب کیفیت خشتهای دستی بهتر بود و به قول معروف خاک به خوبی ور میآمد.
نخعی عنوان کرد: دستمزدم در ابتدای کار به ازای هر هزار خشت ۶ قِران بود که میتوانستیم کوره ۴۰ تا ۵۰ هزاری را پرکنیم و همه کارها همچون آبگیری خاک، گِل درست کردن و خشت زدن با خودمان بود.
وی افزود: هرسال اردیبهشت تا پایان مهر خشتزنی انجام میشد و کورهها از مهر به بعد خشت نمیزدند و تا آبان کار پخت تمام میشد تا آغاز دوباره کار خشتمالی، در کوره در بارگیری ماشینهای حمل آجر کمک میکردیم تا گذران زندگی کنیم.
وی عنوان کرد: اکنون با دستگاه روزانه ۱۲۰ هزار آجر با سه کارگر تولید میشود ولی در گذشته با دست برای انجام کار به ۲۰ کارگر نیاز بود.
این استاد خشت مال که دیگر توان کار همچون گذشته را ندارد، گفت: اکنون شروع پخت آجر، به آماده کردن داخل کورهها مشغول هستم.
انتهای پیام
نظرات