عبدالمهدی رجایی، اصفهان پژوه و دانشآموخته دکترای تاریخ از دانشگاه اصفهان دراینباره به ایسنا گفت: مسئولین وقت سازمان اسناد و کتابخانه ملی اصفهان باید دربارۀ این تصمیم غلطِ خود پاسخگو باشند که چرا مجموعۀ ارزشمندی از روزنامهها و مطبوعات تاریخی شهر اصفهان را تحتعنوان آفتزدایی در چند کامیون به تهران فرستاد، ولی این مجموعه به اصفهان برنگشت؟! من بارها از مسئول وقت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان توضیح خواستم، ولی با کمال تأسف این اسناد تا این لحظه به اصفهان بازنگشته است.
او ادامه داد: خروج این اسناد از اصفهان کار بسیار اشتباهی بود که متأسفانه به اسم آفتزدایی انجام شد، تصمیم غلطی که از سوی رئیس وقت سازمان اسناد و کتابخانه ملی اصفهان گرفته شد و البته به نظر من بزرگترین خطا این بود که این مجموعۀ اسناد ارزشمند در اختیار سازمان اسناد اصفهان قرار داشت، چرا که این سازمان نه جایی داشت و نه امکاناتی و نه فعالیتی در حوزۀ کتابداری انجام داده بود؛ در حالی که این اسناد باید در اختیار شهرداری و یا دانشگاه اصفهان قرار داده میشد.
رجایی اضافه کرد: سازمان اسناد و کتابخانه ملی اصفهان این اسناد را بدون اینکه بداند چه ارزشی دارند به تهران منتقل کرد و به اینترتیب اصفهان از این گنجینه و از این کتابخانه بزرگ محروم ماند، گنجینهای که بخش بزرگی از تاریخ اصفهان در آن نمودار بود.
این اصفهان پژوه ادامه داد: اگر کتابخانهای در گوشهای آتش بگیرد همۀ کشور متوجه میشوند، اما جای افسوس و تعجب است که کتابخانهای چنین عظیم که مجموعۀ آن نیز کتاب نبود بلکه ارزشمندتر از کتاب یعنی روزنامهها و مجلهها بودند خیلی خاموش و بی سروصدا، بدون دلیل و بدون عنوان، از دست رفتند. اسنادی که نمیتوان آنها را در جای دیگری پیدا کرد. چون واحد بودند و در کل کشور فقط در اصفهان و در این کتابخانه موجود بود؛ مثل روزنامه اخگر که در دروه رضاشاه در اصفهان منتشر میشد و البته بسیاری از روزنامههای دیگری که فهرست آنها توسط فروغ الزمان نوری منتشرشده است.
رجایی اضافه کرد: متأسفانه این اسناد ارزشمند از دست رفت و هیچکس خود را مسئول این موضوع نمیداند! نه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و نه سازمان اسناد ملی اصفهان. در حالیکه باید پاسخ دهند که این تصمیم غلط بر چه مبنایی گرفته شد؟ چرا درصدد جبران آن نیستند؟ چرا درصدد بازگرداندن این مجموعه نیستند؟ اصفهان یک شهر با پیشینۀ چندصدسالۀ فرهنگی است که چند سال قبل نیز بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد اما منابع فرهنگی را از این شهر بردند!
این اصفهانپژوه با بیان اینکه اسناد مانند شناسنامه هستند که تاریخ و گذشتۀ یک شهر را در خود جای دادهاند، تصریح کرد: انجام هر پژوهش تاریخی در مورد اصفهان و حتی ایران بر پایۀ اسنادی است که در گذشته در شهر اصفهان تولید شده است. اسناد، منابع خامی برای پژوهشگران هستند که پژوهشهای خود را بر مبنای آنها سروسامان میدهند. اگر کسی بخواهد پژوهشی تاریخی انجام دهد که بر مبنای سند باشد و بتوان به قولی بر آن قسم خورد باید به اسناد مراجعه کند، یعنی اسنادی که در قالب نامههای اداری و شخصی، فرامین، گزارشها و یا بهصورت روزنامه و مجله هستند. هیچگونه پژوهشی بدون چنین اسنادی سامان نمیگیرد.
رجایی که دانشآموخته دکترای تاریخ از دانشگاه اصفهان است، افزود: یک محقق باید برای بازنویسی تاریخی به اسناد مراجعه کند، راه دیگری ندارد، از روی چه چیزی میخواهد تاریخ گذشته را بداند؟! کتابها کفایت نمیکنند چرا که با محدودۀ دیدِ نویسندۀ کتاب نوشته شدند، درحالیکه در اسناد میتوان بخشهای ناگفتۀ تاریخ را یافت.
او گفت: ما اگر فرزندان خوبی برای شهر باشیم باید برای پاسداشت تاریخ شهرمان از اسناد حفاظت کنیم، یعنی هم حفاظت فیزیکی و هم اینکه از آنها فهرستنویسی کرده و آنها را در اختیار علاقهمندان قرار دهیم. اصفهان شهری است که به تاریخ خود میبالد و تاریخ هم به جز اسناد چیز دیگری نیست.
انتهای پیام
نظرات