به گزارش ایسنا، این روزها مقامات سیاسی و امنیتی غرب در خصوص بازگشت فاشیسم و نازیسم در خاک اروپا هشدار می دهند.. با این حال حلقه مفقوده و نکته خاص ماجرا، معطوف به ماهیت و چرایی تحقق این روند است! بدیهی است که عملکرد سران کنونی اتحادیه اروپا و روحیات دیکتاتورمآبانه و غیر استقلال طلبانه آنها سبب شده تا نسل جدید اروپا بازگشت به گذشته را نسبت به اصلاح وضعیت کنونی در اروپای واحد ترجیح دهد. بنابراین، نهادهای امنیتی و سیاسی اروپا بر خلاف آنچه مدعی هستند، قربانی این روند نبوده و خود در ایجاد و استمرار آن اصلی ترین نقش و قصور را داشته اند.
شاید تا قبل از سرکار آمدن دولت جورجیا ملونی، کمتر کسی ادعای بازگشت آشکار فاشیسم به ایتالیا را باور می کرد، اما اکنون این مسئله تبدیل به یک امر عادی شده است! فاشیسم دیگر نه به مثابه یک خط قرمز مذموم، بلکه به مثابه یک رویکرد سیاسی -اجتماعی در میان شهروندان ایتالیایی مورد تفسیر قرار گرفته و همین مسئله، منجر به تغییر الگو و سبک زندگی آنها شده است. حرکت پاندولی رم میان پوپولیسم و نئوفاشیسم طی سالهای اخیر، موضوعی نیست که از دید تحلیلگران اروپایی دور مانده باشد. در یکی از تازه ترین این موارد، دهها نئوفاشیست ایتالیایی یاد بنیتو موسولینی را در هفتاد و نهمین سالگرد مرگش گرامی داشتند.
بنیتو موسولینی در دوران به قدرت رسیدن فاشیستها در ایتالیا طی سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۳ به صدارت رسید و پیش از مرگ در سال ۱۹۴۵ رهبری جمهوری سوسیالیستی ایتالیا را بر عهده داشت. برگزاری این تجمع، نقطه آشکارساز مانور نئوفاشست ها در معادلات سیاسی -اجتماعی اشکار و رسمی در رم محسوب می شود. برخی تحلیگران، برگزاری این مراسم را بی ارتباط با اقدام اخیر نخست وزیر ایتالیا نمی دانند. مراسم یادبود دیکتاتور سابق ایتالیا در سالگرد مرگش دقیقا با روزی همزمان شد که جورجیا ملونی، نخست وزیر عوامگرا و راست افراطی این کشور خود را نامزد انتخابات پارلمان اروپا معرفی کرد. ملونی که طرفدار احیای فاشیسم در ایتالیا محسوب می شود، قصد دارد رهبری جریان ملی گرای افراطی را در سرتاسر قاره سبز بر عهده بگیرد. بدون شک این رویکرد ملونی، منجر به ایجاد حساسیت هایی در میان ملی گرایان اروپایی مانند مارین لوپن ( رهبر جبهه ملی فرانسه) خواهد شد.
حزب «برادران ایتالیا» به ریاست جورجیا ملونی ریشه در حزب نئوفاشیستی «جنبش اجتماعی ایتالیا» دارد که ۱۹۴۶ توسط رئیس دفتر آخرین دولت موسولینی تأسیس شد.این حزب سیاسی پس از سقوط موسولینی، هواداران و مسئولان حکومت فاشیست را به سوی خود جلب کرد. ملونی که در سنین نوجوانی به شاخه جوانان «جنبش اجتماعی ایتالیا» پیوسته بود، در سیاست های اعلامی خود، مدعی دورشدن کشورش از نئوفاشیسم و ایجاد یک سبک سیاسی جدید در رم است؛ اما اکثر تحلیلگران معتقدند این ادعای ملونی، صرفا نوعی ژست سیاسی برای کاهش بار فشار منتقدان علیه دولت ایتالیاست و وی در حقیقت، قصد دارد برخی الگوواره های فاشیستی و نئوفاشستی را در کشورش و متعاقبا اروپا تثبیت کند. از این رو سران اروپایی نسبت به افرادی مانند ملونی، لوپن و ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان به مثابه تهدید می نگرند.
ملونی، از زمان به قدرت رسیدن، سرکوب دموکراسی توسط فاشیسم را به شدت تقبیح کرده و یادآور شده است که راستگرایان ایتالیا مدتهاست فاشیسم را به زبالهدان تاریخ سپردهاند، اما آنچه در ایتالیا می گذرد، با ادعاهای ظاهری نخست وزیر ایتالیا همخوانی ندارد...
انتهای پیام
نظرات