این روزها کاشی هفترنگ اصفهان زبانزد برخی محافل ملی و جهانی شده است. دلیلش را همه میدانند؛ ثبت اخیرش در عرصۀ بینالملل. اما ما نیز برای آشنایی بیشتر با این کاشیهای افسونگر هفت رنگ و درنگ دربارۀ جهانی شدنش، پای صحبتهای محمدحسن مقضی پیشکسوت کاشیکاری و مجدالدین تاج رئیس اتحادیۀ صنایع دستی اصفهان نشستیم.
نشانی مستند و پرمنفعت برای هنرمندان نصف جهان
مجدالدین تاج، رئیس اتحادیۀ صنایع دستی شهرستان اصفهان در گفتوگو با ایسنا توضیح داد: ثبت جغرافیایی رشتههای مختلف صنایع دستی ازاینرو که بستر تبلیغات و برندسازی فراهم میکند، حائز اهمیت بسیار است. همچنین پیامدها و منافع اقتصادی در چنین رویدادهایی مهم و اساسی به حساب میآید که در شاخههایی چون بازاریابی یا مارکتینگ میتوان در آن تأمل کرد.
او دربارۀ روند ثبت جهانی این هنر نصف جهان بیان کرد: کاشی هفترنگ و اصولاً چنین هنرهایی برای ثبت در عرصۀ جهانی به سیر مراحل قانونی و مشخصی نیاز دارند. ابتدا از سوی یک «NGO» یا نهاد مردمنهاد و غیردولتی تقاضای ثبت انجام میشود. در خصوص کاشی هفترنگ نیز اتحادیۀ صنایع دستی استان اصفهان برای ثبت جهانیاش درخواست داد.
تاج گفت: پس از ارائۀ درخواست به تأیید معاونت صنایع دستی میراث فرهنگی نیاز بود که آن هم انجام شد. در مرحلۀ بعد نیز با توجه به اینکه باید مبلغی نیز واریز شود، از سوی اتاق بازرگانی اصفهان معادل هزار فرانک سوئیس پرداخت شد.
این دانشآموختۀ دکترای مدیریت کسبوکار تأکید کرد: متأسفانه امروزه، برخی کشورها هنرهای خاص و بومی ما را به نام خودشان ثبت میکنند. این آسیبی است که ما در حال حاضر با آن روبهرو هستیم. نمونۀ آن نیز چوگان است که چندین کشور نسبت به آن ادعاهایی داشتند. یا همواره شاهدیم که هنرهای مختلف ایرانی را مردم ترکیه به اسم خودشان یا سایر کشورها به جهانگردان عرضه میکنند. ثبت جهانی کاشی هفترنگ اصفهان، میتواند این هنر را از چنین آسیبهایی دور نگه دارد و دستکم جهانیان بدانند که این صنعت دست خاستگاهش به کدام سرزمین برمیگردد.
رئیس اتحادیۀ صنایع دستی شهرستان اصفهان با اشاره به اینکه پس از ثبت جهانی یک صنعت باید تلاش کرد و امیدوار بود تا هنرمندان آن شاخه از منافعش بهرهمند شوند، اظهار کرد: ثبت جهانی این هنر و هر صنایع دستی دیگری نشانی مهم برای آن محسوب میشود. وقتی هنرمند نشان را از منظر قانونی و جهانی در اختیار داده باشد و پشت محصول خود بزند، قطعاً برای او منافعی در پی خواهد داشت. این هنر کاشی هفترنگ وقتی صادر شود، بر اساس همین برچسب جهانی همگان پی میبرند که برآمده از کشور ایران، شهر اصفهان و یکی از هنرمندان این دیار است.
تاج در پایان یادآور شد: از ۶۰۰ هزار صنعت دستی که در یونسکو شناخته شده است، حدود ۲۰۰ مورد آن به اصفهان برمیگردد و ریشه در این شهر دارد. این روند باید ادامه یابد و همه برای ثبت جهانی دیگر رشتههای هنری نیز تلاش کنیم. تاکنون ۲۰ رشتۀ صنایع دستی اصفهان ثبت جغرافیایی شده است و سه مورد آن یعنی مینا و قلمکاری و کاشی هفترنگ در عرصۀ جهانی به ثبت رسیدهاند.
آنان که خاک را به هنر کیمیا کنند
محمدحسن مقضی، پیشکسوت کاشیکاری اصفهان نیز در گفتوگو با ایسنا به رویداد ثبت جهانی کاشی هفترنگ اصفهان از زاویهای دیگر نگاه کرد که پس از انتشار خبرش مورد توجه رسانهها قرار نگرفت. این هنرمند توضیح داد: بعید میدانم که منظور از ثبت جهانی کاشی هفترنگ اصفهان، کاشیهایی باشد که ساخت و فروش آنها امروزه در اصفهان مرسوم است، زیرا کاشیهای کنونی که در بازار هنر و فرهنگ شهرمان میبینیم، بههیچوج ارزش ثبتشدن ندارند!
او در مقایسۀ کاشیهای هفترنگ امروزی و آنچه در گذشته چشمها را خیره میکرد، در سه مسئلۀ رنگ کاشی، کالبدش و طرح آن تأمل کرد و گفت: امروزه، همۀ کاشیهای هفترنگ اصفهان صنعتی هستند و نمیتوان از جنبۀ هنری آنها را با کاشی هفترنگ سنتی مقایسه کرد. در حال حاضر، همۀ رنگها آماده و شیمیایی شده است.
مقضی تصریح کرد: بهغیراز اینکه رنگهای این نوع کاشی دیگر طبیعی نیست، روند ساخت کاشی نیز دگرگون شده است. دیگر مثل قدیم در کارگاههای کاشیسازی کاشی پخت نمیکنند. صنعتیکاران، کاشی هفترنگ را از کارخانهها خریداری و بعد روی زمینۀ سفیدشان رنگآمیزی میکنند. ضمناً طرحها نیز همگی با شابلون پیاده میشود و دیگر هنرمند طراح و باحوصله مثل قدیم نداریم.
این کاشیکار اصفهانی افزود: خاندان موسویزاده و ایلیا هر دو از کاشیپزان ماهری بودند که اتفاقاً در کاشی هفترنگ هم مهارت و اعتبار داشتند. پدران این دو خانواده در پخت کاشی هفترنگ مصداق همان مصرع «خاک را به هنر کیمیا کنند» به شمار میرفتند. هنوز هم در این خاندانها کاشی هفترنگ با همان هنر ناب و صفای قدیمی ساخته میشود، اما متأسفانه خریدار چندانی ندارد. همه دنبال ارزانی هستند. آن هنر ظریفی که به سبک کاشی هفترنگ سنتی ساخته شود، ارزش مادیاش هم بالا میرود. اما کمتر کسی حاضر است که بابتش پول بدهد.
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش؟!
مقضی دربارۀ کاشیهای هفترنگ سنتی که نمونههای شاخص آن در دو مسجد جامع عباسی یا امام و شیخ لطفاللَه و مدرسۀ چهارباغ یافتنی است، اظهار کرد: کاشیسازان هفترنگ قدیم خودشان کاشی را از خاک میساختند. خاکش هم همین خاک اصفهان بود. خاک را گل میکردند، با پا ورزش میدادند و با قالبهای دستی کاشی را میساختند. ضخامت کاشی نیز بین یک سانت و نیم تا ۲ سانت و ابعادش نیز ۲۰ در ۲۰ بود.
او در خصوص رنگهای کاشی سنتی نیز بیان کرد: کاشیسازان قدیم با بهرهمندی از مواد بهدستآمده از معادن اطراف اصفهان به رنگآمیزی کاشی اقدام میکردند. شما اگر به کاشیهای هفترنگ قدیم در ابنیۀ تاریخی نظر کنید، بههیچوجه برق نمیزنند. با وجود این، مخاطب را به خود جذب میکنند. زیر گنبد مسجد شاه یا مدرسۀ چهارباغ را تصور کنید یا رنگ لاجوردی سردر شیخ لطفاللّه را به خاطر آورید، واقعاً چشمنواز و خیرهکنندهاند. آرامش خاصی در آنها نهفته است. آدم دوست دارد روزها بایستد و فقط نگاهشان کند.
این پیشکسوت هنر کاشیکاری با اشاره به این نکته که شاخصترین کاشیهای هفترنگ از دوران صفویه در اصفهان، ظهور کرد، چنین شرح داد: آنهمه جاذبه در آثار معماری صفوی، متأثر از روش ساخت کاشیها بود که دیگر امروزه منسوخ شده است. کاشیهای هفترنگ کنونی آنقدر شفقی و براق شدهاند که نمیتوان به آنها خیره شد! توی ذوق میزند! همچنین بعد از مدتی بهخاطر آفتابخوردگی رنگش را از دست میدهد و عمرش هم زیاد نیست. این ارزش ثبت جهانی ندارد.
مقضی تأکید کرد: کاشیکاریهای امروز همگی ارزانقیمت هستند. اگر هنر کاشی قدیم را میخواهیم باید هزینهاش را هم بدهیم. در گنبد مسجد امام نیز به دنبال ارزانی رفتند که آن بلاها سرش آمد. کاشیهای هفترنگ امروز با گذشته مقایسهشدنی نیست. هنری نیست که بخواهیم ساعتها به آن خیره شویم. دربارۀ وضعیت فعلی کاشی هفترنگ سنتی باید خیالتان را راحت کنم و بگویم «کو کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش؟!»
انتهای پیام
نظرات