آلودگی هوا، خشکی زایندهرود، خشکسالی و فرونشست زمین، هیچ راهحل قطعی بهجز گسترش صنعت گردشگری در اصفهان ندارند. لازمۀ گسترش گردشگری و جذب گردشگران خارجی، اتخاذ رویکردهای جدی در حوزهٔ دیپلماسی فرهنگی کشور است. در همین راستا ایسنا به گفت و گو با محمدعلی بصیری، عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان که پیشتر نیز رایزن فرهنگی ایران در سنگال بوده، پرداخت.
ایسنا- دیپلماسی فرهنگی چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟
دیپلماسی فرهنگی بخشی از سیاست خارجیِ هر کشوری است که با استفاده از ابزارهای قدرت نرم و از طریق گسترش روابط گردشگری، علمی، پزشکی، ورزشی، رسانهای و صنعتی تلاش میکند که از کشور خود، تصویری جذاب موقعیتی برتر ایجاد کند و با اقناع افکار عمومی، منافع بلند مدتی را برای توسعهٔ روابط دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و اجتماعی به دست آورد. استفاده از ابزار قدرت نرم برای دستیابی به شاخصهای قدرت سخت تعقیب میشود.
قدرتهای بزرگ که روابط دیپلماسی قویتر و قدیمیتری دارند، از ابزار دیپلماسی فرهنگی بیشتر استفاده کردهاند و پس از آنها قدرتهای متوسط از این ابزار بهرهبرداری کردهاند؛ بهعنوان مثال ابتدا قدرتهایی همچون اسپانیا و پرتغال، در دورههای بعد انگلیس و فرانسه و سپس آمریکا و شوروی و امروزه هند و چین برنامههای گستردهای برای دیپلماسی فرهنگی داشته و تلاش کردند که در ذهن نخبگان و دولتمردان و مردم کشورهای دیگر، جایگاه جذابی از کشور خود ترسیم کنند. آنان از رهگذر روابط دیپلماسی فرهنگی، شاخههای دیگر روابط دیپلماتیک را تقویت و در بلند مدت منافع ملی و امنیت ملی و ثبات پایدار را به وجود میآورند.
ایسنا- اصفهان چه ظرفیتهایی برای گسترس دیپلماسی فرهنگی دارد؟
یکی از مهمترین مصادیق دیپلماسی فرهنگی و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی کشور، گسترس صنعت گردشگری است. گردشگران ممکن است با هدف بازدید از جذابیتهای طبیعی، سفر کنند و اصفهان به جهت چهارفصل بودن و داشتن انواع مظاهر طبیعی درخود، ظرفیت ویژهای در کشور برای جذب گردشگران طبیعت دارند. برخی دیگر از گردشگران برای بازدید از بناهای تاریخی و باستانی سفر میکنند که ایران ظرفیتهای ویژهای در این خصوص دارد و بهطور خاص اصفهان، مرکزیت این نوع گردشگری در ایران است. گردشگری پزشکی نیز یکی جلوههای جدید گردشگری است که افراد با هدفهای طبی و پزشکی و درمان ارزانتر، سفر میکنند. ایران امروزه ظرفیت خوبی در این خصوص داشته و اصفهان نیز یکی از قطبهای علوم پزشکی در کشور است. گردشگری علمی و صنعتی نیز ظرفیت ویژهای است که اصفهان برای گسترش صنعت گردشگری در اختیار دارد و یکی از قطبهای صنعتی و دانشگاهی در کشور است. مورد آخر نیز گردشگری کسبوکار و تجارت است که به تجارت چمدانی معروف است. با توجه به اینکه اصفهان، مرکز تولید انواع صنایعدستی در کشور است، ظرفیت منحصربهفردی را برای این هدف، در اختیار دارد.
ایسنا- قراردادهای خواهرخواندگی تا چه اندازه برای گسترش این روابط به ما کمک میکنند؟
قرارداد خواهرخواندگی به معنای تمرکز بر تفاوتهای بین شهرهاست. این تفاوتها هستند که برای شهروندان سایر کشورها، جذابیت ایجاد کرده و روابط گردشگری را توسعه میدهد. برای استفاده از ظرفیتهایی که شهرهای خواهرخوانده در اختیار ما قرار میدهند، نیاز به تقویت زیرساختها جدی است و متأسفانه مدیریت صنعت گردشگری در اصفهان متولی قوی ندارد و تبلیغات بینالمللی و رسانهای از ایران در سطح بینالمللی دیده نمیشود. برخی ضعفها در زیرساختها در بخش دولتی و خصوصی مانع اجرای قراردادهای خواهرخواندگی و گسترش گردشگری شده است.
ایسنا- کدام نهادها متولی گسترش و برنامهریزی صنعت گردشگری و اجرای قراردادهای خواهرخواندگی هستند؟
هر نوع روابط خارجی با هماهنگی وزارت خارجه انجام میشود. من فکر نمیکنم که وزارت خارجه سیاست چندگانه داشته باشد و برای اجرای دیپلماسی فرهنگی بین شهرهای مختلف کشور تبعیض قائل شود. از آنجایی که شهرداریها متولی اجرای قراردادهای خواهرخواندگی هستند، بنابراین ضعف در دیپلماسی فرهنگی، مسئلهای درون استانی است. ۸۰ درصد ضعف اجرای قراردادهای خواهر خواندگی به علت ضعف در بخش بینالملل شهرداری اصفهان است.
بهغیر از شهرداری، نمایندگی وزارت خارجه در استان یکی از متولیان است و یکی از وظایف آن، تسهیل رفت و آمد گردشگران در قالب قراردادهای خواهرخواندگی است که همکاری لازم را خواهد داشت. نمایندگی وزارت میراث فرهنگی در اصفهان نیز لازم است که در زمینه اجرای قراردادهای خواهرخواندگی با شهرداریها همکاری و برنامهریزی و سیاستگذاری جدی همراه با اجرا داشته باشد. عملکرد نهادهای استانی این تلقی را به وجود میآورد که آنگونه که شایسته است، برای اجرای ۱۲ قرارداد خواهرخواندگی جدیت دیده نمیشود.
ایسنا- آیا تحولات خارجی بر صنعت گردشگری تأثیر منفی داشتهاند؟
متأسفانه تبلیغات منفی در سطح جهان بسیار بر سطح ورود گردشگران تأثیر میگذارد. تنشهای امنیتی و مسائل سیاست خارجه نیز به صنعت گردشگری لطمه میزند. در واقع با تنشهای اخیر، طبیعتاً صنعتگردشگری راکد شده است. مدیریت و حکمرانی خوب، ضامن برقراری دیپلماسی فرهنگی خوب است.
ایسنا- آیا راهحلی برای کارآمد کردن قراردادهای خواهرخوانده وجود دارد؟
طبق مفاد بخشی از قراردادهای خواهرخواندگی، لازم است که شهرهای خواهر خوانده هر سال، متقابلاً نمایشگاههای فرهنگی و صنایع دستی در شهر دیگر برگزار کنند. اگر بین اصفهان و کوالالامپور و یا اصفهان و سنپترزبورگ یا اصفهان و بیروت نمایشگاههای سالانه به طور مستمر و نه به ندرت، برگزار شوند، این قراردادها کارآمد خواهند شد.
مبادله دانشجو، بازرگان، هنرمندان و ورزشکاران بین نهادهای اصفهان و شهرهای خواهرخوانده ظرفیت دیگر این قراردادها هستند که بهصورت پیوسته و متمرکز به آن عمل نمیشود و به نوعی تعطیل و معطل هستند. اگر توریستی با این اهداف وارد کشور میشود، بهصورت شخصی اقدامکرده و یا با هماهنگی سایر وزارتخانهها وارد شده است و هیچگونه ارتباطی با قراردادهای خواهرخواندگی ندارند. این ظرفیتها در قراردادهای خواهرخواندگی عملاً بر زمین ماندهاند و متولی یا پیگیر و مجری ندارد و عملیاتی کردن آنها با ضعف اساسی رو به رو است.
ایسنا- فکر میکنید که اجرای این قراردادهای خواهرخواندگی، مشکل مهاجرت هنرمندان صنایعدستی را حل خواهد کرد؟
بهطور خاص و تا حدودی بله، ولی من در سطح کلانتر راه حل میدهم. باید توجه کنید که ضعف در سیاستگذاری گردشگری، منجر به فرار مغزها و هنرمندان صنایع دستی میشود. بیشترین درآمد فعالین و تولیدکنندگان صنایع دستی ازجمله قلمزنی و فرشبافی و ملیلهکاری و غیره از ۲ راه فروش به توریستهای خارجی و صادرات تأمین میشود. وقتی ظرفیت صادرات به کشورهای خارجی و ظرفیت ورود گردشگران خارجی به کشور با مشکلات جدی مواجه است، صنعتگر دچار بحران فروش و کسب درآمد خواهد شد و در نتیجه به کشورهای حاشیه خلیجفارس و هند و قفقاز و آسیای میانه و سایر کشورهایی که هنر او را به قیمت مناسب خریداری و حمایت میکنند، هجرت خواهد کرد.
در گذشته، با بحران فرار نخبگان و صاحبان سرمایه مواجه بودیم و امروزه بهعلت شرایط اقتصادی همچون تحریمها که ظرفیتها و منابع داخلی ما را راکد کرده است، با مهاجرت هنرمندان مواجه شدهایم. متأسفانه در دههٔ گذشته صنعت فرش ایران با مهاجرت هنرمندان این عرصه و ازدست رفتن نقشهها و طرحهای خاص آن لطمۀ جدی دید و الآن این لطمهها متوجه صنایعدستی پایینتری همچون قلمکاری نیز هست.
ایسنا- در پایان سخنی دارید که با دنبالکنندگان ما به اشتراک بگذارید؟
وقتی نخبگان میراث فرهنگی از کشور مهاجرت میکنند، عملاً بازار فروش کشورهای رقیب گرم میشود و حتی ممکن است هنری که قرنها تولید شده است به نام کشور دیگری ثبت جهانی شود. صنایعدستی یک ظرفیت درآمدزایی بلند مدت برای کشور هستند. از دست دادن میراث فرهنگی و صنایع دستی هیچ تفاوتی با به تاراج رفتن نفت و خاک ندارد. مسئولین ما در این کشور برای اینکه اجازه ندادند که خاک و نفت کشور توسط بیگانگان، استعمار شود به خود افتخار میکنند، اما به از دست رفتن میراث کهن سرزمین بیتوجه هستند.
تولیدکنندگان صنایع دستی همچون چاههای نفت و گاز متحرک در این سرزمین هستند و از دست رفتن آنها کم اهمیتتر از از دست رفتن معادن و خاک میهن نیست. ازدسترفتن سرمایههای فرهنگی، خسارت بلند مدتی به فرهنگ و تمدن ایران وارد خواهد کرد که قابل جبران نیست و هرچه سریعتر باید برای آن فکر اساسی کرد. اگر مسئولین امروز اقدام نکنند فردا دیر است و در برابر وجدان تاریخی و اجتماعی پاسخی ندارند. ظرفیتهایی که هدر میرود، دارای آثار تخریبی است که در نسلهای بعد غیر قابل جبران خواهد بود. این وضعیت قابل دفاع نیست و نیاز است که نخبگان و متولیان این عرصه وارد عمل شوند و صدای خود را به گوش مراجع بالادستی برسانند.
انتهای پیام
نظرات