احسان متینفر در نشستی با عنوان بررسی تاثیر ویژگیهای محیط بر رفتار که به مناسبت روز معمار که امروز، سهشنبه، ۴ اردیبهشت ماه در سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، در زمینه بررسی این موضوع که آیا میتوان از علم و هنر معماری و شهرسازی به عنوان ابزاری در جهت مداخلات روانشناختی استفاده کرد توضیحاتی ارائه کرد.
وی در ابتدا با اشاره به تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، عنوان کرد: در تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ بعد از شورشهای خیابانی که در لندن در پی کشته شدن یک فرد سیاهپوست توسط پلیس، انجام شد، خسارات زیادی به شهر وارد شد به طوری که در پی این شورشها، میزان خسارت و آسیب به شهر لندن و مناطق مسکونی۵۰۰ میلیون پوند برآورد شد.
این روانشناس بالینی افزود: بعد از شورشها مشاهده شد که باز هم میزان جرم و بزهکاری در آن مناطق مسکونی خیلی زیاد است. به همین منظور بعضی از روانشناسان و افرادی که به طور اختصاصی در حوزه علوم رفتاری کار میکنند بررسی کردند که چطور میتوان با استفاده از علوم روانشناختی کاری کرد که میزان جنایت و بزهکاری در این مناطق کم و کمتر شود.
کاری که انجام شد این بود که روی کرکرههای تمامی فروشگاههایی که در آن منطقه بود، نقش و تصویر بچههای همان مناطق را طراحی کردند، این کار باعث شد که میزان رفتارهای تخریبگرانه و وندالیسم به شدت کاهش پیدا کند.
وی اظهار کرد: اینکه چگونه این کار باعث این تاثیر مثبت شد، پاسخ این است که ما هنگامی که چهرهای بچگانه میبینیم، احساسات شادی و لذت در ما برانگیخته شده و باعث میشود که ما نسبت به او محبت داشته و در نتیجه رفتارهای نوعدوستی و رفتارهای مراقبتی، در ما افزایش پیدا میکند؛ چراکه ما انسانها به طور زیستی، به گونهای برنامهریزی شدهایم که به چهرههای بچگانه واکنشهای مثبت نشان دهیم. با این مثال و بسیاری از نمونهها و کارهای تحقیقی دیگر متوجه شدند که یک تغییر بسیار کوچک در محیط، میتواند باعث تغییرات شگرف رفتاری شود.
متینفر با ارائه نمونههایی از تاثیر محیط بر رفتار ما گفت: فوبیای اگورا یا ترس از بازار و مکانهای باز و شلوغ و در مقابل آن ترس از محیطهای بسته مثل آسانسور و... همه نمونههایی هستند که نشان میدهد محیط در رفتار ما و در عملکرد روانشناختی ما به شدت تاثیرگذار است. انسانها نزدیک به ۹۳ درصد از طول عمرشان را در محیطهای بسته و فضاهای ساختمانی میگذرانند.
متینفر تاکید کرد: از آنجا که روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی است، طول تاریخ روانشناسی چندان به محیط و اثرگذاری آن پرداخته نشده و بیشتر به درون افراد توجه شده در حالی که ما میدانیم آگاهی از اینکه من کجا هستم یکی از پایههای اساسی عملکرد روانی ما است. وقتی افراد دچار بیماریهایی مثل آلزایمر و تمامی وضعیتهای پیشرفته زوال عقل میشوند اطلاعاتی در رابطه با من چه کسی هستم، الان چه زمانی است و من کجا هستم را از دست میدهند که اینها سه مورد از اساسیترین عملکردهای روانشناختی ما است.
این دکتری روانشناسی بالینی خاطرنشان کرد: موضوعی به نام روانشناسی محیطی از سال ۱۹۶۰ شکل گرفت، اما تحقیقات روی تاثیر عوامل محیطی بر رفتا انسانها از مدتها قبل انجام گرفت. روانشناسی محیطی به این میپردازد که ما انسانها در محیطهای گوناگون چگونه عمل میکنیم، محیط چگونه بر ما تاثیر میگذارد و متقابلا ما چگونه بر محیط تاثیر میگذاریم.
متینفر یادآور شد: امروزه در سطح جهان با بحرانهای زیادی مواجه هستیم از جمله بحران تغییر اقلیم که به واسطه نوع تعاملی است که ما با محیط داریم، پس آیا روانشناسی و روانشناشی محیطی و به طور خاصتر، روانشناسی معماری میتواند در نحوه تعامل ما با محیط اثرگذار باشد؟ پاسخ این است که اگر روانشناسی معماری را به عنوان شاخهای از روانشناسی در نظر بگیریم به چند نکته مهم خواهیم رسید، یکی از نکات این است که ما انسانها نزدیک به ۹۳ درصد از طول عمرمان را در محیطهای بسته و فضاهای ساختمانی میگذرانیم.
این رواندرمانگر تاکید کرد: اگر ما معماری را به عنوان وسیله و ابزاری در جهت انتقال معنا، پیام و احساس در نظر بگیریم، پس معماری میتواند یک زبان باشد و زبان قابلیت اثرگذاری و قابلیت ایجاد تغییر را دارد. طبیعت و محیط میتواند به طور چشمگیری بر عملکردهای پایهای فیزیولوژیک ما اثرگذار باشد.
وی گفت: از دیرباز و از اولین سنگنوشتههایی که از تاریخ برای ما به جا مانده است نشان میدهد که نقش فضاهای طبیعی به عنوان یک مداخلهگر در سلامت ما بسیار برجسته عمل میکند. تحقیق دیگری که در مجله ساینس به چاپ رسید این بود که بیمارانی که در یک بیمارستان بستری بودند و همه یک عمل جراحی خاص انجام داده بودند، این افراد در دو نوع اتاق بستری شدند، دسته اول افرادی که اتاقشان رو به فضای سبز و درخت و... بود و دسته دوم بیمارانی که اتاقشان، رو به نمای بیرونی مثلا یک ساختمان بود. پرونده پزشکی تمامی این افراد در طول ۵ سال بررسی شد و به این نتیجه رسیدند که افرادی که فضای روبهرویی اتاقشان منظره طبیعت بود، میزان باقیماندن در بیمارستان کمتر، بهبودی سریعتر، عفونت کمتر و میزان نیاز به داروهای ضد درد کاهش چشمگیری داشت، در حالی که افرادی که فضای بیرونی اتاق آنها رو به فضای ساختمانی بود، تمام این متغیرها بر عکس عمل کرد.
این رواندرمانگر خاطرنشان کرد: اینجا بود که تاثیر محیط بر عملکردهای روانی و عملکردهای فیزیولوژیک بسیار برجسته شد؛ چراکه در سال ۲۰۰۶ مجددا این تحقیق انجام و به نتایج کاملا مشابهی رسیدند، بنابراین طبیعت و محیط میتواند به طور چشمگیری بر عملکردهای پایهای فیزولوژیک ما اثرگذار باشد.
متینفر در ادامه به نقش عوامل استرسزای محیطی و تاثیر آن بر رفتار اشاره کرد و گفت: شلوغی، سروصدای زیاد نور خیلی زیاد یا نور خیلی کم، بوی بد و... همه جزء عوامل اثرگذار بر استرس محیطی شناخته شدهاند. یکی از این محیطهایی که استرس محیطی در آن زیاد است، محیط بیمارستان است که میتواند منجر به پیامدهای بعدی شود که چنانچه برای طراحی بیمارستانها به نوع معماری آن توجه شود، میتواند در کاهش استرسها تاثیر داشته باشد.
این رواندرمانگر زندانها را یکی دیگر از محیطهایی برشمرد که استرس محیطی در آن زیاد است و گفت: آیا زندان جایی برای تنبیه و مجازات است یا جایی برای بازپروری، آموزش مجدد و آمادگی فرد برای ورود به جامعه؟ در تحقیقی که انجام شد زندانی با معماری بسیار خاص نشان داد که این زندان میتواند در بازپروری افراد بسیار موثر باشد. افرادی که در این زندانها بودند ۳۰ درصد بیشتر توانستند به اجتماع برگشته، با اجتماع یکپارچه شوند، شغل پیدا کنند و دوباره مرتکب رفتارهای مجرمانه نشوند.
این دکترای روانشناسی بالینی تاکید کرد: ما انسانها به عنوان موجوداتی مکانمند آنقدر از محیط تاثیر میگیریم و آنقدر تاثیرات محیط بر ما ناآشکار و ضمنی است که میتوانیم از معماری و از شهرسازی و روانشناسی همراه با آن، به عنوان ابزاری در جهت حل کردن معضلات بشریت از جمله بحرانهای، تغییر اقلیم، دوقطبیسازیها، فقر گسترده و...استفاده کنیم.
انتهای پیام
نظرات