او در جبل عامل یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام جبع یا جباع میزیسته است. بهاء الدین در کودکی و در عهد شاه تهماسب صفوی به همراه پدرش شیخ عزالدین از عالمان دینی جبل عامل لبنان به ایران مهاجرت کردند و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن ساکن شدند.
یکی از خصوصیتهای شیخ بهایی جامعیت او درعلوم و فنون مختلف است، به گونهای که شیخ در زمینههای گوناگون تالیفاتی دارد. سالهای ورود شیخ بهایی و خاندانش به ایران با پیشرفت و گسترش نفوذ علوم ریاضی، نجوم و هیات مواجه شد و گفته میشود که او تنها یادگاری از تاریخ فکر، علم و فناوری کشور بوده که همزمان از هر سه عرصه برخوردار بوده است.
شیخ مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزهای برای اشتهار خالص شیخ بود. او به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین علاوه بر حوزه علم و فناوری یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که توسط بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم پرورش یافته و دانش و فرهنگ عصر خود را فراگرفته بود.
همانطور که گفته شد علاوه بر جهانبینی شگفتآوری که در علوم مختلف از جمله نجوم، هندسه، شیمی و ... داشت، هنوز با وجود گذشت نزدیک به ۴ قرن از مرگ او و با وجود پیشرفت دانش، امروزه همچنان نظرات این دانشمند در زمینههای مختلف علوم قابل بررسی و تعمق است.
همانطور که گفته شد شیخ در کنار فراگیری علوم مختلف به شاعری هم روی آورده بود البته او نه شاعر درباری بود و نه در زمره افرادی قرار میگرفت که شاعری را پیشه خود کرده باشد. پیشه اصلی شیخ ادای وظایفی بود که عالمان دین داشتند و اشتغال خاطرش بیشتر تالیف، تعلیم و تربیت شاگردان متعدد بو،د از این رو وی هیچ گاه دیوانی بزرگ ترتیب نداد.
او تنها قصد داشت استعدادش را در شعر بیازماید، پس شاعری متوسط از کار درآمد که چون مایه علمیاش از دیگران بیشتر بود، میان همطرازان زمان خود نامی برآورد و شهرتی پیدا کرد. او زبانی درست اما پر مبالغه در شعر دارد و اندیشههایش را که هیچ یک از آنها درعالم ادب و عرفان ایرانی تازه و بدیع نیست تنها با بیانی ساده و روان و تحت تاثیر زبان رایج زمانهاش بیان کرده است.
در نگاهی دیگر اما شیخ بهایی به عنوان معماری بزرگ معرفی شده است، بسیاری نیز معماری را یکی از حوزههای اصلی فعالیت او عنوان کردهاند و معماری آثار برجای مانده از عصر صفوی مانند «مسجد عتیق»، «حمام شیخ بهایی، حمامی که تنها با یک شمع روشن میشده»، «بنا و شالوده شهر نجفآباد»، «مهندسی حصار نجف اشرف» و بسیاری از آثار و ابنیه دیگر را منسوب به او میدانند؛ با این وجود دیدگاههای متفاوتی در باب نقش و حضور شیخ در معماری ارائه شده و بسیاری از این انتسابات را مردود شمردهاند.
در نهایت با توجه به هوش و ذکاوت فراوان این دانشمند و مورد توجه بودن در رسته دانشمندان، نویسندگان، علما و ... جلال و جبروت دربار شاه که در ان خدمت میکرد در روح بزرگ او اثری نکرده بود و شیخ برای دور بودن از حسادتها اغلب یا عزلت میگزید و یا در سفر زمان سپری میکرد.
منبع:
طاهری،ج ؛۱۳۹۰؛« تأملی بر اسطوره شیخ بهایی در معماری»؛ کتابماه علوم و فنون؛ شماره دو؛ صص: ۱۵-۴.
کی منش،ع؛ ۱۳۸۸؛ « شیخ بهایی و هنر شاعری وی در جاذبه موسیقی کلام»؛ تحقیقات زبان و ادب فارسی؛ شماره ۲؛ صص: ۱۸۷-۱۶۲.
انتهای پیام
نظرات