به گزارش ایسنا، امروز ۲۰ فروردین نود و پنجمین سالروز شهادت آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی معروف به فقیه احمدآبادی در سال ۱۳۰۸ است.
محمدتقی؟
حاصل ازدواج سید عبدالرزاق و همسرش در سیزدهم اسفند ۱۲۶۲ در اصفهان متولد شد و اسمش را سید محمدتقی گذاشتند.
او در خاندانی که پشت در پشت متقی و پاکدامن بود، پرورش یافت.
پدرش سید میرزا عبدالرزاق فرزند میرزا عبدالجواد پسر حاج سید محمدمهدی موسوی نایبالصدر اصفهانی خراسانی ملقب به افتخارالدین از بزرگان مراجع در مسجد حرم حضرت سید اسماعیل نواده امام زینالعابدین (ع) اقامه جماعت کرد. مادرش نیز دختر حاج میرزا حسین نایبالصدر از سرشناسان اصفهان بود.
دایی او سید میرمحمد صادق مدرس از مجتهدان و مدرسان بزرگ اصفهان بود.
حضور سید محمدتقی در خانواده روحانی موجب شد او به سرعت آموزش دروس مقدمات دینی را پشت سر گذارد و دروس سطح را نزد اساتید بهنامی چون سید ابوالقاسم حسینی نجفی دهکردی، آقا سید اسدالله حسینی نجفی دهکردی عمهزادهاش، میرزا سید محمد بدیع درب امامی اصفهانی، ملا محمدحسین فشارکی، میر محمدصادق خاتون آبادی، ملا عبدالکریم گزی، ملا محمد کاشانی معروف به آخوند کاشی، آقا سید محمود کلیشادی و جمالالدین بروجردی معروف به منیرالدین بروجردی اصفهانی را در حوزه علمیه اصفهان آموزش دید.
سید محمدتقی که به فقیه احمدآبادی معروف بود در کودکی بخشی از دروس مقدمات دینی را نزد پسر عمهاش سید میرزا اسدالله و صرف و نحو را نزد عمهزادهاش سید میرزا اسدالله آموزش دید. او کتاب مغنی و غیر آن را نزد سیدمحمود حسینی گلشادی اصفهانی خواند و بعضی از نظریات ادبی سید محمود را در تالیفات خود نقل کرد.
سید محمدتقی اجازه اجتهاد و نقل حدیث را از سید ابوالقاسم دهکردی و شیخ عبدالکریم جزی گرفت.
تالیفات
فقیه احمدآبادی در عمر کوتاه خود حدود ۱۷ جلد کتاب و رساله نوشت که چهار جلد پیرامون حضرت مهدی(عج) و غیبت و انتظار و وظایف منتظران است.
او در ۱۰ سالگی بر کتاب نصابالصبیان شرح نوشت. در ۱۵ سالگی کتاب ایضاحالشبهات را به رشته تحریر در آورد. در ۲۵ سالگی کتاب ابواب الجنات فی آداب الجمعات را تألیف کرد و ۳۰ سالگی مجموعه چهار جلدی درباره حضرت حجت (عج) و وظایف منتظران و دعا ایشان آغاز کرد و تا پایان عمر به تحقیق، تألیف و تکمیل آن مشغول بود به همین دلیل کتب تالیف شده ایشان ژرفنگر و ریشهدار است.
ایشان در جمع کردن اخبار و آثار وارده درباره حضرت مهدی (ع) اهتمام بسیاری داشت.
علمای همعصر فقیه احمدآبادی شدت اخلاص، پاکی نیت، ارادت شدید به ائمه هدی، اقتدا به خاندان وحی و توسل به امام زمان (ع) را عامل شرفیاب شدنش به محضر حضرت حجت توصیف کردند. آنان دلیل اصلی تاثیر ویژه سخنان و تالیفاتش بر مخاطبان، طلاب و بزرگان حوزههای علمیه همین ویژگیها عنوان کردند.
ایشان در ساعت فراغت، قصیده و بیت میسرود و اشعارش را به خاندان عصمت به ویژه امام مهدی (عج) هدیه میکرد. علاوه بر این از خط زیبایی برخوردار بود.
اشعار ایشان در لابلای تألیفات و نوشتههایش پراکنده است. تخلص او در شعرها «تقی» یا «شرعیزاده» بود.
آیتالله موسوی اصفهانی در مسجد مرقد سید اسماعیل در جای پدرش اقامة جماعت کرد.
شهره بودن به چشمانتظاری حجتبنالحسن (عج) از جمله صفات و ویژگیهای آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی بود.
ایشان علاوه بر معرفت نظری و عملی به آن حضرت در انجام وظایفی که بر اهل ایمان در زمان غیبت فرض است، به منازل والا و شامخی ارتقا یافت به نحوی که چند کتاب و رسالة مهم همچون کتاب مکیال المکارم را به رشته تحریر درآورد.
بیتوجهی به زرق و برق دنیا، قناعت به محدود بودن معیشت و کمی مادیت و طالب علم و کمال روح از دیگر خصوصیات این سید بزرگوار بود. او دنیا و آخرتش را با ولایت عملی به خاندان رسول آباد کرد.
مشهورترین اثر
مشهورترین اثر به جا مانده از عارف بالله آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی کتاب دو جلدی مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم(عج) است که به زبان عربی نوشته و توسط سید مهدی حائری قزوینی در کربلا ترجمه شد.
صاحب کتاب مکیال المکارم بعد از مشرف شدن به مناسک حج در سال ۱۲۹۰ در مکه گرفتار بیماری وبا شد و برای خلاصی از این بیماری مهلک نذر کرد «اگر سالم به وطن بازگردد کتابی تألیف کند» بعد از چندی که از برگشتش به اصفهان گذشت، نوشتن کتاب را آغاز کرد.
این کتاب بر محور بیش از ۱۰۰۰ حدیث و در ۸ فصل نوشته شد. فصل اول درباره وجوب شناخت امام زمان(عج) از دیدگاه عقل و نقل است. فصل دوم درباره اثبات وجود حضرت مهدی(عج) به وسیله آیات و روایات است. فصل سوم درباره بیان حقوق و توجهات آن حضرت نسبت به شیعیان است. فصل چهارم درباره توضیح درجات و ویژگیهای آن حضرت به استناد آیات و روایات است.
بخش پنجم درباره بیان آثار دعا برای حضرت مهدی(عج) است. فصل ششم درباره بیان ۵۰ زمان و ۸ مکان مشخص جهت دعا برای آن حضرت است. فصل هفتم درباره چگونگی دعا برای تعجیل ظهور امام مهدی(عج) است و فصل هشتم درباره تبیین وظایف و تکالیف دوستان و محبان حضرت به خصوص شیعیان و مسلمانان نسبت به امام مهدی(عج) است.
سید محمدعلی روضاتی در مقدمه این کتاب نوشت: «کتابی است ارزنده، ابتکاری و مهم. مؤلف، بسیاری از مطالب مربوط به عقیده مهدویت و موضوع حضرت حجت(عج) را تحت عنوان «دعا برای آن حضرت و تضرع به درگاه الهی برای حفظ وجود شریف امام عصر(ع) از ناملایمات و آفات» مورد بررسی قرار داده است.
این کتاب مشتمل بر بحثهای مختلف و بسیار با اهمیت در زمینههای فقه، حدیث، کلام، رجال، تفسیر، فلسفه و ادبیات است که با اسلوبی بدیع، سبکی جالب و نتیجهگیریهایی درست همراه است.
در این کتاب با دلایل عقلی و نقلی ثابت شده که دعا برای امام عصر(ع) از مهمترین وسائل برای رسیدن به مراحل عالی کمال و نیل به درجات برجسته معنوی است و آثار دنیوی بسیاری را نیز در پی دارد.
این اثر به شهادت صاحب نظران، از نظر جامعیت و ژرفاندیشی و بهرهگیری از علوم عقلی و نقلی و استنباطات دقیق و اجتهادات عمیق از آیات و روایات بینظیر بوده و به خوبی میتوان دست عنایت مولا که مؤلف را هدایت و دلالت میکند، دید.
آیتالله صافی گلپایگانی درباره این کتاب نوشت: «این کتاب گویای حوصله فراوان مؤلف و گستردگی تحقیق و تفکر و تلاش اوست و در موضوع خود بینظیر است و جز این کتاب، در موضوع مهدویت و آداب دعای بر حضرت مهدی(ع) و فواید آن، کتابی سراغ ندارم.»
بنابه گفته آیتالله سیدمحمد موسوی اصفهانی فرزند فقیه احمدآبادی، پدرش قصد داشت خاتمهای برای این کتاب بنویسد که مرگ مهلت فرصت به او نداد.
شهادت
به دنبال کسالت آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی و بستری در بیمارستان عیسی بن مردم اصفهان یکی از کارکنان بخش درمان بیمارستان که عضو فرقه ضاله بهاییت بود و با ایشان دشمنی داشت با بیرون کردن اعضای خانواده که به ملاقاتش رفته بودند، به زور به ایشان زهر خوراند و ایشان در حالی که مولای تشنه لبش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را صدا میزد، در چهارمین سال سلطنت رضا شاه در تاریخ ششم اسفند ۱۳۰۸ مصادف با ۲۵ رمضان ۱۳۴۸ در ۴۶ سالگی به شهادت رسید.
پیکر این عالم ربانی در کنار مزار پدرش آیتالله سید میرزا عبدالرزاق موسوی اصفهانی در قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
در کتاب «نگاهی به زندگانی جهانگیرخان قشقایی به نقل از شهدای روحانیت در یکصد سال اخیر» نحوه شهادت فقیه احمدآبادی این گونه شرح داده شد: «سید شهید در ماه رمضانالمبارک سال ۱۳۴۸ قمری به علت کسالت، در بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان بستری شدند. شب ۲۵ ماه مبارک، متصدی بیمارستان که از سران فرقه ضاله بهاییت بود و «سرالله خان» نام داشت، همه بستگان و اطرافیان آن مرحوم را از اتاق بیرون کرد و سمی را که در استکان داشته به ایشان میخوراند، اطرافیان و دامادهایشان در آن لحظه آخر از [پشت در اتاق] شنیدند که آن سید بزرگوار پیوسته صدا میزد «حبیبی یا حسین»
از داماد ایشان آیتالله سید مرتضی موحد ابطحی نقل است که سید شهید در حالی که در بیمارستان بستری بودند، میفرمودند: «بناست حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) تشریف بیاورند.»
آیتالله سید محمد موسوی اصفهانی پسر ایشان هم در مقدمه کتاب نورالأبصار درباره چگونگی به شهادت رسیدن پدرش نوشت: «او ستارهای درخشنده بود که با طلوع خود دلها را مجذوب خویش نمود، ولی افسوس که زود غروب نمود و سرانجام با توطئه دشمنان دین و نوشیدن زهر کین به وسیلة یکی از اعضای فرقه ضاله بهاییت به شهادت رسید و در ماه مهمانی پروردگار به ضیافت الهی نائل گشت.
نگاهی کوتاه و گذرا بر زندگانی این دلباخته و شیفته حضرت بقیهالله و قضایای تشرفات ایشان آدمی را به خوبی به این نکته واقف میسازد که آن سید شهید و علامه فقید مورد عنایت و کرامت حضرات معصومین(ع) به ویژه حضرت مهدی(ع) بوده و آن بزرگوار توجهی مخصوص به آن مرحوم داشته و وی نیز ارتباطی وثیق و اتصالی عمیق با ساحت مقدس مهدوی(ع) داشته است.»
منابع:
مقدمه کتاب نورالأبصار
موسوی اصفهانی، ترجمه مکیالالمکارم، مقدمه سید محمدعلی روضاتی، ۱۳۸۰ش، ص۳۹
کتاب «نگاهی به زندگانی جهانگیرخان قشقایی به نقل از شهدای روحانیت در یکصد سال اخیر»
انتهای پیام
نظرات