محمدرضا حسینزاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: از دوران دانشآموزی و بر اساس یک اتفاق، توسط یکی از دوستانم دعوت به تئاتر شدم و همین شروع فعالیت من در این عرصه هنری بود.
وی افزود: از زمان کودکی، تخیلات و خیالبافی و داستانسرایی در ذهنم موج میزد و برای اینکه آنها را به فعلیت در بیاورم در رشتههای مختلف هنری فعالیت داشتم، ولی قانع کننده نبود. اما از زمانی که وارد عرصه تئاتر شدم تمام آن چیزی که در ذهنم بود را پیاده کردم و برای همین در این هنر ماندگار شدم و اولین بازی من سال ۶۱ در نقش محمدرضا شاه در تئاتری با عنوان تاجبرداری بود.
سرپرست گروه تئاتر فرهنگ، با بیان اینکه تئاتر ویژگیهای خاص خودش را دارد که آن را از هنرهای دیگر به ویژه هنرهای فردی مجزا میکند، تصریح کرد: تئاتر یک فعالیت اشتراکی است با این تفاوت که این هنر یک پروژه زنده محسوب میشود و در تعامل بین بازیگران، کارگردان و عوامل ،شکل می گیرد در حالی که تماشاگر مستقیم ناظر بر کار است و لحظه به لحطه پیشرفت کار را مد نظر دارد، به همین دلیل هر بار یک اتفاق میتواند روی روند اجرای آن تاثیر مستقیم بگذارد.
حسین زاده با بیان اینکه زنده بودن اجرای تئاتر تاثیر متقابل بین مخاطب و هنرمندان این عرصه را با همراه دارد، تاکید کرد: در یک زمان مشخص و در یک مکان معین موضوعی را با مخاطبین به اشتراک میگذارد و می توان به خوبی بازخورد آن را نیز در همان زمان مشاهده کرد.
این هنرمند که فرهنگی بازنشسته شهرستان بندر انزلی است گفت: مسائل مالی که در بسیاری از هنرها دیده میشود در تئاتر نیز وجود دارد و زندگی سخت اقتصادی که این روزها همه افراد به نوعی با آن درگیر هستند باعث شده به تدریج برخی موارد از سبد فرهنگی خانوادهها کم شود و یکی از چیزهایی که حذف شده، دیدن تئاتر و سینما است و این باعث شده هنرمندانی که در این عرصه به گیشه چشم دارند با مشکل مواجه شوند ضمن اینکه حمایتهایی که قبلاً توسط نهادهای دولتی از این هنر انجام می گرفت تقریباً کمرنگ شده است.
حسینزاده با تاکید بر اینکه هنرمند؛ پیشرو و آینده نگر است، گفت: یک هنرمند مسائلی را میتواند ببیند که شاید باور آن هنوز برای عدهای سخت باشد. نمونه آن را در ادبیات، داستانهای ژول ورن را میتوان نام برد. او تخیلاتی را نوشت که سالهای بعد به واقعیت پیوست و این در واقع ویژگی هنرمند است. هنرمند و در اینجا یک نویسنده یا کارگردان تئاتر باید حوادث و مشکلات جامعه را شناسایی کرده و روی صحنه اجرا کند و به این ترتیب هشدارهای لازم را به شهروندان گوشزد کند.
وی افزود: به عنوان مثال با یک نمایشنامه تاریخی میتوان این پیام را منتقل کرد که اگر در مقابل دشمن مقابله نکنیم چه اتفاقاتی کیان یک کشور را تهدید میکند. اگر در زندگی شخصی به همسرمان احترام نگذاریم چه عواقب بدی میتواند به دنبال داشته باشد.
این هنرمند تصریح کرد: در واقع لمس دردهای جامعه، بزرگنمایی و اجرای آن روی صحنه همراه با داستان سرایی، نور و موسیقی هنر یک بازیگر تئاتر در انتقال این مفاهیم به مخاطب است.
وی افزود: هنرمند کسی است که دردهایی که در جامعه وجود دارد از دل جامعه گرفته و در قالب نمایش به جامعه برمیگرداند، دغدغه او آگاهی دادن و ایجاد پرسشگری است.
حسینزاده تصریح کرد: البته این مفاهیم شامل موارد مثبت، اخلاقیات و تاریخ هم می شود برای همین تئاتر یک هنر جذاب محسوب می شود و مسائلی را بیان میکند که ممکن است بسیاری از آن غافل باشیم.
وی با بیان اینکه هنرمند کسی است که حتی اگر در یک سیستم بسته قرار بگیرد باید راه حلی برای بیان مطالب پیدا کند، گفت: نمونه آن نمایش سیاه بازی است. سیاه نماینده مردم مظلوم، رعیت و طبقه پایین است که درد جامعه را بیان میکند و زبان مردم در مقابل پادشاهان یا اربابان است. در ادبیات فولکلور نیز اشخاصی مثل بهلول و ملانصرالدین خود را به دیوانگی زده بودند ولی حرف حق را میزدند و در واقع از هنر و زبان طنز برای بیان حقایق استفاده میکردند.
این کارگردان تئاتر در خصوص استفاده از منابع خارجی نمایشنامه گفت: موضوعاتی هستند که فرامنطقهای ای محسوب میشود از جمله خیانت، جنگ، دفاع، ستمگری، گذشت و نوع دوستی و .... که محدود به یک کشور نیست.
وی افزود: به عنوان مثال در نمایش خانه عروسک از هنریک ایپسن که سال ۸۸ به روی صحنه بردیم موضوع زنی بود که برای مداوای شوهرش بدون اطلاع و رضایت او، پولی را از یک نزول خوار قرض کرد. نزولخواری که از این اقدام فرصت طلبی کرده و در مقابل خواسته هایی زن را تهدید به افشای راز به شوهرش کرد و زن در میان چالش دست و پا میزد که این راز فاش نشود و در نهایت صداقت و رو راستی را در پیش گرفت تا بتواند خانواده خود را حفظ کند، آنا با اعتراف او، شوهر او را متهم به گناه سرپیچی از دستورات شوهر کرد و به تنبیش پرداخت. نادیده گرفتن زن در تصمیمات کلان و خرد و حتی زیر سوال بردن استقلال فردی او مسائلی است که تقریباً میتوان به همه جوامع آن را تطبیق داد.
حسینزاده گفت: بر این اساس نمیپذیرم که حتماً نمایشنامه باید بومی باشد ولی تایید می کنم که اولویت با نمایشنامه های بومی و منطبق با فرهنگ ملی و مذهبی کشورمان است و در صورت استفاده از متون خارجی به دلیل تفاوتهای فرهنگی، معتقدم که کارگردان؛ که نویسنده دوم است نمایشنامههای خارجی را باید در بخشهایی مانند اخلاق و هنجارهای اجتماعی به فرهنگ خودمان نزدیک و سپس اجرا کند و البته ما در کشورمان تعداد زیادی از نمایشنامه های مشهور دنیا را دیده ایم که به شکل بازنویسی شده و با همان اسکلت بندی و موضوع مورد استفاده قرار گرفته است.
این فرهنگی بازنشسته در که سالهای تدریس و مدیریت در آموزش و پرورش شهرستان بندرانزلی تلاشهای زیادی برای ارتقای سطح کیفی و کمی تئاتر بین دانش آموزان داشته، تاکید کرد: برای ورود به عرصه هنر و موفقیت در این زمینه سه شرط استعداد، علاقه و تخصص به صورت توأمان لازم است.
حسینزاده که کارگردانی تئاترهایی از جمله "عچق"؛ "یک شب دیگر هم بمان سیلویا"؛ "فنر" همچنین "قضیه مترانپاژ" را در سوابق هنری خود دارد، تاکید کرد: مثلا در عرصه شعر بسیاری از افراد مدارک بالای ادبیات دارند ولی شاعر نمی توانند باشند و یا نمیتوانند داستان بنویسند و حتی اثر ادبی ایی را نقد کنند و صرفاً برای علاقه آن رشته را انتخاب کردند بدون اینکه به استعداد شان دقت داشته باشند. استعداد یکی از اصول برای موفقیت در عرصه هنر است و البته صرفاً استعداد کافی نیست افرادی هستند که صدای خوبی دارند ولی علاقه به خوانندگی ندارند و در ادامه استعداد و علاقه نیاز به کسب مهارت و تخصص لازم دارد که از طریق تحصیلات آکادمیک و یا شرکت در دورههای مهارت آموزی و آموزشی همچنین مطالعه منابع معتبر و به روز میتوان آن را کسب کرد.
حسینزاده با بیان اینکه تئاتر هنری است که به شما امکان زندگیهای متفاوت میدهد، تصریح کرد: قتی شما بازیگر تئاتر هستید میتوانید مشاغل مختلفی را تجربه کنید شما یک پزشک باشید، یک معلم، یک بنا، یک تاجر باشید و در قالب هر نمایشنامه یک موقعیت جدید را میتوانید تجربه کنید و تماشاگر شما هم که با شما همزاد پنداری می کند، در این تجربه همراهتان هست و او هم مثل شما در این فرایند شرکت دارد و این یکی از قسمتهای شیرین تئاتر است که به انسان زندگی چند باره میدهد.
این کارگردان تئاتر تاکید کرد: یکی دیگر از ویژگیهای خوب این هنر این است که در موفقیت و مدیریت زندگی شخصی بازیگر نقش اساسی دارد. بر اساس تمارین متفاوت و بازی حضوری و زنده جلوی چشمان تماشاگر، جسارت و جرات را به بازیگر انتقال میدهد. او میتواند خوب صحبت کند، متکی به خود باشد، مدیریت کند و یاد بگیرد که با کمترین وقت در سریعترین زمان موضوعی را مطالبه کرده و بیان کند.
انتهای پیام
نظرات