رجبعلی لباف خانیکی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: ولایت طوس در قرون اولیه اسلام مشتمل بر چهار شهر «نوقان»، «تابران»، «رادکان» و «ترغبذ» بود که هر یک سرگذشت، ویژگیها و شخصیتهای خاص خود را نیز داشت.
وی افزود: ترغبذ که به طرقبه و شاندیز امروز با روستاها و آبادیهای اقماری خود اطلاق میشد، به لحاظ طبیعی و اقلیمی با دیگر شهرهای طوس متفاوت بود، زیرا بر خلاف شهرهای دیگر که تقریبا در دشت گسترده بودند، ترغبذ منطقهای کوهستانی بود که بر دامنهها و درههای شمالی رشته کوه بینالود گسترده شده و برخوردار از آبهای جاری، باغهای میوه، مزارع سرسبز بود و آب و هوای معتدل و مطلوبی داشت.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی بیان کرد: انتهای بیشتر درههای شمال بینالود راههای میانبر به دشت نیشابور داشتند که نسبتا صعبالعبور ولی نزدیکتر از مسیر اصلی راه ابریشم از نوقان به نیشابور بودند و همان امر راه نوقان به طرقبه و شاندیز را پر تردد کرده و ایجاد تأسیسات رفاهی مانند کاروانسراها و نقر سنگ نگارههایی بر کنار راهها و شکلگیری گورستانهای وسیع، آرامگاهها و یادمانهایی در کنار روستاها و آبادیهای منطقه را موجب شده بود.
وی عنوان کرد: «ویرانی» یکی از آن روستاها بود که به دلیل نزدیکی به مشهد مورد توجه بازرگانان، عارفان و مشاهیر قرار گرفته بود. از جمله بارزترین نشانههای آن رویکردها «رباط ویرانی» و «خانقاه» یا «مزار ویرانی» است که هر یک به منزله نشانی از جایگاه تجاری، اعتقادی و عرفانی آن روستا در ولایت طوس محسوب میشود.
لباف خانیکی تصریح کرد: ویرانی ظاهرا از اواخر قرن ۷ هجری قمری به دلیل حضور برخی عارفان در آن، شهرت پیدا کرده و از آغاز سده ۹ هجری قمری به استناد برخی اسناد نامآور شده است. از جمله در «وقف نامه گوهرشاد آغا» متعلق به سال ۸۲۹ هجری قمری به «ویرانیو» اشاره شده و شهابالدین عبدالله خوافی معروف به «حافظ ابرو» هم در سال ۸۲۳ هجری قمری در میان روستاها و آبادیهای «بلوک شاندز» از قریه «ویرانو» نام برده است.
وی خاطرنشان کرد: در وقفنامه «خواجه عتیق» مورخ ۹۳۱ هجری قمری نیز حد جنوبی «چاه خاصه» به باغات و اراضی قریه «ویرانو» محدود شده است. بنابراین روستای ویرانی در اسناد و متون با اسامی دیگر نیز نامآور بوده است. بعد از ویرانی طوس (تابران) توسط مغولان و مصون ماندن شهر مشهد به دستور چنگیز، مشهد و آبادیهای اقماری آن شهر از جمله ویرانی رو به آبادی گذاشتند، رونق گرفتند و پناهگاه آوارگان تابران ویران و آبادیهای بیسامان پیرامون آن نیز شدند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی با اشاره به اینکه روستای ویرانی به جهت مساعدت آب و هوا و نزدیکی به مشهد مورد توجه بزرگان و مشاهیری واقع شده و از قِبَل حضور آنها نیز شهرت یافت، بیان کرد: در اوایل قرن ۸ هجری قمری یکی از سادات معتبر ولایت طوس به نام امیر نظامالدین علی بُرزشآبادی، از یکی از شیوخ کبروی (پیرو مسلک شیخ نجمالدین کبری) به نام شیخ عبدالله غرجستانی دعوت کرد تا از نیشابور به ولایت طوس بیاید و او آن دعوت را پذیرفت. امیر نظامالدین سه خانقاه برای او در «برزشآباد»، «شهر طوس» و «ویرانی» نیز احداث کرد.
وی اضافه کرد: شیخ عبدالله غرجستانی در سال ۷۴۳ هجری قمری درگذشت اما خلیفه و جانشین او به نام «اخی علی قتلقشاه مصری» در خانقاه ویرانی مقیم شد و به ارشاد مردم پرداخت تا اینکه او هم در سال ۸۰۰ هجری قمری درگذشت و در ویرانی مدفون شد. پس از او اعقابش مدتها در ویرانی زیسته و در آنجا درگذشتهاند و بدین ترتیب روستای ویرانی لنگر و مهد شیوه خاصی از تفکر و اندیشه ملهم از افکار و اندیشههای عارفان بزرگ، شیخ نجمالدین کبری و شیخ عبدالله غرجستانی شد.
لباف خانیکی اظهار کرد: مسلما «خانقاه ویرانی» که کانون گردهمایی عارفان و اندیشمندان آن روزگار بوده از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار و منشاء افکار و اندیشههای «کبروی» بوده است. زمان دقیق احداث خانقاه ویرانی به درستی معلوم نیست اما ظاهرا در دهههای اولیه سده ۸ هجری قمری آن بنا پا گرفته است.
وی گفت: پس از احداث خانقاه ویرانی و استقرار یکی از خلفای «علاءالدین سمنانی» در آن به نام «شیخ عبدالله غرجستانی» روستای ویرانی تا حدود ۱۵۰ سال بعد همچنان محل زندگی عارفان و صوفیان پیرو علاءالدوله سمنانی و شیخ نجمالدین کبری بوده است.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی افزود: بنایی که به مزار یا خانقاه ویرانی معروف است در اراضی «لنگر» مجاور قریه ویرانی قرار دارد. این بنای آجری برخوردار از نقشه مستطیل در ابعاد ۸.۱۸ در ۵.۲۱ متر است که در مرکز آن فضایی مربع شکل یا گنبدخانه واقع شده است.
وی تصریح کرد: ورودی بنا از انتهای ایوانی در سمت شرق به درون راه مییابد. بر ۲ قاعده شمالی و جنوبی نیز دو ایوان با دهانه عریض تعبیه شده که در انتهای آنها هم دو ورودی به درون منتهی میشوند. در میانه ضلع غربی یک سکو ایجاد شده و در دو طرف آن، ۲ اطاقک احداث شده است. گنبد بنا نسبتا کوتاه و احتمالا پوشش تحتانی یک گنبد دوپوش است.
لباف خانیکی تصریح کرد: نقشه و ساختار بنا شباهت تام به خانقاه طوس معروف به هارونیه دارد، اگر چه برخی از آن به عنوان آرامگاه نام بردهاند اما به احتمال زیاد کاربرد آن مانند هارونیه طوس «خانقاه» بوده است.
انتهای پیام
نظرات