آنچه که میشنوم خش خش برگهای تل انبار شده پای درختان و جنگلی است که در سکوت فرو رفته و صدای چه چه پرندگانی که گه گاه از لای درختان شنیده میشود. با بارش باران، ردی از جویبارهای فصلی در دل جنگل ایجاد میشود.
در میانه جاده خاکی که از دل جنگلهای دیناچال میگذرد، کلبه متروکی دیده میشود و سنگ خارای سفید رنگی با نشان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که مشخصات مختصری از یک مجموعه تاریخی متعلق به قرن شش و هفت بر آن حک شده است و فلشی که مسیر رسیدن به قدیمیترین مسجد تاریخی گیلان را نشان میدهد.
کمی جلوتر، بقایای «اِسپیَ مَزگِت»، در دل جنگل پیداست؛ مسجدی بی سقف و حفاظ و گیاهانی که به سرعت در حریم و ساروج و جرز دیوارها رشد کردهاند.
وقتی کتابهای تاریخی را ورق میزنیم، برایمان عجیب است که این مسجد، هم از چشم سیاحان و مستشرقین و هم از دید مورخان دور مانده است، اما از وقتی دکتر منوچهر ستوده، دهه ۴۰ مامور ثبت بناهای تاریخی کرانه دریای کاسپین میشود، از چشم تیزبین او دور نمیماند و این بنای متروک را یکی از عجایب هفتگانه گیلان معرفی میکند. با انتشار عکسهای دکتر ستوده، تازه نام قدیمیترین مسجد گیلان بر سر زبانها میاُفتد.
اگرچه در سال ۱۳۶۴، کاوشهای اولیه باستانشناسی، به سرپرستی دکتر خلعتبری پیرامون این مسجد تاریخی انجام میشود، ولی هنوز هم این بنای باشکوه بی حفاظ و نگهبان در دل جنگلهای شهرستان رضوانشهر رها شده است و هرازگاهی خبرهای ناگواری همچون؛ دستگیری حفاران غیر مجاز در حریم مسجد و یا دزدی داربستها و سقف محافظ بنا در رسانهها منتشر میشود و همگی از کمتوجهی متولیان این بنای تاریخی حکایت میکند.
اول بار وقتی نویسنده کتاب از«آستارا تا استرآباد»، بقایای این مسجد تاریخی را در جنگلهای دیناچال دید، برایش تعجب آور بود که بنای «اسپی مزگت» از دید تیزبین «یاسنت لوئی رابینو»، نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، دور مانده است. شادوران ستوده، پس از دیدن اسپی مزگت در توصیفش مینویسد: «چون دری در خلاب».
برای رفتن به این مسجد تاریخی باید در فاصله حدود دو کیلومتری از جاده اصلی رضوانشهر به سمت تالش، داخل پارک جنگلی دکتر رستگار بروید. در ابتدای جاده، تابلوی معرفی مسجد نصب شده و در جاده فرعی تا رسیدن به بنای مسجد نیز بر یک سنگ سفید خارا، نام و مشخصات این مسجد تاریخی حک شده است.
یکی از کارشناسان باستان شناسی گیلان میگوید: در گیلان مساجد قدیمی و تاریخی زیادی نداریم و اسپی مزگت از معدود مساجد با قدمت تاریخی بالاست. نامهای دیگری همچون آق مسجد و مسجد عبداللهی نیز برای اسپی مزگت نوشتهاند. «آق» و «اسپی» در زبان آن منطقه(ترکی و تالشی) به معنی سفید است و نام مسجد عبداللهی هم شاید نام بانی مسجد بوده است.
سید مهدی میرصالحی، با اشاره به رنگ سفید مسجد اضافه میکند: رنگ سفید مسجد مورد توجه کسانی بوده که آن را به این نام خواندهاند. آن هم برای مسجدی که امروز ویرانههای آن نزدیک به رودخانه دیناچال باقی مانده است.
میرصالحی همچنین میگوید: مصالح اصلی بنای مسجد از آجر و قطر دیوارها ۱۷۵ سانتیمتر است. بر دیوار یکی از دهلیزها در جهت شمالی، به طول پنج و شش متر کتیبهای به خط کوفی ساده باقی مانده و بخشی از آیه ۱۸ سوره توبه(لم یخشی الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین) به روشنی خوانده میشود.
روزی این کتیبه، چهار دهلیز اطراف را تزئین میکرده است. ازاره(دیواره) دهلیزها نیز گچبری عجیبی به ارتفاع یک متر داشته که فعلا دو متر از این ازاره بر دیوار شمالی هویداست. ضمنا لچکیهای بالای اطاقها دارای گچبری است. شاید نتوان از آنچه که باقی مانده حدس زد که این بنا شامل یک رواق در وسط و چهار دهلیز در چهار طرف بوده است.
این باستانشناس اضافه میکند: درب ورودی تقریبا شمالی است. عرض آن بالغ بر ۱۶۰ سانتیمتر است. ارتفاع طاق دهلیزها از کف کنونی ۵۷۰ سانتیمتر است. یک طرف دهلیزها، دیوار خارجی مسجد و یک طرف آنها پایههای هشت ضلعی است که محیط آنها به ۵۵ سانتی متر میرسد. پایههایی که در چهار کنج است، زایدهای دارد. بالای هر دو پایه طاقی با هلالی شکسته زده شده است و سقف دهلیزها بر دیوارهای خارجی و این پایه ها استوار است. عرض هر یک از دهلیزها به ۳۴۰ سانتیمتر میرسد. شاید روزی رواق میان نیز سقفی گنبدی داشته زیرا بنا باید کم کم جمع شود تا برای زدن طاق آماده باشد. ولی آنچه از بنا باقی مانده حاکی از این امر نیست. سقف سراسر بنا سفال پوش بوده است اما برخلاف بامهای سفال پوش امروزی گیلان، سفال آنها با ملاط بر روی طاق چسبانده شده و اندازه آنها به ۳۶ در۵۰ سانتیمتر میرسد.
میرصالحی، با اشاره به متروک ماندن این مسجد و نزدیکی به رودخانه دیناچال میگوید: به نظر میرسد عواملی مانند حفاریهای غیرمجاز، رویش درختان، سیلاب رودخانه که قسمت جنوبی آن را کنده و احتمالا محراب مسجد نیز در این قسمت قرار داشته، در ویرانی این بنای تاریخی و منحصربفرد دخالت داشته است.
مقابل خطوط کوفی شبستان مسجد میایستم، اینجا خبری از طاق و گنبد نیست و گنبد مینا درست بالای سرت قرار میگیرد. مسجدی که تا سال ۱۳۹۸ با یک سقف کاذب از گزند باد و باران محافظت میشد، حالا هر سال بیش از گذشته دچار فرسایش میشود.
اسپی مزگت، مهرماه سال ۱۳۷۹ و به شماره ۲۷۹۶ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. اما معلوم نیست، قدیمیترین مسجد گیلان که بیحفاظ و سقف و نگهبان است تا چند سال دیگر از فرسایش طبیعت جان سالم به در میبرد.
نظرات