به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه خراسان، جان گاتمن را مبتکر آزمایشی به نام «ایکس ری ازدواج» میدانند، یعنی مثل یک دستگاه ایکسری که داخل چمدانی را نشان میدهد، او میتوانست با آزمایشش که حدود ۱۵ دقیقه طول میکشید تا حدود ۹۴ درصد تخمین بزند که دو نفر در صورت ادامه روند فعلی رفتارشان، ازدواجشان به شکست ختم میشود یا خیر؟ او روی هزاران ازدواج تحقیق کرده بود و ایدههایی برای موفقیت یا شکست یک ازدواج داشت که در کتابی بهنام «چرا ازدواجها شکست میخورند؟» منتشر کرد. کتابی که تا حد زیادی میتواند نگاه افراد به راههای تداوم یک زندگی مشترک و چالشهایش را تغییر دهد. در این مطلب سراغ بخشهای کاربردی از این اثر رفتیم.
انواع رابطه زوجین
تصور کنید در یک رستوران هستید و دو زوج را میبینید. یکی از آنها درگیر بحث با هم هستند و زوج دیگر خیلی آرام با هم سکوت کردهاند. به نظر شما زندگی کدامیک از آنها بیشتر در خطر است؟ برای پاسخ به این سوال باید انواع روابط بین زوجها را بشناسیم.
1- رابطه تایید کننده: این رابطه کارآمد است، چون مشکلات را به رسمیت میشناسند و درصدد حلشان هستند.
2- رابطه بیثبات: شامل رابطه زوجهایی است که با هم دچار چالش هستند، اما از با هم بودن لذت میبرند.
3- رابطه اجتنابی: زوجهایی که چنین رابطهای دارند دنبال راهحل نیستند، صرفاً روی چیزهایی تاکید دارند که آنها را کنار هم قرار داده و برای حل شکافها تلاشی نمیکنند.
ازدواجها برای تداوم به تعارض و بار منفی نیاز دارند، اما به شکلی متعادل و صحیح. یعنی بحثی که با آشتی همراه باشد، گلایهای که توام با تعریف و تمجید باشد. بحثی که در کنارش ابراز علاقه و عشق باشد. گلایه باید بهجای شخصیت طرف مقابل ناظر به رفتاری باشد که اشتباه بوده.
زنگ خطرهای ازدواج
1- انتقاد: تعریف متفاوت زوجها از اهداف مشترک در زندگی میتواند زمینه انتقادهای اشتباه را فراهم کند. انتقادهایی که میشد از آنها پیشگیری کرد اگر زوج با گفتوگوی اصولی روی یکسری از چهارچوبهای مشخص برای زندگی به توافق میرسیدند؛ مثل بحث مخارج و اولویتها.
2- تحقیر: انتقادهای بدون کنترل میتواند پای زنگ خطر بعدی را به زندگی زوجها باز کند، یعنی تحقیر. در تحقیر دیگر رفتار فرد نقد نمیشود، بلکه شخصیتش زیر سوال میرود.
3- حالت دفاعی: نتیجه تحقیر اصلاح روند و رفتار نیست، بلکه فقط باعث آسیب روحی به فرد میشود. وقتی پای تحقیر به میان میآید فردی که مورد حمله قرار گرفته به حالت دفاعی میرود و هیچ بحث منطقی را قبول نمیکند، بلکه سعی میکند تمام انرژی را روی دفاع از خودش و سرزنش طرف مقابلش بگذارد.
4- دیوارکشی: کم کم در این شرایط دو نفر حس درماندگی و ناامیدی دارند، چون هیچ موضوعی حل نمیشود و دیواری بزرگ بین آن دو نفر فاصله میاندازد و باعث میشود نیازها، حرف منطقی و شخصیت طرف مقابل را نادیده بگیرند. پیام این رفتار آن است که تو حتی لیاقت توجه و دعوا را هم نداری.
مهارتهایی برای تغییر رابطه
یکی دو بار دیوارکشی بین زوجها به معنای آنکه چنین رفتاری بینشان دایمی شده نیست، اما همیشه پیشگیری بهتر است. برای رسیدن به این هدف رعایت چند نکته مهم است:
1- زنگ خطر را بشناس: طبیعی است که در طول مشاجره حس بدی داشته باشیم، ضربان قلبمان افزایش پیدا کند و حتی از کوره دربرویم. بهتر است وقتی اولین نشانههای عصبانیت مثل قرمز شدن یا تغییر تنفس را حس کردیم نفس عمیق بکشیم و بنا به روشهایی که بهطور معمول رویمان جواب داده، خودمان را آرام کنیم.
2- 20 دقیقه تعویق بینداز: در گام اول بحث را از عصبانیت نجات دادیم، اما هنوز معلوم نیست بتوانیم در موقعیتی خوب و منطقی صحبت کنیم. پس بهتر است از آن شرایط فاصله بگیریم نه برای اجتناب از بحث یا نادیده گرفتن طرف مقابل، بلکه برای ایجاد آمادگی ذهنی. به لحاظ فیزیولوژی بیشتر افراد 20 دقیقه زمان نیاز دارند تا بتوانند آرام شوند.
3- مقدمات مکالمه اصولی: تعارضها وقتی آسیبزا نیستند که بدانیم چطور بحث کنیم. دنبال تکرار رفتار طرف مقابل و جواب دندانشکن نباشیم. وقتی ناراحتی از یک رفتار به ذهنمان هجوم آورده بهخودمان یادآوری کنیم چرا به همسرمان علاقه داریم؟ به کارهای خوب یا ویژگیهای مثبتش فکر کنیم تا بدانیم بهرغم تعارضها، با دشمنان طرف نیستیم و هنوز کفه ترازو به سمت دوستداشتن و چیزهای مثبت سنگینی میکند. این موضوع را به همسرمان هم بگوییم. نشان دهیم قدردان او هستیم و ویژگیهای مثبت او را تحسین میکنیم.
4- گامهای بعدی: حالا همهچیز آماده یک بحث و تبادل نظر است. اما باز هم در ادامه باید مواظب خیلی چیزها باشیم. یکی از آنها زبان بدنمان است. نباید جوری رفتار کنیم که انگار خودمان را برتر میبینیم. سراغ جملات همدلانه برویم تا همسرمان بداند دغدغهاش را درک میکنیم. سعی کنیم احساسمان را توصیف کنیم. بهطور مثال به جای آنکه بگوییم: «ولخرجیهات حالم رو بهم میزنه» بگوییم: «وقتی تو خارج از برنامه پول زیادی خرج میکنی من نگران آخر ماه میشوم». سعی کنیم گاهی مثل همسرمان فکر کنیم. شاید در خیلی از موارد حق با او باشد و دغدغهاش از زاویهای دیگر درست باشد. وقتی همسرمان صحبت میکند فعالانه گوش دهیم، صحبتهایش را گوش کنیم و اجازه دهیم حرف بزند تا فضا پرتنش نشود. به ماجراهای قدیمی یا رفتار خانوادهها گیر بیدلیل و خارج از بحث ندهیم. در ضمن تایید طرف مقابل به معنای این است که میفهمیم چه میگوید حتی اگر موافقش نباشیم. یادمان باشد ازدواج مثل یک اکوسیستم فعال و حساس است که همیشه باید در تعادل باقی بماند. تعادلی بین تعارضها با هماهنگی ناشی از حل منطقی تعارضها.
انتهای پیام
نظرات