به گزارش ایسنا، آرمان امروز در مطلبی با این عنوان نوشت: آمارها از افزایش سن پدر شدن در ایران سخن میگویند، در شرایطی که از دیدگاه بیولوژیکی، میتوان سنی را به عنوان بهترین سن برای پدر شدن مطرح کرد و کارشناسان توصیه میکنند که مردان از اواخر دهه ۲۰ تا اوایل ۳۰ سالگی در سنین مناسب برای پدر شدن به سر میبرند، براساس آمارهای ثبت احوال میانگین سن پدر در اولین فرزندآوری در ۶ ماهه اول امسال برابر با ۳۲.۱ سال بوده است. بر اساس این گزارش میانگین سن پدر، برای نقاط شهری برابر با ۳۲.۷ سال و نقاط روستایی برابر با ۲۹.۹ سال است. در شش ماهه اول سال ۱۴۰۲ در بین استانها بیشترین میانگین سن پدر در اولین فرزندآوری مربوط به استان تهران با رقم ۳۴.۵ سال و کمترین آن مربوط به استان سیستانوبلوچستان با ۲۷.۱ سال است.
طبق آمارها مردان ایرانی بسیار بیشتر از آنچه شرایط جامعه و عرف به آنها اجازه فرزندآوری میدهد، تمایل به فرزندآوری دارند. اتفاقی که در باره زن ایرانی هم صادق است، اما درباره مردان کمتر به آن توجه و پرداخته میشود.
در حالی که هنوز در جامعه ما ازدواج کردن امری رایج، جاری و پسندیده است؛ و اکثر پسران دوست دارند در قالب ازدواج وارد یک زندگی دونفره بشوند، نکته دیگری که درباره مرد ایرانی اغلب از آن غفلت میشود تمایل بالای او به فرزند آوری و داشتن فرزندان زیاد است. با نگاهی به وضعیت جامعه در حوزه فرزندآوری در نگاه اول این حرف چندان درست به نظر نمیرسد. درحالی که طبق آمارها مردان ایرانی بسیار بیشتر از آنچه شرایط جامعه و عرف به آنها اجازه فرزندآوری میدهد، تمایل به فرزندآوری دارند. اتفاقی که در باره زن ایرانی هم صادق است، اما درباره مردان کمتر به آن توجه و پرداخته میشود.
یک پژوهشگر حوزه خانواده درخصوص تمایل مرد ایرانی به فرزندآوری معتقد است: اصولا هر مرد ایرانی در زندگی دوست دارد پدری را تجربه کند. البته این برای هر فرهنگ، اقلیم و نظام سیاسی که مرد در آن رشد پیدا کرده است، صادق است. مثلا در آمریکا حدود ۸۷درصد از مردان آمریکایی علاقهمند هستند، پدری را تجربه کنند. در کشورهای اروپایی مثل آلمان حدود ۷۵درصد، در بلژیک حدود ۸۴درصد در سوئد حدود ۷۲درصد از مردان تمایل به فررزندآوری دارند. این آمار از منابعی همچون پاور ریسرچ و «پیمایشی درباره تعداد اعضای خانواده در اروپا» جمعآوری شده است. در واقعیت در این کشورها فرزندآوری آمار پایینی دارد، اما فرزندخواهی و تمایل به اینکه مردها پدر بشوند آمار قابل توجه و بالایی دارد.
وی با مقایسه این رویه در ایران می افزاید: همین اتفاق درباره کشور ما هم وجود دارد. مردهای ایرانی بسیار فرزندخواه هستند و بسیار دوست دارند که پدر شدن را تجربه کنند. میزان فرزندخواهی مردان ایرانی از بسیاری از کشورها بیشتر است. درباره تعداد فرزندان نیز مردان ایرانی تمایل دارند که بیش از سه فرزند داشته باشند. این آمار بینظیر است. یعنی از هر ۱۰مرد ایرانی شش مرد علاقهمند است که بیش از سه فرزند داشته باشند.
مثلث عوامل بالا رفتن سن پدر شدن
اما بررسی های انجام شده در این خصوص نشان می دهد که دلیل اصلی بالا رفتن سن پدر شدن مردان را باید در سه محور بررسی کرد. یک جمعیت شناس در گفت و گو با «آرمان امروز» میگوید: تجرد، عدم تمایل به فرزند آوری و مشکلات بهداشتی سه دلیل اصلی افزایش سن پدر شدن مردان در ایران است.
وی در خصوص سه عامل عمدهای که باعث شده مردان ایرانی طبق تمایل خود فرزندآوری نداشته باشند می گوید: اول «من نگران آینده فرزندانم هستم»، دوم «نمیتوانم فرزندم را خوب تربیت کنم و مهارت کافی در این زمینه را یا ندارم یا در جامعه نمیبینم» و سوم « توانایی مالی و معیشتی داشتن فرزند یا داشتن فرزندان زیاد را ندارم».
این جامعه شناس با اشاره به دومین عامل بالا رفتن سن پدران ایرانی نیز می گوید: دلیل بعدی، مشکلات بهداشتی و باروری زوجین است بطوریکه امروز به خاطر عواملی چون افزایش استرس و فشارهای زندگی، تغذیه نامناسب، مصرف مشروبات الکلی و سیگار و قلیان و…، آمار مردانی که برای بارور شدن مشکل دارند، بسیار بیشتر از گذشته شده است. گرچه با پیشرفت علم، امروز تقریبا ۹۵ درصد از این مشکلات بهداشتی، با دارو و درمان حل می شود.
اما علاوه بر این دو مورد تجرد و بالا رفتن سن ازدواج نیز از جمله دیگر مواردی است کهاین جامعه شناس از آن به عنوان یکی دیگر از دلایل بالا رفتن سن پدر شدن یاد می کند. وی در این زمینه می گوید: همانطور که احتمالا شنیده اید، در حال حاضر حدود دو میلیون و ۵۰۰ پسر مجرد بالای ۳۰ سال داریم. مسلما این افراد نمی توانند فرزندی داشته باشند چون اصلا ازدواج نکرده اند! دلایل آنهم واضح و البته تکراری است. مشکلات اقتصادی و تورم، دغدغه های اجتماعی و فرهنگی مانند اینکه آیا می توانیم از پس جمع و جور کردن یک زندگی برآییم از مهمترین دلایل این چالش جدی مردان مجردی است که هنوز نتوانسته اند ازدواج کنند.
اما بالا رفتن سن پدر شدن مردان چه تبعاتی را برای خانواده ها و جامعه دارد؟ سوالی که این جامعه شناس در پاسخ به آن می گوید: ما از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، حدود ۸۰درصد رشد در خانوادههای بدون فرزند یا تک فرزند را تجربه کردهایم. حدود نیمی از خانوادههای ایرانی، دارای تکفرزند یا بدون فرزند هستند. رشد در بازه زمانی مذکور حدود ۱۱درصد بوده است. به بیانی جامعه در حال حرکت به سمت سالمندی است. وقتی اختلاف سن پدر با فرزند بالا می رود، فرزند عموما مهارت کافی برای ارتباطگیری را ندارند، نمی تواند با پدرش ارتباط برقرار کند، قدرت تصمیمگیری پایینی دارند، انسانهای متوقعی هستند و آسیبهای روانی خاص ناشی از تک فرزندی و تنهایی را تجربه میکنند. ضمن آنکه اکثرا به همان تک فرزند قناعت می کنند. از طرف دیگر جامعه هم از این فرآیند آسیب خواهد دید. در حال حاضر ما جمعیت جوانی داریم. جمعیت ما اکثرا و عموما در سن کار هستند و میتوانند با فعالیت و خدماتدهی در جامعه مفید و موثر باشند. منتها اگر این روند فرزندآوری ادامه پیدا کند، جمعیت مردان بالای ۶۰سال ما در ۳۰ سال اینده، سه برابر خواهد شد. یعنی تا سال ۱۴۲۹ ما سه برابر وضعیت کنونی خود جمعیت سالمند بالای ۶۰سال خواهیم داشت. به این ترتیب از سهم مردان ۲۰تا ۲۹ سال و ۳۰تا ۳۹سال نیز به شدت کم خواهد شد. و در ادامه از هر ۱۰مرد ایرانی، سه مرد بالای ۶۰سال سن خواهد داشت. آماری که اصلا مطلوب نیست. زمانیکه سالمندی در جامعهای غالب و تبدیل به مشکل شد به راحتی نمیتوان از پس آن برآمد و وضعیت را به سابق برگرداند. یعنی اینطور نیست که این کشورها که شامل برخی کشورهای اروپایی میشود، از وضعیت خود راضی باشند.
خطر این وضعیت بیشتر متوجه خود مردان و بعد هم خانواده و جامعه است. اکثر درآمد دولتها صرف هزینههای سلامت سالمندان میشود. کشور ما در این وضعیت در حوزه صنعت و تولید به مشکل جدی برخواهد خورد. در وضعیت اشتغال به شدت متضرر خواهیم شد. چون نیروی کار کاهش اساسی پیدا خواهد کرد. خدماتدهی و حق بیمه و پرداخت مالیات هم کم خواهد شد که منجر به کاهش بودجه عمومی کشور و ضررهای متعدد به جامعه میشود. از سویی باید شرایط اقتصادی به گونهای باشد که مردان ترسی از هزینههای بچه دار شدن نداشته باشند و البته قبل از آن بتوانند ازدواج کنند.
انتهای پیام
نظرات