به گزارش ایسنا، مشرق نوشت: برای پی بردن به چرایی خشم و عصبانیت این روزهای سران رژیم صهیونیستی فقط کافی است به تحولات میدانی در نوار غزه نگاهی کرد، جایی که صهیونیستها در باتلاق فرو رفتهاند و برای خروج هیچ راه فراری پیدا نمیکنند و سردرگمی در میدان نبرد آنان را به شدت آزار میدهد و گیج کرده است.
صهیونیستها با وجود حمایتهای بیسابقه مالی و تسلیحاتی آمریکاییها در اشغال کامل غزه ناکام ماندند و حتی نتوانستند یک پنجم از مساحت شمال این شهر را که در تصرف داشتند حفظ و تثبیت کنند و پس از متحمل شدن ضربات دردناک و دادن تلفات بالا در روزهای گذشته مجبور به عقب نشینی از عمق این محور شدند و برای حفظ جان سربازان خود در مناطق اطراف (شمال غزه) مستقر شدند تا از عملیاتهای ناگهانی رزمندگان در امان بمانند.
یک منبع میدانی در گفت و گو با مشرق به جزئیات آنچه که در غزه میگذرد اشاره کرد و گفت: صهیونیستها با انجام حملات هوایی سنگین و ویران کردن غزه به ویژه مناطق شمالی تصور میکردند راه برای یگانهای زمینی و اشغال کامل این شهر باز میشود اما در جنگ چریکی و شهری پیچیده گرفتار شدند و کمینهای متعدد و ترکیبی نفس آنان را به شماره انداخته است.
این منبع میدانی افزود: در میانههای جنگ، رسانههای غربی و عبری به شیوهای خبر پراکنی میکردند که به افکار عمومی القا میشد کار غزه تمام است و فلسطینیها باید سلاح خود را به نشانه تسلیم بالا ببرند اما حالا غبارها کنار رفته، تصویر دقیقتری از میدان نبرد دیده میشود و همه کسانی که به دنبال برگزاری جشن برای صهیونیستها بودند در شوک و بهت فرو رفتهاند.
این منبع میدانی با بیان این که حامیان صهیونیستها باید سفره عزا پهن کنند، افزود: دفاع و حمله ترکیبی رزمندگان فلسطینی با کمینهای منحصر به فرد، خسارت و تلفات بسیار زیادی از صهیونستها گرفته تا جایی که از اعلام دقیق نیروهای به هلاکت رسیده و زخمی خود هراس دارند چرا که میدانند اگر این آمار سانسور نشود، دولتی در سرزمینهای اشغالی باقی نمیماند و در آمریکا هم بایدن و شرکتهای چند ملیتی تولیدکننده سلاح باید منتظر عواقب جبران ناپذیر باشند.
به گفته این منبع میدانی، صهیونیستها برای التیام دردهای خود قصد دارند مرکز شهر غزه را هم مانند مناطق شمالی به طور کامل با خاک یکسان کنند و ارتباط رزمندگان را با شمال قطع کنند و از سویی دیگر مردم را به سمت جنوب و مرزهای مصر آواره کنند.
این منبع میدانی اضافه کرد: امکان قطع ارتباط رزمندگان از مرکز به سمت شمال وجود ندارد چرا که جنگ بر روی زمین نیست و همچنین اگر فشار به مردم برای تخلیه مناطق مرکزی و آواره کردن به سمت جنوب تشدید شود جبهههای فعلی در منطقه فعالتر میشود و صهیونیستها باید منتظر باز شدن محورهای جدید درگیری باشند.
این منبع میدانی خاطرنشان کرد: مرور و تشریح آنچه که در غزه میگذرد، وضعیت در هم کوبیده شده صهیونیستها را در این شهر به خوبی نمایش میدهد و واقعیتها را هم در میدان نبرد برای افکار عمومی مشخصتر میکند و بر همین مبنا میتوان به چرایی تشدید جنگ امنیتی ( ترور) آنان علیه جبهه مقاومت پی برد.
این منبع میدانی افزود: شکست صهیونیستها فقط به نوار غزه خلاصه نشده و آنان ضربات سختی از حزب الله لبنان، گروههای مقاومت عراق و انصارالله یمن دریافت کردهاند و همین مسئله باعث شده گزینه ترور فرماندهان مقاومت را برای فرار از شکست ( نه به دست آوردن پیروزی) انتخاب کنند.
وی تصریح کرد: روزی ائتلاف غربی، عبری، عربی با ترور سردار سلیمانی تصور میکرد کار ایران و جبهه مقاومت تمام شده و محاسبات خود را بر اساس حذف شخص تعریف میکرد اما با گذشت زمان ضربات مهلکتری را دریافت کردند چرا که تفکر مقاومت پابرجا مانده و امروز هم ترور برای آنان نه تنها دستاوردی نخواهد داشت بلکه بیشتر در باتلاق فرو خواهند رفت.
این منبع میدانی افزود: صهیونیستها در جریان تشدید جنگ امنیتی شخصیتی همچون « العاروری» را هدف قرار دادند اما در میدان نبرد هیچ تغییری (کاهش توان حماس) ایجاد نشد و روند ناکامی آنان را در غزه تسریع کرده و در لبنان هم شهادت یکی از فرماندهان یگان رضوان نه تنها عملیاتهای حزب الله را کاهش نداد بلکه شاهد گستردهتر شدن حملات بودیم به طوری که رژیم صهیونیستی را به چالش کشیده است.
این منبع میدانی اضافه کرد: در عراق هم آمریکاییها به کمک رژیم صهیونیستی آمدند و چند حمله علیه مقرهای حشدالشعبی انجام دادند و حتی «ابوتقوی» یکی از فرماندهان گروه مقاومت النجباء به شهادت رسید اما این ترور هم نتیجهای نداشت و عملیات علیه مواضع واشنگتن افزایش یافت تا جایی که پایگاههای آمریکاییها یکی پس از دیگری شخم زده میشوند که هدف قرار دادن پایگاه عین الاسد در روزهای اخیر فقط یه نمونه به شمار میآید و البته دامنه این عملیات به سرزمینهای اشغالی (چندین حمله به بندر ایلات) کشیده شد.
در یمن هم آمریکاییها و انگلیسیها چندین مرتبه حملاتی را انجام دادند اما این ماجراجویی دستاورد و بازدارندگی نداشت و جنبش انصارالله، عملیاتهای خود را در دریا علیه منافع صهیونیستها متوقف نکرده و افزایش هم داده و تعداد بیشتری از کشتیها که به سمت سرزمینهای اشغالی در حرکت هستند را هدف قرار داد و این روند ادامه دارد.
آمریکاییها، صهیونیستها و انگلیسیها با ترور شماری از مستشاران نظامی ایران و انجام عملیات تروریستی در کرمان به دنبال کاهش فشارها بر روی خود بودند اما در مقابل با انواع و اقسام واکنشهای تهران در سراسر منطقه مواجه شدند که عملیات بامداد بیست و ششم دی ماه امسال و هدف قراردادن مقر موساد در اربیل و چند منطقه دیگر در اقلیم کردستان و مناطق اشغالی سوریه ( به غیر از هدف قرار دادن تروریستها در ادلب) فقط یکی از این موارد بود که رسانهای شد.
جمع بندی روند تحولات میدانی نشان میدهد، صهیونیستها از چندین محور در حال ضربه خوردن هستند ( حزب الله لبنان موفق شده حدود نیمی از توان آنان را در مرزهای خود زمین گیر کند و در محور دیگر هم جنبش انصارالله یمن با هدف قرار دادن کشتیهای باری و نفتی که به سمت سرزمینهای اشغالی در حرکت هستند هزینههای اقتصادی بیسابقهای را به این رژیم تحمیل کرده است) و همین مسئله باعث شده گزینه ترور و جنگ امنیتی را برای نجات خود انتخاب کنند تا در نهایت جبهه مقاومت را به سمت واکنش احساسی حرکت دهند اما همان گونه که در گزارش پیشین و شماره یک گفته شد در تهران تصمیمات متناسب با شرایط و براساس محاسبات دقیق گرفته خواهد شد چرا که در مقطع فعلی بازنده نبرد صهیونیستها هستند و این واقعیت برای افکار عمومی داخل کشور هم روشن شده ایران با برداشتن گامهای صحیح تاکنون پیروز میدان بوده و با هوشیاری در حال مدیریت میدان است و رژیم صهیونیستی از روی ناتوانی برای جبران شکستها و بقا در حال دست و پا زدن است.
انتهای پیام
نظرات