به گزارش ایسنا، عبدالرحیم انصاری در یادداشتی در کانال تلگرامی تبیین نوشت:
قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشوم لازم است توضیح دهم ایران امروز در میانه یک جنگ ترکیبیِ پیچیده است که در آن همه گزینههای یک نبرد واقعی فعال شده است؛ اما اینکه مردم احساس میکنند جنگی وجود ندارد، ثبات برقرار است و ترورهای گاه و بیگاه را عجیب میدانند، این دیگر هنر جمهوری اسلامی است که علیرغم قرار داشتن در کانون اصلی تحولات و نبردهای سخت غرب آسیا، کشتی خود را از این تلاطمهای شدید به گونهای آرام و مطمئن عبور داده است که کمترین تکانهها برای مردمش عجیب و غیر قابل انتظار به نظر میرسد.
حال آنکه هر کشور دیگری اگر میخواست به جای جمهوری اسلامی اینچنین آشکار پنجه در پنجه آمریکا و ناتو بیندازد، اسرائیل را به ورطه نابودی بکشاند و مسئولیت آن را نیز شجاعانه بپذیرد، حتی اگر تسلیم نمیشد، احتمالا اکنون به ویرانهها شباهت داشت، نه آنکه مردمش در شبکههای اجتماعی کیفیت رفاه اجتماعی را به بحث بنشینند!
و اما کشوری که در نبرد علیه باطل است، در راه اهداف بلند خود خون هم میدهد و این شهادتها در یک نبرد مستمر امری طبیعی است. اگر ایران را با آمریکا مقایسه کنید، آنها هم مکرر تلفات میدهند، خسارات سنگین متحمل میشوند و تقریبا در همه طرحهایشان ناکام ماندهاند و اگر سطح تلافی را در قواره رژیم صهیونیستی و شرایطش در جنگ ارزیابی نمایید، باید بگویم این کجا و آن کجا؟
یکی پایتختش روز و شب زیر موشکها و راکتهای مقاومت است، بنادرش تعطیل، اقتصادش مختل، شهرک نشینانش آواره، ارتشش درگیر، استیصال بیسابقه تجربه مینماید و با افکار عمومی در داخل و خارج طرف است، دیگری هم خیلی آسوده و با تمرکز کل جبهههای منطقه را در آرامش مدیریت میکند، در حالی که خط مقدم فرسنگها با مرزهایش فاصله دارد و صد البته گاهی شهدایی را نیز تقدیم میکند و اگر این نباشد نامش جنگ نیست! اما بعد...!
نتانیاهو با این ترورها واقعا به دنبال چیست؟
واقعیت این است که او خود و اسرائیل و حتی آمریکا را در یک مخمصه عجیب قرار داده است. توقف جنگ برایشان شکست است؛ ادامه جنگ دردی از دردهایشان دوا نمیکند و مکرر هزینههای جدید میسازد و محاصره را تنگ تر میکند، علاوه بر تلفات زیاد و ضررهای مالی فراوان، به اختلافات داخلیِ مردم و سیاسیون، و سیاسیون با هم نیز دامن زده است؛ آمریکا نیز صراحتا اعلام کرد ادامه جنگ بی فایده است.
بلینکن به سران رژیم گفته مطابق ارزیابی های ما این جنگ به نابودی و شکست حماس منتج نمیشود و بهتر است که از آن دست کشید. این یعنی آمریکا نیز چشم انداز مثبتی در ادامه نبرد غزه نمیبیند! فشارهای داخلی و خارجی نیز بر نتانیاهو افزایش یافته است و هر روز ملت ها و کشورهای دیگری به جمع مخالفان رژیم اشغالگر میپیوندند.
علاوه بر آفریقای جنوبی مکزیک و شیلی نیز سخن از شکایت از اسرائیل نزد دادگاه کیفری بین المللی برای نسل کشی در غزه به میان آورده اند، و جالب آنکه سوئیس که خود در ایران حافظ منافع آمریکا است، لب به شکایت از اسرائیل گشوده و این رژیم را تهدید به شکایت کرده است.
اینها باعث شده تا نتانیاهو بیش از پیش عصبی شود و قطعا بانی تمام این بدبختی ها را جمهوری اسلامی ایران میداند. جنگ متوقف شود، عمر سیاسی نتانیاهو پایان خواهد یافت، و به احتمال زیاد وی را محاکمه خواهند کرد. هم به خاطر سهل انگاری هنگام وقوع حادثه هفتم اکتبر و ناتوانی در مدیریت جنگ، و هم پروندههای قضایی که پیش از این حوادث داشت.
او یک راه بیشتر ندارد، و آن هم وارد کردن آمریکا به درگیری با ایران است؛ به نحوی که جنگ در منطقه آن قدر گسترده گردد که نبرد غزه در میان آن گم شود. به این شکل هم آمریکا و غرب را بصورت واقعی کنار خود می آورد، و هم آسیب جدی به مقاومت میزند و هم اینکه به خیال خام خود با بروز یک جنگ بزرگ اسرائیل را از کانون توجهات منطقه و دنیا خارج میکند.
آمریکا به هیچ وجه این را نمیخواهد چون میداند جنگی را اگر شروع کنند پایانش را دیگران ترسیم میکنند! در واقع این جنگ یعنی نابودی همه امکانات آنها...! او میداند که ایران هم از چنین وضعیتی واهمه ندارد، اما چون ابتکار عمل در دست جمهوری اسلامی است، هیچ وقت ایران رسما و علنا ورود نخواهد کرد، اما میگوید بیا ما منتظریم!
باور کنید یکی از زیباترین و دقیق ترین شیوههای مدیریت جنگ را این روزها ایران پیاده کرده است. همه جوره دشمن را به باتلاق کشانده و خود محکم و استوار با هیبتی قانونی، دیپلماتیک و عملا به عنوان سخنگوی مقاومت در جهان حرف منطقی میزند و حتی توانسته ذهنیت مردم دنیا را تا حدود زیادی به نفع مقاومت تغییر دهد.
انتهای پیام
نظرات