«حکم امهز» تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی لبنان در گفتوگو با ایسنا در خصوص نقش حاج قاسم سلیمانی در دفاع از جبهه های محور مقاومت به ویژه در لبنان و فلسطین در رویارویی با رژیم صهیونیستی و دستاوردهایی که محقق کرده اظهار داشت: شهید قاسم سلیمانی، مهندس دفاعی محور مقاومت است که در جنگ تحمیلی علیه ایران شرکت و تجربیات بسیاری کسب کرد. او همچنین در دفاع از مسائل مظلومان و مسلمانان جهان و حتی مظلومان غیر مسلمان نقشی اساسی داشت. او در کنار مردم بوسنی و هرزگوین و همچنین در دوره اخیر متوجه شدیم که در کنار ونزوئلا از طریق حمایتهای اقتصادی، نفتی و موضعگیری سیاسی در مقابل آمریکا ایستاد.
امهز گفت: حاج قاسم سلیمانی نقش بسیار مهمی در موضوع محور مقاومت و رهبری محور مقاومت داشت و میتوان از آن به عنوان برجستهترین رهبر محور مقاومت یاد کرد که برای مقابله با رژیم صهیونیستی و سیاستهای ایالات متحده آمریکا در منطقه تلاش کرد.
وی گفت: وقتی از قدرت مقاومت صحبت میکنیم، این قدرت فقط از عنصر تسلیحاتی نشأت نمیگیرد، بلکه عنصر جدیدی وجود دارد که مهمترین عنصر در این نبرد و آن عنصر عقیدتی است که مبارزان مقاومت در اختیار دارند. آنها از عقاید و روحیه بسیار عالی شهادت حسینی برخوردارند و این عامل و عنصر برتری در برابر اسرائیل است.
امهز ادامه داد: رژیم صهیونیستی بیشتر از مقاومت سلاح در اختیار دارد، اما دکترینی که مقاومت دارد را ندارد، یعنی مقاومت در عنصر ایدئولوژیک برتر از اسرائیل است. مشخص است که آنچه به پیروزی میرسد عنصر عقیدتی است، زیرا مهم سلاح نیست، مهم این است که سلاح در اختیار کیست، بنابراین این نقش مهم را شهید قاسم سلیمانی ایفا کرد و او این مکتب جهادی بزرگ را در منطقه پایهریزی کرد. مراحل توسعهای که مقاومت فلسطین شاهد آن بود نیز گواه نقش حاج قاسم سلیمانی و اهمیت او در این نبرد است.
تحلیلگر لبنانی تصریح کرد: اگر بخواهیم توصیف دقیقی را درباره این نبرد ارائه کنیم، شهید سلیمانی ناامیدی را به امید و رویایی تبدیل کرد که در مقوله مقاومت قابل تحقق است.اگر به موضوع فلسطین برگردیم و در مورد نقش او صحبت کنیم قبل از انقلاب اسلامی، مقاومت بر مبنای سنگ، سلاح سرد و مقداری سلاح سبک بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نقشی که حاج قاسم سلیمانی در صحنه فلسطین در حمایت از مقاومت فلسطین ایفا کرد، این مقاومت را از سنگ به موشک بالستیک، پهپاد و جنگ اطلاعاتی و ظرفیتهای امنیتی گسترده تبدیل کرد و لذا این اتفاق قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رخ نداده بود و سرخوردگی و ناامیدی در نتیجه ناکامیها، مصیبتها و شکستهایی که جهان عرب و اسلام تجربه کرد، وجود داشت.
کارشناس سیاسی لبنانی عنوان داشت: از این رو، شهید قاسم سلیمانی رویا را به یقین تبدیل کرد و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، آزادی فلسطین یک رویا بود. اکنون آزادی فلسطین به ویژه پس از آزادسازی بخش وسیعی از لبنان به یقین تبدیل شد و همچنین آزادسازی غزه بزرگ است و میتوان آن را در این چارچوب قرار داد.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بدون تفصیل روایت، فقط به آنچه در حال حاضر در غزه میگذرد بپردازیم، غزه زمینی هموار و یک نقطه جغرافیایی کوچک به مساحت تقریبی ۳۰۰ کیلومتر مربع است. زمینی هموار که برای هواپیماها و ماهواره های اسرائیلی کاملا عیان است و به همین دلیل هر تحرکی در آن به راحتی قابل تشخیص است. خب. چه کسی ایده تونلها را مطرح و آن را زیر غزه اجرا کرد؛ تونلهایی که اکنون سپر مستحکمی را تشکیل میدهند که مقاومت فلسطین از طریق آن شکستهای بزرگی را بر رژیم صهیونیستی و سربازان، خودروها و افسران آن وارد میکند. حاج قاسم سلیمانی و حاج عماد مغنیه کسانی بودند که ایده آن را مطرح و آن را مهندسی کردند و به انجام رساندند.
وی در همین زمینه افزود: این سخن و دیدگاه رهبران مقاومت در فلسطین است که صوت و تصویر آن موجود است و دکتر «احمد عبدالهادی» نماینده جنبش حماس در لبنان اخیرا گفت که شکستی که رژیم صهیونیستی در طول سه ماه متحمل شده ، به برکت حاج قاسم سلیمانی است و میتوان گفت که نام حاج قاسم سلیمانی بر روی هر گلولهای که توسط رزمندگان مقاومت در فلسطین شلیک میشود، وجود دارد. همچنین نام حاج قاسم روی هر موشک فلسطینی که به سمت تلآویو شلیک میشود، وجود دارد و این چیزی است که رهبران فلسطینی تایید میکنند. عملا این چیزی است که حاج قاسم سلیمانی محقق کرد.
امهز عنوان داشت: نکته دوم درباره نقش مهم حاج قاسم سلیمانی نقش وحدت است. نقش او بر اساس تبعیض فرقهای، قومی، جغرافیایی، مذهبی یا دیگر موارد نبود.حاج قاسم سلیمانی و البته جمهوری اسلامی ایران از مقاومت فلسطین که رنگ و بوی سنی دارد و از مقاومت لبنان که خصلت شیعی دارد حمایت کرد و از مردم بوسنی و ونزوئلا نیز با عقاید مختلفشان حمایت کرد. همه مقاومتهایی که حاج قاسم سلیمانی از آنها حمایت کرد به یک موضوع مذهبی، فرقهای و جغرافیایی مربوط نمیشود، بلکه به یک موضوع اساسی مبتنی بر حقیقت، انسانیت و عدالت و نه چیز بیشتری مربوط میشود. معتقدم هیچکس در دنیا در طول تاریخ این نقش را ایفا نکرده است.
وی گفت، نکته سوم نیز در رابطه با نقش حاج قاسم سلیمانی، میتوان او را یک مبارز بین المللی دانست که از چهگوارا در مقاومتش در برابر امپریالیسم پیشی گرفت. چهگوارا با امپریالیسم آمریکا در یک جغرافیای مشخص رویا رو شد، اما حاج قاسم سلیمانی با امپریالیسم، با صهیونیسم، با تکفیریها، با داعش و با بسیاری از مسائل فساد و هدف قرار دادن مظلومان در سراسر جهان و در هر مکان جغرافیایی روی کره زمین چه آمریکا، آفریقا، آسیا و یا غیره مبارزه کرد. نقش حاج قاسم استثنایی و تاریخی است که برای مرحله مهمی در تاریخ بشریت نهادینه شد.
وی ادامه داد: نکته بعدی که میتوان درباره آن نیز صحبت کرد، نقش حاج قاسم سلیمانی در تغییر معادلات چه در سطح منطقه و چه در سطح جهانی است، وقتی از نقش حاج قاسم سلیمانی در حمایت از مقاومت صحبت میکنیم، مقاومت دستاوردهای بزرگی را در سطح منطقه محقق کرده است. مقاومت پس از آنکه رژیم صهیونیستی معادلاتی را به منطقه تحمیل میکرد، توانست معادلاتی را بر این رژیم تحمیل کند. امروز رژیم صهیونیستی با معادلات مقاومت در لبنان و فلسطین محدود شده است.از این رو دیگر این رژیم صهیونیستی نیست که خود را اسطوره و سرزمینش را از فرات تا نیل دانسته و ارتش خود را اسطورهای شکستناپذیر میداند.
امهز گفت: امروز میبینیم که ارتش و افسران رژیم صهیونیستی با کفشهای رزمندگان مقاومت چه در لبنان با فلسطین و غیره لگدمال شدهاند. همچنین مرزهای رژیم صهیونیستی که از فرات تا نیل بود، بین دیوارها در مرزهای کرانه باختری، در مرزهای غزه و در مرزهای لبنان محصور شده است. این موضوع در سطح منطقه معادلات را تغییر داد و قطعا در رسانهها نیز منعکس شد و محور مقاومت یکی از دلایل کاهش نفوذ آمریکا در جهان شد. در نتیجه، فرسایش تک قطبی بودن آمریکا و پیدایش چند قطبی در جهان به دلیل نقش حاج قاسم سلیمانی و محور مقاومت بود.
وی تاکید کرد: بنابراین، اکنون وقتی از نبرد قطبی در سطح جهانی میان ایالات متحده آمریکا از یک سو و روسیه و چین از سوی دیگر صحبت میکنیم، همیشه به محور مقاومت میرسیم. اگر محور مقاومت با پشتوانه قوی حاج قاسم سلیمانی نبود، به سطحی که الان رسیده نمیرسید. لذا این برکت و لطف اساسا به قاسم سلیمانی برمیگردد و نمیتوان نقش او را به لحاظ جغرافیایی، زمانی، مکانی و تحت هیچ شرایطی محدود کرد، زیرا این یک مکتب تاریخی بزرگ است که نمیتوان آن را چارچوببندی کرد. مکتبی کامل با اعتقادات، جغرافیا، مهندسی، ایده و استراتژی خود.
انتهای پیام
نظرات