پاییز طبق تقویم شمسی رخت بر بسته و اگر خورشید رخصت دهد و تابشش را کم کند قدری کوتاه بیاید ما هم دچار زمستانی سرد خواهیم شد؛ دریغا که میل و سودای رفتن ندارد محکم ایستاده، گرما میبخشد و خاطره پاییز هزار رنگ را در ذهن ما پررنگ نگه داشته است.
اینگونه است که هنوز پاییز در جنگل النگدره پر رونق است و فرح بخش روزهای تعطیل و مکانی برای در کنار هم بودن و لحظه ای فارغ زغوغای جهان در آغوش طبیعت رهاشدن.
صدای ساز میآید کسی تنبک میزند، هم وزن با چهچه پرندگان و چرخش برگ ها شادی میبخشد به جمعیتی که قدم زنان محو زیبایی طبیعتی بکر و دوست داشتنی هستند.
عباس کاظمی ۲۷ ساله است و تنبکی که در دست دارد نگاه اول را میدزدد و در همان ابتدا متوجه نمیشوی که نابیناست و سمعک به گوش دارد، به گفت و گو که مینشینیم میگوید دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی است و علاوه بر نوازندگی، میکس، تدوین و صدابرداری به همراه مادرش به کارهای هنری از جمله بافت سبد تریکو، آینه کاری و نگارگری روی سفال مشغول بوده و به عنوان داوطلب با هلال احمر همکاری میکند.
همانطور که اول نوازندگی اش نظرها را جلب میکند من نیز سوالم را با داستان علاقه مندی اش به این حوزه شروع میکنم:
ایسنا: علاقه به موسیقی از کجا شروع شد؟
مادرم خیلی علاقه مند به موسیقی بود ولی به دلیل مشغله های کاری فرصت نمیکرد که آن را دنبال کرده و آموزش ببیند که همین باعث شد تا مشوقی برای تک فرزند خانواده یعنی من در این مسیر باشد، من از اوایل علاقه ای به موسیقی نداشتم اما بعد از یکی دو ماه به آن علاقه مند شده و ادامه دادم.
آموزش را از سال ۸۸ و با ساز فلوت شروع کردم که بعد از آن تمبک، پیانو و کیبورد هم اضافه شد و به صورت حرفه ای فعالیت در این حوزه را آغاز کردم.
ایسنا: داستان نابینایی و کم شنوایی ات چیست؟
من به طور مادرزادی کم بینایی داشتم و به مرور زمان از سال ۸۸ کمتر شد، در مورد کم شنوایی هم باید بگویم که در ۲ سالگی و به دلیل تزریق یک آمپول اشتباه و عفونت پرده گوش دچار کم شنوایی شده و الان با استفاده از سمعک میتوانم بشنوم.
ایسنا: چرا رشته روانشناسی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟
از قبل ورود به دانشگاه و دوره لیسانس تحصیل در این رشته جز علاقه مندیهایم بوده و آن را پیگیری کردم و هم اکنون در دانشگاه آزاد ساری مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد همین رشته هستم.
ایسنا: هیچ وقت پیش آمده که نابینایی و ناشنوایی را مانعی برای حرکت بدانی؟
کمشنوایی از نابینایی من را بیشتر اذیت کرده و آنقدری که من با نابینایی کنار آمدم با ناشنوایی نتوانستم آن هم به دلیل خللی بود که در کارهایم ایجاد میکرد، سعی کردم این اختلال را تا جایی که امکان دارد کنترل کرده تا مانع نباشد برای کارهایی که به آنها علاقهمند هستم؛ به طور مثال موسیقی را دوست داشتم اما کم شنوایی من را دائماً اذیت میکرد و در تلاش بودم تا آن را حل کنم.
ایسنا: چه طور به حل این مشکلات فائق میآیی؟
داستان از آن جایی شروع شد که ماجرا زندگی هلن کلر را خواندم، با خودم گفتم من هم مانند او میتوانم موفق شوم یعنی او را الگوی خودم قرار دادم و با فکر کردن به موفقیت او برای خودم موفقیت را ترسیم کردم.
باور دارم اگر کسی بخواهد بر انجام کاری اراده کند قطعاً میتواند به اهدافی که در ذهن دارد برسد، نابینایی و کمشنوایی برای من مانع حرکت نیست و من خودم را با دیگر افراد جامعه یکی میدانم.
ایسنا: چرا النگدره را انتخاب کردی؟
از زمان شروع کرونا و منع تردد ماشین من هفته ای ۳ روز به پیاده روی میآمدم و کل النگدره را پیاده میرفتم، احساس کردم مردمی که میآیند نیاز به شادی دارند و با خود گفتم میتوانم بعد از ورزشم برای مردم ساز بزنم و کمی در خوشحال کردنشان سهیم باشم.
ایسنا: هدفت از ادامه تحصیل در رشته روانشناسی چیست؟
هدفم از ادامه تحصیل و انتخاب رشته روانشناسی کار در حوزه کودک و نوجوان بوده و دلم میخواهد در آینده در زمینه مشاوره تحصیلی فعالیت کنم چرا که دنیای بچه ها دنیای خاص و دوست داشتنی است و من علاقهمندم تا به آنها در تحصیل و کنکور کمک کنم؛ دلیلش هم این است که زمان کنکورِ خودم کسی نبود که بتواند آنطور که باید راهنمایی درست داشته باشد، من هم خواستم راهنمایی برای بچه ها باشم تا انتخاب درستی در آینده داشته باشند.
ایسنا: آینده را چه طور متصور شدی؟
آن را روشن میبینم و فکر میکنم آینده خوبی داشته باشم بخاطر اینکه من اعتقاد به اتفاقات و انرژی های مثبت در دنیا دارم که قطعاً در جریان موفقیت ها و حمایت اطرافیان بسیار کمک کننده خواهد بود و چقدر خوب است که بتوانیم در هر اتفاقی شکست ناپذیر و پیوسته با انگیزه قوی به کارمان ادامه بدهیم.
فقط تنها مسئله ای که اندکی ناراحتم میکند نوع نگاه مردم به افراد روشن دل و حس دلسوزی و ترحم آنهاست، دوست دارم مردم با ما صادقانه برخورد کنند و رفتار عادی داشته باشند.
انتهای پیام
نظرات