به گزارش ایسنا، به همت انجمن علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) و با حضور ابراهیم فیاض، استاد مردم شناسی دانشگاه تهران، جلسه ای با موضوع «اقتصاد مردمی» برگزار شد.
در این جلسه فیاض به توضیح مفهوم اقتصاد مردمی پرداخت و گفت: ادعا میشود اقتصاد جهانی در حال حرکت به سمت اقتصاد مردمی است این موضوع چه معنایی دارد؟ فراتر از این مباحث اقتصاد به لحاظ لغوی یعنی چه؟ اقتصاد از لحاظ لغوی به معنی میانهروی بین اسراف و خساست است. معنی اخلاقی اقتصاد در اسلام هم به قناعت برمیگردد. در احادیث هم ناظر به موضوع قناعت آمده است که «قناعت ثروتی، پایان ناپذیر است». این عبارات فقط جملات ادبی نیستند؛ بلکه واقعیت عالم را بیان میکنند.
این استاد مردم شناسی ادامه داد: اسراف در اقتصاد را همه متوجه میشوند. خساست اقتصادی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ یهودیها به شدت خسیس هستند، اقتصاد خواندهها هم اکثرا خسیس هستند. اگر اقتصاد به معنای میانه روی تعبیر شود میتوان رابطهی آن را با موضوعات دیگر کشف کرد. مثلا اقتصاد با تکنولوژی رابطهای از جنس بهرهوری دارد. اگر در اقتصاد ایران تکنولوژی و هوش مصنوعی وارد شود بیکاری چه تغییری خواهد کرد و این تغییرات چه تاثیراتی بر زندگی انسان ها خواهد داشت؟ در مواجه با تکنولوژی و هوش مصنوعی عدهای، دیگران را از اثرات بد آن میترسانند. در صورتی که میتوان به این فکر کرد که چگونه از هوش مصنوعی در راستای منافع کشور استفاده کرد.
*اقتصاد مردمی اقتصاد آینده جهان است
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران بر این باور است که قبل از هر چیزی وجود تعریفی درست از اقتصاد ایران اهمیت دارد، زیرا وقتی مدل فعلی اقتصاد مشخص باشد با مقایسه آن با مدل اقتصاد آینده جهان میتوان مشخص کرد که چگونه ممکن است که از واقعیت امروز به آرمان آینده رسید.
فیاض همچنین فکر کردن درباره اینکه اقتصاد جهان در آینده در چه جایگاهی قرار خواهد داشت را حائز اهمیت دانست و بیان کرد: نمی شود به اینکه فلان کشور به جایی برسد و ما هم از قبل آن به نوایی برسیم دل خوش کرد. در حال حاضر میتوان گفت اقتصاد مردمی اقتصاد آینده جهان است؛ به این دلیل که تکنولوژیای که دارد به وجود میآید، تکنولوژی مردمی است. دیجیتال است، دوطرفه است و این یعنی زنده است. در یک فضای میان ذهنیتی قرار دارد که تمام این ویژگی ها به اقتصاد مردمی باز میگردد.
*اقتصاد متمرکز با محوریت دولت، جای خود را به اقتصاد مردمی خواهد داد
این استاد مردمشناسی ادامه داد: یکی از دلالت های اقتصاد مردمی این است که دیگر اقتصاد متمرکزی وجود نخواهد داشت که دولت بتواند در آن ایفای نقش کند. تکنولوژی آینده بی نهایت احتمال و انتخاب را ممکن خواهد ساخت. در این فضا اگر کشور با جهل با آینده روبرو شود، تحولات آینده تهدید خواهد بود و اگر با علم با آنها مواجه شود، میشود از آن تحولات تحت عنوان فرصت یاد کرد. اگر انتخاب جهل باشد دچار توهم و ترس خواهیم شد. سابقه تاریخی نیز نشان می دهد از زمان قاجاریه هر زمان تکنولوژی رشد داشته است، ما دچار ترس و وهم شدهایم. دوش حمام آمد وحشت کردیم، بلندگو آمد وحشت کردیم، ماشین آمد وحشت کردیم.
*راه ناهموار تولید علم، از داده تا اطلاعات
فیاض ادامه داد: گفته میشود اطلاعات (Information) قدرت و ثروت میآورد. تمام این چیزی که در اینترنت هست برای ما داده (Data) است و اطلاعات نیست. داده خام است و با طبقه بندی به اطلاعات تبدیل می شود. اطلاعات با تفسیر به علم تبدیل میشود. یکی از مسائل در ایران این است که داده ها به خوبی طبقه بندی نمیشوند تا بتوان از آن اطلاعات و پس از آن به علم به دست آورد.
*با شکل گیری تکنولوژی های اجتماعی، رسانههای اجتماعی اصالت پیدا میکنند
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران پیرامون این موضوع توضیحات بیشتری ارائه داد: آینده متعلق به اقتصاد مردمی است، چون تکنولوژی اجتماعی درحال شکل گیری است و رسانههای اجتماعی اصالت پیدا میکنند. یکی از سوالات مهم رابطه تکنولوژی دیجیتال با دانش، بینش و ایده است. اگر دانش به بینش تبدیل شود، خلاقیت پیدا میشود که آن خلاقیتها ایده خواهد بود. در حال حاضر جهان بر محور ایده اداره میشود. ایده است که حرف اول و آخر را میزند. ایده اندیشه معطوف به آینده است.
*هلند مرکز اندیشهای یهود جهانی و معرفت شناسی علم اقتصاد
این مردم شناس در بخشی دیگر به ریشههای اندیشه اقتصادی اشاره کرد و گفت: اقتصاد مردمی مبنای معرفت شناسی اش چه است؟ اقتصاد سرمایهداری که اقتصاد حاکم جهانی است یا اقتصاد سوسیالیستی یا حتی فاشیستی چه مبنای معرفت شناسی جهانی دارند؟ مبنای اقتصادهای دیگر، انسان است؛ اما مبنای اقتصاد مردمی به مردم باز میگردد. سوال مهم این است که این تفاوت در مبنا چه معنایی دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید با فلسفه علم اقتصاد آشنا بود. معرفت شناسی علم اقتصاد در هلند که مرکز یهود جهانی است، بحث شده. مرکز فلسفهورزی علم اقتصاد جهانی در هلند است، مرکز تئوریسازی آن لندن است و مرکز استراتژیک و اجرایی آن هم آمریکا است.
*تصمیم گیرنده اصلی در اقتصاد سرمایهداری، انسان سرمایهدار است
فیاض در خصوص ثمره تفاوت در مبنای نظام اقتصادی بین مبنای مردمی و مبنای انسانی تصریح کرد: زمانی که مبنا را انسان فرض کنیم، مبنای انسان گرایی و اومانیسم پیش میآید، آن چیزی که مبنای اساسی است، اومانیسم یا سوژه گرایی خواهد بود. بر این مبنا سوژه و یا عقل فاعلی که نقش تصمیم گیرنده اصلی را در اقتصاد سرمایهداری بازی می کند، انسان سرمایهدار خواهد بود. نمونه آن سوژه سرمایهداری در جهان اقتصادی امروز فردی مثل ترامپ است.
این استاد دانشگاه بر این باور است که ترامپ سرمایهداری بود که با پول خودش رئیس جمهور شد، تمام ساختارها را شکست و مبنای او هم شبکه اجتماعی بود. او اولین رئیس جمهور آمریکا بود که توئیت میزد. در زمان او سرمایه داری برای اولین بار روی صحنهی سیاست آمد. تا قبل از آن سرمایهدارها پشت صحنه بودند و تکنوکراتها را جلو میفرستاند.
*چرخهای اقتصاد مردمی بر اساس تفاهم میچرخد
در ادامه فیاض مبانی اقتصاد مردمی را توصیف کرد و گفت: اقتصاد مردمی مبنای ذهنیاش میشود (Inter Subjectivity) که ترجمه تحت اللفظی آن میان ذهنیت است. نزدیک ترین عبارت فارسی به آن را می توان واژه «تفاهم» دانست. چرخهای اقتصاد مردمی بر اساس تفاهم میچرخد. شما اگر بخواهید تفاهم پیدا کنید اولین مسئلهای که مطرح میشود «روانشناسی اجتماعی» خواهد بود. در اقتصاد مردمی باید بتوان همدلی کرد. چگونه همدلی به وجود میآید؟ در ایران افراد ازدواج میکنند و طلاق میگیرند وقتی از آنها علت پرسیده میشود، میگویند: «تفاهم نداریم». درست هم میگویند تفاهم وجود ندارد. حال اگر بخواهیم تفاهم افزایش پیدا کند باید چه کرد؟ «همدلی» باید افزایش پیدا کند.
* تفاهم یعنی مردم یکدیگر را درک کنند
فیاض در ارتباط با مقوله همدلی ادامه داد: در کشور آمریکا به شدت همدلی بالا است. کشور آمریکا پیشرفتش روی همدلی و روانشناسی اجتماعی است. همدلی چه تعریفی دارد یعنی افراد بتوانند خودشان را جای یکدیگر بگذارند. کلمه (Communication) که از آن تحت عنوان ارتباطات یاد میشود در نهایت به تفاهم میرسد. تفاهم یعنی مردم نقاط مختلف اقتصاد همدیگر را بفهمند. یکدیگر را درک کنند. درک متقابل شکل بگیرد و به عبارتی خودشان را جای یکدیگر بگذارند.
*برای درک اقتصاد مردمی باید شبکه ای فکر کرد
این استاد دانشگاه تهران افزود: در اقتصاد مردمی باید انضمامی پیش رفت و شبکهای فکر کرد چون واقعیت بیرونی واقعیتی انضمامی است. در واقعیت همه چیز بایکدیگر ترکیب شده اند و واقعیت انتزاعی نیست. یعنی من که اینجا نشسته ام اهل فلان منطقه هستم، پدر و مادرم مشخص هستند، در جایی مشخص درس خواندم و تجربههای مشخصی در زندگی داشتهام. این ها باید پیدا شود. اگر نتوان در یک شبکه انضمامی فکر کرد و نسبت به آینده واقعیتها را باز تولید کنید حتما شکست رقم خواهد خورد.
*اقتصاد سوژه محور، ضد خانواده است
فیاض درخصوص ابعاد دیگر اقتصاد مردمی گفت: اقتصاد مردمی که بر اساس میان ذهنیت بنا میشود، عنصر اساسی اش خانواده است. اقتصاد فعلی که سوژه محور است، ضد خانواده است. خانواده را از هم می پاشاند. چون مبنای آن به جای اینکه بر اساس میان ذهنیت و تفاهم باشد، بر اساس سوژه محوری است. الان زن و مرد همدیگر را نمیفهمند. در بین جوانان به وضوح میشود دید که ضد ازدواج شدهاند. سوژه خود فرد است. خلاقیت اقتصادی در تجرد شکل میگیرد. خانواده ضد رشد اقتصادی فرد است. نمونه اش هم ترامپ است که با فاحشهها ارتباط داشته است. اگر چارچوبهای خانواده و تفاهم باشد اقتصاد مردمی میتواند شکل بگیرد.
*لیبرالیسم یعنی رهاشدگی و حکمرانی غریزه
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در رابطه با مبنای فلسفی و سیاسی اقتصاد سرمایه داری که «لیبرالیسم» است، گفت: معنای لیبرالیسم را نباید آزادی خواهی معرفی میکرد. عبارت دقیق برای لیبرالیسم «رهایی» است. در این رابطه میتوان گفت آزادی همیشه با مسئولیت است ولی لیبرالیسم به معنای رهاشدگی است. مبنای رهایی را هم «غریزه» میتوان دانست. لیبرالیسم در یک کلمه به معنای غریزه است. سرمایهداری داری انسانها را در نوجوانی نگه میدارد. نوجوانی سن رهایی است. در ایران هم که سرمایهداری وجود دارد نتیجهاش این شده که نسل Z وجود دارد که در رهایی به سر میبرد.
*در اقتصاد مردمی به جای غریزه به فطرت رجوع میشود
فیاض بدیل غریزه در اقتصاد سرمایه داری را در اقتصاد مردمی مقوله «فطرت» معرفی کرد و ادامه داد: در قرآن آمده که «فطرت الله التی فطر الناس علیها» در قرآن نیامده که فطر الانسان علیها. فطرت را میتوان تحت عنوان «خلقت هدایت یافته» تعبیر کرد. جهان که مردم را هم شامل میشود با خلقت هدایت یافتهای که خداوند برای آن درنظر گرفته پیش میرود. ما بعد از یهودی سازی دین توسط ابن عربی کلاه بزرگی بر سرمان رفت. بعد از او هم افرادی مثل مولانا این مسیر را ادامه دادند. مولانا با «انسانم آرزوست» اومانیسم را جای مردم گذاشته است.
*تقلیل مردم به انسان، نقطه شروع انحرافات
این مردم شناس ادامه داد: مردم به گروهی از انسان ها که در یک جغرافیای خاص با یک فرهنگ خاص زندگی میکنند، تلقی میشود. تمام انحرافات از آن جایی شروع میشود که مردم را به انسان تقلیل میدهیم. تمام انحرافات در مسائل اخلاقی، سیاسی، جنسی از اینجا شروع میشود. در این شرایط اگر ما در ایران صدها نوبل اقتصاد هم بگیریم، بدون شک کشور در همین جایی که هست باقی خواهد ماند.
*ایران از دوره شاه عباس در نوسازی با شکست مواجه میشود
فیاض روند تاریخی حرکت برای نوسازی ایران را اینگونه بررسی کرد و گفت: به همین علت است که ما از دیرباز هروقت نوسازی را شروع میکنیم و شکست میخوریم. ایران از دوره شاه عباس نوسازی را شروع کرده و هر بار به شکست ختم شده است. از طرفی چون به تاریخ توجهی نمیکنیم، تاریخ بر ما تکرار میشود. ریشه این شکست را هم میشود در اندیشه ها ملاصدرا رهیابی کرد و شاگردان این افرادی که ذکر شد، در ایران امروز همان راه را ادامه میدهند. فلسفه ملاصدرا باعث انحطاط ایران است.
*جامعه مردمی با عنصر اصلی خانواده بجای اومانیسم عرفانی و فلسفی
فیاض بر این باور است جامعه مردمی با عنصر اصلی خانواده برتر از اومانیسم فلسفی و اومانیسم عرفانی است؛ چراکه خانواده نهادی است که غریزه جنسی که غریزه زندگی است، آن را به شدت هنجاری میکند. به این معنا که ساختارمندش میکند. به جای ویرانگرای، خلاقیت به وجود میآید.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: برای احیای فطرت باید به سراغ «حکمت» رفت. فطرت را میتوان تحت عنوان خلقت هدایت یافته تعبیر کرد. جهان که مردم را هم شامل میشود با خلقت هدایت یافتهای که خداوند برای آن درنظر گرفته پیش میرود. در اقتصاد مردمی فطرت میشود بعد علمی و حکمت می شود بعد دانشی و محور آن هم مردم خواهد بود.
این استاد مردمشناسی بیان کرد: اقتصاد فطری معادل با اقتصاد حکمتی خواهد بود، مهم ترین مقوله آن مردم خواهد بود، بعد معرفتی آن تفاهم خواهد بود. قرآن نتیجه حکمت را حکم معرفی کرده. به این معنا که کسی که حکیم میشود به حکم میرسد و خواهد توانست بین مردم داوری کند. حکمت از اخلاص به دست میآید. اخلاص است که معنا تولید میکند. این همه عرفا آمدند و رفتند اما آن شهدای با اخلاص، مثل حاج قاسم، بودند که تاثیر ایجاد کردند.
*جایگاه مردم از نظر حضرت امام (ره)
فیاض توضیحاتی دیگر در این زمینه ارائه داد و گفت: در قرون وسطی مسیحیت را از حکمت خالی کردند و در قرون جدید هم فلسفه را به جای آن آوردند. در حکمت مردم میشوند رهبر جامعه و امام (ره) هم از باب حکمت میگفت: «مردم رهبر ما هستند و من یک خدمت گذار بیشتر نیستم». امام(ره) میگفت: «مردم از ما جلوتر هستند». امام (ره) در پیام روز ۱۳ فروردین بعد از انتخاب جمهوری اسلامی بیان داشتند: «مبارک باد روز امامت امت»، که این یعنی امت به امامت رسیده است. یا سخن ایشان که فرمودند: «میزان رای ملت است». این ها هیچ کدام در فقه ما وارد نشده اند چون گرفتار فلسفه ملاصدار هستیم. اگر عرفان یا معنا به فلسفه تبدیل شود به حکمت خواهیم رسید. مردم هم همه کاره خواهند بود.
*عدالت در مدل اقتصاد مردمی
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در رابطه با جایگاه عدالت در اقتصاد مردمی گفت: اقتصاد مردمی بر محور خانواده مبنای آن فطرت و بعد از آن هم حکمت خواهد بود. آزادی در این اقتصاد جای خود را به عدالت خواهد داد. آزادی هم اگر وجود داشته باشد از باب عدالت مطرح خواهد بود. اما کدام عدالت؟ عدالت نخبگیِ سوژگی مثل سوسیالیست یا عدالت تفاهمی یا عدالت عرفی؟ معیار اینجا عدالت عرفی است که ملاک آن حسن و قبح عقلی است. مبنای حسن و قبح عقلی هم «آراء محموده» و «آراء مشهوره» است که آنها را خواجه نصیر الدین طوسی در اساس الاقتباس و اخلاق ناصری مطرح کرده است.
فیاض در انتها بیان کرد: بر اساس آراء مشهوره یا محموده عدالت عرفی به وجود میآید. این میشود مبنای اقتصاد مردمی که در آن عدالت در جامعه جریان پیدا خواهد کرد. برخلاف اقتصاد سرمایه داری که در آن ظلم در جهان افزایش پیدا میکند. در نظام سوسیالیستی یا کومونیستی، عدالت بدون دیکتاتوری رقم نخواهد خورد. اما در اقتصاد مردمی عدالت با جمهوریت رقم خواهد خورد.
انتهای پیام
نظرات