به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: در حیاط چهارطاق باز است و پردهای سرمهای رنگ از وسط حیاط کشیده شده است. هر کس که نوبتش میشود به آن سمت پرده هدایت میشود تا معصوم خانم آن طرف پرده او را معاینه کند. زن جوان فربهای مقابلم ایستاده است. سر صحبت را با او باز میکنم و وقتی درباره چگونگی کار معصوم خانم از او سوال میکنم، میگوید: کارش خیلی خوب است اما حقیقتش را بخواهید من خودم شخصا برای مراجعه نیامدهام چون میترسم؛ الان هم برای مشکل مادرم آمدهایم.
زن جوان از مادرش که پیرزن ۷۰ سالهای به نظر میرسد، میخواهد که مرا راهنمایی کند. پیرزن که برعکس دخترش ظاهر نحیفی دارد، همان طور که مشغول درست کردن چادر روی سرش است، رو به من میگوید: من حدود ۳۰سال است که مشتری معصوم خانم هستم. نوههایم را هم بارها پیش او آوردهام و حال همهشان خوب شده است. نوه هفت ماههای داشتم که شبها مدام بیقراری میکرد. به عروسم پیشنهاد دادم که او را پیش معصوم خانم بیاوریم، اما عروسم به این چیزها اعتقادی نداشت و میگفت این افراد خودشان از قبل یک چیزی داخل آستینشان میگذارند و به شما نشان میدهند که از گلوی شما درآوردهایم. با وجود این، وقتی نوهام را پیش معصوم خانم آوردیم، از گلویش تخمه آفتاب گردان درآورد و بعد از آن حال نوهام کاملا خوب شد.
همان طور که گرم صحبت با پیرزن هستم، معصوم خانم با صدایی بلند میگوید: نفر بعدی. پیرزن صحبت هایش را قطع میکند و به آن سمت پرده میرود تا معاینه شود. پس از ۵دقیقه انتظار، کار پیرزن تمام میشود. پرده را با دستش پس میزند و و رو به من میگوید: شبها آب دهانم را نمیتوانستم قورت بدهم و خیلی اذیت میشدم الان از دهانم یک تکه استخوان و مغز بادام در آورد! سپس با عجله من و همکارم را به سمت معصوم خانم هدایت میکند.
وقتی همکارم روی صندلی معاینه مینشیند، معصوم خانم چند ضربه به پشت او میزند و کمی گلویش را ماساژ میدهد. سپس دستکشهای پلاستیکی یک بار مصرفش را در دست میکند و دستش را در دهان همکارم فرو میبرد و با یک حرکت دورانی انگشتش را در انتهای گلویش میچرخاند و میگوید: راه گلویش باز است، مشکلی ندارد. کمی نمک به او میدهد و میگوید در دهانت بریز تا ضد عفونی شود. در همین حین از من میخواهد که برای معاینه روی صندلی بنشینم.
ادعای در آوردن استخوان ماهی تا سوزن و مهره و پیچ از گلوی مراجعان!
برای گرفتن اطلاعات بیشتر از معصوم خانم، ترس از معاینه را بهانه میکنم. برای این که به من اطمینان بدهد که کارش را به درستی انجام میدهد، میگوید: یک مراجعهکننده داشتم که میگفت سوزن را در دهانم گذاشتهام که نخ کنم، اما خواهرم به پشتم زده و سوزن در دهانم فرو رفته است. پزشکان به او گفته بودند که هزینه عملش ۲۳ میلیون تومان میشود، اما از بیمارستان به او گفته بودند برو پیش معصوم خانم بندی در منطقه قلعه ساختمان.
مکثی میکند و بعد یک دفتر برای من میآورد که شبیه پرونده پزشکی است. داخل هر برگه مشخصات بیمار را با تلفن و آدرس نوشته است و چیزهایی را که از گلوی مشتریانش در آورده است با چسب نواری داخل همان برگه چسبانده است. دفتر را که ورق میزند اشیای متفاوتی را میبینم؛ از استخوان ماهی گرفته تا سوزن، سیم ظرف شویی و مهره و پیچ. بعد از من میخواهد که برای اطمینان با شماره آنها تماس بگیرم.
از او درباره سابقه کارش و این که چگونه وارد این کار شده است، سوال میکنم، میگوید: ۵۰ سال است که کار من همین است و از مادرشوهرم آن را یاد گرفتم. وقتی مادرشوهرم فوت کرد، مردم مرا رها نکردند. لبخندی بر گوشه لبانش نمایان میشود و ادامه میدهد: در حمام عمومی بودم که گفتند خانوادهای از سرخس به خاطر من به مشهد آمدهاند. دیدم خانمی جوان با فرزندش پیش من آمد و از من خواست که گلوی بچهاش را باز کنم. من هم در همان حمام این کار را برایش انجام دادم و همین برایم بلا شد چون از همان موقع درگیر این کار شدم. از او سوال میکنم که برای باز کردن راه گلو چقدر دستمزد میگیرد، میگوید: مادرشوهر خدابیامرزم آن زمان یک تومان میگرفت. سپس به دستگاه کارت خوانی که روی میزی گذاشته است، اشاره میکند و میگوید: من الان دستمزدم ۳۰ هزار تومان است. هر کس میآید ۳۰ هزار تومان کارت میکشد.
درمان دیسک کمر با ۲ میلیون تومان!
بعد از آن به سمت منزل یکی دیگر از افرادی میرویم که ادعا میکند دردهای زانو و دیسک کمر را درمان میکند. به خانهای با در کرم رنگ کوچک در یکی از خیابانهای انتهای رسالت میرسیم. در خانه باز است و از راه پلههایی تنگ و کوچک بالا میرویم. بالای پلهها، پشت در خانه تابلویی به دیوار تکیه داده شده که روی آن با غلط املایی نوشته شده است: «اشرف شکسته بند، دیسک کمر و آلتروز زانو پذیرفته میشود.»
وارد خانه که میشویم، زنی جوان ما را به سمت زنی مسن که در اتاقی کوچک روی تخت نشسته است، راهنمایی میکند. او را اشرف خانم صدا میکنند. با دیدن ما مشکلمان را سوال میکند که همکارم میگوید زانو درد دارد. بعد از این که از او میخواهد چند قدمی راه برود، میگوید: زانوهایت آرتروز دارد. اگر زانوهایت را درست نکنی، فلج میشوی و باید روی ویلچر بنشینی سپس ادامه میدهد: این جا کارت ۴ تا۵ ساعت طول میکشد. اول باید خانمی که داخل اتاق کناری است به شما تمرینات ورزشی لازم را بدهد و پاهایت نرم شود تا من زانوهایت را جا بیندازم. بعد از اتمام کار هم احتیاج به استراحت نداری و میتوانی به خانه بروی. دستمزد من هم یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میشود.
سپس در حالی که در طول صحبت هایش کلمه «دیسک» را «دیکس» تلفظ میکند، با افسوس میگوید: هر بلایی که سر انسان میآید و زانوهایش مشکل پیدا میکند از «دیکس» است. باید تمرینات ورزشی را انجام بدهی تا «دیکست» را درست کنم. برای «دیکس» هم ۲ میلیون تومان میگیرم.
وقتی از او سوال میکنم از کجا میدانید که تشخیصتان قطعی است، میگوید: هفتاد سال دارم و از ۵ سالگی در این کار تجربه دارم چون پدر و پدربزرگم هم در همین حرفه فعالیت داشتند.
علوم پزشکی:کلاهبرداری و شیادی است
تمام این مصادیق و فعالیت راحت و بیدردسر مداخله گران سلامت را از سید جواد مجتبوی، مدیر طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد پیگیری میکنیم که وی درباره فعالیت این افراد میگوید: همه اینها کلاهبرداری و شیادی است و ما هیچ کدام از اینها را به رسمیت نمیشناسیم. هزینه درمان در ایران و تمام دنیا نه صرفا به خاطر دستمزد پزشک بلکه به خاطر هزینههای بیمارستان، قیمت داروهای بیهوشی و...گران است، این افراد هم به خاطر گرانی هزینههای درمان از این موضوع سوءاستفاده میکنند.
وی میافزاید: عدهای کلاهبرداری میکنند مثلا میگویند دیسک را جا میاندازم درحالی که دیسک چیزی نیست که جا بیندازند! دیسک کمر وقتی در اثر فشار زیاد فرسوده میشود یا در اثر کار سنگین پاره میشود، مثل شیرینی رولت است که له شده و قابل برگشت نیست، اما درموارد خفیف تا متوسط میشود با فیزیوتراپی، مسکن، طب سوزنی و...درد را کنترل کرد که این هم به معنای درمان دیسک نیست. در موارد شدید هم دیسک را جراحی میکنند. بنابراین این افراد از فرصت سوءاستفاده میکنند.
مجازاتهای سهل و آسان
مدیر طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد درباره گستره این تخلفات میگوید: آمار بیشتر از آن چیزی است که در اختیار داریم. برخی از افراد در عطاری اقدام به حجامت میکنند یا در منزل زالو میاندازند، درحالی که کارشان این نیست. رسیدگی به مواردی که در اماکن غیرعمومی مخصوصا در اماکن مسکونی هستند، خیلی سخت و دشوار است. متاسفانه در فضای مجازی هم این فعالیتها افزایش یافته است.
وی میافزاید: وارد سایت دیوار شوید مواردی مثل حجامت و زالودرمانی در منزل را میبینید. ما این را عکس گرفتیم و مکتوب کردیم، اینها را به دادستانی و وزارت بهداشت فرستادیم تا با این موارد در سایت دیوار برخورد شود، اما اقدامی نشد. شاید از دو سال قبل و از زمان کرونا این درخواست را دادهایم، حتی در جلسات هم شفاهی این موضوعات را مطرح کردیم، اما اتفاقی نیفتاد.
دکتر مجتبوی در پاسخ به چگونگی مجازات این افراد بیان میکند: در سال ۱۳۷۶ قانونی مصوب شده که مجازات اینها بین ۲۰۰ هزار تومان تا ۵ میلیون تومان است. در بار دوم ارتکاب به جرم برای آنها حتی زندان پیشبینی شده است.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر این پولها رقمی نیست و این موضوع را انتقال دادیم اما گفتند دولت باید لایحه بدهد تا در مجلس به تصویب برسد، در عین حال هم به دادستانی و هم به وزارت بهداشت نامه نوشتیم که میزان جریمه نقدی این جرایم پایین است و خواستیم که حتی تا ۱۰برابر این میزان افزایش دهند، اما تاکنون از سوی هیچ نهادی اقدامی صورت نگرفته است. موردی داشتیم که سه تا چهار بار پلمب شده، اما باز هم مجازات زندان برایش تعریف نشد، درحالی که مطابق قانون مجرم میتوانست زندانی شود.
از چالشهای اقتصادی و فقر تا فرهنگ و نظام باورها
دکتر مهدی کرمانی، جامعه شناس، عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه فردوسی مشهد در ارائه تحلیل جامعه شناسی از دلایل مراجعه افراد به مداخله گران حوزه سلامت بیان می کند: اگر چند مفروض اساسی در این باره طرح کنیم یکی از آنها نسبت همخوان این مراجعات با مسئله تنگناهای اقتصادی است. ازآن جا که خدمات باکیفیت از حیث مکان ارائه، نیروی انسانی ارائه دهنده و تجهیزات مورد نیاز در نظام بهداشت و درمان ما گران عرضه میشود، طبیعی است افرادی که از عهده تامین این هزینه ها بر نمیآیند یا از پوشش های بیمهای مناسب برای تعدیل این هزینهها برخوردار نیستند، به دنبال راه حل جایگزین باشند.
وی می افزاید: یکی از راه حلهای جایگزین در جامعه و دیگر جوامع که دردسترس افراد است مراجعه به مدعیان درمانگری در حوزه غیر رسمی است که خیلی هم تنوع دارند و دامنه خدمات آنها متفاوت است. برخلاف ساحت رسمی ارائه دهنده این خدمات، در این ساحت غیررسمی یک ناظر بیرونی برای ارزیابی فرایند ارائه خدمات پزشکی وجود ندارد. بنابراین مشخص نمی شود چه درصد و نسبتی از مراجعان به چیزی که موردنیازشان است، دست یافته اند.
دکتر کرمانی خاطر نشان میکند: با سازوکارهای تبلیغی و ترویجی معینی که این افراد در پیش می گیرند، میتوانند تصویرسازیهای خیلی خوبی هم از کسب و کارشان داشته باشند و در جذب مشتری موفق باشند، به طوری که ممکن است حتی افرادی هم که به طور بالقوه امکان مراجعه به مراکز رسمی درمانی و نیروهای متخصص و پزشک را دارند، تحت تاثیر تبلیغات غیررسمی این افراد قرار بگیرند و به آن ها مراجعه کنند. بنابراین به رغم این که چالشهای اقتصادی در دامن زدن به این مسئله مهم است، اما تنها تعیین کننده نیست.
دکتر کرمانی در بیان یکی دیگر از دلایل مراجعه برخی از افراد جامعه به سمت مداخله گران حوزه سلامت می گوید: مسائل فرهنگی مختلف نیز در این میان تاثیرگذار است؛ مسائلی که فرد را می تواند به برخی از روندهای درمانی بدبین کند. شاید گاهی به خاطر شیوه های تعامل و برخوردهایی که در نهاد بهداشت و درمان تعریف شده و جا افتاده است، افراد به راحتی در جایگاه بیمار با آن کنار نیایند؛ یعنی صورتهایی از تخصص گرایی شدید و بیتوجهی به بیمار و درکی که از بیماریهای آنها دارند. شاهد این هستیم خیلی از اوقات نیروهای متخصص مراکز، باور زیادی به توانایی و تخصص خود داشته باشند و به نوعی استغنا شدهاند از شنیدن و همراه شدن با درک مراجع از مشکلی که با آن مواجه است.
وی ادامه میدهد: همین امر ممکن است شرایط را برای کسی که با چالش سلامت و بیماری مواجه است، سخت کند، درحالی که مطابق آن چه از درمانگران غیر رسمی میبینیم و میشنویم، فضای تعاملی پویایی پیرامون شان است و با درک و دریافت بیمار از مشکلش همراه میشوند و تفسیر نزدیک به ذهن و درک بیمار ارائه میکنند.
دکتر کرمانی در ارائه یکی دیگر از این دلایل بیان میکند: علاوه بر موارد مذکور، مورد دیگر «نظام باوری» است که میتواند در یک جامعه شکل بگیرد یا حتی گاهی به آن دامن زده شود و نتیجه نهایی نظام باوری افراد به ویژه در حوزه سلامت، تقدم احساسات و نگرش ها بر واقعیت های عقلانی باشد. اگر چنین مجموعه های باوری در یک جامعه مخاطب و طرفدار داشته باشد، طبیعتا کسب و کارها و ارائه دهنده خدماتی که خودشان را نزدیک به قطب احساسی تعریف میکنند، در مقایسه با کسانی که در قطب عقلانی این پیوستار هستند، مشتریان بیشتری می توانند جذب کنند.
ارائه راه حل های جامعه شناسانه
دکتر کرمانی در بیان راه حل و چگونگی راهکارهای مقابله با این مسئله در سطح جامعه بیان میکند: در این راستا تاکنون چند نوبت تلاش شده است که اتفاقاتی رقم بخورد، یکی از این موارد، ارائه پوششهای بیمهای و صورت بندی از نظام بهداشت و درمان است، اما متاسفانه در بسیاری از موارد شکل تعریف مداخله و تغییر وتحول، سوگیریِ پررنگی به نفع پزشکان و متخصصان پزشکی نسبت به بیماران و دیگر نیروهای حاضر در فرایند درمان داشته است. بنابراین عملا این برنامههای بازبینی نظام رفاهی در حوزه بهداشت و درمان خودشان آن قدر پر هزینه شدهاند که دولتها آنها را رها کردهاند، درحالی که برخی از مطالعات حوزه جامعه شناسی پزشکی به ما نشان میدهد تمرکز بیشتر روی حوزه مراقبت یعنی خدمات پرستاری، مددکاری، بهیاری و...می تواند نتیجه پررنگتری در عین هزینه کمتر داشته باشد، اما این نوع راه حلها مورد عنایت نبوده است.
وی میافزاید: در محور دوم به نظر میرسد در فرایند آموزش پزشکی و خدمات حوزه بهداشت و درمان دانشجویان از همان نقطه آغاز باید ظرفیت تعامل اجتماعی، گفت و گوی فعال، امکان و ظرفیت درک مخاطب در آموزشها را جدیتر بگیرند تا ضمن آمادگی برای ورود به فضای حرفهای در این جنبه هم فعال باشند.
وی در ادامه میگوید: در محور سوم، کار فرهنگی مورد نیاز است که رسانه ملی و آموزش و پرورش کشور در این راستا نقش اساسی را دارند. مسئولیت ویژهای هم به عهده رسانه است که از دامن زدن به عناصر فرهنگی به ویژه نظام باورهای جاری در جامعه که نتیجه آن عقل گریزی و عقلانیت گریزی است، بپرهیزند و به طور مداوم پیامدهای مهم و هرچند دیربازده عقلانیت مداری را برای مخاطبان خود تشریح کنند تا آحاد جامعه به این درک عمومی برسند که به رغم لذتی که تکیه بر احساسات در کوتاه مدت میتواند داشته باشد، در بلند مدت این فرایندهای عقل مدار است که میتواند به ما خیرعظیم برساند.
انتهای پیام
نظرات