به گزارش ایسنا، حدود دو هفته پیش بود که خبری تلخ در مورد الاریر اعلام شد. دوستانش این خبر را منتشر کردند که این استاد ۴۴ ساله دانشگاه در حمله هوایی رژیم صهیونیستی کشته شد و حالا یکی از قربانیان فلسطینی به دست حملات اسرائیلیهاست که تعدادشان به ۱۸ هزار نفر رسیده است. الاریر که استاد ادبیات انگلیسی بود در خانه خواهرش در الشجاعیه در جنوب غزه کشته شد. در این حمله هوایی برادر، خواهر و چهارخواهر زادهاش نیز به شهادت رسیدند. چند هفته پیش نیز پروفسور صوفیان تایه، رئیس دانشگاه اسلامی غزه به همراه تمام خانوادهاش در حمله هوایی اسرائیل کشته شدند.
پس از انتشار این خبر، موجی از ادای احترام به الاریر رسانههای اجتماعی را در برگرفت زیرا طرفداران و دوستانش، مردی را به یاد آوردند که صدای فلسطینیها شده بود و سالها تحت ظلم و ستم اسرائیل زندگی میکرد. سامی العریان، استاد فلسطینی-آمریکایی درباره او میگوید: «او شاعری شگفتانگیز، صدایی رسا برای غزه و پلی واقعی برای مردم خارج از فلسطین بود. از دست دادن او برای بسیاری در داخل فلسطین و در سراسر جهان سخت خواهد بود».
یکی دیگر از کارهای الاریر این بود که درد هموطنان فلسطینیاش در مواجهه با بدترین وحشیگریهای اسرائیل را در قالب شعر بیان میکرد. الاریر در آخرین مصاحبه رسانهای خود در مورد این صحبت کرد که چگونه مردم محاصرهشده غزه مجبور به دفاع از خود با هر وسیلهای میشوند. او دراینباره گفت: «یک روز با خودم فکر میکردم که من یک استاد دانشگاه هستم و احتمالاً سختترین چیزی که در خانهدارم، یک نشانگر تخته است. اما اگر اسرائیلیها به خانهمان حمله کنند، همان نشانگر را به سمت سربازان اسرائیلی پرتاب میکنم؛ حتی اگر این آخرین کاری باشد که بتوانم انجام دهم. این احساس همه ما است. دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم».
*صدای غزه
الاریر شاعر و نویسندهای بود که زندگی خود را وقف مستندسازی داستانهایی از رنج مردم غزه کرد. نام کاربری او در شبکه اجتماعی X «رفعت در غزه» بود که عشق و دلبستگیاش به این شهر را نشان میداد. او همچنین دانشجویان جوان را تشویق میکرد تا با خلق داستانها و اشعار جدید، ادبیات فلسطین را در برابر اشغال و ظلم اسرائیل زنده نگهدارند.
بدون شک یکی از مهمترین اقدامات رفعت، راهاندازی پروژهای به نام «ما عدد نیستیم» بود که پس از حمله اسرائیل در سال ۲۰۱۴ به نوار غزه آغاز به کارکرد. هدف این پروژه این بود که به مسئله درگیری فلسطینیها و اسرائیل تنها از دریچه آمار کشتهشدگان مردم فلسطین نگاه نشود. در تعریف این پروژه آمده است: «اعداد و ارقام جنبه غیرانسانی و بدون حسی دارند. این کمپین راهاندازی شد تا مبارزات و پیروزیهای روزانه مردم فلسطین، اشکها و لبخندها و آرزوهایشان در گوش مردم جهان طنینانداز شود». آنطور که خود الاریر نوشته بود، یکی دیگر از اهداف این کمپین ایجاد نسل جدیدی از نویسندگان و متفکران فلسطینی است که میتوانند تغییری عمیق در آرمان فلسطین ایجاد کنند.
*باور قلبی
باوجود تمام جنایات جنگی که اسرائیل طی دو دهه محاصره زمینی، دریایی و هوایی غزه انجام داده، الاریر انسانی بسیار امیدوار و سرزنده بود. او دریکی از نوشتههایش، شرایط غزه و فلسطین را اینطور توصیف کرد: این روزها میگذرد و من همچنان به امید داشتن ادامه میدهم. همانطور که غزه برای زندگی تلاش میکند، ما هم برای گذران این روزها میجنگیم. ما هیچ گزینه دیگری غیر از حمله متقابل نداریم.
با شروع درگیریها اخیر، این شاعر و نویسنده فلسطینی از ترک شهر محبوب خود امتناع کرد و همچنان تجربیات شخصیاش از حملات وحشیانه اسرائیل را در قالب توئیت مینوشت. او دریکی از توئیتهایش نوشت: «در حال حاضر در الشجاعیه هستم و وقتی این جملات را تایپ میکنم، قلب و دستانم میلرزد. محله الشجاعیه شاهد بمبارانهای جنونآمیز است. قلبمان برای کسانی میتپد که تصمیم گرفتند در اینجا بمانند. خداوند شما را حفظ کند، کار را برای شما آسان گرداند و با همه مردم مهربان باشد».
الاریر یکی از ماندگارترین نوشتههایش را چند روز قبل از شهادت نوشت. او احساساتش را اینطور بیان کرد: «ممکن بود همین سپیدهدم کشته شویم. کاش یک مبارز راه آزادی بودم درنبرد با اسرائیلیهایی که به محله و شهر من حمله کردند، کشته شوم». در بالای صفحه او در شبکه X بخشی از شعرش به چشم میخورد: اگر باید بمیرم/ بگذار این مرگ، امید بیاورد/ بگذار قصه باشد.
بدون شک زندگی و کارهای الهامبخش الاریر تا سالها در قلب فلسطینیهایی خواهد ماند که به دنبال رهایی از قیدوبندهای اسرائیل هستند.
انتهای پیام
نظرات