از جمله اقدامات چین در این راستا برگزاری نشست سهجانبه با حضور معاونین وزارت امور خارجه ایران و عربستان بود که دو روز گذشته در پکن برگزار شد. در این نشست وانگ یی، وزیر خارجه چین درکنار طرح مسائل دوجانبه تهران و ریاض، در خصوص لزوم رسیدن به راهکاری مشترک بین ایران و عربستان برای حل بحران غزه تاکید کرد و گفت که پکن مایل است همراه با دو کشور عربستان سعودی و ایران و کشورهای عربی و مسلمان برای پیشبرد هرچه سریعتر و تحقق «راهحل دو دولتی» جدول زمانی و نقشه راه ارائه دهد و از حفظ صلح و ثبات در خاورمیانه حفاظت کند.
پایبندی به انتخاب استراتژیک آشتی دو کشور و عدم تزلزل آن، ارتقاء بیش از پیش روند بهبود روابط تهران-ریاض و همچنین حذف مداخلات خارجی سه پیشنهاد وانگ یی در جهت استمرار در پیشبرد روند احیاء روابط ایران و عربستان بود. وزیر امور خارجه چین تاکید کرد که در راستای حمایت از مردم خاورمیانه برای دستیابی به استقلال، مایل به حفظ تبادلات خود با ایران و عربستان تا رسیدن روابط دو کشور به نقطه مطلوب است.
در پایان این نشست سه کشور در بیانیهای مشترک از اوضاع جنگ غزه و به خطر افتادن صلح و امنیت در منطقه ابراز نگرانی کردند و توقف هر چه سریعتر عملیات نظامی در غزه، فراهم آوردن کمک پایدار برای غیرنظامیان و مخالفت با کوچاندن اجباری فلسطینیان را ضروری دانستند.
اما اکنون این سوال مطرح است که آیا طی این ۹ ماه آن تحولات مورد انتظار در روابط ایران و عربستان حاصل شده؟ آیا این دو کشور با توجه به تضادهایی که در سیاستهایشان نسبت به مسئله فلسطین و نزاع با اسرائیل دارند، میتوانند بر سر موضوعی مانند جنگ در غزه به یک راه حل مشترک برسند؟
علیاکبر اسدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایسنا با اشاره به روابط ۹ ماه اخیر ایران و عربستان، اظهار کرد: در پاسخ به اینکه آیا این روابط طبق انتظاراتی که در ابتدای روزها و هفتههای اول بعد از توافق ایجاد شد، پیشرفتی داشته یا خیر، باید به دو دیدگاه توجه کنیم. اگر مبنا را بر انتظارات و دیدگاههای حداکثری و غیرموجهی بگذاریم که در حوزه رسانه و افکار عمومی مطرح شد و به نوعی دستگاه و نهادهای رسمی هم بر آن دامن زدند تا در شرایطی که اوضاع اقتصادی آن زمان چندان مطلوب نبود، از آن بهرهبرداری سیاسی-تبلیغاتی کنند، باید گفت قطعا روابط مطابق با آن انتظارات پیشرفت نداشته است.
وی ادامه داد: یکی، دو ماه پس از توافق اسفندماه، در فضای کارشناسی مسائل عربستان و منطقهای پیامها و هشدارهایی داده شد که انتظارات حداکثری از پیشرفت در روابط یک انتظار معقول و سنجیدهای نیست و به نظر میرسید که باید انتظارات را کاهش داد تا دچار سرخوردگی نشویم، چراکه هرگونه تحول، تغییر و ارتقا در روابط مستلزم گذشت مدت زمان بیشتری است. اگر مبنا را بر همین تحلیلها و ارزیابیهای کارشناسی بگذاریم، آنگاه میتوان گفت روابط ایران و عربستان تا حد زیادی پیشرفت داشته و آن روندی که در حوزههای سیاسی و دیپلماتیک پیشبینی میشده، در سطح متوسطی طی شده و روابط به تدریج در حال شکلگیری است، نمایندههای دیپلماتیک در کشور یکدیگر حاضر شده و کنسولگریها نیز بازگشایی شدهاند. همچنین سفر رئیسجمهور به عربستان برای حضور در اجلاس سازمان همکاری اسلامی و استقبال محمد بن سلمان از او، یکی از مواردی بود که نشان میداد دو طرف بر تداوم و بهبود روابط تاکید دارند. اما به هرحال مدت زمان بیشتری نیاز است تا روی اعتمادسازی کار شود و تنشزدایی صورت گیرد تا به یک سطح بالاتری از روابط دست پیدا کنیم.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به پیشنهاد وزیر خارجه چین به ایران و عربستان مبنی بر لزوم جلوگیری از مداخلات کشورهای خارجی و فرا منطقهای در روابط دو کشور، گفت: از چند دهه گذشته اختلافاتی در نظرات و دیدگاههای میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی در خصوص نظم منطقه وجود داشته است. ایران از گذشته بر نظم منطقهای و بومی با مشارکت و همکاری کشورهای مسلمان خاورمیانه تاکید داشته و معتقد بوده امنیت خلیج فارس باید با همکاری و تعامل کشورهای منطقه تامین شود. اما از طرف مقابل کشورهای عربی خلیج فارس با توجه به نگاهی که به قدرتهای بزرگ به ویژه غرب داشتند، آسیبپذیریهای خاصی که به لحاظ امنیتی در این خصوص دارا بودند و همچنین به دلیل شراکتها و همکاریهای راهبردی که از چندین دهه قبلتر و از قرن بیستم با کشورهای غربی داشتند، خواهان حضور غرب به رهبری آمریکا در منطقه بودند.
اسدی افزود: کشورهای عرب خلیج فارس نقش آمریکا را به عنوان ضامنی برای حفظ بقا و امنیت خود تلقی میکردند. اما به نظر میرسد در فضای یکی، دو دهه اخیر تحولاتی در عرصه بینالملل و منطقه اتفاق افتاده که باعث تغییر نگاه کشورها شده است. برای نمونه آمریکا در سطح بینالملل اولویت خود را بر مهار چین گذاشته و در پی آن بوده تعهدات و هرینههای خودش در خاورمیانه را کاهش بدهد و خیلی خود را درگیر رقابتها، مسائل و مشکلات منطقه نکند. این مسئله باعث نگرانی کشورهای عرب شده و خصوصا عربستان این نگاه را دارد که آمریکا دیگر خود را ملزم به رعایت تعهدات امنیتی پیشین در خصوص منطقه خلیج فارس نمیبیند. لذا فهمیدهاند بهتر است با یک چارچوب جدیدتری به دنبال تامین امنیت بروند و در صدد تنشزدایی با بازیگرانی مانند ایران برآمدند. هرچند هنوز روابط و تعاملات امنیتی و نظامی عربستان با آمریکا مهم و دارای اولویت است و ایالات متحده به عنوان اصلیترین شریک سعودیها در زمینههای نظامی و امنیتی محسوب میشود، اما یک سری تغییراتی در سیاست سعودیها ایجاد شده است.
هدف مشترک ایران و عربستان در عین تضادهای موجود
وی در خصوص امکان همکاری ایران و عربستان برای توقف جنگ غزه، عنوان کرد: قاعدتا اهداف، منافع و رویکردهای ایران و عربستان در خصوص مسئله فلسطین، حماس و غزه تفاوتهایی دارد. اما در مرحله کنونی اینکه جنگ در غزه خاتمه یابد، آتشبس برقرار شود، تهاجمات اسرائیل متوقف گردد و وضعیت انسانی غزه بیش از این بحرانی نشود، نقطه مشترکی در سیاستهای ایران و عربستان است که مورد تاکید هر دو کشور قرار دارد. هم ایران و هم عربستان خواهان این هستند که جامعه جهانی بر اسرائیل فشار بیاورد تا عملیات نظامی در غزه را متوقف کند، زیرا تداوم این جنگ هم برای عربستان سعودی ناخوشایند است و هم میتواند یک سری مشکلات، مسائل و پیامدهایی را علیه منافع ایران در پی داشته باشد. لذا هر دو کشور خواهان اتمام جنگ در غزه هستند و در این مورد اشتراک نظر دارند.
انتهای پیام
نظرات