به گزارش ایسنا، پایگاه تحلیلی الف نوشت؛ اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تازگی(بامداد روز چهارشنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۲) در جریان یک رایگیری، به قطعنامهای که خواستار آتش بس فوری در جنگ غزه میشود، رای دادند. این قطعنامه با ۱۵۳ رای موافق، ۱۰ رای مخالف و ۲۳ رای ممتنع به تصویب رسید و از رژیم اشغالگر قدس میخواهد که فورا به حملات خود علیه نوار غزه خاتمه دهد.
قطعنامهای که الگوی کلی رایگیری آن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاکی از یک اجماع قابل توجه در محیط بینالمللی با محوریت پایان دادن به جنگ و خونریزی و به طور خاص پروژه نسل کشی و پاکسازی قومیتی صهیونیستها علیه مردم غزه است. پروژهای که سبب شده بر اساس جدیدترین یافتههای پژوهشی، نرخ تلفات و کشتار غیرنظامیان توسط صهیونیستها در جریان جنگ غزه، بیش از کلیه دیگر جنگهای بزرگ قرن بیستم باشد.
با این حال، نکته قابل تامل در مورد قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، توجه به آن ۱۰ دولتی است که به گزاره پایان کشتار و خونریزی مردم فلسطین در نوار غزه و برقراری آتش بس در قالب جنگ غزه، نه گفتهاند. در این راستا، دولت های: آمریکا، اتریش، چک،گواتمالا، لیبریا، میکرونزی، نائورو، پاپواگینهنو، پاراگوئه و رژیم صهیونیستی، به قطعنامه مذکور رای مخالف دادهاند.
از این رو، توجه به ۳ نکته در رابطه با این دسته از دولتها و موضع آنها در مورد جنگ غزه از اهمیت زیادی برخوردار است.
اولا، حضور دولتهای ذرهای و کوچک در طیف مخالفان با پایان دادن به جنگ غزه و برقراری آتش بس فوری در قالب آن، اساسا حاکی از پیروی محض آنها از موضع دولتهایی نظیر آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در مسائل کلان بینالمللی است. به بیان سادهتر، این دسته از دولتها نظیر نائورو، لیبریا، میکرونزی و پاپوا گینه نو، حمایت دولتهایی را از رژیم اشغالگر قدس و جنایات آن علیه مردم غزه به نمایش میگذارند که در حوزه روابط و سیاست خارجی خود، راهی جز پیروی محض از صهیونیستها و آمریکا تعریف نکردهاند و اساسا فضایی برای کنشگری مستقل ندارند و هیچ عجیب نیست اگر آنها را مستعمرههای آمریکا و اسرائیل در محیط بینالمللی ارزیابی کنیم.
از این منظر، این دسته از دولتها با اقدام خود در رای دادن به نفع رژیم اشغالگر قدس، به نوعی برای صهیونیستها خوش رقصی میکنند تا شاید بتوانند از منافع سیاسی و اقتصادی این مساله بهره ببرند.
دوم اینکه تاکنون گزارشهای مختلفی در مورد نفوذ لابیها و جریانهای سیاسی و اقتصادی صهیونیست و یا وابسته به رژیم اشغالگر قدس و همچنین نفوذ اقتصادی دولت آمریکا در کشورهایی نظیر گواتمالا، اتریش، چک و پاراگوئه منتشر شده و در حقیقت، این دسته از دولتها، تا حد زیادی غرق در سرمایه گذاریهای تجار، لابیهای صهیونیستی و دولت آمریکا در خاک خود شدهاند. به عنوان مثال، در روندی تدریجی و پلکانی، صهیونیستها میزان صادرات خود به اتریش را در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۱۲۰ میلون دلار افزایش دادهاند. رقمی که جدای از سرمایه گذاریهای پیدا و پنهان صهیونیستها در اتریش است. معادلهای که سبب شده تا این دسته از دولتها در مواجهه با موضوعی نظیر جنگ غزه، بیتوجه به جنایات صهیونیستها علیه مردم این منطقه، صرفا خودخواهی پیشه کرده و انسانیت را زیر پا بگذراند و تامین منافع خود را اولویت بخشند. البته که باید توجه داشت این دسته از دولتها نیز تنها کمی بیشتر از دسته اول دولتهایی که در جریان قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل از رژیم اشغالگر قدس حمایت کرده بودند، در محیط بینالمللی موثر هستند و همچنان باید آنها را کنشگرانی حاشیهای در معادلات بینالمللی به حساب آورد.
با این حال، همچون دسته اول دولتهایی که پیشتر به آنها اشاره شد، دسته دوم نیز از حیث سیاسی و جهت گیریهای سیاست خارجی، کاملا در حوزه نفوذ صهیونیستها و آمریکا قرار میگیرند.
و در نهایت سوم اینکه رای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به عدم پایان دادن به جنگ غزه نیز نیاز چندانی به توضیح و تحلیل ندارد و کاملا طبیعی است که صهیونیستها علیه خود و جنایاتشان در نوار غزه رای ندهند و آمریکاییها نیز اساسا خود یک پایه اصلی تغذیه ماشین قتل و کشتار صهیونیستها هستند.
کما اینکه جدای از آمارهای مختلفی که در مورد سرازیر شدن سیلی از بمب و موشک و تجهیزات نظامی به اراضی اشغالی در مدت اخیر منتشر شده، دولت بایدن ارائه بسته کمک مالی به ارزش ۱۴ میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی را نیز در برنامه دارد که این رقم، سه برابر بیشتر از تعهد مالی سالیانه دولت آمریکا به صهیونیستها است. از این رو، کاملا طبیعی است که عامل قتل و عام مردم فلسطین در نوار غزه و همدست اصلی اش(دولت آمریکا) هم به قطعنامهای که خواستار پایان دادن به این وضعیت و محکومسازی جنایات صهیونیستها میشود، رای منفی بدهند.
در این چهارچوب، وقتی از چشم اندازی کلی، به آرایش دولتهایی که در جریان قطعنامه اخیر سازمان ملل متحد جهت برقراری آتش بس فوری در جنگ غزه، به حمایت از رژیم صهیونیستی و جنایات آن پرداختهاند مینگریم، این نکته کاملا آشکار میشود که هم تل آویو و هم واشینگتن، در اِعمال جنایت علیه مردم فلسطین، تنهاتر از هر زمان دیگری شدهاند و دیگر حنای آنها برای عمده دولتها و ملتهای جهان، هیچ رنگی ندارد.
انتهای پیام
نظرات