زعفر احدزاده در گفت و گو با ایسنا در تبیین حیات مبارزاتی میزرا یونس استاد سرایی معروف به میرزا کوچک خان گفت: در محله استاد سرای رشت دیده به جهان گشود. پدرش، میرزا بزرگ، از روحانیون رشت بود. و در قیاس با نام پدرش ـ که میرزا بزرگ بود ـ او را میرزا کوچک خان میخواندند. میرزا کوچک خان در مدرسه حاج حسن، واقع در صالح آباد رشت شیخ یونس عمده تحصیلات خود را نزد استادی به نام سید عبدالرحیم خلخالی گذراند. او شدیدا تحت تأثیر استاد و سخنان دلنشین او قرار گرفت و روح مبارزه با استبداد و استعمار را از وی آموخت.
احدزاده در ادامه به دو مرحله از جنبش جنگل و نقش خلخالی ها در این نهضت و قبل از آن در نهضت مشروطیت اشاره کرد و افزود: مطالعه و تحقیق در مورد رجال خلخالی حامی مشروطیت و به دو دنبال نهضت جنگل نشان می دهد که این منطقه یکی از مناطق فعال در همراهی این نهضت ها بودند از جمله؛ سیدعبدالرحیم خلخالی، حسین احدزاده، سیّد جلال خلخالی، سیّد خلیل خلخالی، سید محمد کاظم موسوی، سید برهان الدین قدسی خلخالی، شجاع لشکر خلخالی، عمادالعلما خلخالی، ناصردفتر روائی، ابوالفتوح علوی خلخالی، میرزا مرتضی سلطان الواعظین خلخالی، حاج امین الشرع خلخالی، رشید نظام گروسی، سیّد ابوالقاسم طلبه خلخالی و... که در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور و بعضا خلخال فعال بودند.
نویسنده کتاب امیرعشایر خلخالی در ادامه با اشاره به تشکیل هیات اتحاد اسلام توسط جنگلی برای مدیریت نهضت که سیدعبدالرحیم خلخالی، نماینده هیات اسلام در تهران بوده و دیگر نمایندگانی از جمله؛ محمدرضا مساوات، سیدعبدالرحیم خلخالی، آقا سید مهدی افجه ، حسین آقا پرویز، شیخ حسین تهرانی و شیخ احمد سیگاری در تهران و دیگر شهرهای مهم داشتند که اجرای بعضی از کارهای مهم و اساسی خود را به مجمع آنها محول مینمود، افزود: در کابینه اول و دوم نهضت جنگل خلخالی ها نقش مهمی داشتند و امیرعشایر خلخالی در تابستان ۱۲۹۶ شمسی بعد از اتحاد خوانین خلخال با نهضت جنگل، دعوت هیات اتحاد اسلامی و جنگلی ها را پذیرفت و در زمستان همان سال از طرف نهضت جنگل بهعنوان حاکم گیلان منصوب شد و در راستای اهداف هیأت اتحاد اسلام موفق عمل کرد و باعث ایجاد نظم، امنیت و آرامش در گیلان شد.
این نویسنده در ادامه تصریح کرد: با استقرار امیرعشایرخلخالی و هیات همراه در گیلان، عظمت خانم و برادرش همه قوای خود را در اختیار میرزا کوچک قرار می دهند و پسر عظمت خانم یعنی امیرنصرت نایب والی می شود.
نویسنده کتاب عظمت خانم فولادلو در ادامه به پایان تلخ میرزا کوچک و نهضت جنگل اشاره و افزود: گائوک آلمانی و معین الرعایا آلیانی از سران نهضت جنگل که تا روزهای آخر به میرزا وفادار ماندند و این سه تن دوشادوش راه می پیمودند، تا این که پسر عموی معین الرعایا پیغام داد؛ داستان جنگل به پایان رسیده و مقاومت و فرار هیچ فایده ای ندارد. از این روی به خیر و صلاح شماست که دست از مقاومت برداری و سر تسلیم فرود آوری تا در امان مانید که میرزا راه خلخال را در پیش گرفت. او بر آن بود که به خلخال برود و با کمک عظمت خانم فولادلو خواهر امیرعشایر شاطرانلو، خود را از دم تیغ استبدادیان برهاند و عظمت خانم که در تلاش بود تا میرزا را از خطر نجات دهد که تلاش سواران او بی نتیجه ماند، زیرا میرزا و گائوک که از سوی گروه های قزاق دنبال می شدند در هنگام فرار گرفتار برف و طوفان و سرمای سخت شده و در گردنه گیلوان از پای درآمدند و ۱۱ آذر ۱۳۰۰ پایانی تلخ برای یک نهضت و میرزا کوچک شد که به دستور محمدخان سالارشجاع، فردی به نام رضا اسکستانی، سر یخ زده میرزا را از بدنش جدا کرد و تسلیم فرماندهان نظامیکرد و جسد بدون سر میرزا کوچک خان در میان زاری و شیون مردم در خانقاه گیلوان خلخال به خاک سپرده شد که سال ها بعد نیز به سلیمان داراب منتقل و در آنجا دفن گردید.
انتهای پیام
نظرات