به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: فیک‌نیوزهای بی‌هویت سینمایی با برچسب‌زنی به اهالی سینما، به تحقیر آن‌ها اقدام می‌کنند. مثلا پیش آمده که حتی یک نویسنده و کارگردان مؤلف برچسب «دستیار نعمت‌الله» می‌خورد. یا یکی از مدیران سازمان سینمایی که سابقه حضورش در رسانه مربوط به ۱۰ سال پیش است، در این شبه‌رسانه‌ها «نویسنده پیشین رجانیوز» معرفی می‌شود و یکی دیگر از روزنامه‌نگاران خوشنام و باسابقه سینمایی که در ستادهای خبری جشنواره‌های سینمایی سال‌ها تجربه دارد با عبارت توهین‌آمیز «رقاص اصلاحاتچی کادوبگیر» مورد هجمه قرار می‌گیرد.

اما فقط افراد نیستند ،بلکه محصولات سینمایی هم در این فیک‌نیوزهای سینمایی برچسب‌های مخصوص خودشان را دارند: مثلا «فیلم ارگانی» یکی از عناوینی است که در سال‌های اخیر برای تخریب محصولات سینمایی نهادهای دولتی و حاکمیتی استفاده می‌شود.

برخی از این کانال‌ها کار را در بی‌اخلاقی به جایی رسانده‌اند که گاهی پیام‌های منتشرشده در گروه‌های تلگرامی را هم به عنوان افشاگری یا خبر منتشر می‌کنند. فیک‌نیوزها حتی به حریم خصوصی زندگی شخصی افراد هم رحم نمی‌کنند و شبیه پاپاراتزی‌ها به دنبال کسب شهرت از طریق انتشار اخبار زرد هستند و در این بین حتی به خبر جدایی یا اختلافات مالی افراد هم رحم نمی‌کنند و آبروی اهالی هنر را لابلای محتوای تخریبی خود کف شبکه‌های اجتماعی می‌ریزند.

تأسف‌آور آن که نفرت‌پراکنی این شبه‌رسانه‌ها از قضا با به‌کارگیری اصطلاحات خاصی انجام می‌شود که هرچه باشد، ادبیات فاخر نیست و نه‌تنها در بالا بردن سطح سواد و فرهیختگی مخاطب اثر مثبتی ندارد، بلکه شاید به دلیل استفاده از برچسب‌های تهاجمی، به تخریب فضای رسانه‌ای هم بینجامد.

تخریب هماهنگ و گسترده دوره اخیر جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان، موسسه سینماشهر و جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از جدیدترین تلاش‌های این کانال‌های سینمایی برای باجگیری است و آنطور که شنیده‌ها می‌گویند به دلیل مقاومت ۳ زیرمجموعه سازمان سینمایی شامل بنیاد سینمایی فارابی، انجمن سینمای جوانان ایران و مؤسسه سینماشهر برای پرداخت باج به این رسانه‌ها، هجمه‌ها همچنان ادامه دارد.

مدت‌هاست که گفته می‌شود تنها راه فرار از حاشیه‌سازی و تخریب این‌گونه کانال‌ها، پرداخت حق‌السکوت به آن‌هاست. این در حالی است که به نظر می‌رسد پرداخت این مبالغ از سوی سینماگران، بیش از آن که به رهایی آن‌ها از محتوای تلکه‌بگیری منجر شود، به شبه‌رسانه‌های فیک و بی‌هویت یاری می‌رساند تا چند صباحی بیشتر ادامه حیات دهند.

بی‌تردید مسیر مطمئن‌تر برای تعطیلی این جریان، بی‌توجهی به آن‌هاست، چراکه این جریان مانند دیگر انواع کسب‌وکار، با قطع منابع مالی پس از مدتی از بین خواهند رفت. اگرچه در این راه، ممکن است مدتی سینماگران آماج تخریب‌های شدیدی قرار گیرند، اما بی‌توجهی می‌تواند سینمای ایران را برای همیشه از شر این شبه‌رسانه‌ها رها کند.

هر چند در این میان جای خالی پیگیری‌های حقوقی از طرف معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد به چشم می‌آید. چرا که آنجا نهاد قانونی و مربوط به حوزه رسانه است و تفکیک رسانه از غیررسانه و پیگیری قانونی برخورد با فیک‌نیوزها و باجگیران می‌تواند به دفاع از حیثیت و جایگاه رسانه در ایران منجر شود.

انتهای پیام