فرزانه ابوالحسنی در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: من سال ۱۳۷۷ وارد رشته پرستاری شدم و هم اکنون حدود ۲۰ سال است که در این رشته مشغول به کار هستم، ابتدای کار، سختیها برای من چالشهای زیادی ایجاد میکرد اما با گذشت زمان وقتی بهبودی بیماران را میدیدم سختی ها قابل تحمل و حتی شیرین میشدند.
وی افزود: پرستاری با بسیاری از مشاغل متفاوت است و قابل مقایسه نیست، اعیاد، مناسبت ها، روزهای خاص و تعطیل که برای بسیاری از مشاغل اوقات فراغت دارد برای یک پرستار این طور نیست، در بسیاری از مواقع حتی فرزند کوچک من در حالی که تب دار و مریض بوده است او را رها کردم و در شیفت حاضر شدم.
این سوپروایزر تصریح کرد: متاسفانه ما با کمبود پرستار مواجه هستیم و این کار همکاران مرا خیلی سخت کرده است، باید ساعات زیادی را شیفت باشند و حجم کار بالایی را تحمل کرده و به عهده بگیرند، از مسئولین مربوطه و دولت تقاضا دارم به مشکلات پرستاران توجه بیشتری داشته باشند و برای این کمبود نیرو فکری کنند.
ابوالحسنی با بیان اینکه ظرفیت انسانها با یکدیگر متفاوت است، افزود: هر انسانی در هر شغل و مقام و منصبی باشد به هرحال ظرفیت روحی و جسمی ذاتی دارد اما برخی مشاغل همچون پرستاری ظرفیت روحی و جسمی بالایی نیاز دارد چرا که جزء مشاغل سخت و طاقت فرسا است و همین باعث می شود در برخی موارد پرستاران کم انرژی شوند و نتوانند با سعه صدر پاسخگوی بیمار باشند، البته که شیفتهای کاری طولانی در این امر بی سبب نیست.
این پرستار نمونه کشوری ادامه داد: الگوی ما در این رشته حضرت زینب (س) هستند هر چند که نمیتوانیم هیچ کدام از ما شبیه ایشان باشیم اما به هرحال با وجود تمام سختیها پرستاران باید سعه صدر بیشتری را نشان داده و تحمل خود را بالا ببرند، از طرفی نیز مسولین باید مشکل کمبود نیرو و شیفتهای طولانی پرستاران را حل کنند، بسیاری از همکاران ما به دلیل این خستگی ها به بیماری های جسمی مثل کمر درد، زانو درد مبتلا شده اند.
وی گفت: هر سال بر اساس پارامترهایی پرستارانی را به عنوان پرستار نمونه انتخاب میکنند که این افتخار امسال شامل من شد؛ مدیریت بخشی که تحت اختیارم بود، کنترل بخش در موارد بحرانی، تصمیم گیری ها در موارد خاص برخی از این پارامترها بودند.
ابولحسنی در رابطه با یکی از خاطرات شیرین دوران پرستاری خود بیان کرد: بیماری که سن زیادی هم نداشت در دوران کرونا در بخش ما بستری بود که اصلا حال مساعدی نداشت و چندین روز تحت نظر بود، به هرحال به لطف خداوند و تلاش همکاران شاید به طرز غیرقابل باوری از این بیماری نجات یافت و پس از چندین روز مرخص شد.
این سوپروایزر افزود: مادربزرگ این مریض همچنان با من در ارتباط است و به هربهانه ای به ویژه روز پرستار برای من هدیهای می خرد و همیشه جویای حال من است، نکته جالب اینکه همیشه به من میگوید محال است اذان گفته شود و تو را دعا نکنم، این ها همه از لطف خداوند است و من هم هر زمان که صدای اذان را میشنوم خاطره این مریض برایم تداعی میشود.
انتهای پیام
نظرات