به گزارش ایسنا، علی چاهخورزاده کارشناس حوزه روابط عمومی طی یادداشتی به تعریف و تببین جایگاه روابط عمومی پرداخت که متن آن به شرح ذیل است:
برای تعریف روابط عمومی میتوان از استعاره «پُل» استفاده کرد، پلی بین سازمان(وزارت خانه ها، ادارات و شرکت ها) و مردم. هم کارمندانی که در سازمان کار میکنند و هم آنهایی که بیرون از آن سازمان و مخاطبان آن هستند، از یک طرف نظرات و ایدههای مدیران سازمان را به گوش پرسنل و مخاطبان میرساند و از طرف دیگر، صدای مخاطبان را به گوش پرسنل و مدیران سازمان میرساند و گردش اطلاعات بین این سه گروه را مدیریت میکند.
روابط عمومی از طریق کانالهای مختلف مثل رسانه های سنتی، رسانههای اجتماعی ارتباط ایجاد میکند. این ارتباط زنجیرهی به هم پیوستهای از عوامل است که منجر به تعامل درست، فروش، شهرت و یا هدفهای دیگر میشود، در سطح بالاتر، روابط عمومی کمک میکند در زمان وقوع بحران، با استفاده از راه های ارتباطی مختلف تعامل خود با مردم را به خوبی مدیریت کرده و از بروز مشکلات بیشتر برای مردم و سازمان جلوگیری کند و همچنین بتواند خدمات دهی به مردم را بهتر و در زمان مناسب انجام دهد، به طور کلی هر سازمانی برای ارائهی یک تصویر شفاف از خدمات، برند خود، نیازمند کسی است که ارتباط را درک کند، جامعه را بشناسد و بر ابزارهای ارتباطی مسلط باشد.
امروز از هر زمانی ما بیشتر به فرهنگ روابط عمومی نیاز داریم. جهان امروز به اطلاعات بیشتر نیاز ندارد، بلکه به ارتباطبرقرارکنندگانی نیاز دارد که بتوانند آرمانها و روشهای مورداستفادهی سازمانها و دولتها را برای جامعه شرح دهند.
شاید به همین خاطر هم هست که مخاطبان بیش از برندها به کارشناسانی که با آنها ارتباطی شفاف برقرار میکنند و مشکلاتشان را حل میکنند، اعتماد دارند.
با این تعاریف و اهمیت روابط عمومی در سازمان ها به خوبی مشخص است اما با بررسیهای انجام شده در اکثر ادارات استان نتایج حاکی از آن است که نگاه مدیران و دستگاهها نسبت به جایگاه روابط عمومی، همچنان نگاهی تشریفاتی و سنتی است و اساساً بودجهای مصوب شده و سالیانه برای انجام برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت این واحد در نظر گرفته نمیشود و از طرف دیگر روابط عمومیها نیز از این اینکه در چارت و تشکیلات سازمانی جایگاه مناسبی برایشان دیده نشده است و در کنار این مسئولیت کارهای دیگری نیز به آنان محول میشود همواره گله مندند که این امر در نهایت موجب بی انگیزگی و کارکرد حداقلی افراد در این جایگاه میشود.
مشکل اصلی البته به کارگیری افرادی غیر متخصص در جایگاه روابط عمومی است که تقریباً در بسیاری از دستگاههای اجرایی، سازمانها و نهادهای مختلف در کشور وجود دارد و اغلب دیده میشود که مدیران، نیروهایی مازاد در مجموعه خود را برای این پست انتخاب میکنند و همین موضوع بزرگترین آسیب و چالش برای یک سازمان خواهد بود.
اینکه مدیر روابط عمومی یک مجموعهای نتواند خبر را به شیوه استاندارد آن تهیه کند و حداقل توانایی نشر اخبار و فعالیت های مجموعه در شبکه های اجتماعی را ندارد یا بالاتر از آن بعد از سالها فعالیت در یک اداره، مدیران رسانه شهر خود را نشناسد و پل ارتباطی مناسبی برای انعکاس رویدادها و فعالیتهای سازمان خود با رسانهها ایجاد نکند قابل پذیرش نیست چرا که این امر کمترین اقدامی است که از افراد در این جایگاه انتظار میرود اما گاهاً مشاهده میشود که روابط عمومیها از همین کارکرد حداقلی نیز عاجز هستند و علت نیز عدم بهره گیری از افراد توانمند و دارای مهارت لازم در حوزه روابط عمومی است.
برای پویایی روابط عمومیهای استان باید کاستیهایی که در حوزه ساختار، نیروی انسانی، اعتبارات و مهارت آموزی ها وجود دارد تا آنجا که امکان پذیر است جبران شود، روابط عمومیها نباید فقط روابط عمومی دستگاه و یا مدیر خود باشند، بلکه باید به نمایندگی از مردم مشکلاتی که وجود دارد را به مسئولین انتقال دهند تا حل این مسائل در اسرع وقت صورت گیرد که البته در این زمینه نیازمند آن هستیم تا مدیران هم توجیه شوند و به اهمیت کار روابط عمومیها اشراف داشته باشند.
انتهای پیام
نظرات