به گزارش ایسنا، به نقل از نورنیوز، عملیات «طوفان الاقصی» مقاومت اسلامی در ۷ اکتبر و پاسخ وحشیانه رژیمصهیونیستی، افکار عمومی و دولتهای اروپایی را به دوقطب متضاد تقسیم کرده است: «همبستگی با فلسطینیها» و «حمایت بیقید و شرط از اسرائیل». درحالیکه راهپیماییهای حمایت از فلسطین در خیابانهای اروپا با وجود برخی ممانعتها ادامه دارد، در پارلمانها و کابینههای اروپایی اوضاع تا حد بسیار زیادی متفاوت است. در همین راستا اولاف شولز، صدراعظم آلمان از مخالفت با آتشبس «فوری» در نوار غزه درست در زمانی سخن به میان آورد که درخواستها در سطح جهانی برای توقف درگیری افزایش یافته است.
روزنامههای آلمانی نیز در همین راستا به صورت بیقید و شرط از اسرائیل حمایت میکنند.واقعیت این است که از زمان آغاز روابط رسمی آلمان غربی با رژیم صهیونیستی در ۱۹۵۶، آلمانها متعهد شدهاند ضمن به رسمیت شناختن نسلکشی یهودیان اروپا به دست رژیم نازی، به جبران خسارات مادی و معنوی این واقعه بپردازند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تکرار آن، به هر شکل و در هرکجای جهان به کار گیرند. بهعلاوه آنان سیاستهای حمایتگرایانه و همکاریهای نزدیک با این رژیم را در ابعاد امنیتی و نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و اقتصادی در پیش گرفتهاند که از سوی تمام احزاب آلمانی لازمالاجراست.
شایان ذکر است در سال ۱۹۵۲ معاهده لوکزامبورگ میان آلمان و رژیم صهیونیستی منعقد شد که دولت آلمان را موظف به پرداخت ۱.۵۳ میلیارد دلار به قربانیان هولوکاست می کرد. برآوردها نشان میدهد یهودیان تا سال ۲۰۱۸ مبلغی بسیار فراتر از این، یعنی حدود ۷۴ میلیارد دلار از آلمان دریافت کردهاند که ۳۰ میلیارد آن مستقیما به خانوادههای بازماندگان قربانیان این حادثه تعلق گرفته و بقیه نیز در قالب خدمات بیمهای، درمانی و تسهیلات مالی و بانکی در اختیار افراد متأثر از واقعه هولوکاست قرار گرفته است.
از نظر امنیتی و نظامی، آلمان همواره به حمایت بدون قید و شرط از امنیت و موجودیت رژیم صهیونیستی پرداخته است؛ از دهه ۷۰ قرن بیستم (با وجود موانع قانونی) این کشور، اقدام به صدور گسترده انواع تجهیزات نظامی به رژیم صهیونیستی کرده که در رأس آنها تحویل شش زیردریایی فوقپیشرفته «کلاس دولفین» با توانایی پرتاب موشک دارای کلاهک اتمی است. آلمان همچنین با هرگونه تهدید نظامی و امنیتی منطقهای علیه این رژیم جنایتکار، صریحاً مخالفت کرده است. بهگونهای که حتی حق مقاومت ضد اشغالگری برای فلسطینیها را شناسایی نکرده و حملات دفاعی فلسطینی ها در نواره غزه را محکوم میکند. به لطف آلمانها، رژیم صهیونیستی مشمول سیاست همسایگی اروپا در حوزه منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) است. آلمان تلاش کرده از پتانسیل همکاری اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه برای کاهش تنشها میان اعراب و رژیم صهیونیستی استفاده کند.
برلین در عین نشان دادن حساسیت به نقض حقوقبشر در سایر کشورهای منطقه، در بیشتر موارد مبادرت به نادیده گرفتن اقدامات ضد حقوق بشری رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطینی کرده است. با اوجگیری درگیریها در غزه و بمباران و حملات وحشیانه شبانهروزی رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی در این منطقه، آمار شهدای فلسطین به ویژه کودکان و زنان از مرز ۱۱هزار نفر و آمار زخمیها از ۳۸ هزار نفر عبور کرده است. بیش از ۴۱ هزار واحد مسکونی به طور کامل تخریب شده و بیش از ۲۲۲ هزار واحد مسکونی آسیب دیدهاند. حدود ۹۰۰هزار نفر از مردم غزه از خانه و کاشانه خود تبعید و آواره شدهاند. پرسش این است: واکنش مقامات آلمانی به این جنایات ضد حقوق بشری رژیم صهیونیستی چه بوده است؟ از ابتدای بحران اخیر اولاف شولتز صدر اعظم آلمان و آنالنا بربوک وزیر امور خارجه (حداقل دو بار) به سرزمین های اشغالی سفر کرده و حمایت خود را از مقامات رژیم صهیونیستی اعلام داشتهاند.
همان طور که اشاره شد، آن ها ضمن مخالفت با برقراری آتشبس، به بهانه مبارزه با تروریسم، دست رژیم آدمکش اسرائیل را برای ارتکاب هر جنایتی باز گذاشتهاند. در همان روزهای نخستین، اخبار حکایت از آمادگی مقامات آلمانی برای تحویل پهپادهای عملیاتی به رژیم صهیونیستی علیه گروههای فلسطینی داشت. در داخل آلمان نیز ابتدا مقامات سیاسی و امنیتی این کشور، برگزاری تجمعات ضد صهیونیستی و در حمایت از مردم مظلوم فلسطین را ممنوع اعلام کردند. اقدامات و موضعگیریهای جانبدارانه مقامات آلمانی از رژیم کودککش صهیونیستی، نشان از به سخره گرفتن ارزشهای خودساختهای است که آنان خود را مدافع آن میخوانند.
اکنون عملکرد دوگانه مقامات آلمانی، پیش چشم جهانیان بیش از پیش آشکار است: هزاران انسان بیگناه که روزانه توسط جانیان صهیونیست به خاک و خون کشیده میشوند، هیچ اهمیتی برای مقامات پرمدعای آلمانی ندارند.برای حکمرانان آلمان، تنها دفاع بیقید و شرط و کورکورانه از رژیم وحشی صهیونیستی مهم است. ارزشهایی که آلمانها مدعی آن هستند، صرفا ابزارهای فشار سیاسی علیه سایر ملتهای – از دید آنان- ناهمسو هستند. خوشبختانه به پشتوانه فضای مجازی، نقاب از چهره افرادی چون وزیر خارجه آلمان افتاده است؛ او که همواره پشت نقاب حقوق زنان، حقوق بشر و کودکان مخفی شده بود، اکنون با رسوایی نادیده گرفتن این ارزشها مواجه است. پشت کردن به این همه مخالفت مردم در سراسر جهان با رفتارهای دوگانه غربیها بهویژه آلمانها، حکایت از آن دارد که از این پس، افکار عمومی ادعاهای صرف را نمیپذیرد و جهان، آبستن تحولاتی بزرگ برای زدودن هر چه بیشتر نقاب از چهره حامیان رژیم کودک کش صهیونیستی است؛ آلمان نمیتواند «گناه تاریخی» خود را با آلوده کردن دستانش به خون هزاران زن و کودک بیگناه فلسطینی پاک کند. از اکنون تا همیشه، رد خون بیگناهان فلسطینی بر دستان حاکمان آلمان مانده است.
انتهای پیام
نظرات