هفتم دیماه ۱۴۰۰ بود که مسئولیت علیرضا ایزدی در اصفهان بهعنوان مدیرکل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی این استان آغاز شد، اما بعد از ۲۰ ماه فعالیت، ایزدی اصفهان را به قصد ادامۀ فعالیتاش در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و بهعنوان مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی کشور ترک کرد و جملات بالا بخشی از صحبتهای او در روزی است که با اصفهان خداحافظی کرد.
در مراسم تودیع و معارفه مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان که ۳۱ مردادماه ۱۴۰۲ در هتل کوثر اصفهان برگزار شد، حمیدرضا محققیان که پیشتر در مقام معاون گردشگری این اداره فعالیت داشت جایگزین علیرضا ایزدی شد و بهعنون سرپرست ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان حکم خود را دریافت کرد. در همان روزِ تودیع و معارفۀ مدیرکل جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان، گزارش عملکرد ایزدی در مدت ۲۰ ماه مسئولیتاش در اصفهان ارائه نشد و بخشی از جملههای اندک او درباره داشتههای فرهنگیِ اصفهان چنین بود: «وقتی به اصفهان آمدم فهمیدم که اصفهان، دیگر فقط نام بزرگی دارد، درحالیکه مظلومتر و محرومتر از بسیاری جهات است. اصفهانِ بی زایندهرود، یک سنتور بی مضراب و یک تار بیسیم است و دردآور اینکه ببینیم اصفهان بهواسطه تلخیهایی مثل فرونشست بلعیده میشود.»
این در حالی بود که خبرنگارانِ میراثنویس اصفهان انتظار داشتند که در مدت زمان حضور علیرضا ایزدی در این استان، نسبت به برگزاری نشست خبری اقدام شود و یا درنهایت در زمان رفتنش به پرسشهای خبرنگاران در زمینههای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اصفهان پاسخ گوید که متأسفانه محقق نشد و این گلایه در روز تودیع و معارفه از سوی خبرنگار ایسنا نیز مطرح شد. به هر روی، فردای روزِ تودیع و معارفه، امکان گفتوگوی اختصاصی با علیرضا ایزدی فراهم شد و اگرچه زمان اندک بود و طرح همه پرسشها ممکن نشد، اما ایسنا تلاش کرد تا در آن پرسش و پاسخ کوتاه، به برخی موارد مهم اشاره شود.
آنچه میخوانید بخش اول گفتوگوی ایسنا با علیرضا ایزدی، مدیرکل سابق میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان است، درست در روزی که نصف جهان را به قصد ادامه فعالیتش در وزارت میراث فرهنگی بهعنوان مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی کشور، ترک کرد.
آقای ایزدی، پیش از مسئولیت شما بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان، انتخاب فردی برای این مقام بهشدت با چالش روبهرو بود، نامهایی برای تصدی این مسئولیت مطرح بود و فعالان این سه عرصه نگران بودند که مدیریت این اداره را چه کسی عهدهدار خواهد شد، تا اینکه درنهایت شما بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان منصوب شدید. این انتخاب چطور اتفاق افتاد؟
اجازه دهید کمی به عقب برگردم؛ زمانی که آقای الهیاری، مدیرکل سابق میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان فوت کردند من مدیرکل حوزه وزارتی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور بودم و در مأموریت خارج از کشور به سر میبردم که خوشبختانه شرایطی پیش آمد و توانستم در مراسم مرحوم الهیاری شرکت کنم. همان زمان آقای کامیابی که بعد از مرحوم الهیاری بهعنوان سرپرست این اداره کلِ استان اصفهان انتخاب شد معاون توسعه مدیریت بودند و دو سههفتهای تا بازنشستگیشان باقیمانده بود. آقای ضرغامی به من دستور دادند که باید به فکر اداره کل میراث فرهنگی اصفهان باشم، من هم با آقای کامیابی صحبت کردم که «مدیر بدون اداره نمیشود و مدت دو سه ماه سرپرستی اداره کل میراث فرهنگی اصفهان را قبول کنید» که چنین هم شد؛ اما این دو سه هفته، طولانی شد و به تغییر دولت رسید و انتخاب مدیرکل برای اصفهان کمی سخت شد.
این را هم بگویم که اولاً چند نفر کاندیدای مدیریت این اداره بودند ولی به هر دلیلی نشد؛ یا استان موافقت نمیکرد و یا وزارتخانه گزینهها را نمیپسندید. آقای کامیابی هم دائم پیگیر بود که «شما گفتنید سه ماه ولی ۹ ماه طول کشید!» یک روز بعد از روی کار آمدن دولت جدید و استقرار مهندس ضرغامی در وزارتخانه، برحسب اتفاق یکی از حاضران در جلسۀ شورای معاونین خطاب به مهندس ضرغامی فرمود که «چرا ایزدی به اصفهان نرود؟» که به ۲۴ ساعت نرسید و تقدیر از روی خوششانسیِ من یا از بدشانسیِ اصفهان این بود که در تاریخ ۷ دیماه ۱۴۰۰ بهعنوان مدیرکل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان مستقر شدم.
آن زمان مهمترین چالش و نیاز استان اصفهان در زمینههای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را چه میدیدید؟
من نمیدانم قضاوت شما نسبت به ایام مدیریت من چیست، اما من در مراسم معارفه خودم عرض کردم که چون سالها در اصفهان تورهای گردشگری را هدایت کردم تقریباً با شناخت کاملی به اصفهان وارد شدم. اما همیشه در این سالها دو موضوع درباره اصفهان برای من سؤال بود؛ یکی اینکه چرا در این استان هیچ موقع یک مدیریت یکپارچه برای رفع مشکلات میراث فرهنگی وجود ندارد؟! حتی در روز معارفهام به این موضوع اشاره کردم که با برداشتهای متفاوتی هم روبهرو شدم و عدهای گفتند خیلی خوب است و برخی گفتند خدا به اصفهان رحم کند. هنوزهم بر این موضوع اصرار دارم که اگر ما میخواهیم در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اصفهان موفق باشیم باید حتماً یک مدیریت یکپارچه و همدل و همراه داشته باشیم، در غیر این صورت نمیشود.
مدیریت در اصفهان یک مقدار جداتر از سایر نقاط کشور است، به این واسطه که شما نمیتوانید این سه حوزه یعنی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را اولویتبندی کرده و بگویید کدام در اولویت است؟ امکان ندارد آنچه در سایر استانها حتی در استان فارس، همدان و یا خراسان با آن پیشینه و ویژگیهای خاص خودشان بهعنوان نسخه میپیچید را در اصفهان پیاده کنید، چراکه اصفهان وضعیتی بهمراتب متفاوتتر و مجزاتر از سایر استانها دارد.
دوم اینکه، خوب یا غلط اما بهواسطه اینکه من قریب به ۲۰ سال است در حوزه مدیریتی استان فعالیت میکنم همیشه این سؤال برای من وجود داشت که چرا اصفهانیها به دنبال چانهزنی و چکشزنی در حوزه وزارتخانه نیستند؟! هیچ موقع شاهد این اتفاق نبودم و متأسفانه وقتیکه بهعنوان مدیر ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در اصفهان منصوب شدم، اعتبارات این حوزه را به بدترین شکل ممکن دیدم.
این اعتبارات در زمان مسئولیت شما بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان به چه میزان رسید؟
امسال خدا را شکر آنچه را تحویل میدهم اعتباری بالغبر ۶ و نیم برابر آن چیزی است که تحویل گرفتم. این را نمیگویم از این بابت که خودم را مطرح کرده و بگویم که من کردم، بلکه آن مدیریت یکپارچه انجام داد. من اعتقاد دارم که میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، زنجیرهای از رسانه، شهرداری و استانداری است که آنها در کنار هم میتوانند اتفاقات خوبی را رقم بزنند. از این باب خوشحالم که رقم اعتباری بالغ بر ۱۴۰ میلیارد تومانی، امروز میتواند یک ریلگذاری خوبی باشد که امیدوارم قطع نشود. البته بههیچعنوان کفاف نیست، اما ببینید چه بود که به اینجا رسید!
به کارنامه ۲۰ ماهۀ شما در مقام مدیریت اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان بپردازیم، دستاوردهای ویژه و ملموس شما در این دوران چیست؟
یکی از بزرگترین ایرادهای ما عدم توانایی بیان و دفاع است، این موضوع را برای این نمیگویم که عنوان کنم رسانه یا روابط عمومیِ این اداره پایکار ما نبود، چراکه اتقاقاً امسال روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهعنوان روابط عمومی برتر کشور انتخاب شد. اما امروز شیوه اطلاعرسانی تفاوت زیادی کرده و میزان پخش و نفوذ اخبار منفی خیلی بیشتر از اخبار مثبت است. البته در مجموع، اگر به مرمتها بدون حب و بغض نگاه کنیم به نظر من در حوزه مرمتی اتفاقات خیلی خوبی افتاد.
شاید این حرف خوبی نباشد، اما من از موضوعی که در مسجد امام پیش آمد واقعاً ناراحت نشدم، از این باب که به نظرم این هم فرصتی بود که خدا به ما داد تا بتوانیم یک مقدار اصفهان را برای اعتباراتِ بیشتر بولد کنیم. برای همین از آن بهعنوان یک فرصت استفاده کردیم و در گام اول و همین چند روز پیش از پایان مسئولیتم در اصفهان توانستیم ۱۴ میلیارد تومان برای مطالعات گنبد مسجد امام بگیریم.
مسئله دیگر این است که تعامل ما با سازمان نوسازی بهسازی شهرداری باعث اتفاقات خیلی خوبی شد و بازخورد آن را در یکی دو سال آینده خواهید دید. اگر این سازمان پایکار ما نبود با توجه به حجم بارندگیِ ۳۰ ساعته در زمستان امسال و آن حجم تخریبی که رخ داد، اتفاقات خیلی بدی میافتاد، چون قطعاً سازههای آجری و خشتی با بارندگی ۳۰ ساعته دچار مشکل خواهند شد.
علاوه بر فعالیتهای مرمتی؛ هرچند که برخی میگویند در حوزه بافت اتفاقی نیفتاد و من هم نمیگویم بدون نقطه سیاه و تاریک بود، اما باید بگویم که یکی از دستنخوردهترین بافتها و بدون حاشیههای آنچنانی را در طول این ۲۰ ماه گذراندیم و کسی پای تخریب نرفت.
موضوع دیگر این است که ۹۹ درصد از زحماتی که برای ریسباف کشیده شد، توسط وزارت و اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی انجام شد و یک درصد هم کسانی دیگر بودند که میگویند ما کردیم! ریسباف اتفاق بزرگی است و مانند یک عقده ۱۲ یا ۱۳ ساله بر دلم بود، چون در سالهای اول دهه ۸۰ هم پیگیر آن بودم که البته بانک ملی پس گرفت، کما اینکه الآنهم درصدد است که پس بگیرد، اما خوشبختانه با حضور مهندس ضرغامی و ارتباطاتی که داریم دیگر این اتفاق نخواهد افتاد. ریسباف نقطه عطفی برای میراثِ ما و یک سوپاپ اطمینان حیاتبخش برای پایندگی و گردشگری اصفهان است، به شرطی که آنچه موردنظرمان است پیاده شود. من به دوستان گفتهام که دنبال لوور و ارمیتاژ نباشید، اینجا ریسباف است، اینجا اصفهان است، اینجا چهارباغ قدیم است، این را احیا کنید. اصفهان، لوور و ارمیتاژ نمیخواهد. اصفهان، اصفهان را میخواهد، اگر اصفهان را ساختید اصفهان آباد میشود.
یکی دیگر از اتفاقاتی که برای من خیلی ارزشمند بود ثبت جهانی کاشان بهعنوان شهر جهانی نساجی سنتی بود که اتفاق میمون و مبارکی برای کشور است.
یکی از مسائل دیگر که با جدیت با دوستان به دنبال آن بودیم و قطعاً آن را قطع نخواهم کرد و فقط به دوران مدیریتی من در اصفهان بستگی ندارد، بحث ثبت جهانی محور تاریخی فرهنگی اصفهان است که به نظر من حتی بر میدان نقشجهان و چهلستون اولاً است. اگر انرژی دستگاهها با کجاندیشی و سهلانگاری به دعوا معطوف نمیشد و این محور را ثبت میکردیم مطمئناً امروز، اصفهان، اصفهان بهتری در حوزه تاریخی بود. احیای مجدد این ماجرا که متأسفانه پرورنده آن بسته شد بسیار سخت است، اما امیدوارم بحمدالله و باهمیاری دوستانِ حوزههای مختلف بتوانیم این اتفاق که رویای بزرگ من برای اصفهان است را در بازه سهساله رقم بزنیم.
شما همچنان عضو شورای چهارنفرۀ نظارت بر مرمت گنبد مسجد جامع عباسی هستید. مدتی قبل مهندس مختاری که یکی از اعضای این شورا است بیان کردند که با وجود اینکه ماهها از ارائۀ گزارش این شورا به قائممقام وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری گذشته است، هنوز به این اعضا اطلاعی داده نشده که وزارتخانه چه زمانی اقدامات لازم را انجام خواهد داد و تأمین بودجۀ لازم به کجا رسیده است.
اول از همه باید بگویم که اعضای این کمیته همگی به دلیل ارادت به اصفهان و ایران و با عشق به این ماجرای پر چالش وارد شدند. اما به ضرس قاطع میگویم که اولین کسی که متوجه اعوجاج این گنبد شد خودم بودم و یک روز در یکی از کافههای گذر بودم و عملیات باز کردن داربستها در حال انجام بود که اعوجاج را دیدم.
اما باید کمی به عقب برگردیم، چراکه این اعوجاج در گذشته و حتی در اقداماتی که توسط آقای معارفی و سایرین انجام شد وجود داشته و در مورد آن حرف داریم، اما در این مورد هم جای بحث و بررسی است که آیا رانش و پروسههای مختلفی که بر پیکره بازار تحت عنوان مرمتها و استحکامبخشیها انجام شد در تغییرات گنبد تأثیرگذار بوده یا نه؟
آنچه را که دوستان عزیز شورای نظارت انجام دادند بحثهای مطالعاتی و پایشی بوده و با حضور اعضایی از ایکوم صورت گرفت که به همت آقای دکتر حجازی به ایران و به اصفهان آمدند و ما اکنون در حال آماده کردن ابلاغیههای آنها بهعنوان مشاور هستیم، چراکه معتقدیم به دانشی غیر از مجموعه داخلی نیاز داریم و مطالعات به حضور ۴ نفر عضو شورای نظارت بر مرمت این گنبد ختم نمیشود و همیشه گفتیم درب اینجا بسته نیست. اعلام نظرهای خارجیها نیز وصولشده و یکسری بحثها و چالشهایی داریم که باید با آنها گفتوگو انجام دهیم، اما مشکل ما این بود که به لحاظ مالی واقعاً در وضعیت بدی بودیم و ابتداییترین اقدامات مطالعاتی شامل عکاسی و اسکن لیزر و مانند آن، رقمی را در حدود ۱۴ میلیارد تومان نیاز داشت که همانطور که عرض کردم جدیداً تأمین شد و قطعاً این رقم ادامه پیدا میکند.
من اصلاً نگران اعوجاج نیستم، درمجموع خوشحالم که از این فرصت خوب استفاده شد، زمانبر است اما اتفاق خوبی خواهد بود. این اعوجاج هرچند که در لایه زیرین اتفاق افتاده و به سنوات خیلی قبل بازمیگردد، اما در طول این سالها لایه بالایی خود را نگهداشته و اعوجاج را در خود نشان داده بود؛ البته شاید بخشی از این اعوجاج طبیعی باشد چون ابزار بهویژه ملات مورداستفاده با تغییر اقلیم تغییر میکند و متأسفانه ملاتی که ما استفاده میکنیم بههیچوجه به کیفیت گذشته نیست و تغییر اقلیم هم این تغییرات و این اعوجاج را مضاعف میکند.
نگاه به مسجد برای من این اعوجاج نیست، نگاه باید نگاه پایداری باشد یعنی همیشه پایش کنیم. من یک مقدار نگران رانش هستم و هنوز قانع نشدم که آیا رانشِ صورت گرفته مابین گلدسته، منارها و گنبد در این اعوجاج تأثیر داشته یا خیر؟ یکسری بحثهای استحکامبخشی صورت گرفته و من نگران هستم که آیا آنچه مرحوم معارفی در طول این سالها انجام داده یا استحکامبخشی انجامشده، استحکام مطمئنی است یا نه؟ که دراینباره هم مجدداً بررسی سازهای خواهیم کرد هرچند که البته حدس من این است که گاهی بتوانیم بعضی کارها را مثل تزریق بتن در لایهها انجام دهیم.
ضمن اینکه از دوستان شهرداری خواهش کردم که پارکینگ پشت مسجد امام را تعطیل کنند و تردد در آنجا را ببندند، چراکه حتی به لحاظ بصری هم بسیار بد و زشت و زننده است. البته علاوه من بر موضوع بصریِ آن، بیشتر نگران رانشی هستم که بهواسطه حرکت خودروها اتفاق میافتد.
علیرغم انتقاداتی که درباره مرمت گنبد مسجد شیخ لطفالله وجود داشت و هنوزهم وجود دارد اما فاز دوم مرمت این گنبد باهمان گروه قبلی انجام شد. درباره ادامه این مرمت و رفع عیوب مرمتی آن توضیح دهید.
اگر ترکهای مرمتشده در گنبد مسجد شیخ لطفالله را ببینید اصلاً وضعیت خوبی ندارند و آنها هم مانند گنبد مسجد امام دچار جابهجایی و تغییرات هستند، اما انشاءالله با اعتبار تأمین شده هرچه زودتر به سراغ مرمت ترکهای بعدی رفته و شروع میکنیم.
از مشکلات فراوان بازار بزرگ اصفهان بگویید. دراینباره چه اقداماتی انجام شد؟
بازار اصفهان با طول ۸ و نیم کیلومتر پر از اتفاقات خوب و بد است. قریب به ۲۰ ماه است دعوای پیرنشینها را داشتیم و تازه ۴ پیرنشین را آزاد کردیم. اتفاقاً در اواخر حضورم بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اصفهان، درباره بازار اصفهان جلسه مفصل و پر چالشی را با استانداری و مجموعه دستاندرکاران داشتیم. اولاً من بههیچوجه نمیخواهم نگاه بازار به نگاه دور از محور فرهنگی ختم شود چون تجربه من این است که نباید میدان را از بازار جدا کرد، آنها درهمتنیده هستند و جدا از هم نمیشوند، به همین خاطر و با توجه به موقوفات بازار، قطعاً بخش عمدهای از بهینهسازی بازار وظیفه اداره کل اوقاف است. اینکه همه نگاهها به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی معطوف شود درست نیست؛ آنهم با این مبالغ اندکِ میراث فرهنگی که باوجود افزایش، اما هنوزهم اگر در چرتکه مرمتی حساب کنیم رقمی نیست و اصلاً بهجایی نمیرسد.
اما بازار اصفهان دو معضل بزرگ دارد؛ یکی اینکه اداره کل اوقاف و سایر نهادهایی که آنجا دارای تملکات و مایملکاتی هستند وظیفه دارند تا در این خصوص تعیین تکلیف کنند. من همیشه حتی در مورد بافتهای تاریخی هم میگویم که اول باید فشار خود را روی دولت بیاورم و دولت وظیفهاش را انجام دهد، همانطور که در مورد ریسباف هم از بانک ملی و در مورد خانه نایب اسدالله هم از بانک سپه شکایت کردیم، چون اینها دولتاند.
بر اساس آنچه تا الآن دریافتیم حداقل ۴۰ پلاک در بازار اصفهان در مالکیت مجموعه مسکن و شهرسازی و بحثهای ارضی است، چرا تعیین تکلیف نمیکنند؟ اگر میخواهیم بافت رونق بگیرد اول باید تکلیف آنها روشن شود که بعد مردم ترغیب شوند. الآن ببینید در جلفا چه اتفاقهای خوبی رقم خورده، چه کسی است که در جلفا قدم بزند و لذت نبرد؟ چرا؟ چون مجموعه دستبهدست هم دادهاند و قطعاً دیگر تعطیلپذیر نیست و روند رو به رشد خود را ادامه خواهد داد. پس یک مشکل بازار، دولتیها هستند آنهم از همه نوعش.
یک بحث هم هیئتامنا است. چرا بازار هنر سرپا و مرتب و تمیز است و نمیشود به آن ایرادی گرفت؟ چون هیئتامنای آن مطالبهگر و دارای فهم درست از وضعیت هستند و همیشه پایکار هستند. اما در بازار بزرگ اصفهان شاید سرای طلافروشها وضعیت به نسبت بهتری دارند چون آنها هم خودشان هیئتامنا دارد. ما هم جلساتی با مجموعۀ سمت داشتیم و اعلام کردیم شما که به آنها مجوز میدهید پس لااقل فکری بکنید. الآن در بخشی از بازار در راسته حسنآباد مجموعه نوسازی بهسازی شهرداری کارهای خوبی میکند و امیدوارم این روند ادامه پیدا میکند، چراکه هرچه این تعاملات بیشتر باشد بهتر خواهد بود.
موضوع بعدی این است که رئیس کمیسیون عمران، شهرسازی و معماری شورای شهر اصفهان از باز شدن قفل پروژه گذر آقا نجفی باهمکاری کمیسیون ماده ۵ و اداره کل میراث فرهنگی خبر داد. درواقع شما بدون اخذ مصوبه شورای عالی معماری و شهرسازی، با شهرداری بر سر مسئله تخریب برای ایجاد گذر آقا نجفی تعامل داشتید. چرا؟
گذر نجفی اتفاق بدی بوده و هست، اما به نظر من طرحی که شهرداری آورد و با لحاظ کردن شرایطی که ما گذاشتیم به نسبت بهتر شده است. برخی از شرایط هم این است که بههیچوجه راه دسترسی نباشد، بههیچوجه گذر ماشینرو ایجاد نشود، دارای فضاهای مبل و نماهای شهری باشد، جداره سازیهای آن تا آنجا که میشود با احیا همراه باشد، حتی اعلام کردیم که بخشی از ساباتها را احیا کنند و در مورد کفسازی آنهم توضیح دادیم که با چه متریالی اجرا شود.
من کلیات این طرح را بر اساس همان مصوبه شورای عالی مسکن و شهرسازی پذیرفتم و قابل دفاع است. به نظر من یک مُسکن برای جلوگیری از اتفاقهای بدتر است و هرچه زودتر بدون حاشیه پیش برود و به سامان برسد بهتر است تا طمعکاران بعدی دستشان کوتاه شود.
این گفتوگو ادامه دارد...
انتهای پیام
نظرات