به گزارش ایسنا، احسان صالحی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، در یادداشتی درباره سفر سیدابراهیم رئیسی به کشورهای تاجیکستان و ازبکستان نوشت:
«۱. پویش ضد صهیونیستی در دوشنبه و تاشکند: این سفر در اثنای حوادث دردناک غزه انجام شد. ظاهر سفر و موضوع اجلاس اکو ارتباط مستقیمی به مسأله فلسطین نداشت و جزو سفرهای از قبل برنامهریزیشده بود اما رئیسجمهور از لحظه عزیمت تا بازگشت در همه ملاقاتها، مذاکرات و سخنرانیها، مسأله فلسطین و مبارزه با وحشیگریهای رژیم غاصب را به موضوع اول تبدیل کرد. در این یکروز و نیم، رئیسجمهور جمعاً در ۱۲ موقعیت به مسأله فلسطین به صورت ویژه پرداخت که اوج آن سخنرانی در اجلاس سران کشورهای عضو اکو بود. در واقع آقای رئیسی این سفر را به یک پویش ضدصهیونیستی تبدیل کرد. در دیدار اردوغان، رئیسجمهور ترکیه یک هشدار مهم داد و گفت: اگر نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی در عربستان منجر به کمک به ملت فلسطین و نجات آنها نشود، دامنه درگیریها در منطقه افزایش مییابد، چرا که ملتهای منطقه متوجه میشوند که دولتهای اسلامی در کمک به مردم فلسطین و غزه ناتوان هستند.
۲. «ایرانراه»، بحث داغ سران اکو: در اجلاس اکو، سران پنج کشور به صراحت تأکید کردند که ایران بهترین مسیر برای تجارت از شرق و آسیای میانه به غرب است. یکی از رؤسای جمهور برای نشان دادن اهمیت موضوع، آن را روی نقشه ارائه کرد. بنابراین موضوع کریدوری ایران و شاهراه بودن آن برای اتصال شرق به غرب، به عنوان یک راه امن، مطمئن و کمهزینه به موضوع داغ نشست سران تبدیل شد. تکمیل کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب یکی از برنامههای راهبردی دولت کنونی است. کمتوجهی به این مسأله در گذشته موجب فعال شدن برخی مسیرهای موازی شده است که تبعات منفی اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای کشور دارد. راهبرد امریکاییها در منطقه، حذف ایران از نقشه تجارت جهانی است و درگیر کردن همسایگان با ایران، در این چهارچوب نیز قابل تحلیل است. دولت با درک این راهبرد خصمانه، بازسازی روابط با همسایگان و ایجاد زیرساختهای لازم برای تکمیل مسیرهای حملونقل بینالمللی از راه ایران را در قالب طرح «ایرانراه» در دستور کار دارد.
۳. عملیات نجات روابط با همسایگان: همچنان که اشاره شد، راهبرد امریکا در منطقه، درگیر کردن همسایگان با ایران بود. دولت در شهریور ۱۴۰۰ در شرایطی تحویل شد که روابط کشور با چند همسایه مهم قطع یا در آستانه بحران بود. یکی از کشورهایی که روابط با آن دچار مشکل شده بود، تاجیکستان بود که با وجود اشتراکات فراوان تاریخی، تمدنی، فرهنگی، دینی و زبانی، به علت برخی سوءتفاهمها روابط کاملاً سرد شده بود. احیا و بازسازی رابطه با تاجیکستان از همان روزهای اول دولت با دیپلماسی شخصی رئیسجمهور کلید خورد و با چند ابتکار ایشان، یخ روابط به سرعت رو به آب شدن رفت، به طوری که ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ با حضور دکتر رئیسی در اجلاس شانگهای، تاجیکستان مخالفت قبلی خود برای عضویت ایران در شانگهای را کنار گذاشت، درخواست عضویت ایران پذیرفته شد و چند ماه بعد آقای رحمان رئیسجمهور تاجیکستان پس از سالها، به ایران سفر کرد که حاصل آن امضای چند یادداشت تفاهم و توافق مهم در بخشهای سیاسی و زیربنایی بود. در سفر اخیر، سطح همگرایی دو کشور به جایی رسید که حتی یادداشت تفاهم لغو روادید بین دو کشور امضا شد تا مشخص شود نهتنها سوءتفاهمها رنگ باخته بلکه جای خود را به اعتماد حداکثری دو کشور داده است. در روز دوم سفر و در حاشیه اجلاس اکو در تاشکند پایتخت ازبکستان هم رئیسجمهور دو ملاقات مهم با دو همسایه دیگر داشت؛ رؤسای جمهور ترکیه و جمهوری آذربایجان. رویکرد دولت در روابط با همسایگان جلوگیری از ایجاد منطقةالفراغ بوده است. ایجاد فضای خالی و خلأ راه را برای توطئه بدخواهان ایران و منطقه باز میکند؛ لذا در این دو سال اولاً راهبرد پر کردن فضاهای خالی و فاصلهها بوده (نظیر آنچه درباره تاجیکستان اشاره شد یا بازسازی روابط با عربستان)؛ ثانیاً در موضوعاتی که ظرفیت ایجاد فاصله را داشته با دیپلماسی فعال و عزتمندانه، میدان روابط برای توطئههای امریکایی-صهیونیستی خالی نشده است.»
انتهای پیام
نظرات