به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، اکبر نصراللهی رئیس دانشکدگان هنر و رسانه در برنامه جهان با تشریح راهبردها و شگردهای رسانهای جنگ غزه گفت: رژیم صهیونیستی برای رسیدن به اهداف اعلامی نامشروع خود از بدترین و غیر اخلاقی ترین راهبردها استفاده می کند.
صهیونیستها از شگردهای مختلفی همانطور که از بدو تأسیس شان و اشغال فلسطین استفاده کردند هنوز هم دارند استفاده میکنند از اونور در جبهه مقابل در غزه خبرنگاران جانشان در خطر هست بخواهند روایت حقیقت را انجام بدهند تعداد زیادی از آنها جانشان را از دست دادند حالا من الان آخرین آمار ندارم، ولی بیش از بیست تاخبرنگار شهید حداقل ما داشتیم وضعیت رسانهای چطور پیش رفته و میرود.
آنچه که این روزها در غزه در حال روی دادن هست فقط جنگ نظامی نیست، فقط یک بحران سیاسی نیست، بلکه بیشتر جنگ روایت هاست، جنگ رسانههاست، جنگ افکار است جنگ دو تا تفکر است و غزه هم در این روزها هم قتلگاه مردم بهویژه زنان و کودکان شده و هم قتلگاه خبرنگاران؛ آخرین آماری که در مورد خبرنگاران شهید من اطلاع دارم حدود پنجاه نفر خبرنگار در غزه قربانی شدند.
احتمالا خبرنگار، عکاس و فیلمبردار مجموعا؟
بله آنهایی که برای رسانهها کار میکنند خبرنگار محسوب میشوند قربانی شدن ۵۰ خبرنگار در کنار کشتار حدود ۱۱ هزار زن و کودک و افراد غیرنظامی نماد شکست سازمانهای بینالمللی در تأمین آزادی بیان و رعایت حقوق بشر و دفاع از غیرنظامیان و فعالیت امدادگران هست، حدود شش هزار نفر از قربانیان هم کودکان هستند این یعنی نماد شکست و بحران در سازمانهای بینالمللی است که نتوانستهاند رژیم اشغالگر اسرائیل را مهار میکنند؛ اگه اجازه بدهید یک نکته تاریخی را را عرض کنم، سال دو هزار و دوازده، ۲ خبرنگار رادیو بینالمللی فرانسه در کشور افریقایی مالی ربوده و کشته شدند رئیسجمهور وقت و همینطور خانم کاترین اشتون مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا این اقدام را شنیع توصیف کردند و گفتند که عاملان این جنایت باید مجازات بشوند؛ درست یک سال بعد سازمان ملل متحد قطعنامهای را صادر کرده و روز دوم نوامبر را "روز بینالمللی پایان دادن به مصونیت از مجازات برای جنایت علیه روزنامهنگاران"، نامگذاری کرده است و حدود ده سالی این در تقویمهای مختلف در یونسکو در جاهای مختلف ثبت و ضبط شده است؛ باوجود این متأسفم بگویم که حدود ده سال بعد از این ماجرا این روزها ما شاهد کشتار دهها خبرنگاران در غزه در فقط یکماه هستیم.
و حتی رژیم صهیونیستی آزادانه اعلام کرده که دفتر مثلاً آژانس خبری فرانسه یا رویترز را ممکن است بمباران کند، تخلیه کنید؟
بله؛ صهیونیست هاحدود هفتاد دفتر رسانهای و محل اقامت خبرنگاران را هدف قرار دادند این یعنی اینکه متاسفانه نه تنها اون قطعنامه اجرایی نشده بلکه وضعیت خبرنگاران در غزه به گونهای است که خبرنگاران غزه میآیند جلوی دوربین اعلام میکنند که هیچ یک از این قوانین نمیتواند در برابر حملات رژیم صهیونیستی ما را محافظت کند و دیدید که چند روز قبل، خبرنگاری در غزه جلیقههای خبرنگاری اش را جلوی دوربین درآورد و گفت ما منتظریم که نوبت ما برسد و شهید بشویم؛ این فقط مربوط به این ماجرای غزه و الان نیست چند سال قبل دیدید که خانم شیرین ابوعاقله هم شهید شد و با وجود گزارش سازمان ملل متحد بر عمدی بودن این ماجرا عملا رژیم صهیونیستی مجازات نشده است. این بخش را جمع بندی میکنم: درغزه جنگ روایتهاست، جنگ رسانههاست؛ رژیم صهیونیستی عملا جلوی فعالیت خبرنگاران را گرفته است. اما از اون طرف، ایران اینترنشنال، بی بی سی، سی ان ان، فاکس نیوز و سایر رسانههای غربی و لشکر رسانهای غرب خیلی راحت در اسرائیل و در جاهای مختلف حضور دارند و از منظر و موقف و جایگاه رژیم صهیونیستی گزارش میدهند و روایت یک طرف یعنی ظالم را اعلام میکنند.
برخی از خبرنگاران مثلاً مثل مدیر دفتر خبرنگار اصلی الجزیره که خیلی معروف بود خانوادهاش هم شهید شد تعدادی از آن کسانی که الان دارند خبر مخابره میکنند خانوادههای اینها از دست رفتند تو این چند روز؟
نه تنها خبرنگاران در غزه مصونیت ندارند، بلکه خانواده شان هم همینطور. الان چند تا گروه وقایع غزه را روایت میکنند یک گروه فلسطینیانی هستند که در داخل غزه مستقر هستند و گروه دیگر فلسطینیانی هستند در خارج از مرزها هستند، گروه سوم شهروند خبرنگاران و مردمی هستند که در نبود رسانههای مستقل درغزه در شبکههای اجتماعی فعال هستند و گروه چهارم لشگر رسانهای غرب و همسو با رژیم صهیونیستی هستند که یا در موضوعات راهبردی جنگ غزه ساکت هستند و یا روایت نادرست و یک طرفهای را بزرگنمایی و برجسته میکنند من فکر کنم هر کدام از اینها نیاز به تحلیل دارند فقط من کوتاه عرض کنم با همه این سانسور خبری و کشتار خبرنگاران و محدودیتها بر سر آزادی بیان روایت مردم و روایت حق یواش یواش دارد خودش را نشون میدهد و افکار عمومی دارند متوجه میشوند که آنچه که اسرائیل میگوید دروغ است به همین دلیل است با همه این هژمونی و سلطهای که صهیونیستها بر رسانهها دارند تاکنون نتوانسته اند در یک کشور و یک جمع قابل توجهی را در طرفداری از حملاتش برای تظاهرات به خیایانها بیاورند، ولی هر روز میبینیم که مردم بسیاری از کشورها حتی در کشورهایی که دولت هایشان مدافع رژیم صهیونیستی هستند با تظاهرات گسترده، جنایات اسرائیل در غزه را محکوم و پایان حملات را خواستار هستند. در مقابل افرادی که در داخل غزه هستند به همراه آزادی خواهان در دنیا با کمترین امکانات و با استفاده از شبکههای اجتماعی، صدای مقاومت، حق و مظلوم را روایت میکنند و، چون بر حق هستند بر دل مردم مینشیند و افکار عمومی دنیا را تحت تاثیر قرار دادند. تظاهرات گسترده و هر روز مردم در کشورهای مختلف در محکومیت رژیم صهیونیستی نشان میدهد رژیم صهیونیستی در عرصه جنگ روایتها شکست خورده است.
نکته به جایی فرمودید، دیروز من دیدم یکی از این نشریات آمریکایی هیل یک گزارش تهیه کرده و نوشته بود که به رغم حالا حضور رسانههای آمریکایی در صحنه، اما تصویر امروز جهان این است که فلسطینیها مظلوم هستند و اسرائیل است که ظالم است و ابراز ناراحتی کرده بود که این رسانهها نتوانستند جلوی شکلگیری چنین تصویری را برای مردم جهان بگیرند.
المرت هم همین را گفته است اینکه نتانیاهو باید استعفا بده و کشورهای غربی دیگر نمیتوانند این حجم از انتقاد و فشار افکار عمومی را تحمل کنند.
آقای دکتر این رژیم صهیونیستی از بدو اشغال فلسطین تاکنون از شگردهای رسانهای مختلفی استفاده کرد در این طوفان الاقصی هم به هر حال از روشهایی بهره برده نظر شما تحلیل شما درباره ابزارهای رسانهای که رژیم، شگردهایی که ازش استفاده کرده چیست؟
ببینید امپراتوری رسانههای رسانهای جهان در دست صهیونیستها است و تقریباً همه رسانههای بزرگ دنیا یک جورایی یا از حمایت مالی و تدارکاتی رژیم صهیونیستی برخوردار هستند و یا مال صهیونیستها هستند بنابراین با وجود این ما میبینیم که تمام تلاش رژیم صهیونیستی این بود که تصویرشکست ناپذیر، قوی، مسلط بر همه چیز و طرفدار حقوق بشر از خود را درفیلمها و سریالهای تلویزیونی، کتابها، کارتونها، اخبار ارائه دهد.
و با آغاز طوفان الاقصی این شکست؟
بله دقیقا؛ با آغاز طوفان الاقصی همه تصاویری که طی دههها با سرمایهگذاری بسیار زیاد رسانههای جریان اصلی و امپراتوری رسانهای غرب و لشکر رسانهای غرب ایجاد کرده به یکباره فرو ریخت آنچه که این روزها اسرائیل و طرفداران اسرائیل و در واقع کشورهای همسو با اسرائیل را آزار میدهد در واقع شکستن همین تصویر هست یعنی به هر صورت ماجرای غزه تموم میشود این گونه نیست که به همین شکل ادامه پیدا کند، ولی رژیم صهیونیستی هیچ وقت نمیتواند این تصویری که هفت اکتبر و حمله رعدآسا و برقآسای حماس و این خسارتهای معنوی را که بر رژیم صهیونیستی وارد کرد، ترمیم کند.
آن چیزی که از دست دادند را نمیتوانند به دست بیاورد؟
به هیچ عنوان نمیتواند به دست بیاورد. چون خیلی هزینه کردند و واقعاً شما فکر نکنید جنگ غزه برای از دست دادن چند ساختمان و کشته شدن صدها و اسارت دهها اسرائلی نیست آنها در شوک و ضربه روحی بسیار شدیدی هستند به همین دلیل ارتش اسرائیل را الان اسرائیلیها هدایت نمیکند امریکاییها الان دارند هدایت و مدیریت میکنند. به دلیل این که آنها کنترل شان را از دست دادند و نمیتوانند خوب فکر کنند.
من یک سؤال دیگر دارم درباره آن تصویر سازی رژیم صهیونیستی ادعا میکند حتی در طول همین جنگ میگفت که ما اخلاقیترین ارتش تمام دنیا را داریم و بعد مقابل چشم همه مردم جهان آمدند بیش از ده هزار و هشتصد فلسطینی را در همین مدت محدود سی و دو سه روز کشتند که حالا هفت هزار خوردهای زن و کودک بودند این دو گانهای که شکل میگیرد از آن اعلامی که میکردند تصویری که از خودشان نشان میدادند با عملکردی که روی زمین دارند و کشتار انجام میدهند این دوتا را باهم چه طور تحیلیل میکنید؟
در سوال قبلی شما شگردها و راهبردها بود که ازش غافل شدیم با همه جنایتهای گذشته و جاری صهیونیستها اگر کسی بازهم فکر کند که اسرائیلیها اخلاقیترین ارتش هستند یا باید خیلی احمق باشد یا خیلی بیاطلاع باشد.
یا احتمالا نه تلویزیونی دارد یا گوشی موبایلی نه کامپیوتری؟
و نه عقلی! وقایع غزه نشان میدهد که اینها بیاخلاق ترین، نامرد ترین، قسی القلبترین ارتش دنیا هستند.
تصاویری امروز داشتهایم من قبل از برنامه آماده کردم از یک پدر فلسطینی که فرزندش با آمبولانس وارد بیمارستان میشود.
یک تصویر دیگری هم منتشر شد از فردی مسن که جنازه شهدا را روی سقف ماشینش بسته بود تا به محل مناسب ببرد و خاک کند؛ خیلی وحشتناک است.
شاهد مثالهای متعددی هست. این یک نمونه موارد است یعنی هر کدوم از این ده هزار و هشتصد شهید یک داستانی دارند زندگی داشتند که این اخلاقیترین ارتش دنیا آنها را به این روز انداخت؟
در پوشش خبری وقایع غزه رژیم صهیونیستی در حمله به غزه، اهداف، راهبردها و تاکتیکها یی دارد اگر آنچه که آنها ادعا میکنند "هدف آزادی گروگانها و نابودی حماس است"، رژیم صهیونیستی بدترین راهبرد را برای رسیدن به این اهداف انتخاب کردند یعنی راهبردهای کشتار مردم، حمله به بیمارستانها، حمله به نیروهای امدادی حمله به خبرنگاران. پس بدترین راهبرد برای رسیدن به این دو تا هدف انتخاب شد که به نظر من محقق نمیشود، اما تاکتیکهایی که استفاده شده، عادی نمایی جنایت حساسیتزدایی، دروغ راست، زمان، سابقه، شایعه، برچسب زدن، اهریمن سازی، و مظلومنمایی هست.
فکر میکنم هر کدام از اینها هم یک داستان طولانی دارد همین عادی سازی که فرمودید وقتی رژیم یک روز دو روز یک هفته، دو هفته یک ماه، عادی میکند این کشتار را به هر حال واکنش افکار عمومی هم ثابت باقی نمیماند دیگر ممکن است این تصاویر عادی به نظر برسد؟
بله تصور آنها هم این هست که اینها با این حملات و کشتار، سعی دارند جنایت و نقض قوانین بینالمللی را عادی کنند، ولی به نظرم تازه وقتی جنگ تمام بشود سالها طول میکشود آنچه که این روزها در غزه اتفاق میافتد و جنایت اسرائیلیها به گوش افکار عمومی برسد؛ فقط یکی از دو تا تاکتیکها را از جمله استفاده صهیونیستها از تاکتیک "دروغ راست" را میخواهم بگویم.
یعنی چه؟
دروغ راست یعنی بخشی از واقعیت انتخاب و به گونهای تکرار، جریان سازی و برجسته شود که آن بخش از واقعیت، کل واقعیت تلقی بشود و برای مخاطبان شکل دومی متصور نباشد؛ خوب؛ اینکه حماس هفت اکتبر به رژیم صهیونیستی حمله کرده بخشی از یک واقعیت است؛ این دروغ نیست، اما اگر بدون توجه به دهها سال محاصر، کشتار فلسطینیان و تحقیر آنان، عملیات طوفان الاقصی را به عنوان زمان شروع و درگیری و منازعه مقاومت و رژیم صهیونیستی در نظر گرفته شود این دروغ راست است که لشکر رسانهای همسو با اسرائیل در تلاش هستند این دروغ راست را به افکار عمومی بقبولانند.
یعنی میخواهند تاریخ را از هفت اکتبر روایت کنند؟
اگر تاریخ از هفت اکتبر در نظرگرفته خیلیها ممکن است بگویند چرا حماس این کار را کرد که اسرائیل به غزه کند؟ اما اگر چند دهه حبس و محاصره و نقض حقوق مردم فلسطین و حملات مستمر را در نظر بگیریم هفت اکتبر زمان شروع نیست به همین دلیل انها از تاکتیک دروغ راست استفاده و به گونهای تکرار میکنند که هفت اکتبر مبنای تحلیل باشد. تاکتیک دیگر رسانههای صهیونیستی، برچسب زدن است؛ آنهااز برچسب تروریسم علیه مقاومت زیاد استفاده میکنند، اما چطور میشود یک مردمی که از خودشان دفاع میکنند و تلاش میکنند از اون زندان بزرگی که صهیونیستی از غزه درست کردند رهایی پیدا کنند تروریست هستند و کار آنها دفاع مشروع نیست، اما وقتی که حدود یازده هزار نفر را در حدود یکماه به شهادت میرسانند کارشان، دفاع مشروع هست؟ بحثها خیلی زیاد است. من در جمعبندی میخواهم چند نکته رو بگویم یک جنگ غزه، جنگ روایت هاست و همانطور که عرض کردم خوشبختانه با همه محدودیتهایی که علیه خبرنگاران اتخاذ کردند، با همه کشتاری که اتفاق افتاده مردم غزه با استفاده از ابزارهای خود غربیها و محدودیتهای پرداختن به فلسطین در آن پلتفورمها، توانستند مثل کادر درمان در بیمارستانهای فلسیطین که بدون برق دارند کارشان را انجام میدهند خبرنگاران فلسطینی هم دارند وقایع این روزهای سرزمین شان روایت میکنند و خوشبختانه به عنوان یک کارشناس دارم عرض میکنم همین تلاشهای فردی و همین وسایل ارتباط جمعی شخصی باعث شد که تو جنگ روایتها علیرغم کم و کاستیهایی که وجود دارد و نامردیها که برخی از کنشگران سیاسی در داخل میکنند، فلسطینی پیروز شوند.
یعنی توانستند با همینها امپراتوری رسانهای غرب را شکست بدهند؟
توانستند افکار عمومی را به نفع خود تغییر دهند و هر روز دارد اعتراضها علیه اسرائیل بالا میرود و سازمانهای بینالمللی و دولتها مجبورند خودشان را تغییر بدهند نکته دوم این است که غزه به قتلگاه رسانهها تبدیل شده بنابراین در نبود و کمبود خبرنگاران و محدودیتهایی که بر سر کار رسانههای مستقل وجود دارد همه باید تلاش کنند فلسطین دیده بشود جنایت صهیونیستها دیده بشود تاریخ خوانده شود و تاریخ این درگیریها را هفت اکتبر نبینیم این یک انحراف هست، این یک نکته بسیار مهم هست و پیشنهادم این هست که همانطور که ما جبهه مقاومت توانست با عملیات طوفان الاقصی آن تصویر پوشالی رژیم صهیونیستی را تغییر بدهند و واقعاً همه را به شگفتی وادار بکنند من فکر میکنم که باید در عرصه رسانهها کار مشابه یعنی "جبهه مقاومت رسانهای " تشکیل بشود و یا رسانههای موجودی که دارند برای جبهه مقاومت کار میکنند آنها تقویت شوند این خودش بحث بسیار مفصلی است وبرای پیروزی در جنگ روایت ها، راهبردهای رسانهای به کنشگری فعال، واقعنمایی، روایت اول و تبیین روایت صحیح روایتها بدل بشود و آخرین نکته این است که افرادی که در سالهای قبل در انتخابات سال هزار و سیصد و نود و دو و نود و شش توانسته اند با ایجاد دوگانههایی کاذب مثل جنگ و صلح، تحریم و رونق اقتصادی پیروز شوند و کشور را معطل بعضی از کشورها و برنامه هایشان کنند، در روزهای اخیر به جای تبیین واقعیت، دفاع از مظلوم و کمک به مقاومت، " دوگانه حاکمیت و مردم" را زمزمه و همانند انتخابات سال ۱۳۹۶ از تاکتیک ترس استفاده میکنند که اگر اسرائیل حمله بکند مردم ضرر میکنند نه حاکمیت؛ این نکته انحرافی است حتماً باید همه آگاه باشند که این افراد در آستانه انتخابات میخواهند با تاکتیک ترس و ایجاد دوگانههای کاذب افکار عمومی را فریب بدهند.
انتهای پیام
نظرات