سومین نشست از سلسله جلسات فصل دوم «قرآن بهمثابه متن ادبی» با عنوان «درس گفتارهای روایت در قرآن» در روز یکشنبه (۱۴ آبانماه) در حالی برگزار شد که با حضور امیر احمدنژاد، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، به موضوع پیرنگ در روایت قرآن از داستان حضرت موسی(ع) در سوره قصص میپرداخت.
امیر احمدنژاد، در ابتدای این نشست، گفت: تعلیق به جزئیات داستان و شخصیتها میپردازد و معماهایی را مطرح و آنها رازگشایی میکند.
او با اشاره به آیات ۲۲ تا ۲۹ سوره قصص، بیان کرد: این آیات به ماجرای ازدواج حضرت موسی(ع)، فرار کردن از مصر، وارد شدن به مدین، برخورد و ازدواج با دختران شعیب(ع) پرداخته است. همه این موارد بخشی از کارکردهای اصلی این داستان هستند و الباقی کارکردهای کاتالیزور تلقی میشوند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه بخشهای پیش از آیه ۲۲ سوره قصص به درگیریهای میان موسی(ع) و فرعون با دقت و توجه خاص قرآن پرداخته است، افزود: قرآن تحلیل شخصیت موسی(ع) را در علّتهای فرار موسی(ع) نهفته است.
احمدنژاد با یادآوری کوتاهی از ماجراهای پیش از آیه ۲۲ سوره قصص، تصریح کرد: قرآن میگوید موسی(ع) بهطور مخفیانه وارد شهری میشود که مردم آن دچار غفلت هستند. سپس دو نفر را میبیند که مشغول دعوا هستند. قرآن به ما میگوید موسی(ع) شخصیتی خنثی نیست و شیعیان و دشمنانی دارند و این دعوا بین یکی از دوستان و یکی از دشمنان او رخ داده بود.
او ادامه داد: این وجه تفاوت قرآن و تورات است که موسی(ع) در یک مقطعی از زندگی تغییر نکرده است، بلکه در طول زمان ویژگیهایی داشته که تقویت شدهاند و ابزارهایی برای ادامه مسیر در اختیارش قرار گرفته است. مثل این است که به کسانی که بهخوبی درس میخواندند، کامپیوتر هدیه بدهید تا آن را در راستای تحصیل استفاده کند.
این قرآنپژوه و فعال قرآنی، با تأکید بر اینکه در اوج و کشاکش داستان، دانای کل میگوید «وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ» چنین پاداشی را به همه نیکوکاران میدهیم، اضافه کرد: در این آیه باید توجه کرد که مبارزه علیه فرعون احسان در نظر گرفته شده است.
احمدنژاد با اشاره به اینکه حضرت موسی(ع) بهطور اتفاقی و غیر عامدانه فردی که در مقابل شیعه او دعوا میکند را به قتل رساند، گفت: موسی(ع) به خاطر این اتفاق قتل دچار خوف شد. برخی از مفسران این خوف را طبیعی دانستهاند.
او در خصوص مقبولیت پیامبران نزد مردم، ادامه داد: موسی(ع) حتی در درون کاخ فرعون نیز نفوذ داشت و هنگامی که ماجرای قتل به سبب خوف او افشا شد، کسی از درون کاخ به او خبر داد تا این ماجرا فاش شده و باید فرار کند. در قالب این روایت قرآن در مورد مکانیسم پیامبری نکات جزئی بسیاری به ما میگوید. انسان باید در هرجایی که هست مقبولیت و محبوبیت داشته باشد و برای ایجاد این مقبولیت و محبوبیت اولین گام این است که صداقت داشته باشید و درصدد جلب نظر دیگران نباشد.
مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان با اشاره به در آیه ۲۲ سوره قصص، اظهار کرد: در این آیه میخوانیم که «وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَی رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیلِ» موسی(ع) مجدداً با ترس، از طریق صحرای سینا که جایی بدون ساکن و صعب العبور است به سمت منطقه فلسطین امروزی (بهجایی که زادگاه پیامبران است) حرکت کرد.
احمد نژاد با اشاره به مفهوم رب در این آیه، بیان کرد: موسی(ع) خود را تحت تربیت خدا میداند و خداوند را رب مینامد. با نگاه خوشبینانه ابراز امیدواری میکند و میگوید که مربیِ من یک راه میانه و کمخطر را برای من رقم خواهد زد. این آیه دوری از افراط و تفریط را هم به ما یادآوری میکند.
او خاطرنشان کرد: آیه ۲۲ به بعد زمان بهسرعت طی میشود و قرآن، بخشی از داستان را حذف و فقط یک جمله از موسی(ع) را در آیه ۲۲ نقل میکند تا ما با متن خلاصهای مواجه باشیم که حاوی نکات مهمی برای ماست و علاوه بر سرعت، درنگهای مختلفی هم دارد.
این عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، در خصوص آیه ۲۳ سوره قصص که به بدو ورود حضرت موسی(ع) به مدین پرداخته است، گفت: وقتی حضرت موسی(ع) وارد آب مدین شد، قرآن به ما هیچ اطلاعی از وضعیت شخصیت حضرت موسی(ع) و حالتی که در بدو ورود داشت، نمیدهد. ما میتوانیم حدس بزنیم او خیلی خسته است. قرآن میگوید: «وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ» موسی(ع) دید که عدهای از مردم را دید که مشغول آب دادن گوسفندان هستند و دو زن از امت که احتمالاً اعم از مردان و زنان هستند، دوری میکنند.
احمدنژاد ادامه داد: لازم به ذکر است که واژه خطبکما ما را به یاد واژه خطبه به معنی خواستگاری هم میاندازد و یک کد واژگانی برای راهنمایی به سمت وقایع بعدی داستان به ما میدهد. موسی(ع) از آن دو زن پرسید خواسته شما چیست؟ همین پرسش به ما یادآوری میکند که نگاه پیامبران خیلی دقیق است و هر جا احساس میکنند مشکلی وجود دارد، برای رفع آن اقدام میکنند. دانای کل از زاویه بالا برای ما داستان را مطرح میکند، اما نیت و احساس درونی افراد و همچنین احساس دختران از این پرسش را بازگو نمیکند.
او افزود: دختران میگویند ما به گوسفندان خود آب نمیدهیم تا وقتی چوپانان دیگر بروند، پدر ما انسان کهنسال فرتوتی است و هیچچیز دیگری مبنی بر اینکه ما نمیخواهیم توسط مردان دیده شویم یا بابت اینکه بدن ما به بدن مردان اصابت کند نگرانیم، نمیگویند.
این نویسنده و پژوهشگر قرآنی با اشاره به آیه ۲۴ سوره قصص، افزود: در این آیه آمده است: «فَسَقَی لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» یعنی موسی(ع) بدون اینکه چیزی بگوید گوسفندان این دو نفر را آب داد و مدتی بعد در سایه درخت خوابید. در روایت قرآن خیلی از اوقات شخصیتها را با جملاتی که گفتهاند معرفی میکند. مثلاً وقتی مدام موسی(ع) خدا را رب صدا میکند، صمیمیتش با خدا را که چون استادش هست، میرساند. مدام در حال حرف زدن با اوست.
احمدنژاد ادامه داد: در آیه ۲۴ سوره قصص موسی(ع) درحالیکه احتمالاً از خستگی و بیپناهی در سایه رفته است، به خداوند میگوید معلم من اگر میخواهی خیر کوچکی به من بدهی من الان فقیر و نیازمند آن هستم. امام علی(ع) میگویند این خیر کوچک اندازه یک کف دست است. توجه داشته باشید که موسی(ع) به زبان عبری صحبت کرده و خداوند برای ما ترجمه کرده است.
مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در خصوص آیه ۲۵ سوره قصص بیان کرد: در این آیه گفته شده که «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» ماجرا از این قرار است که یکی از این دختران با حیای بسیاری به سمت موسی(ع) راه رفت. استحیاء به معنی نهایت حیا و نجابت است.
احمدنژاد در خصوص بخش پایانی این آیه تصریح کرد: موسی(ع) که در کاخ فرعون هم محتاطانه رفتار میکنند، اینجا در برابر شعیب(ع) احساس امنیت میکند و همه آنچه بر او گذشته را برای شعیب(ع) تعریف میکند. شعیب(ع) نیز به او میگوید نترس، زیرا که تو نجات یافتهای از قوم الظالمین و به نوعی کارش را تأیید هم میکند و از حضور یک مجرم با خلاف سنگین در خانهاش نمیترسد. البته از سفارش شعیب(ع) مبنی بر نترسیدن به موسی(ع) مشخص است که شعیب(ع) در وجود موسی(ع) هنوز ترس را میدیده است.
او با اشاره به آیهی ت«قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ» که آیهی ۲۶ سوره قصص است، گفت: اینجا روایت وارد مرحله بعدی میشود. یکی از این دختران با صمیمیت بسیاری به حضرت شعیب(ع) گفت پدر جانم ایشان را استخدام کن او بهترین کسی است که میتوانید استخدام کنید زیرا هم قوی و هم امین است. این دختر بسیار باهوش بوده که این دو ویژگی را در مدت کوتاهی در وجود موسی(ع) دیده است.
این مدرس معارف قرآنی، با اشاره به ازدواج حضرت موسی(ع) با دختر شعیب(ع) تصریح کرد: در آیه ۲۷ سوره قصص آمده است که «قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَی أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِکَ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ» در این آیه شعیب(ع) مسئلهای که دخترش با او مطرح کرده بود را به موسی(ع) نمیگوید. بلکه میگوید من میخواهم یکی از دخترانم را عقد تو دربیاورم و در ازای آن هشت سال برای من کار کن. البته او در ادامه گفته که موسی(ع) در صورتی که تمایل داشته باشد نهایتاً ۱۰ سال میتواند نزد او بماند. و در خصوص اینکه چرا عدد ۱۰ مطرح شده، در تفاسیر عللهای متعددی ذکر شده است و به نظر میرسد که ذکر شدن مهریه این بانو در قرآن، علت مهمی داشته است. در پایان هم شعیب(ع) به موسی(ع) میگوید هدفم از این پیشنهاد این نیست که تو را به سختی اندازم و اگر صبر کنی من را از صالحان خواهی یافت.
احمدنژاد در خصوص پاسخ موسی(ع) به پیشنهاد ازدواج با دختر شعیب(ع) تصریح کرد: موسی(ع) با وجودی که چنین پیشنهادی در وضعیتی که داشت، بسیار عالی بود، واکنش هیجانی بروز نداد. در آیهی ۲۸ سوره قصص آمده است که «قَالَ ذَلِکَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَیَّ وَاللَّهُ عَلَی مَا نَقُولُ وَکِیلٌ» موسی(ع) میگوید این عهدی بین من و توست و کاملاً بیتعارف هرکدام از این دو مدت را به جا بیاورم برای من کار سختی نیست و تو نیز کار سختی از من نخواستهای گناهی مرتکب نشدهام و خدا را برای این پیشنهاد وکیل میگیرد.
او با اشاره به اینکه قرآن راجع به وقایع این هشت سال در آیه بعدی چیزی نمیگوید و در آیه بعدی به پایان یافتن این مدتی که موسی(ع) متعهد به خدمت شده بود، میپردازد، اضافه کرد: سوره در جستوجوی چیزی است که تفصیل وقایع رویداد او را به هدفش نمیرساند به همین دلیل بلافاصله به این میپردازد که موسی(ع) از جانب کوه طور دوباره به سمت فرعون حرکت و مراجعه میکند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان در خصوص آیهی ۲۹ سوره قصص افزود: در آیه «نفَلَمَّا قَضَی مُوسَی الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ» آمده است که موسی(ع) با وجودی که با اراده خودش در حال رفتن با اهل و عیالش بود، خداوند هم او را به پیامبری و صحبت با فرعون مبعوث میکند و موسی(ع) باز هم میترسد. از جانب طور آتشی دید پس به خانوادهاش گفت صبر کنید من آتشی را میبینم. من امیدوارم از آن سوی برای شما خبر یا یک شعله آتش بیاورم. تاثیر بیانهای آزاد را در این بخش شاهد بودیم.
احمدنژاد در پایان خاطرنشان کرد: این بخش از آیات که در این جلسه به آن پرداختیم، زمانپریشی محدودتری دارد. تحلیلهایی که از شخصیت میدهد و کارکرد تربیتی نوع روایت قرآن است. بخشهایی از رفتار را برجسته میکند که قرآن توقع دارد از آنها الگو گرفته شود.
انتهای پیام
نظرات