به گزارش ایسنا، امروز که عملیات طوفان الاقصی توسط مقاومت فلسطین، رژیم صهیونیستی را در ۲ سطح نظامی و سیاسی به زانو درآورده، افکار عمومی فلسطین را نیز متوجه کرده که جنایات و نسلکشی اشغالگران در حق فلسطینیها جز با مقاومت مسلحانه متوقف نمیشود. گروههای مقاومت فلسطین با عملیاتهای خود موفق شدند اعتماد مردم فلسطین را به دست آوردند، گواه این مساله نتایج نظرسنجی شماره ۸۹ پژوهشکده سیاسی و پیمایشی فلسطین است که نشان داد، بیشتر فلسطینیها از تشکیل گروههای مقاومت در برابر رژیم اشغالگر حمایت میکنند.
این نظرسنجی طی روزهای ششم تا نهم سپتامبر سال جاری یعنی حدود یک ماه قبل از آغاز عملیات طوفان الاقصی به شکل مصاحبه با ۱۲۷۰ فلسطینی ساکن کرانه باختری و نوار غزه که به صورت تصادفی در ۱۲۷ منطقه مسکونی مختلف انتخاب شدند، انجام شد. این نظرسنجی حاکی از این بود که بیشتر فلسطینیها بر این باور هستند که مرحله پس از توافقنامه اسلو بدتر از قبل از آن بوده است.
۶۳ درصد از شرکتکنندگان حمایت خود را از اینکه تشکیلات خودگردان فلسطین توافق اسلو را لغو کند، اعلام کردند و ۳۱ درصد نیز مخالفت خود را با چنین اقدامی اعلام کردند. طبق این نظرسنجی، ۷۱ درصد فلسطینیها با تشکیل گروههای مقاومتی که به تشکیلات خودگردان وابسته نبوده و بخشی از نیروهای امنیتی رسمی نیستند، موافقند و همینطور ۸۰ درصد از آنها مخالف این هستند که نیروهای مقاومت برای حفاظت از خود دربرابر ترورهای رژیم صهیونیستی خود و اسلحهشان را به تشکیلات تسلیم کنند. ۶۸ درصد نیز بر این باور هستند که تشکیلات حق بازداشت اعضای این گروهها را ندارد.
همچنین نتایج این نظرسنجی حاکی از این است که میزان حمایت از گزینه مقاومت مردمی غیرمسلحانه افزایش داشته و همینطور شاهد افزایش مشابهی در تایید گزینه ازسرگیری درگیریها و انتفاضه مسلحانه هستیم. نزدیک به نیمی از ساکنان کرانه باختری بر این باور هستند که تشکیل گروههای مسلح از ساکنان شهرها و روستاها برای حمله به شهرکنشینها در واقع مفیدترین راهحل در مبارزه با تروریسم شهرکنشینها است.
شرکتکنندگان در این نظرسنجی در پاسخ به این سوال که بهترین و ایدهآلترین راه برای پایان دادن به اشغالگری و تشکیل کشور مستقل فلسطین از نظر آنها چیست، به سه گروه تقسیم شدند، ۵۳ درصد آنها (۵۱ درصد در نوار غزه و ۵۴ درصد در کرانه باختری) اعلام کردند که بهترین راه اقدام مسلحانه است، ۲۴ درصد مقاومت مردمی مسالمتآمیز و ۲۰ درصد نیز مذاکرات را بهترین راه دانستند.
این در حالی است که این نسبتها حدود سه ماه قبل از انجام این نظرسنجی ۵۲ درصد بوده و ۲۱ درصد نیز مذاکرات را بهترین گزینه اعلام کرده بودند که نشاندهنده افزایش تمایل فلسطینیها به گزینه مقاومت مسلحانه پیش از آغاز عملیات طوفان الاقصی است.
فلسطینیهایی که در این نظرسنجی شرکت کردند، به سوالی درباره تایید یا رد گزینههای اعلام شده برای از بین بردن بنبست موجود اینگونه پاسخ دادند، ۵۳ در صد از آنها از گزینه مقاومت مردمی غیرمسلحانه حمایت کردند، ۵۸ درصد از بازگشت به درگیریها و انتفاضه مسلحانه حمایت کردند، ۵۲ درصد انحلال تشکیلات خودگردان فلسطین را تایید کردند، ۲۷ درصد نیز لغو راهحل دو دولتی را تایید کرده و خواستار تشکیل کشور یکپارچهای برای دو طرف فلسطینی و اسرائیلی شدند.
همچنین ۸۲ درصد از آنها تاکید کردند که ارتش رژیم صهیونیستی در یورش دو ماه قبل از انجام این نظرسنجی به اردوگاه جنین، نتوانست به هدف خود در بازداشت و قتل نیروهای تیپ جنین و دیگر گردانها و گروههای مقاومت دست یابد. علاوه بر این ۴۵ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی (۴۷ درصد در کرانه باختری و ۴۳ درصد در نوار غزه) در پاسخ به این سوال که چه راهی را بهترین گزینه و در عین حال موثرترین و قابل اجراترین گزینه برای مقابله با اقدامات تروریستی شهرکنشینها میدانند، تشکیل گروههای مسلح از ساکنان مناطق مورد هدف برای دفاع از مناطقشان را بهترین گزینه اعلام کردند.
همچنین بیش از یک سوم فلسطینیهای شرکتکننده در این نظرسنجی یعنی ۳۷ درصد آنها اصلیترین مشکل این روزهای خود را اشغالگری اعلام کردند و فساد، بیکاری، اختلافنظر، خشونت داخلی و ضعف زیرساختها نیز از دیگر مواردی بود که با درصدهای کمتری از سوی آنها اعلام شد.
بر اساس آمار و اطلاعات ارائه شده در این تحقیق که پیش از عملیات طوفان الاقصی انجام شد، تمایل فلسطینیها در کرانه باختری و غزه به اقدام مسلحانه علیه اشغالگران به دلیل ناامیدیشان از راهحلهای سیاسی چون مذاکرات دیپلماتیک و توافقنامهها کاملا مشهود است و آنها در مقابل استمرار اشغالگری و اقدامات نژادپرستانه و تروریستی شهرکنشینها و تلآویو راهی به جز مبارزه و مقاومت را موثر و قابل اجرا نمیدانند و از این راه برای تحقق آرمان خود میکوشند.
این آمار و ارقام آشکارا تقویت و توسعه فعالیتهای مقاومت در اراضی اشغالی را نشان میدهد. آمار کلی و همینطور میزان استفاده از سلاحهای جنگی در عملیاتها رو به افزایش است. طبق این تحقیق، اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیها اعلام کردند که مجازاتهای صهیونیستی همانند تخریب خانهها، بیرون کردن و یا صدور حکم اعدام به افزایش روند عملیاتهای مسلحانه منجر شده و در دوره فعالیت کابینه راست افراطی در تلآویو، یورشها افزایش یافت و در یورش بزرگی که شهرکنشینها به شهرک ترمسعیا واقع در شمال رامالله داشتند، یک تن به شهادت رسیده و بیش از ۶۰ خودرو و خانه به آتش کشیده شدند. پیش از آن نیز شهرکنشینها با حمایت گسترده نیروهای اشغالگر، به شهرک حواره حمله کردند که در نتیجه آن یک فلسطینی به شهادت رسیده و ۳۹۰ تن دیگر زخمی شده و دهها منزل مسکونی و خودرو آتش زده و ویران شدند و در دامه نیز وزیر دارایی این رژیم نابودی کامل این شهرک را خواستار شد.
در چنین فضایی افزایش تعداد فلسطینیهایی که حامی بازگشت به درگیریهای مسلحانه و انتفاضه علیه رژیم اشغالگر هستند، به دلیل افزایش حملات هوایی و یورشهای مرگبار صهیونیستها به مجتمعهای مسکونی فلسطینی، نبود راهحل سیاسی برای اشغالگری، ناتوانی تشکیلات در حفاظت از شهروندان فلسطینی و نیز همکاری امنیتی آن با رژیم اشغالگر محقق شد.
در حال حاضر سران تشکیلات خودگردان فلسطین نگران افزایش محبوبیت حماس در میان فلسطینیها هستند، به ویژه در زمان بحرانها همانند زمان کنونی که حماس در مرکز توجه فلسطینیها قرار گرفته است.
برخی نهادهای حقوق بشری میگویند که تشکیلات خودگردان فلسطین از شکنجه، شرب و شتم و بازداشتهای بیهدف برای سرکوب حامیان حماس استفاده میکند. از جمله این نهادها، موسسه پژوهشهای امنیت ملی وابسته به دانشگاه تلآویو است که گفته تشکیلات خودگردان خانوادههای رقبای سیاسی خود را تهدید میکند و این موارد زیاد است و بسیاری از فلسطینیها بر این باور هستند که تشکیلات خودگردان امروز تنها امتداد اشغالگری صهیونیستهاست.
اما آنهایی که در کرانه باختری تحت کنترل رژیم اشغالگر زندگی میکنند، از نظر آنها انتخاب میان جانفشانیهای حماس و همدستی تشکیلات خودگردان نیازی به اندیشه طولانی ندارد.
طبق گزارش اخیر خبرگزاری رویترز، هرگونه انتفاضه فلسطینی جدیدی کاملا متفاوت خواهد بود چرا که نسل جدید فلسطین در کرانه باختری به دور از فرماندهی سنتی فلسطین پرورش یافته و شبکههای اجتماعی این امکان را برای آنها فراهم کرده که از نزدیک شاهد مشکلات و رنجهای فلسطینیها باشد.
در این گزارش آمده است، تشدید حملات مسلحانه خودجوش در کرانه باختری علیه نیروهای اشغالگر و شهرکنشینها و تلاش برخی جوانان برای اعلام ارتباط خود با برخی گروههای فلسطینی و پیدایش گروههای مسلحی چون «عرین الاسود» و تیپ جنین همگی نشانههایی از بروز یک اتفاق غیرعادی است.
عرین الاسود که در درون ساختاری هرمی ندارد، از حمایت گسترده مردمی برخوردار است و به ویژه پس از آنکه تمامی احزاب و گرایشهای سیاسی فلسطینی را با هم متحد کرد، بیشتر از آنکه یک گروه از افراد باشد، به یک ایده تبدیل شده است.
عرین الاسود و تیپ جنین تهدیدی برای ارتش اشغالگر است، به طوری که دیگر نمیتواند بدون اینکه با تیراندازی مواجه شود، به نابلس و جنین یورش ببرد.
علاوه بر این، این دو گروه از مرحله منتظر ماندن برای تقابل به مرحله اقدام به حمله به ایستهای محلی اشغالگران و شهرکنشینها واقع در اطراف دو شهر که از زمان انتفاضه دوم در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ بیسابقه بوده، منتقل شدند.
دیگر درگیریها با سربازان دشمن تنها به تیراندازی محدود نبوده و شرایط به استفاده از بمبهای دستساز جانبی تغییر کرده و همین مساله موجب نگرانی ارتش رژیم صهیونیستی و سرویس جاسوسی شاباک شده است.
روزنامه عبری زبان هاآرتص ۱۳ مارس ۲۰۲۳ نوشت، مقامات ارتش اشغالگر و شاباک از چند ماه قبل در مورد افزایش تلاشهای نیروهای فلسطینی برای تهیه بمبهای دستساز نگران هستند.
با وجود اینکه گروههای مقاومت هنوز جوان بوده و در میدانی پیچیده و محاصره شده فعالیت میکنند، اما توانستند کرانه باختری اشغالی را به میدان فرسایش ارتش اشغالگر تبدیل کنند که با توجه به تغییرات اساسی به وجود آمده در عرصه فلسطین، گزینهای جز مقابله منطقهای با این گروهها ندارد.
در حال حاضر اراضی اشغالگران با نگرانی تحولات صحنه فلسطین را از نظر سطح رو به رشد رویارویی با اشغالگران دنبال میکنند. «حمله با سلاحهای سرد» که در سال ۲۰۱۵ آغاز شد، به یک اقدام مسلحانه تبدیل شده که صهیونیستها را در مناطق مختلف هدف قرار میدهد.
اسامی و عناوینی که برای تحولات جاری کنونی در کرانه باختری اشغالی استفاده میشود، متفاوت بوده و لزومی ندارد اتفاقات امروز با تحولات دو انتفاضه قبلی مشابه باشد تا آنچه را امروز در حال وقوع است، انتفاضه بنامیم چرا که میان دو انتفاضه اول و دوم نیز تفاوتهای آشکاری وجود دارد.
انتفاضه اول در دسامبر ۱۹۸۷ به عنوان یک مبارزه مردمی آشکار با برخی اقدامات مسلحانه آغاز شد و از آنجایی که ویژگی اصلی آن عملیاتهای پرتاب سنگ بود، به انتفاضه سنگ شناخته میشود. اما شاخصه انتفاضه دوم اقدام مسلحانه چه در غزه چه در کرانه باختری و یا عملیاتهای ویژه در اراضی اشغالی ۴۸ بود. در این انتفاضه مردم و گروههای مقاومت در کنار بخش وسیعی از دستگاههای رسمی تشکیلات خودگردان فلسطین شرکت داشتند.
شاید در حال حاضر نامی برای آنچه در حال رخ دادن است پیدا نکنیم، اما آنچه مسلم است این است که واقعیت مقاومت فلسطین نوعی انتفاضه جدید است که ویژگیهای آن در طول زمان متبلور خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات