حجتالاسلام و المسلمین دکتر سید محمدرضا رضی مدرس دانشگاه و پژوهشگر اقتصادی در پیش نشست همایش فضای سایبری، عنوان کرد: فضای سایبری به اشتباه به فضای مجازی ترجمه میشود در حالی که لغت سایبر و در نتیجه علوم سایبرنتیک از اینجا آغاز میشود که سایبر در لغت بهمعنای سکانی است که کشتی با آن تغییر جهت میدهد پس در اصل مفهوم سایبرنتیک ارتباطی با فضای مجازی ندارد.
وی ادامه داد: چکیده سایبر همان حکمرانی، حکمروایی یا ولایتگری و اعمال حاکمیت است، تصور رایج در ادبیات ما هم میشود اینگونه معنا شود که اگر این حکمرانی از طریق فضای مجازی اعمال شود به آن فضای سایبر میگویند.
رضی افزود: در این فضا دانشی بهنام علوم شناختی مطرح میشود که در اصل برای اقتصاد و فلسفه نیست بلکه تولد آن در رشته روانشناسی است، به دلیل خطاها و ناکارآمدیهایی که در روانشناسی وجود داشت از روانشناسی ساختارگرایانه به رفتارگرایانه و سپس به فضاهای شناختی تغییر کرد و از سال ١٩۵٠ تا سال ١٩٧٠ فضای شناختی در روانشناسی قوت گرفت.
وی عنوان کرد: البته این به معنی تشکیل دانش جدید و مباحثی بیسابقه نیست بلکه بیگانگی ما با سابقه علمی و تمدنی خود و معارفی مثل علم النفس باعث شده است که فکر کنیم این یک بحث کاملا نو است و حتی در برابر آن شگفتزده شویم و حتی تب اقتصاد شناختی نیز فراگیر شود.
پژوهشگر اقتصادی اندیشکده قصد بیان کرد: در خصوص رابطه علوم شناختی و اقتصاد باید گفت که دو دسته کلی در علوم اقتصادی وجود دارد؛ یکی جریان غالب رشته اقتصاد که امروز در بسیاری از دانشگاههای جهان و ایران وجود دارد و در واقع همان رویکرد نئوکلاسیک از مکتب سرمایهسالاری است و دوم رویکردها و گرایشهای رقیب یعنی دارای تفاوت با جریان غالب است.
وی اضافه کرد: فضاهای حاکم بر اقتصاد که به مباحث شناختی شباهت یا نزدیکی دارند عبارتند از فضای فلسفه اقتصاد، فضای اقتصاد نهادگرا، فضای اقتصاد روانشناختی، فضای اقتصاد روایی، فضای اقتصاد رفتاری، جامعه شناسی که پیوندهای اجتماعی نیز در آنجا اضافه میشود، و فضای بعد خود رشته اقتصاد شناختی است. اگر بخواهیم تعریف و تصوری ابتدایی از آن ارائه دهیم در حقیقت استفاده از بسترها و ابزارهای شناختی و ادراکی برای تحلیلهای اقتصادی است.
رضی ادامه داد: یک رویکرد نیز با نام مباحث شناختی - اقتصادی وجود دارد که هدف آن تحلیلهای روانشناسانه و علوم شناختی است نه تحلیل اقتصادی یک فرد و جامعه اما این علوم شناختی در بسترها و مسائل اقتصادی صورت میگیرد.
پژوهشگر اقتصادی اندیشکده قصد گفت: نکته مهم این است که ما در اقتصاد شناختی بهدنبال دریافت این نکته هستیم که مکانیزم فهم، دانستن و شناخت در فرد چگونه است سپس بیان میکنیم که اقتصاد شناختی فراتر از فضای محدودیتهای ریاضی میرود، همچنین میخواهیم بیان کنیم که چگونه انسانها تصمیم میگیرند که این عمل باید از طریق مدیریت فرایند فهم و شناخت ذهن انجام شود. هدف نیز این است که چگونه میتوان برای انسان تصمیم ساخت؟
وی افزود: نخستین ویژگی که در سایه اقتصاد شناختی ایجاد میشود این است که فرد در کنش خود احساس آزادی میکند، دومین ویژگی این است که فرد بهصورت ناخودآگاه تصمیم میگیرد، سومین ویژگی علاوهبر احساس آزادی احساس پیروزی میکند و در نهایت آخرین ویژگی این است که فقط ورودی ذهن تغییر نمیکند بلکه فرآیند و منطق اندیشه و تفکر نیز تغییر میکند.
رضی تصریح کرد: زمانیکه با این پدیدهها مواجه میشویم اقتصاد از یک علم سخت به نرم تبدیل میشود و ابزار موجود در آن دیگر مالیات، جریمه و حتی نهادسازی نیست بلکه یکی از مهمترین ابزارها در آن رسانه است و اینجاست که پای رسانه به تحلیلهای اقتصادی باز میشود بعد از فضای رسانهای یکی از مهمترین و فراگیرترین رسانهها در عصر کنونی فضای مجازی است، اگر علوم شناختی اقتصادی به فضای تخاصمی وارد شود یک سطح جدیدی از مباحث شکل میگیرد که به آن "جنگ شناختی - اقتصادی" میگوییم.
وی به ترسیم فضای خودی و مستقل اندیشهای و درونزای خودی در مباحث شناختی و اقتصادی اشاره کرد و گفت: ادبیات شناختی مبتنی بر مادهگرایی و طبیعت گرایی است اما ادبیات معرفتی ما مبتنی بر فلسفه فطرت است. ابزار معرفت در آن فضا مغز است و در فضای ما قلب، بهترین بیان از فلسفه فطرت را میتوان در آثار حکیم الهی آیت الله میرزامحمد علی شاهآبادی (ره) پیدا کرد، در سطح جنگ شناختی اقتصادی نیز راهبرد مقابله ما چارچوب «بصیرت اقتصادی» است.
اصول حاکم بر فرایند حکمرانی کدامند
دکتر محمد شربتی اقتصاددان و از اساتید گروه اقتصاد دانشگاه قم نیز در این پیش نشست عنوان کرد: فضای حکمرانی فضایی است که جدیداً بیشتر بر سر زبانها افتاده و با توجه به اینکه فرایندی از یک حکومت است الزام دارد.
وی ادامه داد: مبنای اصلی حکمرانی را پنج فرآیند تشکیل میدهد که یکی از مهمترین آنها قانونگذاری است، به صورتی که هنگام سخن گفتن از موضوع حکمرانی جهانی، اولین قاعده مورد نظر قانونگذاری است همچنین در هر جامعهای نیز فرایند اصلی و اول حکمرانی این است که قانونی وجود داشته باشد.
شربتی افزود: اصول حکمرانی از خانواده و از خود شخص گرفته تا زمانیکه به جامعه برسد دارای قاعده و قانون است. در جامعه ما نیز جدای از اینکه کلیت کشور طبق قانون اساسی است مجلس و اسناد بالا دستی وجود دارد.
وی تصریح کرد: مورد دوم از اصول حکمرانی، تنظیمگری است، اگر بخواهیم راحت عنوان کنیم هنگامیکه مدیریت یک سالن به بخش خصوصی واگذار میشود باید اصولی هم برای آن تعیین شود که این عمل تنظیمگری نام دارد یعنی یک دستورالعمل بالادستی برای ادارهی فرایند وجود دارد.
مدرس دانشگاه قم گفت: اصل سوم تسهیلگری است یعنی کار بهنحوی پیش برود که آسان شود. در فرایند جامعه ما نیز همین عنوان میشود چرا که اگر قرار است حکمرانی اسلامی باشد باید قوانینی وضع کرد که طبق تسهیلگری پیش برود.
وی اضافه کرد: مورد چهارم از اصول حکمرانی باز توضیح هست. در خصوص حکمرانی میخواهیم یک بازخوردی داشته باشیم درواقع باز توضیح نوعی تشویق است و برایاینکه افراد از فضای حکمرانی بیشتر استفاده کنند و خدمات بیشتری ارائه بدهند باید از تشویق استفاده کرد.
شربتی ادامه داد: اصل پنجم که آخرین اصل فرایند حکمرانی است ارائه خدمات نام دارد و حکومتی که تشکیل میشود باید حکمرانی خوبی داشته باشد تا همه موارد ذکر شده به این مورد کمک کنند.
استاد دانشگاه قم بیان کرد: اصول کار در بحث فضای مجازی سایبر و حکمرانی اقتصاد اسلامی همان مبنای جهان در حکمرانی است که بهصورت واقعی اجرا شده باشد و پنج اصل حکمرانی در آن رعایت شده باشد.
فضای سایبری با فضای مجازی تفاوت دارد
هم چنین در این جلسه دکتر سعیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، گفت: در نگاه اول وقتی بحث از فضای سایبر میشود که بعضا بهاشتباه در فارسی، فضای مجازی ترجمه شده ذهن به سمت یک مسئله یا فضای تکنیکال میرود. درحالیکه فضای سایبر و دانش سایبرنتیک در واقع یک جنس از حکمرانی را رقم میزند و نگاهی متفاوت به مسئله حکمرانی است، به اینکه ما چطور بتوانیم رفتار افراد و گروهها را تحت تأثیر قرار دهیم و پیامدهایی که از نظر ما با هر ایدئولوژی و هر مکتبی مطلوب هست را محقق کنیم.
وی افزود: از اینجهت این مسئله شانه به شانه با دانش اسلامی پیش میرود به ویژه رشته اقتصاد اسلامی. ما وقتی میخواهیم دانش اقتصاد را شروع کنیم که باز هم از دسته اشتیاهات ترجمه ایاست که اکونومیکس ترجمه شده به اقتصاد، کلمه اقتصاد بیشتر به معنای میانهروی است در حالی که قدمای ما این را به تدبیر منزل ترجمه کرده بودند. در علم اقتصاد مدرن هم تعریف آدام اسمیت از اقتصاد سیاسی به عنوان علمی است که در خدمت دولتمردان و قانونگذاران است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت: جریان شاخه علمی تدبیر منزل که تبدیل میشود به اقتصاد سیاسی و سپس تبدیل میشود به علم اقتصاد، در اوایل قرن بیست یک علم تکنیکال میشود، در نتیجه دانش اقتصاد که یک دانش حکمرانی است را از آن موضع علم و اندیشه و حکمرانی و ایدههای برای دستهبندی گروهها، تقلیل داده و به یک سری محاسبات کمی و دادهای و تحلیلهای تنکیکال فرو کاستهایم.
سعیدی ادامه داد: غافل از اینکه نمیدانیم در دانش اقتصاد به چه نحو قرار است جامعه را سازماندهی کنیم، هدف ما از این نهادهای شکل گرفته و نحوهی سازماندهی چیست؟ و چون جامعهشناسی و تاریخ از این درسها حذف شده تصور میشود که مثلا بانکها از روز ازل وجود داشتهاند و انسانهای قدیم چون بلد نبودند و دانش لازم را نداشتند نمیتوانستند بانک را ایجاد کنند و یا از بورس استفاده نمیکردند و ما چون از دانش و هوش بالایی برخوردار بودیم به این دستاورد بشری رسیدیم و نگاهمان به تاریخ نگاهی فانتزی است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد:در صورتی که در واقعیت به هیچ عنوان اینگونه نیست و چه اتفاقات گستردهای در گذشته رخ داده که همین الان هم در حوزه نظری وجود دارد تا امروز به این تغییرات برسیم.
وی در پایان تصریح کرد: وقتی این مسائل بررسی شود میبینیم که ما با یک طرح حکمرانی مواجه هستیم که این طرح، نهادها و فرهنگ خود را ساخته، رسانه خود را هم دارد و این نظریه حکمرانی خاص را در قالب کلاسهای اقتصاد خرد و کلان و ... تبلیغ میکند و این نظریه حکمرانی خاص به ذهن دانشجویان و خوانندگان جهت میدهد و در ناخودآگاهشان این گزاره کاشته میشود که حکمرانی و تدبیر امور و تنظیم حیات به تدبیر شهید صدر، یعنی آن چیزی که آنها میگویند که اگر دانشجو از این پارادایم خارج شود میشود حرف غیر علمی که آن هم فریبی است برای این که سایر نظریههای رقیب کنار زده شوند.
انتهای پیام
نظرات