«نصرتالله تاجیک» در گفتوگو با ایسنا گفت: برای قرنها سرزمین تاریخی فلسطین که هفتاد و پنج سال است اشغال شده، سرزمین صلح ، آرامش و مهد ادیان توحیدی و تمدن بشری و سرزمین زیست مسالمتآمیز سه دین یهود، مسیحیت و اسلام بوده است و از وقتی سعی شده یک دین بر دو دین دیگر سلطه داشته باشد به ویژه از ۱۹۴۸ که دولت یهود تحت نام اسرائیل پایه گذاری شد این وضعیت صلحآمیز به هم خورد و جنگ و آوارگی مردم اصلی آن سرزمین و نقطه تولید خشونت در دنیا اتفاق افتاد.
وی افزود: تا زمانی که در این سرزمین به همان اصل اساسی همزیستی مسالمتآمیز بین همه ادیان این سرزمین برنگردیم این وضعیت ادامه دارد. بنابراین مشکل اصلی خاورمیانه عدم حل مساله فلسطین با سلطهگری یک بخش از جامعه فلسطین تاریخی بر بخشهای دیگر در این جغرافیای کوچک ولی حساس بوده است. غرب و کسانی که حامی رژیم صهیونیستی بوده و خواهان صلح واقعی هستند به موضوع آرامش و ثبات و پرهیز از خشونت اهمیت میدهند باید به این مساله توجه کنند که راه حل این مساله نه اقداماتی که با حمایت صد در صدی و یکطرفه از رژیم صهیونیستی و تشدید چرخه خشونت بلکه توسل به راه های نیل به همزیستی مسالمتآمیز است.
این دیپلمات بازنشسته درباره عملیات حماس اظهار کرد: در طراحی و اجرا عملیات طوفان الاقصی یکی از بهترین عملیات های نظامی در جنگهای نامتقارن بود که از چند اصل مهم در مبارزات کلاسیک ، چریکی و غیرمتقارن توانست بهرهبرداری خوبی کند. این عملیات با استفاده از اصل طلایی غافلگیری ضربه اساسی را به هیمنه شکستناپذیری اسرائیل وارد کرد ؛ یعنی با وجود اینکه مصریها ادعا کردند تحرکات مشکوک حماس را به اسرائیل خبر داده بودند اما ارتش این رژیم باور نمیکرد این عملیات انجام شود و دوم استفاده از اصل مخفی کاری و انجام تاکتیکهایی برای رد گم کردن به همراه داشت و اجرا و زمان شروع و کم و کیف آن در میان افراد محدودی باقی ماند.
تاجیک گفت: مبارزات مردم فلسطین دوران مختلفی را تجربه کرده و الان وارد دوره پنجم مبارزات ضد اشغالگری آنان شدهایم که پایه آن توسط جریان مبارزه مردمی فلسطینیها گذاشته شده است که توانسته با استفاده از جنگ های غیرمتقارن ، استفاده از فناوری و توانمندیهای تاثیرگذار و بازی به هم زن ، چهره نوینی از مبارزه را به منصه ظهور بگذارد. بعد از اشغال سرزمین فلسطین در سال ۱۹۴۸ رویاروئی با ارتش صهیونیستی که با کمک دولتهای غربی شکل گرفته بود تا اوایل دهه هفتاد میلادی به دوش ارتشهای عربی بود. که نه تنها این جنگها منجر به آزادسازی زمینهای فلسطینی نشد بلکه کل سرزمین فلسطین به اضافه بخشهایی از سوریه و لبنان هم توسط ارتش صهیونیستی اشغال شد. با شکلگیری جنبشهای چریکی ضد اشغال مرحله دوم این مبارزات طی دو دهه تا اواخر دهه هفتاد با افت خیز فعال بودند که این مرحله نیز نتوانست به تغییر بازی و چهره مبارزات کمکی بکند. مرحله سوم در دهه هشتاد، مبازرات به دور از خشونت و باصطلاح پارلمانتاریستی فلسطینیها بود که نقش اساسی را سازمانهای بینالمللی به عهده داشتند و مذاکرات صلح دو و چند جانبه کمپ دیوید، اسلو، مادرید ، وادی عربیه و طابا و قطعنامههای سازمان ملل همچون ۲۴۲ و ۳۳۸ شاخصه اصلی آن بود که چیزی نصیب فلسطینیها نکرد الا تشکیل نیمه دولت خودگردان که نه اختیاری دارد و نه امکاناتی در دو منطقه غزه و کرانه باختری. که اولا جزو سرزمین اصلی و اشغال شده فلسطین نبود و ثانیا اولی جزو سرزمین اشغال شده مصر و دومی سرزمین اشغال شده اردن در جنگهای سال ۱۹۶۷ توسط اسرائیل بود که به فلسطینها واگذار شد و ثالثا در این دو خاک جدا از هم و محاصره کامل اصلا امکان اعمال حاکمیت سرزمینی وجود ندارد. و رابعا امکان زیست طبیعی از فلسطینیها در این دو سرزمین سلب شده است.
وی ادامه داد: مرحله چهارم مبارزات فلسطینی از انتهای دهه نود با الهام از مبارزه مردم ایران و پیروزی انقلاب اسلامی و مردمی شدن مبارزه بود و در قالب انتفاضه اقصی و انتفاضه سنگ راه نوینی جلوی پای فلسطینیها گذاشت. لذا عملیات طوفان الاقصی تبلور مرحله پنجم مبارزات مردم فلسطین در غزه است. این عملیات انفجار صبر و تحمل و تحقیری بود که اسرائیل با تندروی و تضییع حقوق انسانی فلسطینیها در این سالها به مردم این منطقه وارد کرده است.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: این عملیات یک عملیات بازی به هم زن بود و روندی را که در منطقه میخواهد اجرا شود تا بدون حل مساله فلسطین صلح و عادیسازی بین اسرائیل و کشورهای عربی را صورت دهد به هم زد و میتوان ادعا کرد یکی از دستاوردهای این عملیات نیز همین بود که کشورهای عربی را در عادی سازی روابط متوقف کند و یا حداقل به تاخیر بیاندازد.
وی افزود: الان مساله فلسطین دوباره روی میز آمده است و کشورهای منطقه میدانند تا مساله فلسطین حل نشود ایجاد چنین روابطی ممکن نیست و لذا با این عملیات میتوان روند صلح را وارد مرحله جدیدی نمود که به احقاق واقعی حقوق انسانی فلسطینیها در برقراری زیست طبیعی و تشکیل دولت واقعی در تمامی سرزمین و همان اصل تاریخی همزینستی مسالمتآمیز ادیان و فرهنگها در این سرزمین منجر شود. به شرطی که آمریکا و غرب دست از حمایت صد در صدی از اقدامات و عملکرد اسرائیل برداشته و همه کشورها از این روند حمایت کنند.
سفیر پیشین ایران در اردن افزود: اکنون و در پرتو این عملیات مردم فلسطین میدانند امیدی جز به توانمندی و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خودشان و اخذ حمایت از افکار عمومی بینالمللی در راستای بازگشت آوارگان و توقف شهرک سازی و حاکمیتشان بر سرزمین مادری ندارند و این که امید چندانی به کشورهای عربی نداشته باشند که فقط دنبال منافع خود هستند و نه آزادسازی سرزمین فلسطین! البته این به معنای آن نیست که کشورهای عربی موثر نیستند ، بلکه نباید به حمایت آنان دل خوش کنند!
تاجیک گفت: رژیم صهیونیستی و حامیانش در شوک بزرگی فرو رفتند و این رفت و آمد سران به اسرائیل برای این است که از اثرات دومینویی عملیات حماس بکاهند. این عملیات امنیت شهرکنشینان را هدف قرار نداد بلکه موجودیت رژیم صهیونیستی را هدف قرار داده است. شکلگیری اسرائیل از طریق مهاجرت از بخشهای مختلف اتفاق افتاده است و الان امنیت شهرک نشینان و مهاجرین آسیب دیده و متزلزل شده است و حضور رهبران کشورهای غربی برای جلوگیری از تاثیرات شکنندگی که در جامعه اسرائیل است و رواج مهاجرت معکوس میباشد.
وی تاکید کرد: سفر رهبران اروپایی و آمریکا به اسرائیل برای حمایت از نتانیاهو نیست بلکه برای حمایت از موجودیت اسرائیل است. اگر چه او بازیگری قهار است و برای اولین بار در تاریخ اسرائیل سرنوشت سیاسی خود را به موجودیت رژیم صهیونیستی گره زده است! اما او این حمایت غربی را مصادره به مطلوب میکند! وگرنه همه رهبران غربی میدانند که این اتفاق نتیجه تندرویها و اقدامات هنجار شکننده او در جامعه اسرائیلی است که انسجام داخلی جامعه اسرائیل را به حداقل رسانده است.
این کارشناس مسائل بینالملل در مورد جنایات اسرائیل در غزه گفت: یقینا نتانیاهو در حملات سفر بایدن به تلآویو در حمایت از جنایتهای رژیم صهیونیستیغزه علاوه بر جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت دچار کشتار دسته جمعی مردم و کودکان غزه شده استۀ اما اسرائیل توان حمله زمینی به غزه را دارد اما هنوز در صدد دستیابی به اهداف خودش و آمریکا با کمترین هزینه است. در درجه اول باید دید ورود زمینی به غزه که احتمال آن منتفی نیست برای اسرائیل چه دستاوردی دارد؟ نتانیاهو خود را سمبل امنیت اسرائیلیها میداند و یک هدف عمده دارد و آن آزاد کردن اسرایش است و به این خاطر خیلی تحت فشار است و به شدت دنبال این است که اسرای یهودی که نزد گروههای مقاومت هستند را آزاد کند. من معتقدم کشورهای غربی و در راس آن آمریکا به دلیل مخاطرات و تبعات آن و نیز برنامههایی که برای ایجاد حضور بیشتر و آمادگی نظامی برای احتمالات آتی دارند ، خواهان ورود زمینی اسرائیل به غزه نیستند و خواهان مدیریت شرایط هستند تا ابتدا از طریق مذاکره اسرا را آزاد کنند. اگر این اتفاق نیفتد به نظرم اسرائیل بعد از این حملات هوائی و رویکرد سرزمین سوخته حمله زمینی هم به غزه بکند. هرچند تبعات سنگین برایش خواهد داشت و اقدامی سخت است.
وی درباره اختلافات داخلی و سیاسی اجتماعی در سرزمینهای اشغالی گفت: انتقادات زیادی به نتانیاهو هست، اما باید این را در سطح خود بررسی کرد. به نظر الان با حملهای که شده و ترسی که در دل مردم اسرائیل افتاده است طبیعی است که آنها را تا حدی به حمایت از نتانیاهو دلگرم کرده. اما در همین شرایط همچنان به دلیل باز بودن جامعه اسرائیلی ، انتقاداتی به نتانیاهود وارد میشود و چه بسا او سرنوشت سیاسی خود را با این شرایط گره زده است. لذا با وجود اختلافات سیاسی داخلی معتقدم چه اسرائیلیها و چه حاکمان آن دنبال جنگ طولانی نیستند و همیشه در مبارزات آنها دنبال ضربه زدن و اقدامات سریع بودند. ولی اگر توان مقاومت در حدی باشد که این جنگ را ادامه دهد برگ برنده را دارد البته سطح خسارات به مردم غزه هم کم نیست و در این زمینه باید از افکار عمومی بینالمللی کمک گرفت.
تاجیک خاطرنشان کرد: هم هیمنه شکست ناپذیری اسرائیل شکسته است و حداقل در کوتاه مدت قابل جبران نیست و هم چهره بینالمللی اسرائیل لطمه خورده است و با اقداماتی که نتانیاهو و ارتش صهیونیستی دیوانه وار در واکنش به حملات در غزه انجام داد و حمله به بیمارستان المعمدانی چهره نامطلوبی الان دارد. همچنین نقاط آسیبپذیر این رژیم الان نشان داده شده است و با توجه به تظاهرات علیه حملات اسرائیل در کشورهای مختلف جهان وضعیت خوبی هم در سطح افکار عمومی بینالمللی ندارد.
وی اظهار کرد: تا زمانی که مساله فلسطین از طریق رفع اشغال زمینهای فلسطینیها، بازگشت آوارگان ، توقف شهرک سازی حل نشود ، دولت واقعی آنها در تمامی سرزمین فلسطین تشکیل و آنان از یک زیست طبیعی و سیاسی اجتماعی در شان سابقه تاریخی و تمدنی خود برخوردار نشوند ، حملات فلسطینیها ادامه دارد و این به شرایط آینده و ذی نفعان در مساله اسرائیل و فلسطین بستگی دارد.
وی در پایان تاکید کرد: اما ایران الان باید با استراتژی محدود کردن سطح تنشها هم تنش بین ایران و آمریکا را مدیریت و کنترل کند و هم دنبال تحرکات دیپلماتیک و اجماع سازی در میان مردم دنیا علیه اقدامات اسرائیل باشد. سیاست ایران در این زمینه برخلاف رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو که در صدد رو در رو قراردادن ایران و آمریکا است ، در عین حال که حمایت صد در صدی از فلسطین و مقاومت میکند ، برای رویارویی مستقیم با آمریکا طراحی نشده است. ایران باید هدف سیاسی و دیپلماتیکش ایجاد آرامش در غزه و پایان یافتن آلام مردم این منطقه و نیز ایجاد اجماع بینالمللی علیه نتانیاهو و محاکمه وی به عنوان جنایتکار جنگی و جنایت علیه بشریت باشد و اگر این اتفاق نیفتد و بر عکس کشورهای غربی به اشتباه همچنان از چنین جنایتکاری حمایت کنند قطعا منطقه وارد دور جدیدی از خشونت خواهد شد و کشورهای غربی نمیتوانند از زیر بار تبعات و مسئولیت چنین شرایط و وضعیتی شانه خالی کنند.
انتهای پیام
نظرات