• چهارشنبه / ۳ آبان ۱۴۰۲ / ۱۴:۱۲
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402080302391
  • خبرنگار : 50558

باکو در دو راهی سرنوشت‌ساز ایجاد صلح یا تنش‌افزایی در قفقاز

باکو در دو راهی سرنوشت‌ساز ایجاد صلح یا تنش‌افزایی در قفقاز

ایسنا/خراسان رضوی پس از اینکه الهام علی‌اف در ماه گذشته با درگیری ۲۴ ساعته با ارمنستان به خواسته‌های خود در جهت برگرداندن قره‌باغ کوهستانی به خاک آذربایجان دست یافت، در میان جو تنش‌آمیز موجود در قفقاز جنوبی، دومین نشست ۳+۳ اول آبان ماه ۱۴۰۲ و در سطح وزرای خارجه با دعوت وزیر خارجه ایران و با حضور آرارات میرزوئیان، جیحون بایرام‌اف، سرگئی لاوروف و هاکان فیدان وزرای خارجه کشورهای ارمنستان، آذربایجان، روسیه و ترکیه با هدف حل مشکلات منطقه به وسیله خود کشورهای منطقه و بدون هرگونه دخالت کشورهای فرامنطقه‌ای و غربی در تهران برگزار شد. 

در بیانیه پایانی این نشست وزرای خارجه بر اهمیت حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات بر اساس منشور ملل متحد، احترام به حاکمیت، استقلال سیاسی، تمامیت ارضی، خدشه‌ناپذیری مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی، عدم مداخله در امور داخلی و منع هرگونه تهدید یا توسل به زور تاکید کردند. همچنین قرار بر این شد ۶ کشور دعوت‌شده به نشست ۳+۳ در جهت کنار گذاشتن تنش‌ها و دستیابی به صلح همکاری‌های مشترک اقتصادی، ترانزیتی، انرژی و حمل و نقل داشته باشند. 

اما بر خلاف اهداف و تاکیدات این نشست مبنی بر احترام به تمامیت ارضی و منع هرگونه تهدید به زور، شاهد هستیم به موازات نشست برگزارشده در تهران، باکو و ترکیه به صورت مشترک در مرزهای ارمنستان رزمایش نظامی داشته‌اند. این حرکت علی‌اف و اردوغان به شدت حسن نیت آنها برای حضور در نشست و همچنین اهداف آنها برای رسیدن به صلح و باز کردن گره‌های کور منطقه قفقاز را زیر سوال برد و بر این مسئله صحه گذاشت که قره‌باغ بحرانی بی‌سرانجام است.  

چندین دهه است که این بحران کشورهای منطقه قفقاز جنوبی و همسایگانشان را به خود درگیر کرده است. با حمله اخیر علی‌اف به قره‌باغ کوهستانی، آتش درگیری در قفقاز دوباره از میان خاکستر جنگ‌های پیشین شعله کشیده است. این درگیری تنها دو سال پس از آتش‌بس قره‌باغ ۲۰۲۰ اتفاق افتاد. با وجود اینکه جنگ دوم قره‌باغ پس از ۴۴ روز با پیروزی نیروهای آذربایجان و امضای توافقنامه سه‌جانبه آتش‌بس توسط رهبران سه کشور روسیه، ارمنستان و آذربایجان در بیستم آبان‌ماه به پایان رسید، اما همچنان جنگ و درگیری میان طرف‌ها ادامه پیدا کرد. در حال حاضر هم تیزی آتش‌بس ۲۰۲۳ کارساز نیفتاد و شاهد نقض آتش‌بس از سوی دو طرف بودیم. 

لذا گذشته، حال و آینده منطقه ژئوپلتیکی قفقاز و پیامدهای تحولات کنونی بحران قره‌باغ در اذهان سیاستمداران و دولتمردان کشورهای همسایه سوال‌برانگیز شده است. با این حال جنگ دوم قره‌باغ و درگیری اخیر چند روند و پیشران اصلی در ژئوپلیتیک در حال تغییر قفقاز جنوبی را به خوبی برجسته ساخت؛ اولا سناریونویسان اصلی این جنگ‌ها قدرت‌های غربی هستند که هیزم در آتش منازعات باکو و ایروان می‌ریزند. دوما ترکیه و اسرائیل دو بازیگر این مناقشه هستند که کنشگری فعال و تعیین‌کننده‌ای در دستاوردهای نظامی و سیاسی جمهوری آذربایجان ایفا کرده‌اند. سوم اینکه روسیه هم تمایلی به حل و فصل کامل بحران قفقاز ندارد، همیشه سعی کرده نقش دولت ناجی را ایفا کند و برای اولین بار بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در جنگ دوم قره‌باغ ۲۰۲۰ حضور مستقیم نظامی در قره‌باغ پیدا کرد. همچنین از نظر سیاسی و نظامی موازنه قدرت به صورت چشمگیری به نفع جمهوری آذربایجان چرخش داشته است.  

از سوی دیگر با وجود انگیزه تمامیت‌خواهانه طرف‌ها، هیچ سازوکار حقوقی مشخصی در تعیین حد و مرز درگیری در منطقه قره‌باغ کوهستانی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان وجود نداشته و بی‌ثباتی سیاسی چشمگیری در این منطقه به چشم می‌خورد، آنچنان که هرگونه چشم‌انداز در توافق آتش‌بس میان طرفین را ناپایدار ساخته است. در نهایت اینکه راهگذرهای تجاری و انرژی در کانون معادلات ژئواکونومیکی قفقاز جنوبی قرار گرفته‌اند و به عامل اختلاف میان خود کشورهای قفقاز، همسایه‌های آنها از جمله ایران، روسیه و ترکیه و همچنین ذی‌نفعان خارجی مانند اسرائیل، آمریکا و اروپا تبدیل شده است. 

به این ترتیب وضعیت بسیار شکننده منطقه قفقاز جنوبی و مناقشات صورت‌گرفته در مناطق مختلف آن به ویژه قره‌باغ کوهستانی موجب شده در چند سال اخیر سیاستمداران کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که خود را از هرگونه تحولات قفقاز تاثیرپذیر می‌بینند، طرحی نو در جهت حل و فصل مسائل پیشنهاد دهند. 

ایران که پس از جنگ دوم قره‌باغ تمامیت ارضی خود را در خطر وضعیت نه جنگ و نه صلح قفقاز و فوق‌العاده بی‌ثبات، ناامن و پرابهام این منطقه می‌دید، به شدت دغدغه‌مند و نگران بود که منازعات با مداخله قدرت‌های فرامنطقه‌ای گسترش پیدا کند و تنش‌های ناشی از درگیری‌های قفقاز به داخل ایران رسوخ کند. به همین دلیل تهران همواره خواستار ایجاد و تثبیت ثبات در قفقاز جنوبی است و بر خلاف برخی بازیگران بر ابتکارات سنتی حل و فصل منازعات تاکید می‌ورزد. الگوی امنیتی مورد حمایت ایران در خصوص قفقاز ۳+۳ است که شامل سه حوزه قفقاز جنوبی ارمنستان، آذربایجان و گرجستان و از سوی دیگر سه قدرت همسایه آنها روسیه، ترکیه و ایران می‌شود. 

این در حالی است که روسیه  الگوی ۳+۱ را پیشنهاد می‌دهد و بر برتری ژئوپلیتیکی روسیه تاکید می‌کند. در این میان قدرت تازه‌ورود تاثیرگذار دیگر ترکیه از مدل ۳+۲+۲ پیروی میکند و بر خلاف خواسته ایران پای کشورهای فرامنطقه‌ای مانند آمریکا را هم به معادلات منطقه باز می‌کند، چراکه منظور دولتمردان ترک از این الگو، مجموعه‌ای از سه جمهوری قفقاز، روسیه و ترکیه به همراه آمریکا و اتحادیه اروپاست. در واقع ایران نه تنها در الگوی ترکیه هیچ جایگاهی ندارد، بلکه هیچ یک از دو الگوی روسی و ترکی که یکی کاملا امنیتی انحصاری و دیگری خواهان ورود قدرت‌های غرب به منطقه است را نمی‌پذیرد. 

خوشبختانه تاکنون دو بار نشست ۳+۳ برگزار شده است. نشست نخست آن در نوزدهم آذرماه ۱۴۰۰ در سطح معاونان وزرای خارجه برگزار شده بود و طی دو روز گذشته دومین نشست فرمت ۳+۳ در سطح وزرای خارجه در تهران برگزار شد و حالا باکو باید تصمیم بگیرد که به منظور دستیابی به صلح و ثبات در قفقاز، رویکرد نظامی را کنار می‌گذارد یا خیر؟ 

باکو در دو راهی سرنوشت‌ساز ایجاد صلح یا تنش‌افزایی در قفقاز

حمید حکیم، تحلیلگر مسائل اوراسیا در گفت‌وگو با ایسنا با تاکید بر اینکه بهترین گزینه برای حل مناقشات قفقاز فرمت ۳+۳ است، اظهار کرد: مسائل قفقاز فقط توسط خودشان و کشورهای پیرامونی آن‌ها قابل حل است. اگر کشورهای قفقاز خواستار حل مسائلشان هستند، غیر از خودشان و کشورهای پیرامونی به دولت دیگری نباید تکیه کنند، زیرا هر آنچه در این منطقه اتفاق می‌افتد، از منفعت تا ضرر تماما به همین ۶ کشور بازمی‌گردد و به نوعی با یکدیگر شریک هستند.  

وی اضافه کرد: مثلا امنیت قفقاز جنوبی از کشور ما یا روسیه و ترکیه جدا نیست، خود کشورهای قفقاز جنوبی شامل ارمنستان، آذربایجان و گرجستان که جای خود دارند. وجود وابستگی امنیتی، اقتصادی، سیاسی و ... ویژگی اساسی این کشورهاست. لذا هر یک از آنها اگر بخواهد امنیتش را از دولت دیگری غیر از این ۶ کشور طلب کند، رویکردی کاملا غلط در پیش گرفته و خروجی آن ورود کشورهایی مانند اسرائیل، آمریکا، اروپایی‌ها و حتی کشورهای عربی به قضیه است که هر کدام دنبال منافع خاص خودشان هستند. در این راستا نشست ۳+۳ اتفاق خوبی بود که امیدواریم در مقام اجرا نتایج مطلوبی داشته باشد. 

رزمایش آذربایجان و ترکیه؛ حرکتی در راستای تحقق اهداف سناریونویسان فرامنطقه‌ای 

این تحلیلگر مسائل اوراسیا با اشاره به برگزاری رزمایش مشترک آذربایجان و ترکیه در مرزهای ارمنستان، ادامه داد: درست وقتی که زمان نشست ۳+۳ مشخص بوده، چنین حرکاتی توسط دو کشور آذربایجان و ترکیه محلی از اعراب ندارد و نتیجه‌ای جز اینکه رسیدن به صلح، ثبات و امنیت منطقه با چالش مواجه شود، در پی نخواهد داشت. علی‌اف در مسیری قدم گذاشت که تا پیش از آن دیگران برایش تعریف کرده بودند و پشت آن بازیگرانی مثل آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه ایفای نقش می‌کردند. پس طبیعی است که در راستای منافع سناریونویسان اصلی طرح حرکت کرده باشد. از سوی دیگر آذربایجان در نوک پیکان است و ترکیه سطحی پایین‌تر از آن در سناریو غرب دارد. اشتباهی که ترکیه انجام داده، این است که نگاه صرف منفعت‌گرایانه و عمل‌گرایانه داشت و باعث تشدید منازعات قفقاز و ایفای نقش در چنین تحرکاتی مانند رزمایش اخیر شد. 

حکیم با تاکید بر لزوم داشتن اراده جدی در هر ۳ کشور منطقه قفقاز برای دستیابی به صلح، عنوان کرد: عوامل ژئوپلیتیکی منطقه قفقاز تنش‌زا هستند و فی‌نفسه در کنار هم قرار گرفتن آن‌ها می‌تواند به ایجاد و تشدید تنش منجر شود. ولی اگر بازیگران خود منطقه بخواهند و اراده لازم برای دستیابی به صلح را داشته باشند، اقدامات لازم را انجام دهند و برای اقدامات ضمانت‌های اجرایی در نظر بگیرند، می‌توان به برقراری صلح در قفقاز امید داشت. در غیر این صورت اگر سیاست‌هایی مانند آنچه باکو تا به الان اتخاذ کرده توسط دیگر بازیگران منطقه هم صورت بگیرد، نمی‌توان انتظار برقراری صلح در قفقاز را داشت. 

وی در خصوص اظهارات باکو مبنی بر پیگیری پلن B، کنار گذاشتن نظامی‌گری و عبور کریدور زنگزور از ایران، بیان کرد: در این رابطه دولت باکو دو رویکرد کلان پیش رو دارد؛ اول اینکه آنچه عرف نظام‌بین‌الملل است را قبول کند و واقعیات ژئوپلیتیکی خود را بپذیرد، یا اینکه اینها را نپذیرد و مسیر دوم را دنبال کند. با پذیرش راه دوم باکو اگر بخواهد اقدامات نظامی خود را در پیش بگیرد و به سمت‌ مرزها پیش‌روی کند، ممکن است حقوق بین‌الملل را نقض و به مرز کشورهای دیگر تجاوز کند که این شرایط را برایش بسیار سخت‌تر می‌کند. پس این مسیر اشتباهی است که برای این کشور نتیجه‌ای دربرندارد. اما اگر همان راه اول را انتخاب کند، شرایط ژئوپلیتیکی‌اش را بپذیرد و بر پایه واقعیات جلو برود، برای این کشور نتایج بهتری به دنبال دارد. دولت باکو باید به قدری عقلانیت داشته باشد که گزینه اول را انتخاب کند، زیرا قطعا راه دوم تبعات سنگینی برایش به همراه خواهد داشت. 

این تحلیلگر مسائل اوراسیا با بیان اینکه اگر باکو مبتنی بر واقعیات، رفتار خودش را تنظیم کند باید مطمئن باشد نتیجه مناسب را می‌بیند، افزود: واقعیت این است خود سه کشور حوزه قفقاز جنوبی و کشورهای همسایه مثل ایران و روسیه طالب ثبات در منطقه هستند و می‌خواهند دست بازیگران فرامنطقه‌ای از قفقاز کوتاه شود. مطمئنا آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ایران و حتی روسیه خواستار آرامش در منطقه هستند. ممکن است روسیه به نوعی دنبال مدیریت تنش باشد و نه حل‌وفصل کامل تنش‌ها در قفقاز، اما قطعا این کشور هم مانند کشورهای دیگر علاقه‌مند به عدم دخالت کشورهای فرامنطقه‌ای است. 

حکیم با تاکید بر نقش ثانویه ترکیه در درگیری‌های قفقاز، ادامه داد: آذربایجان نقش اصلی و ترکیه در جایگاه پایین‌تر از آن نقش‌آفرینی می‌کند. در نتیجه ترکیه هم باید در این تصمیم عقلانی با آذربایجان سهیم شود. چون این کشور قطعا دنبال تشدید تنش با همسایه‌هایش نیست و قصد ندارد تنش‌ها را با ایران، یعنی همسایه اصلی خودش افزایش دهد. به این ترتیب اگر خود علی‌اف هم به معنای واقعی به دنبال کاهش اختلافات با کشورهای منطقه باشد، انتخاب راه اول و دوری از نظامی‌گری موفقیت‌آمیز خواهد بود. باکو با درگیری ۲۴ ساعته قره‌باغ تقریبا به تمام خواسته‌های خود رسید، الان از اظهارات مقامات این کشور پیداست که دنبال آرامش‌اند، پس اگر بتواند تنش‌ها را کاهش دهد، اولین برنده بازی خودش خواهد بود و حتی بازیگران همسایه‌اش نیز در این مسیر منتفع می‌شوند. 

باکو در دو راهی سرنوشت‌ساز ایجاد صلح یا تنش‌افزایی در قفقاز

رقابت‌های حوزه انرژی؛ از تهدید تا فرصت 

در بیانیه پایانی نشست ۳+۳ وزرای خارجه کشورها بر این نکته تاکید کردند که همکاری‌های مشترک دوجانبه و چندچانبه در زمینه انرژی، ترانزیت، حمل و نقل و سایر همکاری‌ها در مسیر رسیدن به صلح در قفقاز موثر است. اما با این وجود سوالی که ویژه در رابطه با قفقاز جنوبی بیشتر اهمیت پیدا می‌کند، این است که حتی بدون در نظر گرفتن دخالت کشورهای فرامنطقه‌ای، کشورهای این منطقه و بازیگران پیرامونی آن به شدت بر سر انتقال انرژی و ترانزیت در رقابت هستند. برای نمونه ایران و ترکیه بارها برای عبور کریدورها و مسیرهای ترانزیت و خطوط لوله به رقابت پرداخته‌اند و به خاطر تحریم‌های غرب علیه ایران و پتانسیل بالای ترکیه برای همکاری‌ها، آنکارا پیروز ماجرا بوده است. حال اکنون چگونه می‌توان انتظار داشت که همکاری‌های اقتصادی به برقراری صلح در قفقاز کمک کند؟  

حکیم در خصوص بیانیه پایانی نشست ۳+۳ و امکان تحقق دستیابی به صلح از طریق همکاری‌های اقتصادی، ترانزیتی، حمل‌ونقل و انرژی، اظهار کرد: درست است که مواردی مانند ترانزیت و انرژی تا به الان باعث اختلافات و رقابت در منطقه شده‌اند ولی در عین حال می‌توانند صلح هم به ارمغان بیاورند. اگر کشورها در عرصه اقتصادی به هم وابسته باشند یا خط لوله انرژی بخواهد از ایران بگذرد و به ترکیه و روسیه برود، تمام ۶ کشور در منافع آن شریک می‌شوند. زمانی که بحث کریدورها در نشست ۳+۳ مطرح شد، به ایجاد منافع مشترک تکیه داشت. اگر این ۶ کشور بتوانند منافع مشترک را برای خودشان تعریف کنند و در آن راستا گام بردارند، مطمئنا به صلح و آرامش می‌رسند و همان عوامل تنش‌زا مثل خطوط انتقال انرژی و کریدورهای ترانزیتی به عامل صلح تبدیل شوند.  

این تحلیلگر مسائل اوراسیا در پاسخ به اینکه با وجود رقابت‌ها، ناکامی‌ها و تعلل برای ایجاد کریدورها در گذشته، آیا ایجاد کریدوری که بتواند هر ۶ کشور را پوشش دهد شدنی است؟ گفت: از گذشته چنین مباحثی برای افزایش همکاری‌ میان کشورها مطرح بوده و تعدادی از کریدورها از قبل مطرح بودند ولی عملا اجرایی نشدند. تحریم‌های ظالمانه غرب علیه ایران ما را با یک سری چالش‌ها مواجه کرد. در بسیاری از موارد ترکیه وارد شد و از سیاست همه چیز بدون ایران که غربی‌ها مطرح کردند، به ویژه در حوزه کریدورها و انرژی نهایت استفاده را برد. به علاوه با روسیه هم از همان ابتدا مشکلاتی داشتیم. مثلا در انتقال گاز به گرجستان از طریق خاک ارمنستان سنگ‌اندازی‌ها و ممانعت‌هایی از جانب روسیه صورت گرفت. با این حال یک سری کریدورها هستند که انتظار می‌رود در ادامه نشست ۳+۳ مطرح شوند.   

حکیم اضافه کرد: به عنوان مثال انتقال گاز ایران به سمت اروپا پس از دربرگرفتن هر سه کشور قفقاز، می‌تواند از دو مسیر بگذرد، یکی از طریق ترکیه و دیگری روسیه. حتی بالعکس این مسیر هم شدنی است. روسیه می‌تواند انتقال انرژی‌اش را به سمت  جنوب یا به سمت شرق از طریق همین منطقه انجام دهد، البته اگر منطقه دارای ثبات باشد. لذا قفقاز به راحتی پتانسیل بالایی برای کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب دارد که سه کشور ایران، روسیه و ترکیه هم می‌توانند در آن دخیل باشند. به علاوه، این کریدور می‌تواند در ابعاد وسیعی گسترش پیدا کند و از سمتی به اروپا و از سمتی دیگر به بازار تشنه چین و هند برسد. قفقاز از زمان هخامنشیان کریدور ارتباطی بین امپراطوری‌های شرقی با غربی بوده و الان هم همان نقش را دارد و می‌تواند به چهارراه ارتباطی شرق به غرب و شمال به جنوب تبدیل شود.

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha