دکتر "محمد مهدینژاد نوری"، معاون تحقیقات و فناوری ستاد کل نیروهای مسلح، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر و نیز مدرس پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی، درباره "امید" و "پیشرفت"، دو کلیدواژهی اساسی و همیشگی در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی و دو مولفهای که باورشان موجبات پیشرانی جامعه اسلامی در ابعاد مختلف از علم و فناوری تا دفاعی و موشکی را میسر میسازد، به سؤالات خبرنگار ایسنا پاسخ گفت.
*جناب دکتر! رهبری از امید به عنوان پیشران پیشرفت تعبیر میکنند و این امر را بارها و بارها تکرار کردهاند، این امر را چطور میتوان تحلیل کرد؟
امید دستمایهی هرگونه حرکت و پیشرفتی رو به جلو است و اگر امید در جامعهای نباشد، قطعا آن جامعه هیچ حرکتی نخواهد داشت و از طرفی حرکتی که مبتنیبر اجبار و اکراه باشد، یا اساسا انجام نمیشود یا دستاورد قابلقبولی ندارد. لذا اساسا هر کسی تحت هر شرایطی با امید به آینده و آرمانهایی که دارد، تلاش مضاعفی برای شکوفایی قدرت خلاقیت و نو آوری خود و جامعه ایجاد می کند.
این امر یعنی، امید پیشران پیشرفت یک جامعه بودن، هم خاص ایران اسلامی نیست بلکه در همه فرهنگها، جوامع و کشورها و در همه دوران وجود داشته و دارد. لذا چه مصلحین و چه مسئولان جوامع یا حتی در سطح جامعه کوچکتری مانند خانواده و ... چیزی که بهطور قطع و یقین به دنبال آن بودهاند، در ابتدا ایجاد امید و اینکه این تلاشها منجر به نتیجه و دستیابی به اهداف موردنظر چه در زندگی فردی و چه اجتماعی افراد میشود. حالا یکی به دنبال پول و ثروت و دیگری به دنبال مقام و جایگاه است یا به دنبال اصلاح جامعه بوده و میخواهد مشکلی را برطرف کند. اما باید تاکید داشت که دستمایهی اول هر حرکتی امید است و امید برگرفته از انگیزه برای حرکت است و انگیزه رمز و راز اصلی تلاش وسیع و نهراسیدن از مشکلات در مسیر توسعه و پیشرفت است. بنابراین اگر پیشرفت را به عنوان یکی از اهداف مطلوب خود بدانیم و پیشرفت را بنا به فرموده رهبری هم دستاوردها و آسایش و رفاه مادی و هم آسایش و دستاوردهای معنوی و به نوعی پیشرفت و حرکت به سوی حیات طیبه بدانیم که اسلام هم بدان اشاره داشته، با نداشتن امید اولین مشکل و سختی که انسان با آن مواجه شود، بلافاصله عقبنشینی میکند یا دست از آرمانهای خود برمیدارد و تلاشی برای پیدا کردن راهحلهای جدید نمیکند. بنابراین بدون امید، پیشرفت معنایی ندارد.
*آقای دکتر! مولفههای پیشرفت اسلامی یا به عبارتی پیشرفت در منطق انقلاب را چطور میتوان ارزیابی کرد؟
مقام معظم رهبری پیشرفت را چند سال پیش و برای اولینبار در سخنرانی خود در کرمانشاه مطرح کردند و دههای به نام "دهه پیشرفت و عدالت" مطرح شد؛ این تعریف در مقابل کلمه توسعه قرار گرفته است از این جهت که کلمه توسعه در دنیا قبلا استفاده میشده و اکنون هم میشود که کشورها را بر مبنای آن دستهبندی کرده و عمده هدفشان هم دستاوردهای اقتصادی و مادی است و اینکه درآمدهای سرانه چقدر بوده و زیرساختها چگونه است و... اینکه مردم چه مقدار آرامش داشته و قوی بوده و به لحاظ اخلاقی چگونه و چقدر در جامعه به دیگر افراد کمک میکنند، در این ارزیابیها اصلا جایگاهی ندارد.
پیشرفتی که مدنظر است، شاخصهای مخصوص به خود را دارد و این شاخصها در دو بُعدی که انسان برای آن آفریده شده است که استعمار این جهان یعنی آباد کردن و عمران کردن جهان، بهرهبرداری از نعماتی که خداوند متعادل داده آنهم به شکل متوازن و متناسب از یکطرف. جاهای زیادی داریم که هم در قرآن و هم در فرمایشات ائمه(ع) روی آن تاکید شده که میبایست زندگی خود را بسازیم و کار کنیم و تولید حداکثری بوده و بهرهبرداری حداقلی باشد و دوست محیط زیست باشیم و تکمحوری کار نکنیم؛ که اینها ابعاد مادی قضیه است.
در ابعاد معنوی هم، برای آنکه جامعه، جامعه انسانی باشد و انسانها در کنار هم و در زندگی باهم احساس سود و همدلی کنند، تاکید دارد بر بحثهای پیشرفت اخلاقی، معنوی و رعایت معیارهای انسانی که اکثرا رحم و شفقت با حیوانات، راستی، درستی و پرهیز از دروغگویی و تخریب و ... همه شاخصهای پیشرفت در ابعاد انسانی و کلان اجتماعی در بُعد غیرمادی و نهایتا طاعت و بندگی خداوند و آنچه ما در اسلام به نام "حیات طیبه" روی آن تاکید داریم. حیات طیبه مقدمه "تمدن اسلامی" است یعنی در آن هم از لحاظ مادی و هم معنوی و اخلاقی، انسانها احساس خوبی داشته باشند و از دستاوردهای مناسب آن برخوردار باشند.
* ناامیدی را ضد پیشرفت عنوان میکنند و در این چند سالهی اخیر هم دشمن تمام تلاش خود را برای ایجاد ناامیدی و بهعبارتی سیاهنمایی در کشور به خرج داده؛ چقدر موفق بوده و ما چه نقصانهایی در این مسیر داشتهایم؟
یکی از چیزهایی که خداوند نسبت بدان تاکید میفرمایند این است که همه چیز بخشیده میشود جز ناامیدی از رحمت خدا. یعنی مسئله ناامیدی تا این حد مهم است؛ لذ از روزی که حضرت آدم(ع) در زمین مبعوث شد و شیطان با آدم دشمنی کرد، اولین کاری که در دستور کار شیطان قرار گرفت این بود که آدم را از رحمت خدا ناامید کند.
خداوند میفرمایند، چه کسی غیر از کفار و منافقین از رحمت خداوند ناامید میشوند؟ بنابراین ناامید کردن مومنین حتی در سطوح معمولی بین مللی که با هم در جنگ هستند چیزی به نام عملیات روانی یا جنگ شناختی دارند که اخیرا هم خیلی برجسته شده است. اما همه اینها برای این است که طرف مقابل را متقاعد کنند که این تلاشهای تو به جایی نمیرسد، ثمرهای ندارد و مشکلات را در ذهنش بزرگ، عظیم و حجیم جلوه دهند و برعکس فرصتها، توانمندیها و دستاوردها را نادیده بگیرند تا پیشرفتی در جامعه رخ ندهد و این موارد قطعا القائات شیطان است؛ مانند صحبتهای آن مرحومی که مدام در حال ناامیدسازی بود که هرچه بسازیم آمریکا با یک بمب همه را تخریب میکند! یا بزرگ جلوه دادن و غول ساختن از مشکلات اقتصادی در کشور. اما کجای دنیا وجود دارد که مشکلات اقتصادی نباشد؟ آمریکا بر خلاف تصورات عدهای، بزرگترین مشکلات اقتصادی را دارد چنانچه چندبرابر تولید ناخالص داخلیاش به دنیا مقروض است و با آنکه همه میپندارند در رفاه است، عملا ورشکسته است اما اجازهی انتشار چنین مواردی را نمیدهد چراکه ناامیدی کلید عقبماندگی است و برعکس، مدام به دنبال القای ناامیدی در دیگر کشورهاست. اما به لطف و عنایت الهی، با رهبری امام (ره) و مقام معظم رهبری و آموزههای امیدآفرین انقلابی و اسلامی، همانطور که دشمن را در بسیاری عرصهها به شکست رساند، در این عرصه هم به شکست میکشاند و اینها دستاوردهای بسیار مهمی است که سبب شتاب پیشرفت در جامعه میشود و به فرموده رهبری، به قلهها نزدیک و به سمت قلهها در حرکتیم.
انتهای پیام
نظرات