دکتر محمدرضا روزبه در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه حافظ قله غزل فارسی است، اظهار کرد: اگر قائل به سه مکتب غزل فارسی در ادوار گذشته باشیم، غزل عاشقانه با سعدی به اوج خود رسیده و غزل عارفانه با مولانا جلالالدین و حافظ با غزل تلفیقی؛ یعنی عشق و عرفان را تلفیق میکند و از این مفاهیم، یک سنتز برجسته و بارز دیگری میسازد به نام غزل حافظانه که قلهنشین غزل فارسی است.
وی با بیان اینکه حافظ از سوی دیگر مظهر ناخودآگاه روح جمعی ماست، اضافه کرد: اگر سعدی تَرجمان روح خودآگاه ایرانی است، حافظ و در کنار او مولوی، تَرجمان روح ناخودآگاه ایرانی هستند و به ژرفای اسطورهها و یادهای اساطیری ما راه پیدا میکند.
این پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه حافظ، استاد مهندسی و معماری کلام است، ادامه داد: استاد خرمشاهی در تفاوت بین شیوه غزلپردازی حافظ و مولوی میگوید، "مولوی گوهر میپاشد اما حافظ گوهر میتراشد" و این نازل هست بر این که مولوی غزل ارزشمند خود را بدون آن معماری و مهندسی مرسوم، به طور خودجوش عرضه میکند حال آن که حافظ به شکل عجیبی به ساخت، صورت و معماری غزل خود میپردازد.
روزبه با بیان اینکه در تحلیل غزل حافظ به لایههای تودرتو و یک جنبهها و اعماق ناشناختهای برمیخوریم، افزود: هربار غزل را با دیدی عمیقتر بخوانیم لایههای نامکشوفی برما عرضه میشود و به جنبههای دیگری از جادوی ساخت و صورت او دست پیدا میکنیم؛ از این جهت حافظ سرآمد معماران زبان و شعر فارسی است؛ علاوه بر این حافظ به نوعی توانسته بسیاری از مفاهیم ازلی و ابدی روان آدمی را در قالب تغزل، تغنی و مفاهیم دیگر آیینهگی کند، از این جهت باید گفت که حافظ به معنای واقعی قله غزل ژرف و عمیق فارسی است چراکه هم عمق غزل فارسی را به اوج خودش رسانده و هم به نوعی آئینهای در برابر تاریخ، هویت، هستی و درون ایرانی در قرون گذشته شده است.
وی با بیان اینکه غزل حافظ تاثیر چند جانبهای بر هستی و هویت ما دارد، تصریح کرد: غزل حافظ هم تاثیر اخلاقی، روحی و روانی دارد و هم تاثیر جمالشناسانه؛ از یک طرف میتواند درس زندگی به ما دهد؛ "آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا " که این به نوعی درس زندگی در سلوک با انسانهای دیگر است؛ "هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی"؛ این اشعار همه دعوتگر به تلاش و کمال است و از حیثت جنبههای اخلاقی و تربیتی موثر است و هم به لحاظ اینکه یک پردههایی عمیقتر و مرتفعتر از زندگی و بینش انسانی را به روی ما پدیدار میکند و سطح ذوق و بینش هنری خواننده را بالا میبرد.
این پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: با هرخواندن، لایه جدیدی از جادوی کلام حافظ بر ما آشکار میشود و همین، چشمههای متوالی باعث میشود که دید جمالشناسانه ما به شعر، زندگی، طبیعت و اشیاء گسترش پیدا کند و نگاه ما در معرض کشفهای پیاپی قرار گیرد و همین کشفهای پیاپی جلوههای دیگری از زندگی برما آشکار میکند و دید و دریافت ما را از هستی وسعت و عمق میبخشد و این بزرگترین خدمت حافظ به سیر اندیشهگی انسان است.
انتهای پیام
نظرات