"اسماعیل برزگر فرحآبادی" صیاد کهنهکار مازندرانی است که اکنون در دهه ششم زندگیاش، پنجمین دهه صیادیاش را میگذراند. صیادی را از پدر و مادرش آموخته و امسال به گفته خودش چهلوسومین سالی است که دست به تور و آب خزر میبرد، دریا برای او خانه و تور، قلب تپنده آن است.
به عشق آن دو چشم منتظر در خانه
با اسماعیل که گفتوگو میکنم بیشتر باورم میشود بیشتر باورم میشود که همه صیادها، از ابتدای تاریخ صیادی تاکنون اول به امید خدا و دوم به امید دیدن برق چشمان همسر و فرزندانشان دل به دریا میزنند، صیادی نه شغل امروز و دیروز؛ بلکه شغل آبا و اجدادی همسایگان خزر است.
اسماعیل قصه ما نیز از این بخت ازل تا ابدی مستثنی نبوده و میگوید: خانوادگی ماهیگیر بودیم و زندگیمان با ماهیگیری میگذشت. آن زمان ماهیگیری دریا زیاد مرسوم نبود.
با تکه چوبی روی شنهای ساحل چیزی شبیه رودخانه و سد میکشد و ادامه میدهد: ببینید این مثلا رودخانه باشد؛ شیلات بندهایی از رودخانه را اجاره میداد و با بعضی ابزارهای سنتی صیادی انجام میشد، عمدتا هم صیادی را در رودخانه و با روشهای سنتی انجام میدادیم.
حالا چند سالی است که او در زمینه پرورش ماهی در قفس نیز فعال است و با آب دریا ماهی قزلآلا پرورش میدهد. اسماعیل اعتقاد دارد روند پرورش این روزها مناسب است و ماهی باکیفیتی هم به دست میآید.
صیاد کهنهکار مازندرانی یک دختر و یک پسر دارد، صیادی چنان در رگ و پوست و خونشان ریشه دوانده که حالا نوه ارشد خانواده، به دنبال تحصیلات آکادمیک در رشته شیلات است تا پیشه خانوادگی به هر شکلی زنده بماند. به گفته اسماعیل تمام اعضای خانواده با همه سختیهای زندگی صیادی، از زندگی راضیاند و خدا را شکر میکنند که در صیادی سالها پایدار ماندهاند.
رُسمانها نشسته بر خوان نعمت الهی
دریا برای اسماعیل و یارانش خوان نعمت الهی است، دستهای بخشنده پادشاه پیر دریاها در تورشان اگر نه مروارید؛ اما دستکم چند ماهی با پولکهای نقرهای میگذارد تا صیادان به یاد داشته باشند عطیه الهی روزی تمام تورهای رها شده در دل دریاهاست.
به پشتوانه سالها تجربه و دریادیده بودن، او اکنون «سرصیاد» است، به عبارتی هدایت صیادان یکی از شرکتهای تعاونی پره مازندران را برعهده دارد. میان صیادان واژه «رُسمان» به تعداد گوشماهیهای ساحل زیاد شنیده میشود، «رُسمان» همان «سرصیاد» است که ریشه در روزگار گذشته دارد، برزگر میگوید: «رُسمان» اصطلاحی است که حدود هشت دهه پیش از زبان روسها و پس از حضورشان در شمال ایران در اصطلاحات صیادی ما به جا مانده است.
متوجه میشوم سرصیاد فراتر از عنوانی تشریفاتی و تصور من است و برای دریافت آن، باید تبحر خاصی در شناخت دریا داشته باشید، صیاد کارکشته خزر دربارهاش اظهار میکند: همینطوری نیست که کسی سرصیاد بشود، سرصیاد کسی است که باید بتواند از نشانههای اقلیمی، جهت و محل قرارگیری ماهیها را تشخیص دهد تا صید بهتری اتفاق بیفتد.
فصل صید ۶ ماهه است و از میانههای مهر؛ یعنی روز ۱۸ مهر ماه آغاز میشود و در این مدت، تورها هر روز به دنبال ماهیها روی آب میدوند. اسماعیل این روزها که دوباره فصل صید آغاز شده و جمعشان کنار دریا جمع است، حال خوشی دارد، پرانرژی و با هیجان اظهار میکند: با آغاز صید زندگی ما هم شروع میشود. از صبح تا غروب در دریا هستیم و در سه نوبت تورها را در دریا پهن میکنیم. چشم و دل ما به دریاست. سفرهای پهن شده است تا ما هم بتوانیم استفاده کنیم.
از او درباره عملیات تورریزی که میپرسم با دست افق آبی دریا را نشان میدهد و میگوید: دو کیلومتر جلوتر از ساحل و در عمق ۲۵ متری تورریزی شروع میشود. طول تور ۱۵۰۰ متر است و نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه وقت نیاز است تا پهن شود. دو ساعت و نیم هم طول میکشد تا تور پر شود؛ بالای آب بیاید.
اسماعیل درباره ماهیهای مشتری پسند خزر به خبرنگار ایسنا می گوید: ماهی سفید و کپور و کفال خوبند، بیشترین مشتریها هم به دنبال همین ماهیها هستند.
تفالی به صید در آغاز سال نو
به گفته کریمزاده مدیرکل شیلات مازندران برای داشتن صید پر رونق برنامهریزی و فعالیتهای لازم از پیش انجام شده و نزدیک به ۲۲ میلیون قطعه بچه ماهیان کپور، ۲۲۰ هزار قطعه ماهیان خاویاری و بیش از ۶۵ میلیون قطعه بچه ماهیان سفید برای حفظ ذخایر ماهیان دریای خزر تولید و در رودخانههای مهم شیلاتی رهاسازی شدهاند.
برآورد مدیران شیلات این است که امسال حدود سه هزار و ۵۰۰ تن انواع ماهیان استخوانی از دریای خزر صید شود که این عدد نسبت به مدت مشابه سال گذشته،۱۰ درصد افزایش داشتهاست.
برزگر نیز با گفتن جمله «سالی که نکوست، از صیدش پیداست» و نشان دادن سبدهای پر از ماهی، خبر از آمدن سال خوش صیادی میدهد: به نظر میرسد وضعیت صید امسال خوب باشد. اولین صیدمان خوب بود. امسال بر خلاف سالهای گذشته صید با ماهی سفید آغاز شد، روز اول نزدیک به ۵۰۰ کیلو ماهی سفید صید کردیم. این یعنی تلاشهایی که در سالهای قبل برای تکثیر ذخایر ماهی سفید با رهاسازی میلیونها قطعه بچهماهی در دریا انجام شد، به نتیجه رسیده است. سالهای قبل ابتدای صید با کفال آغاز میشد و شاهد چنین آماری نبودیم.
چشم امید به آسمان و دست در تورهای رقصان
صیاد فرحآبادی معتقد است که سختیهای کارشان را کمتر کسی است که نداند، اما مشکلات شغلی و صنفیشان هنوز برای خیلیها ناآشناست، میگوید: کنار دست و پنجه نرم کردن با امواج دریا و سرمای زمستانی و پاییزی آب و هوا، سالهاست که با برخی مشکلات اداری مانند مسائل بیمهای و لحاظ نشدن سختی کار برای صیادان هم میجنگیم. ناشکر نیستیم. از زندگی راضیام و خدا را شکر میکنم که از این سفره میتوانیم نان به خانه ببریم، اما امیدواریم که مشکلات صیادان با نگاه ویژه دولت سیزدهم حل شود.
اسماعیل به چشمهای بیقرار ماهیان گرفتار در تور نگاه میکند و ادامه میدهد: مساله بیمه و سختی کار صیادان سالهاست که حل نشده و همچنان منتظر حل این مشکل هستیم. البته دولت سیزدهم قول حمایت داده و کارهایی هم انجام شدهاست. امیدواریم که در زمینه سختی کار صیادان یک بار برای همیشه تعیین تکلیف کنند و مشکلمان حل شود.
امید در ته چشمانش میدود، میگوید: خدا پشتیبانمان است. بارها با کمبود صید مواجه شدیم و پول بیمه را هم نداشتیم. اما باز هم دل به دریا زدیم و خدا را شکر کردیم.
اینجا بادها بیرحماند
خطرات جانی برای صیادان همیشه وجود دارد، دریا همانقدر که مهربان و بخشنده است در بیرحمی نیز رقیب ندارد، بادهای دریا بیرحماند و نمیگذارند هیچ صیادی از قهرشان جان سالم به در ببرد. به اینجا که میرسد برق چشمان اسماعیل کمرنگ میشود، به مرگ برخی همکارانش در دریا هنگام ماهیگیری اشاره میکند و میافزاید: هرچند که نسبت به چند دهه پیش با افزایش امکانات و اطلاعرسانیهای به موقع کمتر شاهد حوادث تلخ هستیم، اما هنوز هم خطرات جانی برای ما صیادان وجود دارد. گاهی سرعت جریان آب از باد بیشتر میشود و جریان آب کشش بیشتری نسبت به قدرت تراکتوری که تور را از آب بیرون میکشد دارد. بارها هم پیش آمده که بادها و توفان و جریان آب باعث شد تراکتورمان چپ کند. اینجور وقتها از تجربهمان استفاده میکنیم که چطور باید تورها را بیرون بکشیم.
فصل صید آغاز شده و چشمان صیادان به آسمان و مادران و فرزندان لب به دعا مردان خانه را راهی دریا میکنند، کسی نمیداند فردا چند ماهی بر سفره خزرنشینان مهماناند اما، اگر صیادان دریادل مازندران نبودند سالها از قصه آخرین ماهی تور میگذشت و افسانه "تور و ماهی"، قصه شبهای یلدای کودکان ایران می شد.
انتهای پیام
نظرات