دکتر جعفر حسنپور در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه آبدهی چشمهها و تغییرات فصلی آن در شرایط طبیعی به عوامل مختلفی بستگی دارد که مهمترین آنها نوع چشمه، شرایط هیدروژئولوژیکی و حجم دینامیک مخزن، میزان بارندگی و تغذیه سفره است، اظهار کرد: «چشمهعلی» از نظر زمینشناسی، یک چشمه کارستی - گسلی است که مظهر آن در سنگهای آهکی جنوبشرق تهران در منطقه شهر ری قرار گرفته است.
وی ادامه داد: آب خروجی از این چشمه از طریق کانالهای انحلالی موجود در سنگهای آهکی رهنمون یافته در جنوبشرق تهران تأمین میشود. اصولاً چنین چشمههایی بسیار حساس بوده و به تغییرات هیدروژئولوژیکی مخزن تأمینکننده آب به سرعت پاسخ میدهند. هرگونه کاهش یا افزایش طبیعی یا غیر طبیعی در تراز آب سفره تغذیهکننده چشمه بلافاصله در مظهر چشمه با کاهش و یا افزایش آبدهی چشمه قابل مشاهده خواهد بود.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران با بیان اینکه آبدهی «چشمهعلی» از سال ۱۳۶۸ توسط دفتر مطالعات سازمان آب منطقهای تهران بهصورت ماهانه اندازهگیری شده است، توضیح داد: این اندازهگیریها در سالهای پیش از دهه ۵۰ نیز بهطور نامنظم انجام شده است. بر اساس این آمارها، تا پیش از ساخت پروژه مترو حداکثر آبدهی «چشمهعلی» ۱۸۳ لیتر بر ثانیه (در فروردین سال ۱۳۷۹) و حداقل آن ۱۴ لیتر در ثانیه (در خرداد سال ۱۳۸۸) اندازهگیری شده است. میانگین آبدهی «چشمهعلی» در این سالها حدود ۸۱.۵ لیتر در ثانیه، محاسبه شده است. معمولاً بیشترین آبدهی چشمه در اوایل بهار و کمترین آن در اواسط تا اواخر تابستان بوده است. بررسی نمودار آبدهی بلندمدت چشمه نشان میدهد که پیش از آغاز ساخت پروژه توسعه جنوبیِ خط ۶ متروی تهران، به جز در چند سال محدود روند آبدهیِ چشمه نزولی بوده است.
دکتر حسنپور با بیان اینکه میتوان با قطعیت گفت که علت اصلی کمآبی چشمه نسبت به سالهای قبلتر، تغییرات اقلیمی (یعنی کاهش بارندگیها) در سالهای اخیر و کاهش تغذیه طبیعی سفره آهکی، همرا با افزایش برداشت آب از چاههای اطراف است، خاطرنشان کرد: اما در این میان، نقش تونل حفرشده نیز قابل انکار نیست. در حین ساخت پروژه مترو و عبور تونل از بخش آهکی مسیر بهعلت نبود امکان کنترل آب ورودی به تونل و ورود آب قابل توجه به داخل تونل و پمپاژ مداوم این آب توسط پیمانکار به خارج از تونل پیشبینی میشد که این چشمه در آن زمان قطعاً خشک خواهد شد که این پیشبینی بوقوع پیوست.
وی افزود: در همان زمان پیشبینی شده بود که در صورتی که پیمانکار پروژه، روشهایی را برای جلوگیری از آب ورودی به تونل به کارگیرد، چشمه بلافاصله به حالت طبیعی خود بازخواهد گشت. با گذر تونل از بخش آهکی و آببندی نسبی تونل، آبدهی چشمه پس از مدتی به حالت طبیعی بازگشت.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: اگرچه پیمانکار تلاش زیادی کرد که با روشهای مختلف این بخش از تونل را آببند کند و در این کار نیز تا حدودی موفق بود، اما بهعلت نبود موفقیت کامل و وجود جریانی اندک در کف تونل، در ماههای خشک سال(اواسط تا اواخر تابستان) اثر آب جاری در کف تونل بر اثر خشکسالیهای کلی اضافه میشود و این باعث میشود سطح آب در سفره آهکی بهقدری افت کند که دیگر کانالهای کارستی تغذیهکننده چشمه حاوی آب نباشند و چشمه خشک شود.
دکتر حسنپور در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان اثرات مخرب حفر تونل بر منابع آب زیرزمینی را پیشبینی یا از بروز آن جلوگیری کرد؟ با بیان اینکه در خصوص ارزیابی اثرات زیستمحیطی تونلها بر منابع آب مناطق اطراف تونل نظیر چاهها و قنوات و بهویژه چشمهها در سالهای گذشته هیچ روش پذیرفته شدهای در دنیا وجود نداشت، گفت: در سالهای اخیر ما با استفاده از اطلاعات خوب حاصل از پروژههای تونلسازی در داخل کشور توانستیم مدلی جدید را به نام TIS برای این منظور توسعه دهیم و به جهانیان معرفی کنیم. این مدل با استفاده از تجربیات حاصل از پروژههای تونلسازی انجام شده در کشور و پایش رفتار چشمههای اطراف آنها به دست آمده و نتایج آن در مجله معتبر Bulletin of Engineering Geology به چاپ رسیده است.
با مدل جدید ایرانی TIS اثرات مخرب حفر تونل بر منابع آب زیرزمینی قابل پیشبینی است
وی با تأکید بر ضرورت استفاده از این مدل در پروژههای تونلسازی کشور بهمنظور تشخیص سریع چشمههای آسیبپذیر و پیشنهاد راهکارهای مناسب برای جلوگیری بهموقع از این آسیبها، افزود: پارامترهای اصلی که در ارزیابی رفتار یک چشمه بههنگام تونلسازی مؤثر هستند و در این مدل مورد استفاده قرار گرفتهاند شامل میزان آب ورودی تونل که باید با روش مناسب تخمین زده شود، فاصله چشمه تا تونل، ویژگیهای چشمه، ارتباط هیدرولیکی تونل و چشمه و شرایط آبخوان هستند.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: معیار TIS چشمههای شناسایی شده در اطراف تونل را در ۶ رده مختلف از T-I تا T-VI قرار میدهد. برای چشمههای رده T-I حفر تونل هیچ تأثیری بر کاهش آبدهی چشمه ندارد، اما چشمههایی که در رده T-VI قرار گیرند، پیشبینی میشود که بر اثر حفر تونل کاملاً خشک شوند. نتایج این مدل با میزان اثرپذیری چند چشمه اعتبارسنجی شده است و هماکنون با استفاده از این روش میتوان ارزیابی دقیقتری از رفتار چشمهها و اثرپذیری آنها از پروژههای تونلسازی داشت و قبل از اجرای تونل، تمهیدات و راهکارهای لازم را برای جلوگیری از اثر منفی تونل بر چشمه فراهم کرد.
دکتر حسنپور یادآور شد: پس از شناسایی چشمههای آسیبپذیر، مهمترین راهکار برای جلوگیری از کاهش آبدهی چشمهها اتخاذ روشهای مناسب تونلسازی از جمله پیش تزریق دوغاب سیمان و سایر مواد شیمیایی مناسب برای آب بند کردن مقطعی از تونل است که از سنگهای حاوی آب عبور میکند. انتخاب ماشینآلات مناسب حفاری و نوع پوشش مناسب برای تونل از جمله راهکارهای اساسی است که در آب بند کردن تونل میتوانند بسیار مؤثر باشند.
وی خاطرنشان کرد: «چشمهعلی» هم از نظر تاریخی و هم از نظر اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و تغییرات آبدهی آن توجه رسانهها را به خود جلب کرده است. زمانی که تهران آب لولهکشی نداشت، بخشی از آب چشمه به مصرف شرب اهالی میرسید. هماکنون، اگرچه آب لولهکشی، شهروندان را از چشمهعلی بینیاز کرده است، اما این چشمه تاریخی علاوهبر آبیاری مزارع و باغها، بهعنوان یک تفرجگاه هنوز نقش مؤثر خود را ایفا میکند.
«نشست زمین» مهمترین خطر زیستمحیطی حفر تونلهاست
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که در خصوص تونلهای شهری کدام مخاطره و اثر زیستمحیطی بیشتر از همه اهمیت دارد؟، افزود: «نشست زمین» از دیگر مشکلات زیستمحیطی حفر تونلهاست که بهویژه در محیطهای شهری اهمیت دارد و اگر کنترل نشود، ممکن است به ریزش و حتی تشکیل فروچاله در سطح زمین منجر شود.
دکتر حسنپور افزود: در محیطهای شهری تا حد امکان نباید مسیر حفر تونل در زیر ساختمانهای مهم باشد و حتیالامکان مسیر تونل باید بهنحوی انتخاب شود که در زیر ساختمانهای حساسی چون آثار باستانی و بافت فرسوده شهرها قرار نگیرد.
وی ادامه داد: پارامترهای مؤثر در نشست زمین شامل شرایط زمینشناسی و ژئوتکنیکی، شرایط آب زیرزمینی، عمق تونل یا میزان روباره، شکل تونل و روش تونلسازی هستند که در وقوع تغییر شکل در جداره تونل و انتقال این تغییر شکلها به سطح زمین مؤثر هستند. در روشهای مکانیزه با استفاده از ماشین حفار تمام مقطع و ماشینهایی که مجهز به تکنولوژی حفظ پایداری سینهکار تونل هستند، امکان کنترل جابهجاییها فراهم است و امروزه از این روشها در حفاری تونلهای شهری مثل متروها استفاده زیادی میشود. مهمترین عامل برای جلوگیری از نشست زمین، استفاده از روش تونلسازی مناسب، مدیریت خوب در کارگاه و رعایت مسائل فنی حفاری و نصب سیستمهای نگهداری بهموقع در تونل است.
اهمیت دپوی مناسب مواد باطله حاصل از پروژههای تونلسازی
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران با بیان اینکه مصالح باطله تونلها و نحوه ذخیرهسازی یا استفاده مجدد از آنها نیز یک چالش زیستمحیطی است، خاطرنشان کرد: تولید حجم قابل توجه مواد باطله خارجشده از تونلها از دیگر اثرات منفی زیستمحیطی تونلهاست. در پروژههای تونلسازی حجم زیادی مواد باطله تولید میشود که باید در محلی مناسب و به روشی مناسب دپو (ذخیره) شده تا کمترین اثر زیستمحیطی را به همراه داشته باشند.
دکتر حسنپور تصریح کرد: بازیافت و استفاده مجدد از این مصالح باطله میتواند در کاهش اثرات منفی زیستمحیطی آنها مؤثر باشد. مواد باطله حاصل از حفاری تونلها در زمینهای سنگی و خاکی تفاوت چشمگیری با هم داشته و میتوانند در کاربردهای متفاوتی مورد استفاده قرار گیرند.
وی گفت: در تونلهای سنگی، خردهسنگهای تولیدی کاربردهای زیادی در احداث خاکریزها، سدهای خاکی سنگریزهای، پیها و احیای زمین دارند. همچنین برای ساخت تونل حجم بتن بالایی مصرف میشود و سنگدانههای تولید شده در هنگام حفاری تونل میتوانند منبع بسیار خوبی برای تولید بتن باشند. بنابراین پیشبینی کیفیت این مصالح برای تولید بتن باید در پروژههای تونلسازی مورد توجه قرار گیرد. در حال حاضر در پروژههای خارج کشور حجم زیادی از مواد باطله تولیدی را مورد استفاده مجدد قرار میدهند و ضرورت دارد ما نیز در پروژههای داخلی چنین رویکردی داشته باشیم.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران با بیان اینکه در یک پروژه پژوهشی برای پیشبینی کیفیت مواد باطله خروجی از تونلها و ارزیابی امکان استفاده از آنها در تولید بتن مصرفی پروژه، یک مدل اولیه پیشنهاد دادهایم، افزود: این پروژه در قالب یک پایاننامه کارشناسی ارشد در دانشکده زمینشناسی دانشگاه تهران ارائه شده است. در این مدل ۶ عامل شامل لیتولوژی و ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی سنگ و میزان یکنواختی آن و ریزساختارها و ناخالصیهای موجود در سنگ به اضافه روش حفاری تونل بهعنوان پارامترهایی مهم برای ارزیابی کیفیت سنگدانه انتخاب شدند و پس از وزندهی به آنها برای محاسبه AQI یا شاخص کیفیت سنگدانه بتن مورد استفاده قرار گرفتهاند.
دکتر حسنپور ادامه داد: استفاده از این مدل ارزیابی میتواند در آینده برای تشخیص مصالح مناسب و امکان استفاده از آنها در تونل و در نتیجه برنامهریزی دقیقتر برای تأمین سنگدانه مورد نیاز بتن مصرفی پروژه مفید بوده و ضمن کاهش هزینه اجرای پروژه، در کاهش اثرات منفی زیستمحیطی تونلها در زمینه مدیریت دفع مواد باطله نیز سودمند باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که تونلسازی میتواند اثرات مثبتی هم بر محیط زیست داشته باشد یا خیر؟، گفت: بهطور کلی، اثرات تونلها بر محیطزیست به دو دسته قابل تقسیم است؛ دسته اول اثراتی هستند که حین ساخت تونل یا فضاهای زیرزمینی بروز میکند. دسته دوم نیز برخی اثراتی هستند که ممکن است حین بهرهبرداری از تونل همچنان ادامه پیدا کنند. مسائل زیستمحیطی حین اجرا گذرا و محدود به زمان اجرای پروژه بوده و اغلب آنها چنانچه استانداردهای لازم در تونلسازی رعایت شود، ادامهدار نخواهند بود. برخی اثرات منفی زیستمحیطی در مواقعی که تونل به خوبی اجرا نشده باشد، میتوانند تا سالها حین بهرهبردای تونل نیز ادامه پیدا کنند. مثلاً اگر تونل با روشهای مناسب آببندی نشود، تأثیر تونل بر منابع آب منطقه میتواند دائمی باشد.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، با ابراز خرسندی از اینکه ایجاد بههمریختگی در چشماندازهای طبیعی که از آثار مهم زیستمحیطی تونلهاست، فقط منحصر به پرتالها یا دهانههای ورودی و خروجی تونل میشود، خاطرنشان کرد: این موضوع اثر چندان مهمی در قیاس با خاکبرداریهای حجیم (و حفر ترانشههای بلند) در پروژههای راهسازی ندارد.
تشدید اثرات مخرب با اجرای ترانشههای بلند بهجای حفر تونل در احداث راه و راهآهن
دکتر حسنپور اظهار کرد: در بسیاری موارد در پروژههای احداث راه و راهآهن اگر بهجای حفر تونل، ترانشههای بلند اجرا شوند، اثرات مخربتری از این دیدگاه ایجاد میشود. مثال بارز آن «بزرگراه حکیم» است که با احداث یک تونل بزرگراهی از زیر پارک جنگلی چیتگر گذر کرد.
وی افزود: با احداث این تونل بههمریختگی و قطع درختان به دو پرتال تونل محدود شد. در محیطهای شهری با اجرای طرحهای زیباسازی اثر این بههمریختگیها را میتوان به حداقل رساند. تخریب پوشش گیاهی، فرسایش خاک سطحی، تغییر در مورفولوژی زمین از دیگر اثرات مخرب زیست محیطی دستکاری سطح زمین و حفر ترانشهها است. همچنین تخریب محل عبور و مرور حیوانات از دیگر آثار مخرب حفر ترانشه است که با احداث تونلها میتوان بر این مشکل غلبه کرد. بنابراین، تونلسازی از این لحاظ برتریهای قابلتوجهی از دیدگاه محیطزیستی دارد.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، یادآور شد: مصرف انرژی برای اجرای پروژه تونلسازی و ساخت و ساز تونل نظیر هر پروژه دیگری ضروری است و گازهای حاصل از سوخت ماشینآلات تونلسازی به تولید گازهای گلخانهای و در نتیجه به تشدید پدیده «تغییر اقلیم» منجر میشود. با اینحال، اگرچه تونلها حین ساخت تا حدودی اثرات سوء زیستمحیطی دارند، اما پس از بهرهبرداری اثرات مثبت آنها در کاهش مصرف سوخت و انرژی، در حمل و نقل شهری و برونشهری، خیلی سریع مصرف سوخت و انرژی برای احداث تونل را جبران میکند.
دکتر حسنپور با بیان اینکه تونلها انواع مختلفی دارند و با روشهای مختلفی حفر میشوند، ادامه داد: تونلهای بلند از نوع کوهستانی عمدتاً در بیرون شهر واقع هستند که معمولاً کاربری انتقال آب و حملونقل جادهای و ریلی دارند. طول این تونلها از ۲ - ۳ کیلومتر تا بیشتر از ۵۰ کیلومتر متغیر است. دسته دوم تونلهایی هستند که در شهرها اجرا میشوند و عمدتاً برای ایجاد خطوط مترو هستند. طول این تونلها نیز متغیر بوده و ممکن است به بیش از ۴۰ کیلومتر نیز برسند.
وی افزود: در دسته اول، اغلب تونلها در محیطهای سنگی و در دسته دوم، تونلها اغلب در محیطهای آبرفتی و زمین نرم احداث میشوند که هر یک مسائل زیستمحیطی مخصوص به خود را دارند. مهمترین اثر زیست محیطی برای دسته اول تونلها، امکان اثرگذاری بر منابع آب مناطق نزدیک تونل و برای دسته دوم، امکان نشست زمین بالای تونل و ایجاد فروچالههای ناشی از ریزش و ناپایداریهای داخل تونل است.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، تصریح کرد: علاوهبر دو مورد فوق، میتوان به موارد متعدد دیگری از اثرات زیستمحیطی تونلها اشاره کرد که پرداختن به آن شرح مفصل میخواهد.
ارتعاشات و لرزشها بر اثر فعالیتهای مختلف تونلسازی آزاردهنده برای مردم و ساکنان منطقه
دکتر حسنپور، خاطرنشان کرد: از جمله ارتعاشات و لرزشهایی که بر اثر فعالیتهای مختلف تونلسازی ایجاد و از طریق زمین و هوا منتقل شده و آزار و اذیت مردم و ساکنان منطقه و در حالت بحرانی آسیب به ساختمانهای اطراف را در پی دارد، ایجاد سر و صدا بر اثر رفتوآمد ماشینآلات، آلودگی هوا بر اثر تولید گرد و خاک و سوخت ناقص ماشینآلات تونلسازی، دستخوردگی در محیط طبیعی که به تخریب چشماندازهای طبیعی منتهی میشود و میتوان به مواردی چون تولید حجم زیادی از مصالح باطله و تولید برخی مواد زائد حین تونلسازی اشاره کرد.
وی گفت: این مواد زائد که ممکن است سمی و مضر باشند، در صورت راهیابی به آبهای سطحی و زیرزمینی میتوانند اثرات جدی زیستمحیطی را ایجاد کنند. بهطور مثال موضوع آزاد شدن انواع ترکیبات نیترات و نیتریت در حین انفجار و همینطور احتمال وجود ترکیبات سمی و سرطانزا در ملات و سوسپانسیونهای تزریق و ورود آنها به آبهای داخل تونل، بسیار جدی است.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: این مواد ابتدا وارد آب داخل تونل، سپس آب سطحی و در نهایت آب زیرزمینی میشوند. این آبها نباید بدون کنترل وارد منابع آب طبیعی شوند و تصفیه آنها پیش از ورود به طبیعت حتماً باید در دستور کار طراحان و مجریان پروژههای تونلسازی قرار گیرد. ورود این آبها بهخصوص در محیطهای کارستی در اکوسیستم این محیطها بسیار تأثیرگذار است و باعث از بین رفتن این اکوسیستمها میشود.
تأثیر منفی حفر تونلهای عمیق کوهستانی بر منابع آبهای زیرزمینی
دکتر حسنپور با بیان اینکه از مهمترین اثرات زیستمحیطی حفر برخی تونلهای بلند و عمیق در مناطق کوهستانی، تأثیر منفی آنها بر منابع آبهای زیرزمینی است، توضیح داد: اثر تونلسازی بر روی منابع آب منطقه مهمترین اثر منفی زیستمحیطی و اجتماعی در پروژههای تونلسازی است. ورود آب زیاد به داخل تونل تأثیر بسیاری بر روی وضعیت هیدروژئولوژیکی آبخوانهای مسیر تونل دارد که خود اثرات مستقیم و غیرمستقیم مختلفی را بهدنبال دارد. مهمترین اثر مستقیم آن اثر منفی بر منابع آب موجود در منطقه از جمله افت سطح آب چاهها و کاهش آبدهی قنوات و چشمههای اطراف است، بهنحویکه میتواند به خشک شدن و از بین رفتن منابع آب نزدیک تونل نیز منتهی شود.
وی تصریح کرد: اغلب تونلهایی که در محیطهای کربناته کارستی(سنگهایی از جنس آهک که پتانسیل زیادی برای انحلال دارند) حفر میشوند، با حجم زیادی از آب ورودی به تونل مواجه میشوند که این موضوع اثرات مخرب قابل توجهی بر آبخوان آهکی دارد. در کشور ما، در مناطق کوهستانی زاگرس و البرز که شامل وسعت قابل توجهی از تشکیلات کربناته(سنگهای آهکی) با پتانسیل تشکیل کارست(حفرات انحلالی) هستند، مثالهای زیادی از ورود آب غیرقابل کنترل به تونلهای حفر شده وجود دارد. قطعه دوم تونل انتقال آب زاگرس یا نوسود، تونل انتقال آب قمرود، تونل انتقال آب کوهرنگ، تونل انتقال آب سبزکوه، تونل انتقال آب کرمان و تونل توسعه جنوبی خط ۶ متروی تهران نمونههایی از پروژههایی هستند که مشکل جدی هجوم آب به داخل تونل و متعاقب آن اثرات زیستمحیطی (خشک شدن یا کاهش آبدهی چشمهها) و نارضایتی مردم محلی را بهدنبال داشتند.
عضو هیات علمی دانشکده زمینشناسی دانشکدگان علوم دانشگاه تهران، افزود: چنانچه در محیطهای کارستی، تونلی بدون رعایت مسائل مربوط به آببندی اجرا شود، آبهای زیرزمینی اطراف به داخل تونل زهکش میشوند و باعث افت سطح آب منطقه میشوند که ضمن اثر مستقیم بر آبدهی چشمهها و چاهها، اثرات غیرمستقیمی مانند تغییر در خواص فیزیکی و شیمیایی خاکهای سطحی و کاهش رشد گیاهان و پوشش گیاهی منطقه را نیز بهدنبال دارد. وقتی آب زیرزمینی شروع به زهکش به داخل تونل میکند، جهت حرکت آب زیرزمینی تغییر میکند. همچنین گرادیان هیدرولیکی و سرعت جریان آب افزایش پیدا میکند. این تغییرات بر روی کیفیت شیمیایی هیدروژئوشیمی آب نیز تأثیرگذار است. کاهش فشار آبخوان و تغییر در اندرکنش آب و سنگ عواملی هستند که تعادل ژئوشیمیایی آبخوان را به هم زده و کنترلکننده شیمی آب هستند.
دکتر حسنپور خاطرنشان کرد: با افت سطح آب زیرزمینی، رطوبت خاک کم میشود که خود به بر هم خوردن تعادل و تنوع میکروبی، کاهش غلظت CO۲ و در نتیجه تغییر در خواص شیمیایی و ساختار خاک، افزایش دانسیته خاک، افزایش ریزدانه در خاک و مهاجرت مواد مغذی به عمق بیشتر منجر میشود و در مجموع کیفیت خاک کاهش مییابد. این پدیده بر روی فرآیند فیزیولوژی گیاه و رشد آن تأثیر میگذارد، بدین ترتیب که وقتی سطح آب افت میکند، ریشه گیاه دسترسی کمتری به آب خواهد داشت و برای جبران این موضوع روزنههای داخل گیاه تنگتر میشود و رشد گیاه تحتتأثیر قرار گرفته و کاهش مییابد. این موضوع سبب میشود در درازمدت پوشش گیاهی روی سطح زمین دستخوش تغییر شده و از تراکم آن کاسته شود.
به گزارش ایسنا، چندی پیش رسانهها از خشک شدن چشمه هفتهزار ساله شهر ری (چشمهعلی) خبر داده بودند که بسیاری از کارشناسان حفر تونل توسعه جنوبی خط ۶ متروی تهران را یکی از علل این عارضه برشمردند و افزودند البته دانشمندان ایرانی با استفاده از اطلاعات خوب حاصل از پروژههای تونلسازی در داخل کشور توانستهاند مدلی جدید را به نام TIS برای این منظور توسعه دهند و به جهانیان معرفی کنند که بهواسطه آن میتوان وقوع چنین اثرات مخربی را پیشبینی کرد.
انتهای پیام
نظرات