به بیان فاینر سه توجیه کلیدی برای ایجاد کریدور "هند-خاورمیانه-اروپا" وجود دارد؛ اولا حمل و نقل منابع انرژی، ارتباطات دیجیتال و رونق اقتصادی را در میان کشورهای شرکتکننده افزایش میدهد و ثانیا هدف از این طرح مقابله با کسری زیرساختی است که مانع رشد کشورهای با درآمد پایین و متوسط شده است. همچنین این پروژه میتواند به کاهش تنشها و بیثباتی در خاورمیانه کمک کند. در این راستا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا گفته است که این پروژه کلان میتواند خاورمیانه را از یک منبع چالش، درگیری و بحران به قطبی برای فعالیتهای اقتصادی تبدیل کند.
اما به گمان برخی این طرح در مقابل پروژه "کمربند و جاده" چین قرار میگیرد، محقق شدن آن به عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گره خورده و چالشهای بزرگی پیش رو دارد. البته که روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارش خود تحلیل کرده که کریدور پیشنهادی بایدن هیچ ارتباطی با عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان ندارد. اما با این حال به سبب اینکه این پروژه آمریکایی در مقابل نفوذ امنیتی و اقتصادی چین پیشنهاد شده است، با مشکلات بزرگی مواجه است؛ چراکه چین شبکهای از روابط عربستان، امارات و ایران را در اختیار دارد.
احمد فاطمینژاد، تحلیلگر مسائل بینالملل و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی در گفتوگو با ایسنا درخصوص تفاوت کریدور پیشنهادی بایدن با طرح کمربند و جاده چین، اظهار کرد: مهمترین تفاوت دو کریدور مطرحشده این است که کریدور پیشنهادی بایدن مبنای غربی دارد؛ درست است که یک سمت آن هند و خاورمیانه است، ولی ایده آن غربی است. در حالیکه طرح کمربند و جاده چین سعی دارد نظمی اقتصادی و ارتباطی پیرامون چین ایجاد کند.
وی اضافه کرد: همچنین کریدور کمربند و جاده چین شاخههای مختلفی دارد و حوزههای مختلفی را شامل میشود، سابقه بیشتری دارد و قراردادهای متعددی در راستای آن منعقد شده است، اما طرحی که اخیرا در نشست گروه ۲۰ مطرح شده، هنوز در حد یک طرح است و موانعی برای اجرای آن وجود دارد. هر چند محرکها و عوامل قدرتمند موجود برای اجرای طرح بایدن، اجازه هر اظهار نظر دقیقی درباره آینده آن را از ما میگیرد، اما اگر موانع را پشت سر بگذارد و موفق عمل کند، میتواند در آینده به عنوان رقیب کریدور چینی مطرح شود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه دغدغه اصلی از طرح این کریدور در نشست گروه ۲۰ مسائل اقتصادی است، عنوان کرد: این کریدور مناطق مختلفی را به هم پیوند میزند و از این منظر مسیر ارتباط جدیدی را میتواند مطرح کند. همچنین بر فعل و انفعالات سیاسی مناطقی که از آن عبور میکند، تاثیرگذار است. یکی از مهمترین فعل و انفعالات سیاسی که تاثیرگذار خواهد بود، منازعه اعراب و اسرائیل است. این طرح از طریق پیوندهایی که ایجاد میکند از یک طرف میتواند باعث حل این منازعه شود، ولی از سویی دیگر خود این منازعه میتواند عامل شکست طرح محسوب شود.
فاطمینژاد ادامه داد: هرچند گامهایی مانند پیمان ابراهیم برای حل منازعات اعراب و اسرائیل برداشته شده، ولی یکی از حلقههای اصلی کریدور، اتصال عربستان به اسرائیل است. علاوه بر این، کریدور پیشنهادی بایدن یک سری رقبا را هم از دور خارج میکند، طبیعتا بخشی از این کریدور میتواند برای شاهراه ارتباطی که از گذشته وجود داشته و از طریق دریای سرخ و کانال سوئز اروپا را به آسیا پیوند میزده رقیبی جدی باشد. از این جهت باعث اهمیت یافتن بیشتر شبهجزیره میشود و مسیر کوتاهتری را برای ارتباط هند با اروپا فراهم میکند.
وی با تاکید بر اینکه کریدور هند-خاورمیانه-اروپا به مسئله عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گره خورده است، بیان کرد: یکی از جنبههای کریدور پیشنهادی بایدن این است که اسرائیل را به جهان عرب پیوند میزند و آن را به حلقه واسط قابل توجهی برای پیوند زدن خاورمیانه و جنوب آسیا به اروپا تبدیل میکند.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با اشاره به مزیتهای دیگر این کریدور برای گروه ۲۰، اظهار کرد: مهمترین مزیت کریدور هند-خاورمیانه-اروپا برای گروه ۲۰ این است که میتواند رقیبی برای کریدور کمربند و جاده چین باشد و از این طریق، هم از منظر ایجاد توازن آسیایی از هند در مقابل چین حمایت میشود و هم پیوندهای هند با آمریکا و اروپا را بیشتر میکند. لذا شاهد گسترش بیشتر پیوند هند و آمریکا خواهیم بود که از دهههای گذشته شروع شده است. البته تمام اینها در حد طرح میباشد و هنوز اقدام عملی صورت نگرفته است.
فاطمینژاد با اشاره به عدم عبور این کریدور از ایران، افزود: متاسفانه طی دهههای اخیر ایران علیرغم موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد خود که میتواند به عنوان حلقه واسط باشد و مسیرها را کوتاه کند، از کریدورها و شبکههای مختلف ارتباطاتی، حمل و نقل و خطوط لوله انتقال انرژی حذف شده است. به همین جهت در صورت تحقق این طرح، ایران از یکی از فضاهای بالقوه تامین منافع خودش محروم میشود.
وی با اشاره به مهمترین چالشهای پیش روی طرح پیشنهادی بایدن، عنوان کرد: علیرغم تنشزدایی اعراب و اسرائیل طی سالهای اخیر و ارتباطات رسمی برخی کشورهای عرب با تلآویو، یکی از مهمترین چالشهای موجود پیشروی این طرح، ارتباطات اعراب و اسرائیل است. همچنین تعداد بازیگران درگیر در این کریدور بسیار زیاد است، یکدست نیستند و برخی اصلا عضو گروه ۲۰ نیستند. لذا همراه و هماهنگ کردن و برنامهریزی دشوار میشود. به علاوه این طرح حس رقابت طرف مقابل را نیز تحریک میکند. طبیعتا کشورهایی مثل چین بیکار نخواهند نشست و آنها هم تلاشهایی خواهند داشت. اگرچه در اجلاس اخیر گروه ۲۰ شی جین پینگ حضور نداشت، ولی طبیعتا این طرح را رصد کرده، برنامهریزی میکند و میتواند رقابتتراشی کند. در نتیجه تمام این موارد مشکلساز خواهد بود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه از الآن پیشبینی آینده طرح پیشنهادی در گروه ۲۰ دشوار است، گفت: آیندهنگری در رابطه با موفقیت یا عدم موفقیت این طرح دشوار است، باید زمان بگذرد و دید در مقام عمل چه برنامهریزیها و توافقات دوجانبه و چندجانبهای صورت میگیرد. به مرور زمان با رصد اتفاقاتی که در پیش است بهتر میتوان به تحلیل این موضوع پرداخت.
انتهای پیام
نظرات