اکنون در فرصتی به نام «روز ملی سینما» چند کلمهای با مدیران و مسئولان شهرش دزفول سخن به گلایه گفته و برای انتشار در اختیار ایسنا گذاشته است. به قول زندهیاد دکتر محمدعلی اسلامیندوشن «سخنها را بشنویم»: «در میان شرایط عجیبوغریبی که در این سالها در کشورمان به وجود آوردهاند، سکوت مدیران و مسؤولان شهرم دزفول و استانام خوزستان در برابر موفقیتهای ملی و بینالمللی سینمای کوتاه، نهتنها متعجب و متاثرم نمیکند بلکه بیاغراق باعث خرسندی و خشنودی من هم بوده است و پس از این هم خواهد بود. در شرایطی که اگر مشابه این موقعیت در اکثر شهرهای دیگر کشورمان برای یک سینماگر اتفاق میافتاد، مدیران و مسؤولان آن شهر به استقبال از این مساله هنری، میکوشیدند تا با یک همافزایی هنری از سویی (از سوی فیلمساز) و برنامهریزی و آیندهنگری مدیریتی از سوی دیگر (از سوی مسئولان)، برای سینمای آن شهر گامی سترگ برداشته شود، من سیدمرتضی سبزقبا اعلام میکنم که نسبت به بیاعتنایی مدیران و مسؤولان شهرم درباره موفقیتهای سینمای این شهر، کاملا خوشنودم و مرا مهر و محبت مردم شریفی که میشناسمشان و مردم شریفی که مرا میشناسند بس است.
بیهیچ اغراقی و بیهیچ واهمهای با صدای رسا اعلام میکنم که سینمای این شهر وکیلی در بین مدیران ندارد، مدافعی در میان مسئولان ندارد و در نهایت تاکید میکنم که سینمای این شهر متولی ندارد. سالها است که از مراکز سینمایی و هنری شهرم دزفول، هیچ انتظاری نداشتهام و بعد از این هم نخواهم داشت.
سالهاست که با برخیهایشان همکاریهای هنریام را قطع کردهام و البته سالها است که دل از مهر احتمالی برخی دیگرشان هم بریدهام که خاک بر سرم باد اگر در تمام این سالها به مهر و محبتشان دلی بسته باشم. در تمام طول این بیستودو سالی که در سینما به شکل رسمی فعالیت کردهام هیچوقت به انتظار مهر و محبت مدیران و مسؤولان ننشسته بودم و همواره بیهیچ پشتوانهای از سوی آنها، فقط و فقط به پشتوانه علاقهام به فرهنگ و هنر و البته به پشتوانه لطف این مردم شریف کار خودم را به سامان رساندهام و فیلم خودم را ساختهام.
شاهد روشن سخنام فیلمهایی است که در این سالها ساختهام که همه را با باورم ساختهام و هیچوقت به سفارش هیچ نهاد و هیچ انجمن و هیچ مسئولی فیلم نساختهام و هر وقت هم با هر نهاد و انجمنی که فیلم ساختهام بدونشک فیلم خودم را ساختهام و در برابر انتظارات متعارف یا غیرمتعارف آنها به شدت مقاومت کردهام و هزینه سختاش را هم پرداخت کردهام و در نهایت فیلمی ساختهام که فیلم خودم بوده است.
البته وظیفه مدیران و مسئولان امر چیز دیگری است و اگر مطالبهای دارم ـ که همیشه داشتهام ـ معطوف به وظیفه آنها است و نه معطوف به مهر و محبت احتمالیشان نسبت به سینمای این شهر. اینها بیشک به وظیفهشان نسبت به سینما بیاعتنا بودهاند و قاطعانه میگویم که اگر در تمام این چهلوچند سال فیلم سینمایی حرفهای و شایستهای درباره دزفول و مردم شریفاش ساخته نشده است، من فقط سه مقصر برایشان میشناسم. یک: مدیران و مسئولان این شهر، دو: مدیران و مسئولان این شهر، و سه: مدیران و مسئولان این شهر.
هیچ میدانید که در سینمای ایران تا به حال هیچ فیلم سینمایی معتبر و با کیفیتی حداقل با استانداردهای ملّی درباره مردم شهر دزفول، جغرافیای آن، معماری ارزشمندش، آداب و رسوماش، گویش شیرین مردماش، جنگ و پیامدهایاش در این شهر و هر آن چیزی که درباره دزفول است ساخته نشده است؟
خلق یک اثر سینمایی استاندارد، فقط به اراده و انگیزه فیلمساز وابسته نیست. سینما عرصه دشواری است و اگر مدیران و مسئولان نسبت به خلق یک اثر سینمایی استاندارد، هیچ اراده و انگیزهای نداشته باشند تولید یک فیلم سینمایی اگر نه غیرممکن اما بسیار دشوار خواهد بود. ما سینماگران در خلاء که فیلم نمیسازیم. پایمان روی زمین است؛ روی همین «زمین زخمی»ای که این مدیران و مسئولان هم روی آن راه میروند و به هنر و هنرمندان این سرزمین بیاعتنایی میکنند.
البته پیش از این، از تولید برخی فیلمهای خاص، حمایتهایی بیشائبه صورت گرفته و بیانصافی است اگر من به عنوان یک سینماگر و کارشناس سینما، این مساله را کتمان کنم. اما همانهایی که از این فیلمها حمایت کردهاند سالها است که حتی حاضر نیستند حمایت خود از آن پروژههای بیهویت را علنی یا غیرعلنی تایید کنند. بله اینها از سینما حمایت کردهاند اما از سینمای ضعیف و سخیف این شهر حمایت کردهاند. اینها هیچ راهی جز این ندارند که نزد افکار عمومی و همچنین نزد هنرمندان و علاقهمندان هنر این شهر به اشتباهات خود معترف باشند و برای کارهایی که کردهاند و کارهای شایستهای که نکردهاند از مردم و هنرمندان عذرخواهی کنند. اگر تخصص ندارند توصیهام این است که لااقل صداقت داشته باشند.
به هر حال خرسندم که در سکوت کامل مدیران و مسئولان این شهر نسبت به موفقیتهای ملی و بینالمللی سینمای کوتاه و همچنین در سکوت همیشگیشان برای پاسداشت روز ملی سینما، از مهر و محبت و لطف مردم شریف و باانصاف دزفول بهرهمند هستم.
همه این عزیزان در دیدارهایمان، اشتیاقشان برای ساخت فیلم سینماییام را صمیمانه و از سر لطف البته، با من به اشتراک میگذارند. من منتظر مهر و محبت و لطف احتمالی مدیران و مسؤولان نیستم اما قاطعانه مثل تمام این سالها مطالباتام از آنها را تا جایی پیگیری خواهم کرد که اینها به وظایفشان نسبت به سینمای استاندارد و سینماگران حرفهای و تثبیت شده سینما عمل کنند.»
انتهای پیام
نظرات