محمدرضا فرهادینیا در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: بدون تردید در قرن حاضر سینما در عرصه رسانه امپراتوری میکند و در ساحت اندیشه، تولید تفکر و سبک زندگی جدید نقش ممتاز و منحصری دارد.
وی اضافه کرد: هنر سینما به عنوان هنر هفتم شناخته میشود، به گونهای که از همه ۶ هنر قبلی در سینما استفاده میشود؛ به همین سبب تاثیرگذاری سینما در عرصههای مختلف زندگی بشر روز به روز افزایش مییابد.
فرهادینیا به چند نکته در خصوص جایگاه هنر سینما در نظام آموزش و پرورش ایران اشاره کرد و ادامه داد: اولین نکته مورد بحث این است که «آموزش و پرورش فقط مصرفکننده تولیدات سینمایی است». دانشآموزان به عنوان تفریح و تفنن در قالب اردوهای دانشآموزی در کنار سایر دوستانشان به سینما میروند و فیلم تماشا میکنند، هرچند این سطحیترین نوع بهرهمندی از یک هنر تاثیرگذار است، اما با توجه به اینکه سینما رفتن از سبد هزینههای فرهنگی خانوادهها حذف شده و کمتر اعضای یک خانواده حداقل ماهی یک بار به سینما میروند همین مقدار ارتباط دانشآموزان با هنر سینما نیز غنیمت است.
وی خاطرنشان کرد: مورد دوم «دانشآموزان تولیدکننده فیلم» است. در جشنوارههای مختلف فرهنگی و هنری، نوجوان خوارزمی، بخش فیلمسازی برای دانشآموزان و معلمین پیشبینی شده است. من به عنوان داور این جشنوارهها در ۱۰ سال گذشته در مراحل ناحیه، استان و کشور آثار این هنرمندان را از نزدیک مشاهده و رصد کردهام و فیلمهای بسیار خوب و قابل توجهی توسط دانشآموزان و فرهنگیان در قالبهای داستانی مستند انیمیشن ساخته شده است، اما متاسفانه به دلیل نبود فضا و شبکه پخش و انتشار گسترده این فیلمها کمتر دیده شده است.
فرهادینیا اضافه کرد: سومین مورد «ساختارهای اداری که مسئول تولید آثارسینمایی هستند» است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مقطع قبل از انقلاب تا پایان دهه ۷۰ یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مراکز تهیه و تولید فیلمهای مخصوص کودکان و نوجوان بود که فیلمسازان بزرگ با افتخار در خدمت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودند؛ از امیر نادری با فیلمهای درخشان «دونده» و « سازدهنی»، عباس کیارستمی با فیلمهایی ساده اما عمیق و بزرگ چون «مشق شب» و«خانه دوست کجاست» که از قضا تندترین انتقادات و تحلیلها را به سیستم و نظام آموزش و پرورش در لایههای زیرین فیلمهای خویش مطرح میکردند و مهمترین شاخص این فیلمها این بود که در عرصههای ملی و بینالمللی بسیار دیده میشدند. اکنون با تاسف فراوان باید گفت که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان به شدت افول کرده و جایگاه خود را در نقشآفرینی تولید و انتشار فیلمهای ویژه کودک و نوجوان از دست داده است. سخت بر این باورم که اگر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با درایت، برنامهریزی دقیق به جایگاه اصلی خود بازگردد، میتواند به مرکز ثقل تولید آثار فاخر تخصصی در حوزه تعلیم و تربیت تبدیل شود.
دبیر انجمن صنفی تهیهکنندگان فیلم بلند مشهد گفت: چهارمین مورد «جشنواره بینالمللی فیلم رشد» است. این جشنواره برای نخستین بار در سال ۱۳۴۲ با نام «جشنواره بینالمللی فیلمهای آموزنده» برگزار شد و تا سال ۱۳۵۷ ادامه یافت و مجدداً در سال ۱۳۶۴ در هفته معلم و در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد و از آن پس به نام «جشنواره بینالمللی آموزشی و تربیتی رشد» به کار خود ادامه داد.
وی ادامه داد: از میان جشنوارههای متعدد فرهنگی و هنری که از قبل از انقلاب شروع و تا پس از آن ادامه یافتند تنها جشنواره فیلم بینالمللی رشد، بدون صفر کردن کنتور عدد ادامه پیدا کرد و این نشان از جایگاه فیلم آموزشی و تربیتی است. از ظرفیتهای این جشنواره مهم نیز آنطور که شایسته است آموزش و پرورش استفاده لازم را انجام نداده و بهرهگیری از تولیدات این جشنواره تنها منحصر به دوران برگزاری جشنواره شده و در طول سال تحصیلی برنامهای برای استفاده دانشآموزان معلمان و اولیا از فیلمهایی که در این جشنواره از کشورهای مختلف حضور دارند، وجود ندارد.
فرهادینیا اضافه کرد: در ادامه نیز «بایستهها و پیشنهادات برای بهرهگیری از ظرفیت بیبدیل سینما در نظام تعلیم و تربیت» مورد بحث است. از آنجایی که بیش از ۱۳ میلیون دانشآموز مخاطبان بالقوه سینمای کودک و نوجوان هستند که هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی میتوانند برای تولیدات سینمایی مفید باشند، اما متاسفانه هیچگاه آموزش و پرورش از این ظرفیت و داشته خود استفاده نکرده است.
وی اظهار کرد: پیشنهاد میشود که آموزش و پرورش برای تولید حداقل ۳ فیلم در سال برای ۳ مقطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم هدفگذاری کرده و برای تولید آن اقدام کند. بدیهی است در صورتی که این فیلمها در استانداردهای هنری و سینمایی با نگاه به شاخصهای توفیق در گیشه ساخته شوند به لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه بوده و اصطلاحاً پول خودشان را در خواهند آورد.
فرهادینیا عنوان کرد: با توجه به تاکید بر تعلیم و تربیت در سند تحول بنیادین، آموزش و پرورش تنها مسئول تربیت دکتر، معلم، مهندس و ... نیست و باید در تربیت هنرمندان سینماگر نیز نقش مهمی ایفا کند. تاسیس هنرستانهای هنرهای زیبا و مواردی چون برنامهسازی رادیو، تلویزیون، سینما و تئاتر تا حدودی جای خالی حوزه آموزش را پر و در این حوزه نقشآفرینی میکند.
وی ادامه داد: اما آنچه مسلم است دانشآموزان به واسطه دسترسی به فضای مجازی به جدیدترین فیلمهای سینمایی ساخته شده در اقصا نقاط دنیا و کمپانیهای بزرگ فیلمسازی مانند هالیوود دسترسی دارند و به سرعت در جریان جدیدترین ساختهها قرار میگیرند، بنابراین ذائقه بصری و فکری آنها کاملا تغییر کرده است. لذا به نظر میرسد برای عمق بخشیدن به نگاه سینمایی دانشآموزان و معلمان جلسات نقد و تحلیل سینمایی به صورت مستمر میتواند کارساز باشد .
آموزش و پرورش باید از سینما برای تسهیل تربیت و آموزش بهره ببرد
دبیر انجمن صنفی تهیهکنندگان فیلم بلند مشهد گفت: در نهایت باید پذیرفت که در حکمرانی بلامنازع سینما در عرصه هنر، صنعت و تجارت، آموزش و پرورش باید سهم خود را به درستی استفاده کند تا از این هنر در عمق بخشیدن و تسهیل تربیت، آموزش نهایت بهرهبرداری را انجام دهد.
انتهای پیام
نظرات