به گزارش ایسنا، شبکه لبنانی المیادین با اشاره به اهمیت پیوستن کشورهای جدیدی به ائتلاف بریکس در تقویت جایگاه این گروه در عرصه جهانی، سیاستهای ناکارآمد و غیرواقعبینانه دولت بایدن در منطقه را که ناشی از بیتوجهی آن به تحولات مهم اخیر در منطقه است، بررسی کرده و در گزارشی نوشته است: گسترش ائتلاف بریکس که اخیرا اعلام شد و قرار است ۶ کشور جدید، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران به آن افزوده شوند، نشان میدهد که خاورمیانه دیگر نمیخواهد زیر یوغ آمریکا بماند.
گسترش ائتلاف بریکس که اخیرا اعلام شد و قرار است ۶ کشور جدید، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران نیز به آن افزوده شوند، نشان میدهد که خاورمیانه دیگر نمیخواهد زیر یوغ آمریکا بماند
روز پنجشنبه، دو روز پس از نشست بریکس در ژوهانسبورگ، ۶ کشور جدید، شامل ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اتیوپی و آرژانتین به طور رسمی به ائتلاف بریکس ملحق شدند. این اتحاد که در اصل در سال ۲۰۰۹ تشکیل شد، شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی بود. از زمان آغاز جنگ اوکراین، این اتحاد به عنوان اتحاد ضد غربی «جنوب جهانی» در کانون توجه قرار گرفت. اگرچه برخی کشورها در این اتحاد هنوز با غرب همکاریهایی دارند، این موضوع حائز اهمیت است که پکن و مسکو که هر دو جایگاه مهمی در بریکس دارند، درست موقعی که بحث «شرق» در برابر «غرب» به اوج خود رسیده، دستور کار توسعه این ائتلاف را در پیش گرفتهاند.
بریکس تا اول ژانویه ۲۰۲۴ به ائتلافی متشکل از ۱۱ کشور تبدیل خواهد شد، موضوعی که چالشی برای واشنگتن در نظر گرفته میشود، به ویژه وقتی بحث جایگاه قدرت آنها در منطقه غرب آسیا مطرح است. در مدت دوران ریاست جمهوری جو بایدن، امپراتوری آمریکا ضربات متعددی را از آسیای غربی تحمل کرده است. دولت بایدن با آغاز جنگ در اوکراین، وقتی غرب تلاش کرد اقتصاد روسیه را فلج کند که البته تا کنون شکست خورده است، با سناریوی فاجعهبار خروجش از افغانستان مواجه شد.
در ادامه این گزارش آمده است: پس از ۲۰ سال جنگ در افغانستان و حمایت از رژیمی وابسته و هزینه گزاف حداقل ۲.۳۱۳ تریلیون دلاری در آنجا، دولت آمریکا در اوت ۲۰۲۱ به نیروهای مسلح خود دستور داد که به طور کامل از این کشور خارج شوند. در پی آن، با عقب نشینی دولت افغانستان که تحت حمایت آمریکا بود و با در دست گرفتن قدرت در این کشور توسط طالبان، فاجعهای برای آمریکا رقم خورد که به افغانستان حمله کرده بود تا طالبان را از قدرت برکنار کند و حالا طالبان پس از ۲۰ سال بازگشته بود. ویدیوهای فاجعهبار آویزان شدن افغانهایی که با آمریکا کار میکردند یا با آن ارتباطی داشتند به چرخها و بالهای آخرین هواپیماهایی که کابل را ترک میکردند، تبدیل به داستانی ترسناک در داخل آمریکا شد که البته برای سراسر خاورمیانه نیز تکاندهنده بود.
اگرچه، آمریکا نیروهایش را از سوریه و عراق خارج نکرده است، برای انجام دادن آن تحت فشار زیادی قرار دارد و تنها بهانه آن برای ماندن در این کشورها بر این دعا مبتنی است که نظامیان آنها به پاکسازی منطقه از داعش کمک میکنند. دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین آمریکا در سال ۲۰۲۰ گفت که نظامیان آمریکایی ۱۰۰ درصد داعش را از بین بردهاند، ادعایی که سیاستگذاران واشنگتن به سختی تلاش کردند آن را جا بیندازند.
دولت بایدن، به ویژه از آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲ بیش از صد میلیارد دلار را صرف کمک به کییف کرده است. این تمرکز بر اروپای شرقی، بدون شک قدرت سیاست در منطقه، واشنگتن را تضعیف کرده است. نه تنها دولت آمریکا متحدان قدیمیاش در منطقه را بجز اسرائیل از اولویت خارج کرد، بلکه هنوز به پیگیری اهدافی سیاسی ادامه میدهد که تمامیشان با خواستههای منطقهای آن بیارتباطند.
تمرکز بر اروپای شرقی، بدون شک قدرت سیاست خاورمیانه واشنگتن را تضعیف کرده است. نه تنها دولت آمریکا متحدان قدیمیاش در منطقه را به جز اسراییل از اولویت خارج کرد، بلکه هنوز به پیگیری اهدافی سیاسی ادامه میدهد که تمامیشان با خواستههای منطقهای آن بیارتباطندچند ماه پیش در مارس، جهان از اعلام این که چین توانسته است با میانجیگری خود توافقی برای ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی ایجاد کند، حیرتزده شد. این واقعیت که پکن نشان داد میتواند بدون تایید آمریکا و نظر گرفتن از آن، میان دو کشور آشتی برقرار کند، حکم یک سیلی به دولت بایدن را داشت و نشاندهنده بیاعتنایی به آمریکا در آن برهه بود. مدتی بعد، دولت چین تلاش کرد میان فلسطین و اسراییل نیز نقش یک میانجی جدید را ایفا کند که این دستدرازی دیگری به قلمرویی بود که تا همین چند سال پیش متعلق به آمریکا بود.
به ویژه در زمینه ریاض که یکی از قویترین متحدان آمریکا در منطقه بود، روابط آن با کاخ سفید در دوران بایدن، به وضوح در مسیر عادی خود نبوده است. سعودیها تصمیم گرفتند درخواستهای متعدد دولت آمریکا را برای تغییر در رویه تولید نفت نادیده بگیرند که این موضوع هنگام سفر بایدن به انگلیس در ۲۰۲۲، او را رهبری ناکارآمد جلوه داد. عربستان سعودی عضو جداییناپذیر ماموریت آمریکا در منطقه محسوب میشد که هدف آسیب زدن به جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکرد و در این راستا به عنوان نیرویی نیابتی برای مبارزه با نفوذ تهران در منطقه استفاده میشد.
المیادین در ادامه این گزارش مطرح کرد: مقالهای به قلم استفان کوک، یکی از اعضای ارشد مطالعات خاورمیانه و آفریقا در اندیشکده شورای روابط خارجی که در نشریه فارن پالیسی منتشر شد، دیدگاهی را که در آمریکا درباره مفهوم تنشزدایی وجود دارد، تشریح میکند. این مقاله با عنوان «آشتی عربستان سعودی-ایران موفق به تنشزدایی نشد»، ادعا میکند که تنشزدایی با ایران از سوریه تا اسراییل و تا تنگه هرمز، هیچ جا به چشم نمیخورد. این موضوع نشاندهنده این است که تعریف تنشزدایی به کلی مبتنی بر اهداف سیاسی متعصبانه آمریکاست. آمریکا موجب تشدید تنشها میان ریاض و تهران، تشویق و حمایت جنگ یمن شده است.
به این ترتیب به نظر میرسد که احیای روابط ایران و عربستان سعودی به طور کلی موجب تنشزدایی در سطح منطقه شده است، اما نوعی تنشزدایی که به طور دوجانبه برای همه بهجز آمریکا و رژیم صهیونیستی سودمند است. بازیابی روابط عربستان شامل احیای روابط با دولت سوریه، تلاش برای رسیدن به راهکاری برای یمن (اگرچه در این مورد شکست خورده است و جنگ هنوز متوقف شده) و کاهش تنشها میان گروههای تحت حمایت عربستان سعودی و متحدان ایران در منطقه است. در مورد سوریه، تا زمانی که آمریکا به طور غیرقانونی، یک سوم این کشور را اشغال و تحریمهای جنایتکارانهاش را علیه آن حفظ کند، صلح امکانپذیر نخواهد بود. آمریکا در منطقه خلیج فارس به تحریکات خود ادامه میدهد و بنابراین با تلافیهای ایران نیز دست و پنجه نرم میکند. درباره موضوع اسراییل نیز، امنیت مرزهای خیالی آن مطلقا هیچ اثری روی منطقه ندارد، در واقع، وجود این رژیم خلاف ثبات منطقه است.
در ادامه مطلب المیادین آمده است: حالا که امارت متحده عربی و عربستان سعودی با کسانی آشتی کردهاند که به ائتلاف بریکس تعلق دارند، این پیام را میفرستند که خواستهشان این است که بدون اتکای کامل به آمریکا، به عنوان قدرتهای منطقهای به ایفای نقش بپردازند. درباره ایران نیز، پیوستن آن به این ائتلاف بیش از پیش این پیام را مخابره خواهد کرد که تحریمهای آمریکا برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران شکست خورده است. دولت بایدن میداند که علیرغم اقداماتش برای سقوط تهران، قرار نیست این اتفاق بیفتد و در تلاش است توافقی برای بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ انجام دهد.
با فاصله گرفتن منطقه از چنگال آهنین امپراتوری متکی بر واشنگتن غرب، دولت بایدن انتخاب کرده است که روی انتخابهایی با کمترین فایده تمرکز کند، یعنی عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسراییل. برای محقق شدن عادیسازی روابط تلآویو و ریاض، وجود برخی پیشنیازها ضرورت دارد. اولا، آمریکا باید به عربستان سعودی امتیازات گسترده یا حداقل برخی امتیازات را بدهد. دوما، اسراییل را باید کنترل کرد که در حال حاضر و با توجه به این که کابینه تندروی بنیامین نتانیاهو قدرت را در دست دارد، این کار انجام نمیشود. سپس، برخی ملاحظات دیگری نیز مانند دست یافتن به توافقی هستهای با تهران و تلاش برای خنثی کردن واکنش ایران به توافق ریاض-تلآویو وجود دارند، چیزی که در هر حال، کارآمد نخواهد بود.
پیوستن ایران به ائتلاف بریکس، بیش از پیش، این پیام را مخابره خواهد کرد که تحریمهای آمریکا برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران شکست خورده است. به نوشته المیادین، دولت بایدن به جای ایجاد فرصتهای جدید و راهگشایی برای چشماندازی تازه برای منطقه، طوری تظاهر میکند که گویی هیچ تغییر و تحولی رخ نداده است. همچنین تظاهر میکند که میتواند بدون هرگونه پیامدی از توافق عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسراییل شانه خالی کند. حتی اشاره مدام به ایده توافق عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو نشاندهنده وهمی است که آمریکا دچار آن است. در حالی که ائتلاف بریکس در حال ظهور است، بایدن فقط میخواهد با حضور محمد بن سلمان در سمت چپش و بنیامین نتانیاهو در سمت راست عکسی یادگاری بگیرد.
انتهای پیام
نظرات