به گزارش ایسنا، در پی مرگ «یوگنی پریگوژین» رییس گروه واگنرها در جریان سانحه هوایی در مسکو، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی با تیتر «اوکراین هنوز با میدان جنگی دستوپنجه نرم میکند که پریگوژین بر جای گذاشت»، نوشت: او نظامیان روسیه را در آسیبپذیرترین حالتشان تقویت کرد و اوکراین را به جنگی پرهزینه بر سر شهر «باخموت» کشاند. در نتیجه، مسکو فرصت این را پیدا کرد برای کند کردن ضد حملات اوکراین، سد دفاعی ایجاد کند.
نیویورک تایمز مدعی شد: هنگامی که ارتش روسیه در پاییز گذشته در اوکراین دچار سردرگمی شده بود، یک بد دهن سابقهدار که با ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نیز رابطهاش شخصی داشت، برای کمک از راه رسید. حالا، او پیشقراول شده بود و برای گروه واگنر بازارگرمی میکرد؛ برای کمک به جنگ در حال شکست روسیه که با کمبود شدید نظامیان روبهرو بود، شخصا از میان افراد سابقهدار سربازگیری کرد و ارتشی تشکیل داد.
تلاشهایی که پریگوژین و «سرگئی سوروویکین» یک ژنرال ارشد نزدیک به او در ماههای بعدی کردند، میتوانست روند جنگ را تغییر دهد اما به ادعای روزنامه آمریکایی «هر دوی آنها از آن موقع از میدان به در شدند».
پریگوژین چند روز پیش در یک سانحه سقوط هواپیما جان خود را از دست داد؛ رخدادی که دو ماه پس از شورش شکستخورده او اتفاق افتاد و به باور آمریکا و مقامات غربی، بر اثر انفجاری در هواپیما اتفاق افتاد. بسیاری هم میگویند، تصور میکردند پوتین دستور سرنگونی این هواپیمارا داده است. این نظری است که کرملین روز جمعه آن را «دروغی مطلق» تلقی و آن را رد کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: ژنرال سوروویکین که مقامات آمریکایی گفتهاند اطلاعات گستردهای درباره شورش داشت، از زمان آغاز این شورش در انظار عمومی رویت نشده است و طبق گفته رسانههای روسیه، این هفته، از سمتش در فرماندهی نیروهای هوافضای روسیه برکنار شد.
اما در میدان جنگ، نظامیان اوکراینی هنوز با تاثیری که آنها بر جای گذاشتهاند، دست و پنجه نرم میکنند.
پریگوژین جنگی سخت را در طول زمستان و تا بهار در باخموت رهبری کرد تا فورا خط مقدم روسیه را تقویت کند که تعداد نظامیان در آن به شدت کاهش یافته بود. عملیات باخموت که یکی از خونینترین بخشهای جنگ بود و باعث کاهش شدید تعداد سربازهای آموزشدیده کییف پیش از ضد حمله شد، در حالی که روسیه سربازانی را از دست داد که از نظر روسیه اهمیت چندانی نداشتند و قابل جایگزین کردن بودند.
«دارا ماسیکوت» یک محقق سیاسی ارشد در شرکت رَند، درباره پریگوژین گفت: «در حالی که ارتش روسیه در آسیبپذیرترین حالتش بود، او ذخیره مهمی از نیروهای نظامی را فراهم کرد که برایشان زمان خرید. واگنر بیشتر خسارات و تلفاتی را در موقعیتی از بین برد که ارتش روسیه هنوز سردرگم و در گیر و دار تجهیز قوا و بسیج کردن نیروها بود.»
او به تبدیل کردن باخموت به نمادی فراتر از اهمیت استراتژیکش کمک شایانی کرد، جایی که کییف هنوز منابع و توانمندیهای گستردهای را به آن اختصاص میدهد.
جنگ طولانی باخموت، همچنین برای ارتش روسیه که اول تحت رهبری ژنرال سوروویکین بود، فرصتی فراهم کرد تا نیروهای تازهنفس را بسیج کرده و «خط دفاعی سوروویکین» را ایجاد کند. نفوذ به دیوار معادن، استحکامات خندقی و دیگر سنگربندیها برای نظامیان اوکراینی سخت بوده است.
نیروهای پریگوژین، در نهایت، باخموتی در هم شکسته و ویران را تصرف کردند. علاوه بر این، کمک او به جنگ روسیه در برههای مهم که کسب جایگاهی تازه در میان افکار عمومی به لطف تعداد زیادی از نظرات و ویدیوها در شبکههای اجتماعی همراه شد، به او پر و بال داد.
به گفته ماسیکوت، «پریگوژین کاری میکرد که شما باورتان شود آنها تنها ناجی ارتش روسیه بودند. در واقع، آنها در خط مقدم بودند اما نمیتوانستند بدون وزارت دفاع روسیه کاری کنند.»
این عملیات وحشتناک چنان بر آتش نفرت او از ارتش روسیه دمید که او سرانجام، برای حذف رهبر آن دست به شورشی حیرتآور زده و در مسیر خود، به طرز فاحشی از قوانین نانوشته نظام مدنظر پوتین سرپیچی کرد.
ماسیکوت در این باره گفت: «پریگوژین، به مرور نشانههایی از عقده نقش اصلی را داشتن و همهکاره بودن را از خود بروز داد. در روسیه فقط یک نقش اصلی وجود دارد و در کرملین مستقر است».
شورش پریگوژین زمانی رخ داد که نقش مفیدش در میدان جنگ رنگ باخت.
این مطلب میافزاید: «تغییر رویه روسیه به اقدامات دفاعی باعث شد در جبههها ثبات بیشتری برقرار شود، از شدت بحران نیروهای نظامی هم کم شد اما در اواخر مه، واگنر میدان را ترک کرد».
«مایکل کافمن» یکی از اعضای ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی میگوید: «فایده راهبردی واگنر در زمستان و بهار به اوج خود رسید. پس از آن، تشخیص این که واگنر چطور میتوانست در این جنگ قاطعانه عمل کند، مشکل است. بیشترین سودی که آنها داشتند، در دفاع نبود، بلک در نبرد برای تصرف شهرها بود.»
به نوشته نیویورکتایمز، مرگ واگنر در ۶۲ سالگی پایان زندگی مردی بود که از زندانی در شوروی برخاست و به محافل قدرت طبقه برگزیده مسکو راه یافت و در نهایت یک امپراتوری خصوصی برپا کرد که جوابگوی میل افزایش یافته پوتین برای مقابله و تحکیم جایگاه روسیه در عرصه جهانی بود.
پریگوژین، در حالی که از قراردادهای خواربار و عمرانی دولتی بهره شخصی میبرد، در رفیعترین جایگاه ژئوپولیتیکی روسیه برای خود جایگاهی دست و پا کرد که همگام با آمادگی پوتین برای خطر کردن، پررنگتر میشد.
در این گزارش همچینن مطرح شد: «او راه خود را در فضای میان جایگاه رسمی قدرت روسیه و اهداف آن باز کرد. حمله روسیه به کریمه و شرق اوکراین در ۲۰۱۴، باعث جا افتادن مفهوم "جنگ هیبریدی و تاکتیک منطقه خاکستری" شد که پریگوژین آن را اتخاذ کرده بود».
«کاترینا داکسی» یکی از اعضای مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی گفت: «با وجود تشکیل گروه واگنر در ۲۰۱۴ و صفآراییهایی که از آن زمان شاهدش بودیم، او برای راه جدیدی باز کرد که در چگونگی بهکارگیری یک گروه خصوصی نظامی به شکل هدفمند و هماهنگ برای پیشبرد منافع ژئوپولیتیکی روسیه واقعا تحول ایجاد کرد.»
تیمهای تهاجمی واگنر به مسکو کمک کردند که عملیاتی نهایی برای تصرف مناطقی از شرق اوکراین در ۲۰۱۵ را به اجرا در بیاورد. این گروه، سالها عملیاتهای ممتازی در سوریه انجام میداد و ارتش روسیه را از اعزام گروههای پرشمار نظامیان بینیاز میکرد تا بتواند با تکیه بر قوای هوایی به اهدافش دست پیدا کند.
در ابتدا، به نظر میرسید که پریگوژین موفق شده اما هرچه مغرورتر شد، نقش مفیدش در ارتش روسیه رنگ باخت. این پیوند بیثباتی بود که با شورش ژوئن از هم گسیخت و روابط با پوتین را بر هم زد که از سالهای ۱۹۹۰ در سنت پتزربوگ شهرزادگاهشان نشات میگرفت.
انتهای پیام
نظرات