به گزارش ایسنا، تامین مالی و سرمایه در گردش از چالشهای مهم شرکتهای دانشبنیان است که برای این منظور با تصویب قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، تاسیس صندوق نوآوری و شکوفایی در این قانون با سرمایه ۳ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده بود، ولی اکنون با حدود ۹ هزار شرکت دانشبنیان این میزان اعتبار پاسخگوی نیاز این شرکتها نیست.
به گفته دکتر محمدصادق خیاطیان، رییس صندوق نوآوری و شکوفایی با بلوغ و رشد این شرکتها دولت به تنهایی نمیتواند کلیه نیازهای لازم شرکتهای دانشبنیان را تامین کند، از این رو شبکه بانکی برای مشارکت در حمایت از اکوسیستم نوآوری دعوت شد.
متن ذیل مشروح مصاحبه ایسنا با دکتر خیاطیان به مناسبت «هفته دولت» است:
** آقای دکتر همواره انتقاداتی از سوی شما و معاونان صندوق نوآوری در خصوص اختصاص اعتبارات این صندوق بیان میشود و این در حالی است که کشورهای اطراف طرحهای حمایتی خوبی برای جذب شرکتهای دانشبنیان در نظر گرفتهاند، در چنین فضایی آیا میتوان امید داشت که صندوق بتواند زمینه ماندگاری این شرکتها را در کشور فراهم کند؟
حوزه دانشبنیان به بلوغی رسیده که نیازهای آنها نسبت به گذشته متفاوت شده است. در سال ۸۹ که قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، پیشبینی خوبی برای سرمایه اولیه صندوق نوآوری و شکوفایی دیده شده بود که معادل ۳ میلیارد دلار بوده است، ضمن آنکه قرار بود سالیانه نیم درصد از بودجه عمومی به این نهاد مالی حمایتی اختصاص یابد؛ چرا که در آن زمان پیشبینی شده بود که روند رشد شرکتهای دانشبنیان رو به گسترش یابد.
در زمان تصویب این قانون تعداد شرکتهای دانشبنیان حدود ۵۰ شرکت بود و در آن زمان نیاز مالی زیادی برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان احساس نمیشد، ولی امروز تعداد شرکتهای دانشبنیان نزدیک به ۹ هزار شرکت با توان مالی بیشتر شده که اتفاق خوبی نیست.
از سوی دیگر همانطور که گفتید، کشورهای اطراف ما جهتگیریهای جدی در جذب این شرکتها دارند، چون این کشورها خالی از نیروهای انسانی متخصص هستند و زمانی که برنامهریزی جذب استارتآپها را دارند، به نوعی جذب فناوران کشور ما هدفگذاری میشود و برای این منظور جذابیتهای زیادی در نظر گرفتهاند.
در چنین فضایی، «عوامل کشش خارجی» و «رانشی داخلی» دو عامل مهم مهاجرتها در کشور است. عوامل رانشی داخلی در قالب عدم ارائه حمایتهای مناسب به نخبگان است که طبیعتا آنها به جایی مهاجرت میکنند که زمینه بروز ایدهها و استفاده از ظرفیت آنها فراهم باشد.
عوامل کششی خارجی نیز ایجاد زمینههایی برای جذب فناوران در سایر کشورها است که نمونه آن کشور ترکیه است که در سال ۲۰۲۱ رقم ۱.۲ میلیارد دلار برای حمایت از فناوری و استارتآپها در نظر گرفته بود. نمونه دیگر کشور امارات با سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری در حوزه فناوری و کشور عربستان با پروژه نئو و سرمایه ۵۰۰ میلیارد دلاری است. اعداد حمایتی این کشورها اعداد بزرگ و جذاب برای جذب شرکتهای ما است.
اما در حال حاضر جهتگیری دولت نسبت به شرکتهای دانشبنیان بسیار خوب است و اعتقاد شخص رییسجمهوری و اعضای هیات دولت بسیار بر حمایت از این شرکتها است و فعالیتها و اقدامات صورت گرفته در این حوزه نیز بیانگر این واقعیت است.
اگر چند مورد از این رویکردها را بخواهم مثال بزنم، در اردیبهشت ماه سال گذشته قانون جهش تولید دانشبنیان تصویب شد و این اتفاق کمنظیری در کشور است که قانونی که در سال ۸۹ مصوب شده بود، بعد از گذشت ۱۰ سال، بازنگری در مورد آن صورت گرفت و با شناسایی کمبودها و نواقص، نیازهای جدیدی که بواسطه بلوغ اکوسیستم کشور ایجاد شده است، در قانون جدید بازنگری شده، وارد میشود.
در دولت قبل با این طرح مخالفت شد و اعلام کردند هزینههای این طرح را نمیپذیرند. خوشبختانه دولت سیزدهم اولین کاری که در حوزه دانشبنیانها اجرایی کرد، با ارسال نامهای به مجلس، از پذیرش این طرح جدید خبر داد و اعلام کرد هر هزینهای برای شرکتهای دانشبنیان باشد، دولت آن را میپذیرد. این اتفاق بزرگ و سیگنال مثبتی برای اکوسیستم دانشبنیان است.
** هزینههایی که قانون جهش تولید برای دولت ایجاد میکند، چقدر برآورد شده است؟
آن چیزی که در قانون جهش تولید دانشبنیان دیده شد، رویکرد جدیدی به حوزه دانشبنیانها است، در قانون مصوب سال ۸۹، قانون بیشتر به طرف عرضه فناوری و دانشبنیان متمرکز شده بود و در این مسیر سعی میکرد در قالب اعطای معافیت مالیاتی و اختصاص تسهیلات ترجیحی از سوی صندوق نوآوری و شکوفایی، از شرکتهای دانشبنیان حمایت کند.
این در حالی است که در قانون جهش تولید دانشبنیان، تلاش شد تا عدم توازن میان عرضه و تقاضای فناوری ایجاد شود و به طرف تقاضا و توسعه بازار شرکتهای دانش بنیان، سرمایهگذاری سرمایهگذاران در حوزه تحقیق و توسعه معطوف شد که به نظر من این امر مهمترین ویژگی قانون جهش تولید دانشبنیان است که به توسعه بازار و سرمایهگذاری دانشبنیان توجه کرده و برای آنها مشوقهای مالی خوبی دیده شده است.
این مشوقها از معافیتهای مالیاتی تحت عنوان اعتبار مالیاتی برای سرمایهگذاران حوزه دانشبنیان تا افزایش سرمایه ۳ هزار میلیارد تومانی برای صندوق نوآوری و شکوفایی و تخصیص اعتبار مالیاتی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای تحقیق و توسعه تولیدکنندگان مواد و محصولات خام و نیمه خام را شامل میشود.
بر این اساس سالیانه حدود ۱۰ همت عوارض گمرکی است. اینها بار مالی برای دولت ندارد، ولی شرکتهای واردکننده تجهیزات باید این عوارض را پرداخت کنند و منبع درآمدی برای دولت است که این اعتبارات در حوزه دانشبنیانها سرمایهگذاری خواهد شد. دولت با گذشتن از درآمد مالیاتی خود، این اعتبارات را در بخش توسعه و فناوری سرمایه کرد.
آنچه که همگان بر آن اذعان دارند، با این اعداد و ارقام و نیازی که این حوزه دارد، به نظر من باید توجه به حوزه دانشبنیان بسیار بیشتر از اینها باشد و خوشبختانه این توجهات را دارد؛ ولی از سوی دیگر اقتضائات دولت را همه میدانند و آنقدر شرایط مهیا نیست و ما هر چقدر در خصوص سهم حمایتی دولت در این حوزه متمرکز شویم، آنقدر این نیازها زیاد است که حتی در کشورهای توسعهیافته، صرفا دولتها در این زمینه وارد نشدهاند و سعی شده ظرفیتهایی را ایجاد کنند که سایر نظامات تامین مالی فعال شوند.
آن کاری ما در این حوزه انجام دادیم، این بوده که به سراغ شبکه بانکی کشور رفتیم. شبکه بانکی تنها داراییهای فیزیکی را مد نظر قرار میدهد ولی برای شرکتهای دانشبنیان به داراییهای فیزیکی توجه ندارد و دارایی آنها را دانش و فناوری که در اختیار دارند، میداند و بر آن متمرکز شده است و در این موارد نقش تسهیل کنندگی صندوق نوآوری و شکوفایی پررنگ میشود و ما برای شرکتهای دانشبنیان ضمانتنامه صادر میکنیم و بانکها نیز به این شرکتها اعتماد کردهاند.
بعد از ۸ سال که شبکه بانکی در حوزه دانشبنیانها فعالتر شد، متوجه شد که این شرکتها مشتریان خوشحسابی هستند و اعتبارات آنها در تحقیق و تولید و رشد شرکتها صرف شد و اعلام کردند نرخ نکول و معوقات شرکتهای دانشبنیان بسیار پایین و کمتر از یک درصد است و حتی برخی از بانکها نرخ نزدیک به صفر را اعلام کردند. این نرخ در صندوق که بسیار پایینتر است و این امر نشان میدهد که شرکتهای دانشبنیان مشتریان خوشحسابی هستند و تسهیلات اعطایی به آنها در جای خودش هزینه میشود.
برخی از شرکتها و افرادی که منابع بانکی را دریافت میکنند، در اموری هزینه میکنند که موجب تورم میشود؛ ولی در شرکتهای دانشبنیان در حوزههای تولید، تحقیق و توسعه و اشتغال هزینه میشود که اثرگذاری بیشتری در کشور دارد و شبکه بانکی در این زمینه به کمک ما آمده است.
از سوی دیگر ما از بازار سرمایه غافل بودیم، در حالی که فضای بسیار مناسبی است تا شرکتهای دانشبنیان بتوانند از نظام بازار سرمایه، تامین مالی شوند؛ از این رو بورسی شدن شرکتهای دانشبنیان در دستور کار ماست تا شرکتهای دانشبنیان که به نظر من تعداد قابل توجهی هستند، بتوانند وارد بازار سرمایه شوند و در این راستا با سازمان بورس همکاری خوبی را تعریف کردیم و بهزودی اخباری خوبی از این حوزه خواهید شنید.
اینکه اگر شرکتی بورسی نباشد، ولی بتواند از بازار سرمایه، منابع دریافت کند و اوراق منتشر کند، این مهم نیازمند سازوکارها و ضمانتهایی است که ما این مسیر را تسهیلگری کردهایم؛ در واقع صندوق در رکن ضامن با شرکتها همکاری دارد و دسترسی شرکتها را برای انتشار اوراق تسهیل کردهایم.
شرکتهای بزرگ نیز مورد دیگری بود که ما از آنها غافل بودیم. مقام مقام معظم رهبری تاکید کردند که شرکتهای بزرگ باید از ظرفیت شرکتهای کوچک استفاده کنند و این شرکتها بتوانند در ایجاد زنجیره ارزش شرکتهای بزرگ نقشآفرینی کنند. در حال حاضر شرکتهای بزرگ تمایل دارند بر روی شرکتهای دانشبنیان کوچک سرمایهگذاری کنند و در این زمینه نهادسازی در حال شکلگیری است. ما در این زمینه ابزاری به نام صندوقهای پژوهش و فناوری را داریم و برای شرکتهای بزرگ قاعده خاصی را در نظر گرفتیم که با نام «صندوقهای پژوهش و فناوری خطرپذیر شرکتی» از آنها یاد میشود.
شرکتهای بزرگی مانند پتروشیمی خلیج فارس و یا فولاد مبارکه که جزو شرکتهای بزرگ محسوب میشوند، نهاد تخصصی برای سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان و فناوری ایجاد کنند. این حوزه نیز زمینه خوبی برای منابع شرکتهای دانشبنیان خواهد بود.
ما نقش خود را در صندوق نوآوری و شکوفایی در این دوره، تسهیلگری برای دسترسی آسان شرکتهای دانشبنیان به نظام تامین مالی کشور تعریف کردیم و در این راستا باید منابع لازم را در اختیار داشته باشیم و دولت نیز در این زمینه ما را یاری میکند و از رسانهها درخواست میشود که مطالبهگری را داشته باشند تا توجهات جلب شود؛ چرا که تا زمانی که ما منابع در اختیار نداشته باشیم، نمیتوانیم دیگران را به سمت سرمایهگذاری در بخش دانشبنیانها هدایت کنیم.
ما باید منابع مورد نیاز را داشته باشیم و از سوی دیگر نیاز است دسترسی شرکتها به سایر منابع مالی تسهیل شود.
** در حال حاضر کمبود مالی صندوق برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان چقدر برآورد شده است؟
سال گذشته فروش شرکتهای دانشبنیان ۴۳۵ همت و در حال حاضر فروش شرکتهای دانشبنیان نزدیک ۴۴۰ همت و اشتغال این شرکتها حدود ۲۶۰ هزار نفر است.
محاسبهای کردیم که سهم دانشبنیان از GDP حدود یک درصد است و مقام معظم رهبری نیز در سال ۱۴۰۰ هدفگذاری جدیدی کردند و اعلام کردند که این سهم باید به ۵ درصد افزایش یابد و از سوی دیگر دولت نیز در لایحه هفتم توسعه، تا پایان این برنامه سهم ۷ درصدی از GDP کشور را برای حوزه دانشبنیانها تعیین کرده است.
برای تحقق این هدف ۷ درصدی باید میزان فروش شرکتهای دانشبنیان و ارزش افزوده شرکتها افزایش یابد که برای این منظور نیاز به تامین مالی است و بر این اساس برآوردی شده که سهم صندوق نوآوری و شکوفایی و سهم بانکها برای حمایت چقدر باید باشد که برای این منظور حدود ۱۰۳ همت منابع مالی نیاز داریم. ولی در حال حاضر اعداد و ارقامی که برای سرمایه صندوق اعلام میشود، بسیار کوچک است.
** آقای دکتر حتی بر فرض اینکه کل شبکه بانکی کشور وارد حمایت از شرکتهای دانشبنیان شوند، ولی در حال حاضر بیشتر شرکتهای بزرگ دانشبنیان بیان میکنند که دریافت وام از بانکهای خارج از کشور ۳ روزه است، در حالی که دریافت تسهیلات بانکهای داخلی یک سال زمان نیاز دارد و با توجه به افزایش نرخ ارز به نظر میرسد در آینده شرکتهای مقروض دانشبنیان داشته باشیم.
جریان دانشبنیان کشور در حال بالغ شدن است و آن چیزی که ما برای آینده در نظر میگیریم، جهتگیریهای مثبت شبکه بانکی است؛ چرا که شبکه بانکی به شرکتهای دانشبنیان اعتماد میکند، البته در ایران نیز همانند سایر کشورهای دنیا، نهادهایی مانند صندوق راهاندازی شده است تا کمک به توسعه این حوزه شود.
در دنیا نیز با همه پیشرفتهایی که دارند، مقداری در برابر این نوع فعالیتها (فعالیتهای دانشبنیان) مقاومت دارند، ولی در کنار شبکه بانکی، نهادهای مالی تخصصی را شکل دادهاند تا خلأهای موجود را پوشش دهند.
روندی که در کشور طی میشود، روند مثبتی است و ما «بسته رشد تولید دانشبنیان» را متناسب با شعار سال تعریف کردیم و انتظار داریم این بسته رشد ۱۰۰ همت فروش را برای شرکتهای دانشبنیان در پی داشته باشد. ما صرفا با منابع صندوق نمیتوانستیم برای این امر برنامهریزی کنیم و نیاز به منابع خاصی داریم تا تسهیلاتی در اختیار شرکتها قرار گیرد.
ما میدانستیم تضامین، یک پاشنه آشیل برای شرکتها خواهد بود؛ از این رو با مذاکراتی که با بانکها داشتیم، اعلام کردیم تضامین این شرکتها بر عهده ما است و شرکتهایی را که مشمول رشد دو برابری فروش در سال جاری شوند، صندوق تضمین خواهد کرد. در این راستا با حدود ۴ بانک به میزان ۴ همت توافق کردیم.
اما بالاخره برای تضامین ما باید دارای پشتوانه باشیم و هر چقدر منابع صندوق افزایش یابد، میتوانیم دسترسی راحتتری را برای شرکتها به منابع بانکی فراهم کنیم.
** این باز هم یک چرخه است و دوباره میرسیم به منابع صندوق
بله باز به سؤال اول شما برمیگردیم. ما شعاری داریم که هر واحد منابع صندوق تا ۴ تا ۵ برابر کارکرد دارد، به این معنی که قدرت اهرمیسازی بالایی داریم؛ از این رو منابع صندوق نوآوری و شکوفایی رکن بسیار مهمی در توسعه تامین مالی است.
** آقای دکتر تاکنون چند بانک نسبت به راهاندازی شعبه اختصاصی برای شرکتهای دانشبنیان اقدام کردهاند؟
در همکاریای که با بانکها آغاز کردیم، از آنها درخواست کردیم که در محل ساختمان صندوق نوآوری و شکوفایی دفتری را تاسیس کنند و بر این اساس ۱۴ بانک دولتی و خصوصی که با صندوق در حوزه دانشبنیانها همکاری دارند، در صندوق با اخذ اجارهای، مستقر شدند و از آنها درخواست کردیم که واحد بانکداری دانشبنیان داشته باشند و تحت عناوین شعبه تخصصی دانشبنیان و دفتر نوآوری بانکی و غیره تمرکزی صورت گرفته است.
ما به بانکها این نکته را گوشزد میکنیم که در مواجهه با فناوران باید ادبیات خاصی داشته باشند و برخی از بانکها در این زمینه بسیار خوب عمل کردند و ما خوشبین هستیم که شبکه بانکی در این حوزه جدیتر عمل کند.
** اخیرا معاونت علمی ریاستجمهوری دستورالعملی برای ارزیابی شرکتهای دانشبنیان به تصویب رسانده است. صندوق برای حمایت از شرکتها چه تغییراتی را بر اساس این دستورالعمل اعمال خواهد کرد؟
قاعدتا صندوق خود را با تغییرات ایجاد شده در ارزیابی شرکتهای دانشبنیان همراستا خواهد کرد.
طبق این دستورالعمل شرکتها به سه دسته «نوپا»، «نوآور» و «فناور» تقسیم شدند که این دستهبندی بر اساس میزان فروش، سایز شرکتها، میزان اشتغال آنها و دانش فنی بوده است.
طبق آخرین آماری که ما داریم، حدود ۸۰ درصد از شرکتهای دانشبنیان موجود در رده شرکتهای نوپای دانشبنیان قرار میگیرند. این امر مقداری برنامههای ما را در صندوق نوآوری تحت تاثیر قرار میدهد و باید بسته خاصی برای آن داشته باشیم، اما به صورت خاص آنچه که در صندوق نوآوری و شکوفایی دارای وزن بالایی بوده، بیشتر طرحمحور بوده است. برای ما سایز و میزان فروش شرکت مهم بوده است، ولی تمرکز بیشتر بر طرح متقاضیان بوده است تا بتوانند تسهیلات مورد نیاز خود را دریافت کنند.
شرکت دانشبنیانی بوده که سایز کوچکی داشته، ولی طرح ارائه شده از سوی آنها به اندازهای جذاب و اقتصادی بوده که فارغ از بحث سایز شرکت، برای آنها تامین مالی کردیم و از سوی دیگر شرکتی بزرگ بوده، ولی طرح آنها قابلیت اقتصادی بالایی نداشته و ما متناسب با آن طرح، تامین مالی کمتری کردیم. لذا ما خیلی نگرانی در خصوص این تغییرات نداریم، هر چند که در حال بررسی هستیم و تغییراتی خواهیم داشت؛ ولی از آنجایی که طرح محوری در صندوق نوآوری حاکم بوده، حس ما این است که شرکتها را با سختی زیادی مواجه نخواهیم کرد.
ولی این طبیعی است که شرکتی که در دسته فناور بزرگ است، رفتار ما با آنها باید قدری متفاوت باشد. مثلا بسته بورس و شبکه بانکی را باید برای آنها فعالتر کنیم، چون دسترسی آنها به بورس و شبکه بانکی راحتتر است و شرکتهای بزرگ را به این سمت سوق دهیم و شرکتهای کوچکتر را به سمت منابع داخلی صندوق نوآوری و منابع صندوقهای پژوهش و فناوری هدایت کنیم.
** برای بورسیشدن شرکتها صندوق چه برنامههایی را پیشبینی کرده است؟
امروز نیاز مالی شرکتها با بزرگتر شدنشان، در حال گسترش است و نه ما و نه شبکه بانکی در برخی مواقع توانایی پاسخگویی به نیاز امروز شرکتهای دانشبنیان را نداریم و در بسیاری از کشورهای دنیا، نیاز مالی این شرکتها از طریق بازار سرمایه تامین میشود.
خوشبختانه بازار سرمایه در این زمینه جهتگیری خوبی دارد و هماکنون در سازمان بورس و هم فرابورس اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است و دستورالعملهای مختلفی را در این حوزه تنظیم میکنند که شرکتهای دانشبنیان بورسی شوند. IPO شرکتهای دانشبنیان در بورس بسیار اهمیت دارد و برآورد کردیم که در صورت ایجاد سازوکارها و در صورتی که همکاری خوبی با سازمان بورس داشته باشیم، در سال جاری تعداد ۵۰ شرکت، بورسی شوند.
اقدام دیگر ما در این زمینه این است که امکان ایجاد دسترسی شرکتهای دانشبنیان به بازارهای سرمایه را از طریق روشهایی چون «اوراق نوآوری» و یا «صندوقهای جسورانه بورسی» فراهم کنیم. این صندوقها با مشارکت بخش خصوصی تاسیس میشوند و در شرکتهای دانش بنیان و فناور، سرمایهگذاری میکنند.
تامین مالی جمعی از دیگر روشهای تامین شرکتها به شمار میرود و به نوعی نماد اقتصاد مردمی نیز تلقی میشود. تجربه خوبی در این زمینه با سازمان بورس داشتیم و مسابقه تلویزیونی کارویا را برگزار کردیم و برنامهریزی کردیم که امسال نیز این برنامه اجرایی شود.
در این رویداد طرحهای دانشبنیان ارزیابیشده در فرآیند تایید قرار میگیرند، با مشارکت مردمی و با تضمین اصل پول مردم توسط صندوق، بر طرحهای شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذاری صورت میگیرد. به این معنا که پولهای خرد مردم در تامین مالی طرحها قرار میگیرد و ما نیز اصل پول آنها را تضمین خواهیم کرد.
** آماری دارید که در بخش تامین مالی جمعی چه مقدار سرمایهگذاری صورت گرفته است؟ این نوع سرمایهگذاری نوعی اعتماد مردم به سیستم دانشبنیانها نیز به شمار میرود.
موضوع تامین مالی، موضوع جدیدی است و سکوهایی که در تامین مالی ایجاد شدهاند، همه آنها صرفا بر حوزه دانشبنیان متمرکز نشدهاند و حوزههای بازرگانی نیز از این روش، تامین مالی میشوند.
بر اساس آنچه که در برنامه «کارویا» اجرایی شده، تاکنون ۴۰ میلیارد تومان برای ۱۷ طرح دانشبنیان، تامین مالی شده است و همه این شرکتها دانشبنیان بودند. برای شروع این عدد خوب بوده و با تجربهای که در دور اول داشتیم، انتظار داریم در سال جاری جهش خوبی در این حوزه صورت گیرد و منابع بیشتری جذب شود.
** با توجه به اینکه در آستانه هفته دولت قرار داریم، درباره برنامههای آتی صندوق هم توضیحاتی ارائه دهید.
خوشبختانه صندوق نوآوری و شکوفایی با ارائه ابزارهای متنوع و ایجاد فرآیندهای مناسبی که طراحی کرد، توانسته است نقشآفرینی جدی در حوزه تامین مالی دانشبنیان ایفا کند، البته این میزان ایدهآل نیست که بخشی از آن به منابع ما بر میگردد که همه به آن اذعان داریم و بخش دیگر چالشها به اقتضای این نوع مجموعهها است. جایی که تامین مالی با نرخ ترجیحی را ارائه میدهد، مقداری حساسیتها درباره آنها بالا است و انتظار هست که ارزیابیها دقیقتر و جدیتری در این حوزه صورت گیرد تا انحرافاتی در آن رخ ندهد.
این برنامههای همه دولتها است که از مجموعههای فناور حمایت کنند تا توسعه رخ دهد، ولی از سوی دیگر حساسیتها بالا است و آن چیزی که ما در این دوره دنبال میکنیم، تحت عنوان «سیاستهای عمودی» و «رویکرد اولویتدار» است که اقدام به اولویتدار کردن برخی از موضوعات است.
ما موظف هستیم شرکتهای دانشبنیانی را که توسط معاونت علمی، احراز صلاحیت میشوند، از سوی صندوق نوآوری به آنها خدماتی ارائه دهیم؛ از این رو ما ۷۸ خدمت به شرکتهای دانشبنیان ارائه میدهیم و شرکتها در زمان مراجعه به ما متناسب با نیازهای خود از یکی از ۷۸ خدمت این صندوق بهرهمند میشوند، بر این اساس در حال حاضر ضریب نفوذ خدمات ما ۶۳ درصد است؛ به این معنی که ۶۳ درصد از شرکتهای دانشبنیان حداقل یک خدمت این صندوق را بهرهبرداری کردهاند.
تسهیلات صندوق در چهار دسته «تسهیلات»، «ضمانتنامه»، «سرمایهگذاری» و «توانمندی» تقسیمبندی میشود و بر اساس آمارها همچنان وزن تقاضا برای دریافت خدمات تسهیلاتی صندوق بالا است. از آنجایی که تنوع خدمات در خدمت «توانمندسازی» بالا است، استفاده شرکتها از این خدمات زیاد است، ولی از نظر عدد و رقم، وزن دریافت تسهیلات نسبت به سایر خدمات بالاست.
نگاه اولویتمحور ما در چند حوزه است که یکی از آنها رشد تولید دانشبنیان است که متناسب با شعار سال، طراحی شده است و انتظار داریم با این بسته حمایتی، رشد تولید ۱۰۰ همتی برای دانشبنیانها محقق شود. این رویکرد یک سازوکار اجرایی دارد.
برنامه اشتغال دانشبنیان از دیگر برنامههای صندوق به شمار میرود که این رویکرد، هم نیاز کشور و هم سیاست دولت است. بسیاری از شرکتهای دانشبنیان میتوانند زمینه اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی را فراهم کنند و در اشتغال دانشگاهیان میتوانند نقشآفرینی کنند. خوشبختانه دولت و مجلس در قانون بودجه سال ۱۴۰۲ تسهیلات تکلیفی قرضالحسنه نزدیک به ۵ هزار میلیارد تومان را برای بانکها پیشبینی کرده است تا وام قرضالحسنه به شرکتهای دانشبنیانی که بتوانند اشتغال ایجاد کنند، اعطا شود.
قانون، صندوق نوآوری و شکوفایی و وزارت اقتصاد را مکلف کرده تا دستورالعمل آن را تهیه کنیم که این دستورالعمل تهیه و ارائه شده است و طبق قانون سهمیه بانکها نیز برای اعطای وام قرضالحسنه تعیین شده است و ما نیز با بانکها تفاهماتی را داریم و فراخوان آن تحت عنوان «فراخوان تسهیلات اشتغال تبصره ۱۸ قانون بودجه ۱۴۰۲» نیز منتشر شده است و انتظار داریم حدود ۱۰ هزار اشتغال دانشبنیان را در سال جاری رقم بزنیم.
** در حوزه صادرات چه برنامههایی را پیشبینی کردهاید؟
در حوزه صادرات محصولات دانشبنیان اعتقاد داریم که اگر شرکتهای دانشبنیان را صادراتمحور نکنیم، بازار بزرگی در ایران نمیتوانند داشته باشند و از آنجایی که محصولات تولیدشده مبتنی بر فناوریهای پیشرفته است، بازار ایران کفاف لازم را ندارد و در صورتی که بازار آنها گستردهتر نشود، نمیتوانند ادامه مسیر دهند. از این رو برنامه جدی برای صادرات محصولات دانشبنیان داریم که به تصویب هیات عامل صندوق نوآوری و شکوفایی رسیده است.
این برنامه به توسعه صادرات شرکتها کمک خواهد کرد، ضمن آنکه در صورتی که شرکتی دارای توانمندیهای صادراتی است، با استفاده از این برنامه، این توانمندی در آنها تقویت شود تا بتوانند صادراتمحور شوند و بتوانند محصولات خود را در بازارهای دنیا عرضه کنند.
علاوه بر اینها چند برنامه در حوزه تکنولوژی و مساله داریم. تمرکز شرکتهای دانشبنیان بر توسعه فناوری است و انتظار از نهادهایی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی و معاونت علمی ریاستجمهوری این است که بعد از گذشت سالها، حمایتهای ارائه شده منجر به توسعه چه فناوریهایی در کشور شده است. ما برای این منظور بر توسعه سه فناوری هدفگذاری کردیم که شامل «هوش مصنوعی»، «زیست فناوری» و «برق و الکترونیک» است. این سه حوزه، حوزههای اولویتدار صندوق هستند و برای آنها برنامه ریزی میکنیم تا شرکتهای دانشبنیان را به سمت این سه فناوری سوق دهیم و در صورتی که شرکتی در این سه حوزه فعال نیست، کمک به ایجاد شرکتهای دانشبنیان در این سه مقوله کنیم. از این طریق میتوانیم انتظار داشته باشیم که شاخصهایی را در اختیار داریم که مثلا هوش مصنوعی به چه میزان توسعه یافته است.
ظرفیت کشور در این سه حوزه اولویتدار خوب است و مهمترین آن نیروی انسانی متخصص است و بخشهای زیر ساختی، حکمرانی و تامین مالی از مسائل مهم است که باید به آنها توجه شود.
در حوزه مساله نیز اعتقاد داریم که شرکتهای دانشبنیان توانایی حل مساله با ابزارهای فناوری و نوآوری را دارند، نمونه آن در شرایط کرونا بود که شرکتهای دانشبنیان نقش آفرینی کردند و بسیاری از مسائل تحریمی دیگر که این شرکتها به این حوزهها وارد شدند و وابستگی کشور را از واردات کاهش دادند.
ما در این حوزه نیز بر روی سه مساله متمرکز شدیم و متعاقب آن شرکتهای دانشبنیان را به سمت آنها سوق میدهیم. یکی از این مسائل، موضوع «آب» به عنوان یک مساله جهانی است که کشور نیز در این زمینه با بحرانهایی مواجه است و معتقدیم ابزارهای تکنولوژی میتوانند در این زمینه کمک کنند. مساله دیگر «غذا و امنیت غذایی» است؛ چرا که این حوزه از جمله حوزههایی است که رسوب فناوری و نوآوری در آن بسیار پایین است و شرکتهای دانشبنیان در این حوزه نیز زیاد ورود نکردهاند و به طور سنتی در زمینه امنیت غذایی حرکت میشود. از این رو تلاش داریم شرکتها را تشویق کنیم تا به این حوزه وارد شوند.
مساله سوم «انرژی با تمرکز بر بهرهوری انرژی» است. پرت انرژی در کشور چه در حوزه مصرف و چه در حوزه توزیع، بالا است و ایران جزو کشورهای پرمصرف انرژی تلقی میشود. نبود فناوری و نفوذ فناوری در بسیاری از شبکههای توزیع از دلایل پرت انرژی در بخش توزیع است؛ از این رو تلفات برق و گاز کشور بسیار بالا است، ولی از سوی دیگر شرکتهای دانشبنیانی داریم که میتوانند در کاهش تلفات و پرت انرژی نقشآفرینی کنند و برای همکاری با این شرکتها نیازمند هماهنگی میان معاونت علمی ریاستجمهوری و همچنین وزارتخانههای نیرو و نفت و غیره است.
انتهای پیام
نظرات