به گزارش ایسنا، خبرگزاری راشاتودی در گزارشی به وضعیت آشفته آمریکا برای موضعگیری در قبال تحولات نیجر پرداخته است: "بیش از سه هفته از کودتای نیجر میگذرد و دولت نظامی حاکم بر این کشور که در تقابل با جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا موسوم به «اکوواس» دست بالا را دارد، در حال تحکیم پایههای خود است.
چشمانداز بازگشت محمد بازوم، رئیسجمهوری برکنارشده نیجر به قدرت تیرهوتار است. او از پایگاه قدرت کوچکی در قومیت عرب برآمده، آن هم در کشوری که نژاد آفریقایی در آن اکثریت است. بازوم از قبیله «اولاد سلیمان» است که از دیرباز آن را بهعنوان ستون پنجم استعمارگران فرانسوی میشناسند.
اکوواس به حاکمان نیجر ضربالاجل داد تا نهایتاً در نیمهشب ششم اوت، محمد بازوم را به قدرت برگردانند، وگرنه به نیجر حمله نظامی خواهد کرد؛ اما این موعد مقرر گذشت و اکوواس کاری نکرد. در همان زمان بود که این بلوک قدرت آفریقایی ابتکار عمل را در این زمینه از دست داد. رهبران نیجر حتی ویکتوریا نولاند، قائممقام موقت وزیر خارجه آمریکا را هم که در سفر به این کشور خواستار بازگشت بازوم به قدرت شده بود، تهدید کردند که در صورت پافشاری بر خواستههایش، جنازه بازوم را تحویل خواهد گرفت!
کودتای نیجر برای فرانسه و امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری این کشور هم بحران تمسخرآمیزی است. ماکرون در مناقشه اوکراین ضمن حمایت از تمامیت ارضی این کشور، اظهار کرد که امروز دیگر عصر جنگ نیست، اما در مورد نیجر، کاملاً برعکس عمل کرده است. ماکرون سعی دارد با اعمال فشار، اکوواس را وادار به حمله نیجر و به قدرت برگرداندن محمد بازوم کند؛ تلاشی که به نظر نمیرسد راه به جایی ببرد.
برای شخص ماکرون، این رویداد نامبارکی است، چرا که او بهترین حامی سیاستهای نواستعماری خود را در آفریقا از دست داده است. ماکرون هنوز متوجه پیام این کودتا نشده و فکر میکند ارتش نیجر تجزیه خواهد شد. اما پس از آنکه رهبران نیجر یکشبه از معاهدههای نظامی با فرانسه خارج شدند، ظاهراً چرت ماکرون پاره شد. خشم مردم نیجر نسبت به فرانسه هم که از سیاستهای غرضورزانه پاریس ناشی میشود، افزایش یافته است.
فرانسه در این وضعیت رهبری بحران نیجر را به آمریکا واگذار کرده است. برنارد بادی، یک محقق علوم سیاسی و استاد مؤسسه مطالعات سیاسی فرانسه میگوید: این یک مضحکه بزرگ است و نشان میدهد که ماکرون در محاسبات خود مرتکب اشتباه شده است. فرانسه هنوز نتوانسته تمام گذشته استعماری خود را دور بریزد.
او در ادامه میگوید: بزرگترین درد فرانسه این است که نمیتواند بر ناتوانی خود در بازتعریف خودش غلبه کند. از زمان استقلال کشورهای آفریقا، فرانسه نوعی دیپلماسی استاد-شاگردی را در پیش گرفته و میخواهد آنها را تأدیب یا تنبیه کند. پاریس درک نمیکند که جوامع آفریقایی دیگر تغییر کردهاند.
نهتنها فرانسه، بلکه بهکلی قدرتهای غربی درک نمیکنند که مردم آفریقا به لطف جنبشهای خونین و خشن آزادی ملی که اداره کردهاند، ذهنهای بسیار سیاسی شدهای دارند. طبیعی است که آفریقا از فرصت پیشآمده در جهان چندقطبی برای مذاکره با اربابان استعماری سابق خود استقبال میکند. خردمندی و نکتهسنجی رهبران نظامی نیجر نفسگیر است.
ژنرال عبدالرحمن شیانی، رئیس سابق گارد ریاستجمهوری نیجر که پس از کودتا خود را رهبر این کشور نامید، به درخواست ویکتوریا نولاند برای دیدار دست رد زد. نولاند و دیگر مقامات آمریکایی همچنین به دنبال دیدار با بازوم بودند که در زندان به سر میبرد، اما این درخواست نمایندگان غرب هم راه به جایی نبرد. حتی با وجود احتمال قطع ۲۰۰ میلیون دلار کمک سالانه آمریکا به نیجر، ژنرالهای حاکم بر این کشور پیشنهادهای نولاند را نادیده گرفتند.
او در عوض مجبور شد با فرماندهان نیروهای ویژه نیجر و یکی از رهبران کودتا، یعنی ژنرال موسی بارمو دیدار کند که حالا رئیس دفاعی فعلی نیجر است. بارمو در دانشگاه دفاع ملی ایالات متحده تحصیل کرده و در پاسگاه «فورت بنینگ» در جورجیا آموزش دیده است؛ اما رهبران نیجر او را برای تهدید نولاند انتخاب کردند. او به نولاند هشدار داد که اگر کشورهای همسایه آفریقا برای بازگرداندن حکومت محمد بازوم مداخله نظامی کنند، این رئیسجمهوری مخلوع اعدام خواهد شد.
پایگاه خبری اینترسپت گزارش داد که بارمو تنها ژنرال اهل نیجر نیست که در آمریکا آموزش دیده است. ایالات متحده از اعلام تعداد کودتاچیانی که در آمریکا آموزش دیدهاند، خودداری میکند، اما اینترسپت گزارش داد که تا کنون پنج تن را شناسایی کرده که در این کودتا دست داشتند و در آمریکا آموزش دیدهاند.
آمریکا در نیجر با وضعیت آشفتهای مواجه است. حقیقت آشکار این است که اگر واشنگتن تا امروز در توصیف سلطه ارتش نظامیان بر نیجر از عبارت «کودتا» استفاده نکرده، تنها به این دلیل است که بتواند به کمکهای امنیتی به این کشور ادامه دهد.
دلیل این بازی واشنگتن با کلمات این است که بر اساس قانون ایالات متحده، اگر آمریکا بپذیرد در نیجر کودتا شده، باید تمام تعاملهای بین ارتشی را میان ۱۱۰۰ نیروی نظامی آمریکایی مستقر در نیجر و همتایان نیجری آنها قطع کند. همچنین دیگر کمکهای مالی ایالات متحده هم قطع خواهد شد. در این قانون آمریکا مشخصاً اشاره شده است که «اگر رئیس منتخب دولتی در نتیجه کودتای نظامی سرنگون شود، تمامی عملیاتها و کمکهای مالی به آن کشور باید قطع شود.»
آمریکا چنان در نیجر در موضع ضعف قرار دارد که رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی گزارش داد: اگر هزاران عضو گروه پیمانکار نظامی روسی واگنر به نیجر بیایند، کار برای واشنگتن دشوار میشود و احتمال دارد که آمریکا وادار به تخلیه نیروهایش شود.
این جسارت علیرغم این واقعیت است که گروه واگنر (که فعالیتهایش در کشورهای مختلف آفریقایی گزارش شده است، اگرچه در موارد معدودی توسط دولتهای مربوطه تأیید شده و تقریباً هرگز توسط کرملین در مورد آن اظهارنظر نشده است، اما منبع نگرانی و گمانهزنی بسیاری از سوی مفسران و مقامات غربی است.) تحت تحریمهای ایالات متحده - و همچنین استرالیا، کانادا، ژاپن، بریتانیا و اتحادیه اروپا - بهعنوان یک «سازمان تروریستی» خارجی همتراز با دولت اسلامی است.
نکته جالب این است که در این وضعیت عجیبوغریب، ایالات متحده نیز نمیتواند از عهده مداخله نظامی اکوواس در نیجر برآید، چراکه وضعیت برای سربازان خودش در این فضای آشفته خطرناک میشود. رهبران دولت موقت نیجر هم تا کنون با هوشمندی تمام، از درخواست از آمریکا برای خارجکردن نیروهایش خودداری کردهاند."
انتهای پیام
نظرات