به گزارش ایسنا، نظام آموزش عالی، نقش اساسی و محوری در فرآیند پیشرفت ملی و ایجاد موازنه بین ابعاد مختلف پیشرفت کشور دارد و عبارت «آموزش عالی» همواره در جوامع انسانی با انباشتگی علم، پژوهش و فرهنگ همراه بوده است. حضور و فعالیت نهاد آموزشی دانشگاهی در یک جامعه، نویدبخش تحولی عمیق در گسترش علم، تحقیقات اساسی و تحولات چشمگیر در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر جامعهای است.
به همین دلیل مقام معظم رهبری نیز بر اهمیت دانشگاه در پیشرفت کشور در سخنرانیهای سالهای اخیرشان بارها تأکید کردهاند؛ «علم، مهمترین ابزار پیشرفت و اقتدار ملی است؛ این را باید مسلم گرفت. علم برای یک ملّت مهمترین ابزار آبرو و پیشرفت و اقتدار است. دانشگاه هم مهمترین تربیتکننده مدیران آینده کشور است. خب، از این چه چیزی مهمتر؟ شما دارید مدیران آینده کشور را تربیت میکنید. اگر خوب تربیت کردید -که انشاءالله همینجور است- آینده کشور، خوب اداره خواهد شد؛ اگر نتوانستیم خوب اداره کنیم، کوتاهی کردیم، طبعا آینده کشور، تحت تأثیر همین کوتاهیها قرار خواهد گرفت؛ یعنی اهمیت دانشگاه این است».
یقینا بروز مجموعهای از مشکلات در جامعه ما در سالهای پس از انقلاب که بخش عمدهای از آنها معلول عوامل اجتنابناپذیری مانند محاصره و فشارهای اقتصادی غرب به خصوص آمریکا، جنگ تحمیلی، کاهش تولید، صادرات و قیمت نفت، روند افزایش جمعیت کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه، تورم جهانی، ساختارهای نامناسب اجتماعی و اقتصادی به ارث رسیده از رژیم گذشته و بسیاری از عوامل دیگر بوده است، باعث بحرانهایی برای نظام جمهوری اسلامی ایران شد. مروری بر کارنامه آموزش عالی کشور طی چهار دهه اخیر نشان از پیشرفتهای چشمگیر این عرصه دارد.
آموزش عالی قبل از انقلاب
سیاست رشد و توسعه کمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی از دوره پهلوی دوم آغاز شد و از اواخر دهه ۱۳۳۰، همکاری دانشگاه تهران با دانشگاههای امریکایی توسعه یافت. پس از تأسیس دانشگاه تهران، علاوه بر گسترش دانشکدههای دانشگاه تهران، تعدادی مراکز آموزش عالی وابسته به وزارتخانهها و سازمانهای دولتی در شهرستانها به خصوص مراکز استانها تأسیس شدند. طی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۰ آموزش عالی، خیز بلندی در ایران برداشت. طی این دوره، «شورای مرکزی آموزش کشور» تأسیس شد که وظیفه داشت خط مشی و برنامهریزی آموزشی در همه سطوح و رشتهها را در آموزش عالی تدوین و تبیین کند.
نقطه عطف آموزش عالی در طی سالهای مذکور، تأسیس دانشگاه آزاد بود. این دانشگاه در ابتدا قرار بود در سال ۱۳۵۵ دانشجو بپذیرد، اما به دلیل محدودیت اعتباری گشایش آن یک سال به تعویق افتاد و با ایجاد شبکه مراکز آموزشی منطقهای، عملاً در نیمه دوم سال ۱۳۵۶، با پذیرش ۶۰۰ دانشجو کار خود را آغاز کرد. دو مأموریت مهم دانشگاه آزاد ایران، «تربیت معلم» در رشتههای پایه و راهاندازی و ترویج آموزش از راه دور بود. پروژه دانشگاه در دوره تأسیس از یک سو با نقاط قوت و قابلیتهای درخور توجهی آغاز شد و از سوی دیگر، ضعفهای ساختاری عمدهای در آن وجود داشت.
اما در این دوره، کشور و به تبعیت آن آموزش عالی، وابستگی شدید به قدرتهای خارجی داشت و خطمشی عمومی کشور را امریکاییها طراحی و تبیین میکردند. فساد مالی بیداد میکرد و خفقان و ترس بر همه جای کشور حاکم بود، چندان که سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در همه امور مداخله داشت و بر کار چاپ کتب، مطبوعات، ادارات، دانشگاهها و ... وارد میشد. تعارضات و استبداد حاکم بر نظام پهلوی، اعتراضات متعددی را از جمله در دانشگاهها در پی داشت. دانشجویان و دانشگاهیان، کمیتهها و گروههای مبارز را تشکیل دادند و چالشی بزرگ برای حاکمیت به وجود آوردند.
به طور کلی در دوره سلطنت محمدرضا شاه ما شاهد رشد دانشگاهها و مدارس عالی خصوصی در ایران هستیم که برای اولین بار نوعی رقابت در آموزش عالی ایران را به وجود آوردند. تاسیس وزارت علوم و آموزش در سال ۱۳۴۶ (۱۹۶۷ میلادی) و «شورای مرکزی دانشگاهها» در سال ۱۳۴۸ گامهای مهمی در جهت تجدید سازمان و اعمال یک نظارت مرکزی بر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بودند.
تعداد دانشجو از حدود ۲۳ هزار نفر در سال ۱۳۴۰ به حدود ۱۷۵ هزار نفر در سال ۱۳۵۷ رسید، ولی این افزایش پاسخگوی تقاضای روبهرشد جامعه و اقتصاد ایران نبود. پیامد مستقیم این عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در آموزش عالی شکاف روزافزون میان ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاهها و تعداد داوطلبان ورود به آموزش عالی بود. در سال ۱۳۴۰ حدود ۳۶ درصد داوطلبان به دانشگاه راه یافتند، این میزان در سال ۱۳۵۲ به کمتر از ۱۸ درصد و در سال ۱۳۵۵ به ۱۴ درصد رسید. شکاف میان متقاضیان ورود به دانشگاه و ظرفیت پذیرش دانشگاهها در این سالها به یک مشکل بزرگ اجتماعی تبدیل شده بود.
آموزش عالی پس از انقلاب
پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ و استقرار جمهوری اسلامی پایان یک دوره تاریخی در روند تحول آموزش عالی ایران هم بود. پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت پهلوی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ علاوه بر تغییر نظام حاکمیتی، تغییرات اساسی در نظام آموزش عالی و بنیانهای فرهنگی و اجتماعی ایران به وجود آورد. تغییر حاکمیت سیاسی لزوم تغییر و اصلاح ساختارهای فرهنگی را ایجاب میکرد.
بر همین اساس در بهار ۱۳۵۹ انقلاب فرهنگی به وقوع پیوست و دانشگاهها تعطیل و ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد. هدف از تعطیلی دانشگاهها، ایجاد اصلاحات در زمینه محتوای آموزشی منابع و کتب درسی و سرفصلهای آموزشی، پاکسازی نیروی آموزشی دانشگاهها و ... در راستای هدایت و پیشبرد اهداف انقلاب و دستاوردهای پیام انقلاب بود تا از این طریق فضای دانشگاه تبدیل به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی شود.
بدین ترتیب در ۱۵ خرداد، شورای انقلاب تعطیلی کلیه دانشگاهها را تصویب و در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۵۹ لایحه قانونی راجع به تحقق اهداف و برنامههای ستاد انقلاب فرهنگی به تصویب شورای انقلاب رسید و به موجب آن دانشگاهها و مراکز آموزش عالی موظف شدند امکانات آموزشی و تجهیزاتی و وسایل کارگاهی را برای بازسازی و نوسازی کشور در اختیار ستاد بگذارند.
رشد انفجاری آموزش عالی در سالهای ۷۰ و ۸۰ از اهمیت ویژهای برخوردار است، بهطوریکه تعداد دانشجویان ایران از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۳ بیشتر از ۲۶ برابر شده است. ضمن اینکه بیش از ۲۵ درصد از دانشجویان کشور در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل هستند؛ درحالی که در ابتدای انقلاب تنها ۱۰ درصد از دانشجویان کشور در این مقطع تحصیل میکردند.
یکی از جلوههای محسوس پیشرفت کشور در سالهای پس از انقلاب اسلامی، افزایش کمی و کیفی نهادهای آموزشی بوده است. پیش از انقلاب، تعداد ۴۷ هزار مدرسه در ایران دایر بود، اما اکنون حدود ۱۰۰ هزار واحد مدرسه در کشور به ارائه خدمات آموزشی به آیندهسازان ایران اسلامی مشغول هستند. آموزش عالی به عنوان بالاترین سطح آموزشی جامعه از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است؛ زیرا نقش اساسی در رشد و توسعه جامعه در ابعاد مختلف فناوری علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایفا میکند.
بخش آموزش عالی دربرگیرنده مجموعه فعالیتهایی است که با هدف علم و تشکیل سرمایه انسانی انجام میشود. بخش آموزش عالی از دو حوزه ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و متجاوز از ۲۵۰۰ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی در دو زیربخش دولتی و غیردولتی تشکیل شده است.
براین اساس تا سال ۵۷ تعداد کل دانشجویان کشور ۱۵۷ هزار و ۶۷۲ نفر بود که این تعداد امروز بالغ بر ۵ میلیون نفر دانشجو و بیش از ۸۰ هزار استاد فرهیخته و عضو هیات علمی دانشگاهی است. درحال حاضر تعداد دانشجویان در مقطع کارشناسی به بیش از ۳ میلیون نفر رسیده است. تعداد دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد هماکنون به حدود ۷۰۰ هزار نفر رسیده است.
علاوه بر این، براساس آخرین آمار منتشر شده در نظام آموزش عالی، تعداد دانشجویان در مقطع دکتری هماکنون به ۱۲۰ هزار نفر رسیده است. بر اساس آمار اعلام شده در آموزش عالی، رشتههای تحصیلی در دانشگاههای کشور هماکنون به بیش از ۳۰۰۰ رشته رسیده است.
رشد سالانه آموزش عالی در ایران که در دهه چهل و پنجاه خورشیدی حدود ۹ درصد بود، در سه دهه بعدی با کم وبیش همان شتاب (۱۱ درصد برای دهه هفتاد و ۹ درصد برای دهه هشتاد) ادامه یابد. این رشد چشمگیر که در سطح بینالمللی کمنظیر است، سبب شد که تعداد دانشجو در صد هزار جمعیت در ایران از ۵۰۰ نفر در سال ۱۳۵۷ به ۲۵۰۰ در سال ۱۳۷۸ و ۵۸۰۰ نفر در سال ۱۳۹۲ نفر افزایش یابد. به این ترتیب ایران از نظر تعداد نسبی دانشجو به سطح پیشرفتهترین کشورهای دنیا از نظر میزان توسعه آموزش عالی دست یافته است.
سهم زنان در دانشگاهها
یکی از مهمترین تحولات آموزش عالی در ایران پس از سالهای ۱۳۵۷ حضور گسترده تدریجی زنان در دانشگاهها است. در انتخابات ورودی دانشگاههای دولتی دختران، با دست یافتن به ۵۲ درصد ظرفیت پذیرش دانشجوی مؤسساتآموزش عالی دولتی در سال ۱۳۷۸، برای اولین بار پسران را پشتسرگذاشتند و این برتری در آزمونهای بعدی ادامه پیدا کرد. به گونهای که در حال حاضر بیش از ۶۵ درصد ورودیهای دانشگاهها در گروه آزمایشی علوم انسانی را زنان تشکیل میدهند.
رشد علمی در سطح جهانی
موضوع رشد علمی ایران و جایگاه کشور در پژوهشهای علمی در سطح بینالمللی از سالهای هشتاد خورشیدی به این سو به طور گسترده در داخل کشور مورد بحث قرار گرفته است. اما باید گفت رشد چشمگیر ایران در انتشار مقالات علمی واقعیتی است که در بررسیهای بینالمللی هم به آن اشاره شده است. این رشد بهویژه در رابطه با وضعیت پیشین خود ایران از برجستگی برخوردار است.
در حقیقت ایران پس از یک دهه وقفه علمی در دهه اول انقلاب از سالهای ۱۹۹۰ (۱۳۶۹ شمسی) وارد یک دوره رشد علمی پر شتاب شده است. بر اساس گزارش ساینس متریکس تعداد مقالات علمی ایران که از ۱۰۰ در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶ میلادی) فراتر نمیرفت، به ۷۰۰ در سال ۱۹۹۵ (۱۳۷۴ شمسی)، ۱۱۰۰ در سال ۲۰۰۰ (۱۳۷۸ شمسی)، حدود ۷۰۰۰ در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۳ شمسی) و بیش از ۱۰ هزار در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۶ شمسی) و بیش از ۲۴ هزار در سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۱ شمسی) رسید.
تولید علم ایران در سطوح مختلف رشتهای طی سالهای پس از انقلاب اسلامی در بازه ۲۰ ساله (۲۰۲۲-۲۰۰۲) بر اساس سنجش پایگاه معتبر بینالمللی اسکوپوس (Scopus) نیز رشدی قریب به ۱۷ برابر داشته است. بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۰۳، سهم تولید علم کشور در دنیا در حدود ۰/۲۹ درصد بوده است که در سال ۲۰۲۲ به ۲/۰۴ درصد رسیده است. در این بازه ۲۰ ساله شاهد رشدی قریب به ۱۷ برابر در تولیدات علمی کشور هستیم.
تعداد مقالات کشور در حوزههای موضوعی مختلف طی ۲۰ سال یادشده در تولیدات علمی جمهوری اسلامی ایران بر اساس حوزههای موضوعی کلان در پایگاه اسکوپوس که شامل ۲۷ حوزه موضوعی است، بیشترین سهم را حوزههای موضوعی مهندسی و پزشکی داشتهاند که به ترتیب ۱۴ درصد و ۱۳ درصد از کل انتشارات ایران را شامل میشوند. کمترین سهم را حوزه اقتصاد، اقتصادسنجی و امور مالی با ۰/۴۶ درصد داشته است. همچنین به لحاظ تولید علم ایران در بین سایر کشورهای جهان در سال اول پیروزی انقلاب اسلامی (۱۹۸۰) رتبه ۵۰ را داشته و در بیست سال اخیر از رتبه ۳۹ در سال ۲۰۰۳ به رتبه ۱۵ در سال ۲۰۲۲ رسیده است. بهترین رتبه ایران در حوزه موضوعی «انرژی» و «فارماکولوژی، سم شناسی و داروسازی» بوده که به ترتیب رتبه ۸ و ۹ را در بین کشورهای جهان بدست آورده است. در تمام حوزههای موضوعی تولیدات علمی جمهوری اسلامی ایران با افزایش روبه رو بوده است. در حوزه موضوعی چند رشتهای افزایش ۲۷۰ برابری تولیدات علمی وجود داشته است که بیشترین رشد را به خود اختصاص داده است و حوزه موضوعی شیمی با افزایش حدود ۸ برابری کمترین رشد را دارا بوده است.
درحال حاضر، در کنار دانشگاه، واحدهای فناور و شرکتهای دانشبنیان وجود دارند که حضور آنها باعث میشود در کنار دانشآموختگی، زمینه کارآفرینی نیز فراهم شود. امروز ماموریت مهم دانشگاههای ما تولید دانش، تبدیل علم به ثروت و انتقال همزمان آن به دانشجویان است. در دوران قبل از انقلاب هم دانشگاهها و هم صنایع کشور وارداتی بودند؛ بنابراین هیچگاه با یکدیگر تلاقی نداشتهاند.
کسب جایگاه ۱۵ دنیا از منظر تولید علم
همچنین جمهوری اسلامی ایران با ثبت بیش از ۲۵ هزار و ۵۰۰ مدرک در پایگاه استنادی ISI توانست برای نخستین بار، در زمره ۱۵ کشور برتر دنیا از منظر تولید علم قرار گیرد. با بررسی انجام شده در پایگاه جهانی ISI سهم وزارت علوم در تولید مقالات علمی ایران در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ حدود ۵۶ درصد، سهم وزارت بهداشت ۲۷ درصد و سهم دانشگاه آزاد حدود ۱۹ درصد بوده است و حدود ۲ درصد مقالات نیز در سه دستگاه همپوشانی داشته است و تعداد اختراعات ثبت شده جهانی ایرانیان تا سال ۲۰۱۵، ۱۳ هزار و ۶۸۳ مقاله بوده است که نسبت به قبل از انقلاب ۲۱۳ برابر است.
بر اساس چشمانداز ۲۰ ساله کشور از سال ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی ایران کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل ترسیم شده است.
پس از انقلاب اسلامی طی برنامه پنج ساله اول و دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعداد دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از ۱۰۲ واحد در سال ۱۳۶۷، به ۲۷۰ واحد در سال ۱۳۷۷ افزایش یافت. این توسعه کمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی تاکنون تداوم یافته است و در حال حاضر، حدود ۲۳۰۰ دانشگاه و مرکز آموزش عالی دولتی وجود دارد. دانشگاه آزاد اسلامی هم به عنوان بزرگترین مرکز آموزش عالی کشور با ایجاد بیش از ۴۰۰ واحد در محرومترین نقاط کشور نقش تعیینکنندهای در توسعه آموزش عالی ایران بعد از انقلاب، داشته است.
دانشگاههای علوم پزشکی
پیش از انقلاب اسلامی تعداد دانشگاههایی که رشته پزشکی را آموزش میدادند، حدود ۱۰ دانشگاه بود؛ اما اکنون ۵۲ دانشگاه با احتساب دانشگاه شاهد و بقیةالله در کشور فعالیت میکنند. به طوری که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، فقط ۷ دانشکده علوم پزشکی با ۷۰۰ دانشجوی پزشکی در کشور فعال بودند. اما هم اکنون بیش از ۲۰۰ هزار دانشجوی رشتههای علوم پزشکی در کشور داریم.
در این رابطه با توسعه آموزش عالی پس از پیروزی اتقلاب اسلامی دکتر علی باقر طاهرینیا، رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به رشد ۵۰ برابری آموزش عالی نسبت به دهه پایانی حکومت پهلوی اشاره کرد و گفت: سهم دانشآموختگان دانشگاه از جمعیت کشور حدود ۱۲± درصد است. این عدد نسبت به جمعیت ۸۸ میلیونی کشور خیلی کم است.
وی به آمار عدالت آموزشی اشاره کرد و توضیح داد: در بحث عدالت آموزشی در کشور، پیش از انقلاب ۸۰ درصد جمعیت دانشجویی در تهران و ۲۰ درصد کل کشور بوده است. در حالی که الان ۲۰ درصد جمعیت دانشجویی در تهران و ۸۰ درصد در کل کشور است و این موضوع نشاندهنده گسترش عادلانه آموزش در کشور است.
طاهرینیا در ادامه به آمار دیگری اشاره کرد و ادامه داد: پیش از انقلاب ۹۰ درصد آموزش عالی به تهران و چند شهر بزرگ محدود بوده است. الان چتر آموزش عالی همه کشور را پوشش داده است و این به معنای گسترش آموزش عالی در راستای تسهیل دسترسی همگان به تحصیلات دانشگاهی است.
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در خصوص آمار تحصیل زنان، توضیح داد: بعد از انقلاب سهم زنان در آموزش عالی بیش از آقایان شده است.
وی تصریح کرد: در حال حاضر رشد جمعیت دانشجویی در آموزش عالی نسبت به دهه پایانی حکومت پهلوی ۵۰ برابر شده و سهم زنان در این رشد چشمگیر آموزش عالی ۵۶ برابر است. جمعیت زنان دانشجو پیش از انقلاب ۱۹ هزار نفر بوده و امروز یک میلیون و ۶۲ هزار نفر شده است.
دبیر مجمع شورای معاونین وزارت علوم با اشاره به آمار دانشآموختگان دانشگاه در ایران، گفت: سهم دانشآموختگان دانشگاه از جمعیت کشور حدود ۱۲± درصد است. این عدد نسبت به جمعیت ۸۸ میلیونی کشور خیلی کم است. آمار مؤسسه آمار که مرگومیرها را نیز محاسبه میکند، حتی از این هم کمتر است.
طاهرینیا، سهم دانشآموختگان دانشگاهی به کل جمعیت را یکی از شاخصهای توسعه عنوان کرد و گفت: این که گفته میشود گسترش آموزش عالی بیرویه بوده، ناشی از این است که به بازار کار نگاه میکنیم و میگوییم بازار کار، ظرفیت پذیرش این افراد را ندارد و شما دانشجوی بیکار تربیت میکنید. در کشورهای رقیب ما، این سهم ۵۰، ۶۰ درصد به بالا است.
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در خصوص آمار دانشجویان در مقاطع مختلف، توضیح داد: کمترین آمار دانشجو، مربوط به مقطع دکتری حرفهای (سه درصد) است. پس از آن، مقاطع دکتری تخصصی پنج درصد، کاردانی ۱۳ درصد و کارشناسی ارشد ۱۶ درصد دانشجو دارند.
طاهرینیا در خصوص آمار سهم زنان و مردان در آموزش عالی، گفت: بر اساس آمار ۱۳۹۹-۱۴۰۰ نسبت مردان به زنان در آموزش عالی، حدود ۵۱ درصد به ۴۹ درصد است و سهم زنان سالانه حدود یک درصد رشد داشته است.
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی درباره سهم زیر گروههای مختلف از کیک آموزش عالی، گفت: سهم علوم انسانی ۲۸ درصد، فنی مهندسی ۲۴ درصد، علوم پزشکی ۸ درصد، علوم پایه ۶ درصد، هنر ۷ درصد و کشاورزی و دامپزشکی ۴ درصد است.
به گزارش ایسنا، آمارها و گزارشهای ارائه شده بیانگر این واقعیت است که رشد علمی و توسعه مراکز آموزش عالی در ایران بعد از انقلاب، یک سیر صعودی داشته و امروز ایران در جایگاهی ایستاده که در کلیه علوم مهم و کاربردی، با تکیه بر باور «ما میتوانیم» به خودکفایی ملی رسیده است، دیگر نیازی به استفاده از متخصصان خارجی در علوم مختلف نداریم و اگر تا دیروز و دوران قبل از انقلاب ورود به دانشگاه یک رؤیا بود، امروز با تعداد قابل توجهی از نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده رو به رو هستیم که قطعا رسیدگی به شرایط کار و اشتغال این حجم بالای فارغالتحصیلان دانشگاهی نیازمند توجه ویژه مسؤولان امر است.
انتهای پیام
نظرات